با پیدایش مشکلات زیستمحیطی در اثر صنعتی شدن جامعه بشری و مشکلات به وجود آمده برای محیطزیست، ازجمله آلودگی آبوهوا، مشکلات اتمسفری و لایه ازن، بالا رفتن دمای کره زمین، آسیب دیدن سلامتی بشری و سایر موجودات زنده در اثر تولید، ساخت و مصرف کالاها و محصولات صنایع امروزی توجه انسانها، تشکلهای بشردوستانه و سلامتی زیستمحیطی به این سمتوسو سوق داده شد که بشر به سمت مصرف کالاهایی پیش برود که مصرف آنها نهتنها چنین مشکلاتی نداشته باشد، بلکه و شاید از آسیبهای زیستمحیطی هم جلوگیری کند.
این دغدغه، چالش و نگرانی عمومی باعث شد تا توجه برخی صنایع، شرکتها و تولیدکنندگان کالاها و محصولات به این سمت برود که محصولات و کالاهایی تولید کنند که کمترین آسیب را به محیطزیست وارد کنند.
لذا در تولید چنین محصولاتی پیشرو شده و در اصطلاح رهبر چنین صنایعی در بازار شدند.
در اثر پیدایش چنین گرایشی در تولید، ساخت و بازار محصولات دوستدار محیطزیست اصطلاحی در چنین بازارهایی پیدا شد به نام Green Marketing یا بازاریابی سبز که شرکتها و صنایع را مکلف میکرد تا جهت افزایش و حفظ بازار مشتریان خود محصولاتی را تولید و به بازار عرضه کنند.
که در نهایت مشکلات زیستمحیطی نداشته و چنین نیاز و خواسته ایجادشده در بازار را پاسخگو باشند.
با ایجاد این مفهوم و اصطلاح جدید در مباحث بازاریابی، نظریهها، مفاهیم و تعاریف مختلفی در این خصوص ارائه گردید.
ازجمله تعریفی که توسط انجمن بازاریابی آمریکا (American Marketing Association) ارائه گردید: مطالعه جنبههای مثبت و منفی بازاریابی روی آلودگی و کاهش منابع انرژی و سایر منابع.
همچنین در جدیدترین تعریف این انجمن چنین آمده است: بازاریابی سبز به توسعه و بازاریابی محصولاتی گفته میشود که ازنظر زیستمحیطی ایمن هستند (یعنی طراحیشده برای به حداقل رساندن تأثیرات منفی بر محیط فیزیکی یا بهبود کیفیت آن).
و در سایر تعاریف: پراید و فیرل بیان میکنند که بازاریابی سبز به توسعه و بهبود قیمتگذاری، ترفیع و توزیع محصولاتی اطلاق میشود که به محیط آسیب نمیرسانند.
پیتی کن اظهار میکند که فرایند مدیریت یکپارچهای که مسئول تعیین، پیشبینی و ارضای نیازهای مشتریان و جامعه بهگونهای سودآور و درعینحال پایدار میباشد.
استیفن گروو نیز اینگونه بیان میدارد که بازاریابی سبز تلاشهای محیطی طراحی، ترفیع و توزیع محصولاتی را که به محیطزیست آسیب نمیرسانند را تشریح میکند.
تاریخچه Green Marketing
پس از توجه جدی عمومی به موضوعات زیستمحیطی، تشکیل تشکلهای مردمی، ایجاد کمپینهای دوستدار محیطزیست و سوق داده شدن صنایع به سمت تولید محصولات دوستدار محیطزیست و پیشرو شدن این صنایع منجر به این شد تا سایر شرکتها و صنایع نیز این نیاز مشتریان را جدی گرفته و در راستای تأمین خواستههای مشتریان خود محصولاتی را تولید و به بازار هدف خود ارائه دهند که با نیازهای زیستمحیطی همخوانی داشته و در این رقابت ایجادشده عقب نمانند لذا در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990
اصطلاح Green Marketing یا بازاریابی سبز برای اولین بار مطرح گردید. و فعالان عرصه تولید و صنعت شروع به انعکاس نگرانیهای خود در مورد محیطزیست جهت حفظ بازار مشتریان خود کردند.
کاربردهای Green Marketing
همانطور که در تعاریف و مفاهیم اصطلاح Green Marketing یا بازاریابی سبز اشاره گردید اولین و مهمترین کاربرد این اصطلاح در عرصه حمایت، حفظ و توسعه فرهنگ زیستمحیطی میباشد.
که با توجه ویژه تولیدکنندگان، صنایع و عرضهکنندگان چنین محصولاتی ازیکطرف و از طرف دیگر توجه متقاضیان و مصرفکنندگان این محصولات باعث میشود تا ضمن توجه به این کره خاکی که همه ما در آن زندگی میکنیم باعث حفظ و ساخت زمینی سالم و زیبا و محلی امن برای زندگی نسل فعلی و نسلهای بعدی و حتی سایر موجودات میگردد.
کاربرد بعدی، کاربرد بیزینسی و بازاری این اصطلاح است که اهمیت دادن، فرهنگسازی سازمانی و بهکارگیری این اصطلاح در مجموعه سازمانها، شرکتها و صنایع منجر میشود.
تا ضمن ایجاد اعتبار، یک مزیت رقابتی برای آن شرکت ایجاد کند تا علاوه بر رشد طولانیمدت فرصتی برای ورود به بازارهای جدید به دست آورد تا علاوه بر ایجاد یک فعالیت نوآورانه و فناورانه موجب بهبود و افزایش سوددهی برای مجموعه گردد.
بهعنوانمثال شرکتهای تولیدکننده از این مفهوم میتوانند در تولید، بستهبندی، مونتاژ و ساخت از موادی استفاده کنند که سازگار با طبیعت بوده و از استفاده مواد اولیهای که مضر بر محیطزیست باشند اجتناب کنند.
برخی از مصادیق کاربردی Green Marketing
• صنایع مواد غذایی
از Green Marketing یا بازاریابی سبز برای به حداقل رساندن آسیب به محیطزیست در صنایع تولیدکنندهٔ مواد غذایی میتوان استفاده کرد بهطورکلی، با توجه به مصرف بالا و ماهیت محصولات تولیدی صنایع غذایی، تغییر در سلیقهٔ مشتریان به سمت محصولات سالمتر و پیشرفت رشتههای صنایع غذاییْ محیطی بسیار رقابتی ایجاد کرده است.
بهطوریکه هر مجموعهای برای ورود به بازار صنایع غذایی و حفظ بقای خود، نیازمند شناسایی نیازها و ارتباط بهینه با مصرفکنندگان برای دریافت تقاضای بیشتر دارد.
با توجه به افزایش علاقهٔ مصرفکنندگان به محصولات ارگانیک، اجرای سیاست بازاریابی سبز میتواند موفقیت بلندمدت این صنایع را افزایش دهد.
• صنایع بستهبندی
در صنعت بستهبندی با استفاده از مواد بستهبندی ارگانیک میتوان از حجم فزاینده انباشت مواد پلاستیکی، آلودگی محیطزیست و تکثیر گاز CO2 ناشی از سوزاندن آنها در طبیعت جلوگیری به عمل آورد.
• صنایع انرژی، برق و الکترونیک
یکی از محصولاتی که در این حوزه میتوان نام برد باتریهای مورداستفاده در انواع مختلف این صنعت است که بهعنوانمثال جهت بک آپ یا برق اضطراری در دستگاههایی نظیر ups (منابع تغذیه بدون وقفه) استفاده میگردد.
که درگذشته عمدتاً از باتریهایی استفاده میشد که مواد اولیه اصلی و عمده آنها سرب بود که این ماده خطرات و آسیبهای بسیار جدی به محیطزیست میزد و با توجه ویژه در این صنعت به مباحث زیستمحیطی، فعالان این عرصه با استفاده از رویکرد Green Marketing از مواد اولیه اصطلاحاً انرژی سبز در ساخت این محصولات استفاده کردند.
نویسنده: جناب آقای علیرضا بهرهمند از دانش پذیران دوره دوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان