ممکن است برای مردم خوشایند به نظر نرسد. بالاخره چه اشکالی دارد که با مردم خوب باشیم و سعی کنیم به آنها کمک کنیم یا آنها را خوشحال کنیم؟
اما راضی کردن مردم معمولاً فراتر از مهربانی معمولی است.
فرهنگ لغت او را اینگونه تعریف میکند: "کسی که نیاز عاطفی دارد که اغلب به بهای نیازها یا خواستههای خود دیگران را خشنود کند."
شما میتوانید تمام تلاش خود را برای انجام کارها برای افراد زندگی خود بر اساس آنچه فکر میکنید میخواهند یا نیاز دارند، انجام دهید.
شما زمان و انرژی خود را میدهید تا آنها را راضی کرده باشید.
اینگونه است که راضی کردن افراد میتواند مشکل ایجاد کنند.
تمایل به جلب رضایت دیگران زمانی میتواند مضر باشد که اجازه دهیم خواستههای دیگران مهمتر از نیازهای خودمان باشد.
داشتن یک زندگی ایدهآل ، فقط خوبی کردن به اطرافیان نیست. خوبی کردن در حق خودمان هست.
چرا بالاخره تقصیر شما نیست که میخواهید مردم را راضی کنید
ما از کودکی یاد گرفتیم که برای زنده ماندن باید تأییدیه دیگران را داشته باشیم.
لازم بود. شما این را درک میکنید، نه؟ بنابراین، از اوایل کودکی تا اواخر نوجوانی، ما بر اساس این تأیید رشد میکنیم. زیرا اگر این کار را نکنید، کاملاً مردهاید.
مشکل این است که اکثراً ما این نیاز به تأیید - این "مکانیسم بقا" - را تا بزرگسالی حمل میکنیم. فقط شکل دیگری به خود میگیرد.
پس تأیید صلاحیت هیچ اشکالی ندارد. در برخی موارد مفید است.
اما زمانی که این نیاز به تأیید بر زندگی شما بهعنوان یک بزرگسال حاکم باشد، میتواند به شما آسیب برساند.
من فهرستی از چند عادتی که اگر مردم را دوست دارید، تهیهکردهام.
اگر هر یک از این عادتها شبیه شماست، از شما دعوت میکنم به خواندن ادامه دهید تا یاد بگیرید چگونه ذهن خود را آموزش دهید تا بهجای اینکه علیه شما کار کند، برای شما کار کند.
[caption id="" align="aligncenter" width="750"] شناسایی راضی کردن مردم با 3 نکته مهم[/caption]
هنوز مطمئن نیستید که آیا مردم را راضی میکنید یا فقط با دیگران بسیار مهربان هستید؟
در اینجا نگاهی به برخی از نشانههای آشکاری که نشان میدهد افراد یکدیگر را راضی میکنند، آوردهایم.
ممکن است نگران این باشید که «نه» گفتن به کسی یا رد درخواست کمک، باعث شود او فکر کند که به او اهمیت نمیدهید.
موافقت با انجام کاری که آنها میخواهند ممکن است گزینه مطمئنتری به نظر برسد، حتی اگر واقعاً زمان یا تمایلی برای کمک نداشته باشید.
بسیاری از مردم موافقت میکنند کاری را انجام دهند که ترجیح نمیدهند، مانند کمک به شخصی برای جابهجایی یا قرض دادن پولی که در بودجه مشترک آنها نیست.
اما الگوی این رفتار میتواند مشکلاتی ایجاد کند زیرا به دیگران میگوید که نیازهای آنها از شما بیشتر است.
همچنین نشان میدهد که شما ممکن است بیشازحد به آنچه مردم در مورد شما فکر میکنند علاقهمند باشید یا خودتان را با دیگران مقایسه کنید.
یک مانع بزرگ برای تمرکز بر اولویتها و تصور کلی از خود.
برخی از افراد ممکن است با نادیده گرفتن مرزهای شما از این موضوع سوءاستفاده کنند. زیرا میدانند که شما بههرحال آنچه را که میخواهند، انجام خواهید داد.
افرادی که مردم را راضی میکنند، اغلب در تشخیص احساس واقعی خود دچار چالش هستند، زیرا تمرکز زیادی روی آنچه دیگران میخواهند یا نیاز دارند، دارند.
اگر به نادیده گرفتن نیازهای خود ادامه دهید، تصدیق آنها دشوارتر است.
بنابراین، شما حتی ممکن است مطمئن نباشید که چه میخواهید یا چگونه با خودتان صادق باشید.
