مقدمه گاهی اوقات افراد کم درآمدی دیده میشوند، که داراییهایی دارند که برخی افراد با درآمد بالاتر ندارند. همچنین برخی اشخاص اصطلاحاً ((دست به خاک میزنند، طلا میشود)) ولی برخی دیگر هرچقدر تلاش میکنند درآخر نتیجه قابلتوجهی نمیگیرند.
این اتفاقات باعث سؤالاتی در ذهن انسان میشود که چرا این اتفاقات رخ میدهد؟
یکی از اساسیترین پاسخها میتواند این باشد که افراد نامبرده دارای مهارتهای سرمایهگذاری اصولی هستند. در این مقاله تلاش شده که برخی از این مهارتها بررسی شود.
سرمایهگذاری به معنی پذیرش ریسک معین برای به دست آوردن بیشترین سود با کمترین هزینه میباشد.
در این تعریف که یکی از بهترین تعریفها در این مورد میباشد چند کلمه مهم هستند: ریسک و سود که سرمایهگذاری بدون این کلمات معنی ندارد.
بهبیاندیگر باید پذیرفت که دنیای امروز پر از تغییر، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام میباشد که پر از ریسک است.
برای مثال در ابتدای سال 1398 چه کسی تصور میکرد ویروسی به اسم کرونا جهان را فرا خواهد گرفت.
البته ریسک کردن به معنی قمار کردن نیست و در سرمایهگذاری مطالبی که در ادامه مقاله مطرح خواهد شد را باید در نظر گرفت تا ریسکها به حداقل برسند.
بیشک اولین قدم برای سرمایهگذاری داشتن پول مازاد است. متأسفانه درصد بزرگی از افراد با درآمدها و مخارجی که دارند نمیتوانند پول اضافی برای پسانداز داشته باشند.
پس اولین قدم بودجهبندی درآمدها میباشد. برای بودجهبندی میتواند هر مقدار از درآمد خالص را به چهار یا پنج بخش تقسیم کرد.
نویسنده چهار بخش را پیشنهاد میدهد و افراد با توجه به اولویتهایشان میتوانند بخشهایی را اضافه یا کم کنند.
بخش اول هزینههای ضروری: هر فردی بعد از هر درآمدی که دارد باید درصدی از آن را به هزینههای ضروری زندگی خود اختصاص دهد مثلاً بین 50 تا 60 درصد از کل درآمد را به خوردوخوراک و پوشاک و سایر هزینهها اختصاص دهد.
بخش دوم پسانداز: (این بخش مهمترین قسمت بودجهبندی است که حتماً باید رعایت شود) هر فردی باید حدود 10 تا 30 درصد درآمد خود را به پسانداز اختصاص دهد که این پسانداز حتماً باید صرف سرمایهگذاری روی حوزههای مختلف شود لازم به ذکر است برخی حوزهها در ادامه مقاله بحث شدهاند.
بخش سوم لذت و تفریح: حتماً باید قسمتی از درآمد خالص فرد به حوزه تفریح و لذت اختصاص داده شود حدود 10 تا 15 درصد.
بخش چهارم معنی: در نهایت افراد بهتر است قسمتی از درآمد خود را به قسمتهایی که به زندگی آنها معنی میدهد اختصاص دهند مثل: کمک به نیازمندان، کارهای فرهنگی و سایر کارها که رصد آن در حدود 1 الی 5 درصد از درآمد افراد باشد.
البته این درصدها با توجه به درآمدهای هر شخص متفاوت هستند مثلاً کسی که درآمد بسیار زیادی دارد باید درصد کمتری روی هزینههای زندگی و درصد بیشتری روی سرمایهگذاری بگذارد و افراد با درآمد پایینتر برعکس.
البته همه افراد باید سعی کنند درصد بیشتری را به بودجه مربوط به پسانداز اختصاص دهند.
بعد از بودجهبندی باید نشتیهای اقتصادی پیدا شود که مهمترین کار برای پیدا کردن آن نوشتن درآمدها و مخارجها است که با نرمافزارهای رایگانی روی گوشی میتوان انجام داد.
بعد از بودجهبندی و پسانداز باید انواع سرمایهگذاریها و ریسکهای آنها را بشناسیم تا بتوانیم به روش درست و اصولی و با ریسک معقول سرمایهگذاری انجام داد.
سرمایهگذاری روی خود: اولین و پرسودترین نوع سرمایهگذاری آموزش است. آموزشهایی که در راستای اهداف ما است.
فرض کنید یک فرد با دیدن آموزشهای مناسب در زمینه فتوشاپ و بازاریابی و فروش و زبان انگلیسی علاوه بر اینکه میتواند در جاهای مختلف بهراحتی کار پیدا کند همچنین میتواند در سایتهای فریلنسری مشتری خارجی پیدا کند و درآمد ارزی داشته باشد.
بیشترین نرخ بازگشت سرمایه و کمترین ریسک در سرمایهگذاری متعلق به این حوزه است.
اکثر افراد ثروتمندترین جهان صاحبان کسبوکارها هستند.
افرادی مثل بیل گیتس، ایلان ماسک و جف بزوس همگی با ایجاد کسبوکار جزو ثروتمندترین افراد جهان شدند البته این افراد پیوسته روی خودشان سرمایهگذاری میکنند.
کسبوکار بازگشت سرمایه بالایی دارد و ریسک متوسطی را شامل میشود.
قبل از ورود به بازارهای مالی باید به چند نکته توجه کنیم.
1- اصول اقتصاد کاربردی:
اصل کمیابی: آیا محل سرمایهگذاری من کم یاب است مثلاً: بیت کوین کم یاب است بیشتر از 21 میلیون عدد از بیت کوین نخواهد بود.
اصل محدودیت: آیا محدودیت قانونی، فیزیکی، دستیابی و سایر محدودیتها وجود دارد. برای مثال: طلا محدودیت در استخراج دارد.
اصل نیاز (عرضه و تقاضا): آیا در بازار برای این کالا، خدمات یا محصول نیاز وجود دارد عرضه آن چطور است و تقاضا به چه میزان است. هرچقدر عرضه کمتر و تقاضا بیشتر رشد قیمت بیشتر برعکس آن هم صادق است.
اصل هزینه: هر چیزی در این دنیا هزینهای دارد حتی اگر غذای نذری هم گرفتید زمانی که صرف گرفتن آن کردید هزینه شما است.
بعد از دانستن این اصول باید قبل از سرمایهگذاری نکات زیر توجه شود:
1- بازدهی گذشته: درگذشته چه میزان سود داده است.
2- هزینه پنهان: مثلاً در خرید ملک هزینههای بنگاه، وکیل، دفترخانه، مالیات جزو هزینههای پنهان هستند.
3- ریسک: چه ریسکهای در بازار وجود دارد مثلاً: تحریم، ممنوعیت قانونی، نوسان قیمت.
4- نقد شوندگی: به چه سرعتی میتوان آن را تبدیل به پول کرد مثلاً ارزهای دیجیتال بیشترین قدرت نقد شوندگی دارند چون در هفت روز هفته و در 24 ساعت شبانهروز میشود نقد کرد ولی ملک قدرت نقد شوندگی کمی دارد.
5- استهلاک: خودرو استهلاک بالایی دارد ولی طلا فاقد آن است.
6- مبلغ اولیه ورود: ملک مبلغ ورود بالایی دارد ولی با مبالغ کم میشود وارد بورس شد.
7- سرمایهگذاری فعال است یا غیرفعال: باید هر روز هر ساعت روی آن وقت گذاشته و کاری انجام شود یا نه.
8 – تسلط روی بازار: فرد سرمایهگذار آیا روی بازار موردنظر مسلط است.