همچنین ممکن است نتوانید احساساتی را که از آنها آگاه هستید، بیان کنید، حتی زمانی که میخواهید در مورد خودتان صحبت کنید.
برای مثال، شما ممکن است از گفتن به شریک زندگیتان که باعث ایجاد احساس بدی در شما میشود، اجتناب کنید، و به چیزی مانند این فکر کنید: «او منظوری نداشته، بنابراین اگر چیزی بگویم، فقط احساسات او را جریحهدار میکنم».
اما این واقعیت کلیدی این نیست: او احساسات شمارا جریحهدار میکند.
[caption id="" align="aligncenter" width="750"] اجبار به راضی کردن مردم و احساس ناراحتی کردن همیشگی[/caption]
یکی از تأثیرات بزرگ راضی کردن افراد، افزایش استرس است.
این بهراحتی میتواند اتفاق بیفتد زمانی که شما برای حمایت از شخص دیگری، بیش از توان خود انرژی میگذارید.
شما فقط وقت خود را از دست نمیدهید. بهعلاوه، شما از شر هرجومرجی که به آن نیاز ندارید، خلاص خواهید شد.
برای مراقبت ازآنچه نیاز دارید، ممکن است درنهایت ساعات بیشتری کارکنید یا نخوابید، ممکن است درنهایت با عواقب فیزیکی تلخی، همچون اضطراب و استرس روبرو شوید.
اگر میخواهید الگوی راضی کردن مردم را بشکنید، تشخیص اینکه چگونه این عادتها در زندگی شما ظاهر میشوند اولین قدم خوبی است.
اما دانستن اینکه مشکلی دارید همیشه آن را حل نمیکند.
این مراحل را دنبال کنید تا مطمئن شوید که تمام باورهای محدودکننده در موردنیاز به راضی کردن دیگران را حذف کردهاید:
1. آگاهی
تشخیص تمایل خود به مردم. واقعاً اولین و مهمترین قدم در یادگیری توقف راضی کردن همه است.
این تمرین را امتحان کنید:
در پایان هر روز بنشینید و به آنچه به دست آوردهاید، نگاه کنید.
خودتان فکر کنید... آیا کارهایی که در آن روز انجام دادید، همان چیزی بود که میخواستید یا باید به آن برسید، یا فهرست کارهایتان درنهایت با درخواستهای دیگران پر شد؟
هرچه بیشتر شروع به شناسایی نیازها و اولویتهای خود کنید، بهجای ناامید شدن و غرق شدن در دستور کار دیگران، تمرکز بر آنچه میخواهید به دست آورید، آسانتر خواهد بود.
[caption id="" align="aligncenter" width="750"] رابطه درک مهربانی و بیش از حد راضی کردن مردم[/caption]
2. درک
هرلحظهای را که صرف فدا کردن رؤیاها و اهداف خود برای راضی کردن مردم میکنید، لحظهای است که لازم نیست برای زندگی کردن به طرز دلخواه خود صرف کنید!
وقت آن رسیده که دیگر نگران آنچه دیگران فکر میکنند، نباشید!
وقتی متوجه شدید که نظر دیگران در مورد شما معمولاً تصور درستی از شخصیت شما نیست، واقعاً میتوانید آزادباشید.
درواقع، نظر آنها اغلب حتی برای شما نیست. گاهی اوقات این بازتابی از احساس آنها نسبت به خود است.
بنابراین، دیگر نگران افکار دیگران نباشید. آنچه را که من "اعتیاد به توجه" مینامم کنار بگذارید و زندگی خود را شروع کنید!
3. بازسازی
یکی از نقلقولهای موردعلاقهام که اغلب با دانشآموزان به اشتراک میگذارم میگوید: «صداقت واقعی این است که بتوانید دعوت به شام را بدون ارائه دلیل رد کنید» و این واقعی است. این نشانگر قدرت واقعی است.
بهسادگی پاسخ دادن به "نه، اما از دعوت شما متشکرم" راهی برای دانستن این است که شما بزرگشدهاید و ذهن خود را تغییر دادهاید تا بر اساس آنچه دیگران فکر میکنند، زندگی نکنید.
اما این امر فقط با خواستن اتفاق نمیافتد. این یک تمرین است. این کاری است که باید هر روز انجام دهید. این نشانگر قدرت واقعی است.
آنچه را که میخواهید انجام دهید، آنچه را که میتوانید انجام دهید بپذیرید و بقیه را فراموش کنید.
نوشتهای از تی هارو اکر