9- زمان موردنیاز: در اقتصاد زمان مهمترین منبع است و همهچیز با زمان سنجیده میشود.
اول باید به این نکته توجه شود که هیچ بازاری کاملاً قابل پیشبینی نیست و جمله ((گذشته همیشه تکرار میشود)) لزوماً صادق نیست.
بانک: قطعاً یکی از کم ریسکترینها برای سرمایهگذاری بانکها هستند. سود ثابتی میدهند، نقدپذیری بالایی دارند ولی در اکثر موارد از تورم عقب میمانند.
خودرو: در اکثر مواقع برای سرمایهگذاری مناسب نیست حتی زمانی که قیمت خودروها افزایش پیدا میکند چون این افزایش قیمت به علت تورم است نه بیشتر شدن سرمایه شما. خودرو نقد شوندگی متوسطی و ریسک بلایی ازجمله استهلاک، تصادف و سرقت را دارد. فقط برای کسانی که در کار خریدوفروش خودرو هستند مناسب است.
ملک: ساختمان و زمین قطعاً یکی از کم ریسکترین سرمایهگذاریها است در بلندمدت قیمت آن افزایش پیدا میکند و میتوان آن را به اجاره داد ولی نباید از نقد شوندگی پایین آن چشمپوشی کرد.
ارز: نمیتوان خرید ارز را سرمایهگذاری محسوب کرد چون فقط جلوی تورم را میگیرد و سبب افزایش دارای نمیشود علاوه بر این کشورهای دیگر هم خود دارای تورم هستند بهعنوانمثال تورم آمریکا در تاریخ نوشتن این مقاله حدود 7 درصد ذکر شده است که به این معنی است که ارزش دلار 7 درصد نسبت به سال قبل کاهش پیدا کرده است.
همچنین قابلذکر است که نقد شوندگی ارز معمولاً بسیار بالا است.
طلا: فلزات گرانبها معمولاً ریسک متوسط دارند در بلندمدت قیمت آنها رشد میکند و معمولاً رشد آنها بیشتر از تورم است ولی نگهداری آنها آسان نیست.
معمولاً هم قدرت نقد شوندگی خوبی دارند.
بورس: این بازار با سرعت نقدپذیری زیاد در 10 سال اخیر و در بازار ایران بیشترین میزان سوددهی را داشته است.
کسانی که بهصورت بلندمدت (2 تا 4 سال) در سهام درست سرمایهگذاری کردهاند سودهای هنگفتی نصیب آنها شده است.
البته باید در نظر داشت که نباید هر زمانی به این بازار وارد شد که ریسکهای زیادی دارد.
رمز ارزها: ارزهای دیجیتال با تکنولوژی جدیدی که ارائه میدهند یکی از بهترین سرمایهگذاریها در بلندمدت هستند.
در سالهای اخیر و در تمام دنیا بیت کوین بیشترین رشد را نسبت به سایر بازارهای مالی داشته است.
لازم به ذکر است که این بازار ریسکهای خاص خود را هم دارند که باید مواظب کلاهبرداران بود و بدون آموزش ورود به این بازار ریسک بسیار بالایی دارد.
در کل با دیدن آموزشهای درست و اصولی میتوان ریسک سرمایهگذاری در رمز ارزها را کاهش داد. نقد شوندگی رمز ارزها بسیار بالا است.
نتیجهگیری:
درنهایت توصیه نگارنده این است که هرگز تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید و در چند جای مختلف سرمایهگذاری کنید.
هنگام سرمایهگذاری ریسکها را بررسی کنید و موقع سرمایهگذاری راجع به آن حوزه مشخص آموزش ببینید و به یاد داشته باشید که معمولاً بهترین و پرسودترین سرمایهگذاری، سرمایهگذاری روی خودتان است.
نویسنده: جناب آقای پوریا رسولی اسکوئی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان