چگونه از پتانسیل کامل ذهن خود استفاده کنیم؟

چگونه از پتانسیل کامل ذهن خود استفاده کنیم؟

استفاده از پتانسیل کامل ذهن شامل زندگی برحسب اولویت، تأمل قبل از واکنش و پرسیدن سؤالات درست است.

واکنش غیرارادی زانو یا انعکاس کنترل‌شده؟

شاید درباره "واکنش غیرارادی زانو" شنیده باشید.

این اصطلاح از حرکت ناگهانی ساق پا در پاسخ به ضربه تیز تاندون کشکک ناشی می‌شود که دقیقاً زیر کلاهک زانو قرار دارد.

این نوع پاسخ، که به‌عنوان "پاسخ محرک" شناخته می‌شود، آموخته نشده، سریع، غیرارادی، قابل پیش‌بینی و ابتدایی است.

به نحوه واکنش شما در برابر محرک‌های دردناکی مانند قرار دادن دست روی اجاق‌گاز داغ فکر کنید.

لازم نیست فکر کنید، یک استراتژی یا برنامه‌ای برای برداشتن دست خود برنامه‌ریزی کنید.

به‌طور غریزی در پاسخ به محرک‌های خارجی اتفاق می‌افتد.

همه این‌ها در ابتدایی‌ترین قسمت مغز اتفاق می‌افتد، که به‌عنوان مکانیسم زنده ماندن عمل می‌کند.

تا زمانی که فقط این قسمت مغز عمل می‌کند، احتمالاً توانایی بسیار محدود با فرصت‌های بسیار کم و آزادی بسیار کم دارید.

هرچه به سمت جلوی مغز (مغز جلو) پیش می‌روید، جایی که تعداد زیادی اینترنرون و ارتباط آن‌ها وجود دارد،

به‌جای اینکه واکنش نشان دهید، بیشتر فکر می‌کنید.

در پایین، ابتدایی‌ترین سطح مغز، ما یک REFLEX داریم. در قسمت بالاتر و مطلوب مغز، بازتاب داریم.

انعکاس نشان می‌دهد که شما متوقف می‌شوید، پردازش می‌کنید، به آن فکر می‌کنید،

تصمیم می‌گیرید که با آن چه‌کار کنید و سپس پاسخ‌های زیر را کنترل می‌کنید.

به‌عبارت‌دیگر، هنگامی‌که در قسمت پیشرفته‌تری از مغز هستید، کنترل دارید.

به‌عنوان‌مثال، شما احتمالاً شرایطی داشته‌اید که یک حشره به شما نزدیک شده باشد.

یک واکنش طبیعی ممکن است دور شدن یا فرار کردن باشد به‌عبارت‌دیگر، یک پاسخ بدوی بدهید.

حال، اگر واقعاً بخواهید یاد بگیرید و تصمیم بگیرید نگاه دقیق‌تری بیندازید و آن را کشف کنید؟ چه می‌کنید؟

به‌این‌ترتیب، شما می‌خواهید به قسمت پیشرفته‌تر مغز بروید، جایی که مکث می‌کنید و به‌جای واکنش ابتدایی، فکر می‌کنید.

هرچه بیشتر به سمت مغز جلو پیشروی کنید، گزینه‌ها و آزادی بیشتری در رابطه با نحوه پاسخگویی دارید.

• وقتی با قسمت بدوی مغز سروکار دارید، در "بقا" هستید.

• هنگامی‌که در قسمت پیشرفته مغز باشید، "در حال رشد" هستید.

  حتما بخوانید: شاد بودن را تمرین کنید تا به یک عادت تبدیل شود   عملکرد مغز چگونه با بالاترین ارزش‌های فرد ارتباط دارد؟

عملکرد مغز چگونه با بالاترین ارزش‌های فرد ارتباط دارد؟

شما در زندگی خود مجموعه‌ای از اولویت‌ها یا ارزش‌ها را دارید و مواردی که کمترین اهمیت را در زندگی شما دارند.

• هر زمان که اهدافی را مطابق با بالاترین ارزش‌های خود تعیین می‌کنید، قند خون و اکسیژن وارد مغز جلو یا مرکز اجرایی مغز می‌شود.

• هر وقت اهدافی را مطابق ارزش‌های دیگران تعیین می‌کنید یا سعی کنید کسی باشید که نیستید، خود را در قسمت ابتدایی مغز می‌بینید، واکنش بدون فکر و تأمل رخ می‌دهد.

وقتی بر اساس ارزش‌های درونی خود زندگی کنید، شما شروع به تسلط بر زندگی خود می‌کنید.

بعید است بتوانید با واکنش‌ها و رفتارهای بدوی و هنگامی‌که از بیرون تحریک‌شده‌اید، بر زندگی خود مسلط شوید.

فرض کنید که شما انتخاب کرده‌اید مطابق با بالاترین اولویت‌ها و ارزش‌های خود زندگی کنید.

در این حالت، مغز جلو را فعال کرده و مرکز اجرایی خود را بیدار می‌کنید.

در این حالت به‌احتمال‌زیاد بیشترین مقدار:

• گزینه و حق انتخاب،

• آزادی،

• آینده‌نگری،

• کنترل و حاکمیت،

• چشم‌انداز،

• برنامه‌ریزی استراتژیک،

• و اجرای آن برنامه‌ها را دارید

و کمتر:

• واکنش،

• اسارت،

• حواس‌پرتی،

• انگیزش

• غریزه طلبی

• و اجتناب دارید.

وقتی با بالاترین ارزش‌های خود و آنچه شما الهام می‌گیرد، زندگی می‌کنید، تمایل دارید که با تأمل عمل کنید.

وقتی مطابق با ارزش‌های پایین خود زندگی می‌کنید، تمایل به واکنش احساسی دارید.

شما می‌توانید محرک داشته باشید و ناخودآگاه برداشت‌های مرتبط با آن را ذخیره کرده و نسبت به آن واکنش نشان دهید.

یا می‌توانید محرک داشته باشید و آن را پردازش کنید، تجزیه‌وتحلیل و خنثی کنید. وقتی آن را خنثی و متعادل می‌کنید، وارد مغز قدامی می‌شوید.

وقتی با بالاترین ارزش‌های خود و آنچه به شما الهام می‌شود زندگی می‌کنید، تمایل دارید که متعادل عمل کنید.

وقتی با ارزش‌های پایین خود زندگی می‌کنید، تمایل دارید که ازنظر احساسی واکنش نشان دهید.

شما می‌توانید محرک داشته باشید و ناخودآگاه برداشت‌های مرتبط با آن را ذخیره کرده و نسبت به آن واکنش نشان دهید،

یا می‌توانید محرک داشته باشید و آن را پردازش کنید، تجزیه‌وتحلیل کنید و متعادل عمل کنید.

به‌عبارت‌دیگر، اگر همه‌چیز را سیاه یا سفید ببینید، همه را بد یا خوب، همه‌چیز را منفی یا مثبت ببینید، قسمت اولیه مغز شما فعال است. د

رنتیجه، به‌احتمال‌زیاد گزینه‌های زیادی نخواهید داشت و پتانسیل شما تضعیف می‌شود.

بااین‌حال، وقتی تصمیم می‌گیرید با پرسیدن سؤالاتی پتانسیل کامل ذهن خود را متعادل کنید که به شما امکان می‌دهد چیزهایی را که آشکار نیستند،

ببینید، می‌توانید آزادی تصمیم‌گیری درباره نحوه رفتار را تجربه کنید. همچنین می‌توانید به‌جای احساس دوقطبی، هر دو طرف را ببینید و تعادل داشته باشید.

متعادل بودن فرصت‌های بیشتری را برای عمل خردمندانه و یا آینده‌نگری فراهم می‌کند.

  یک چالش جذاب: در ۵ سطح سرمایه‌گذار داریم، شما در کدام سطح از سرمایه‌گذاری قرار دارید  

شما می‌توانید با حفظ اولویت، مطابق آنچه مهم‌ترین چیز برای شماست و نه گفتن به مواردی که باعث حواس‌پرتی شما می‌شوند، توانایی خود را به حداکثر برسانید

شما می‌توانید با حفظ اولویت، مطابق آنچه مهم‌ترین چیز برای شماست و نه گفتن به مواردی که باعث حواس‌پرتی شما می‌شوند، توانایی خود را به حداکثر برسانید.

بسیاری از مردم به‌صورت اتومات زندگی می‌کنند که به‌جای توقف کردن و خنثی کردن،

نسبت به سو برداشت‌ها و تعصبات ذهنی که آن‌ها را احاطه کرده، واکنش نشان می‌دهند.

شاید دیده باشید که چگونه افراد مختلف به بیماری همه‌گیر ویروس کرونا پاسخ داده‌اند.

برخی تصمیم گرفته‌اند که آن را به‌عنوان یک اتفاق وحشتناک ببینند. در مقابل، دیگران ترجیح داده‌اند

فرصت‌ها را ببینند. کسانی که نعمت‌ها را می‌بینند بیشترین سازگاری را با زمان دارند.

کسانی که چنین نمی‌کنند، کسانی هستند که احساسی واکنش نشان می‌دهند.

هر زمان حالتی کاملاً قطبی داشته باشید، احتمالاً ذهن واکنش‌پذیر خود را فعال خواهید کرد.

ذهن واکنش‌پذیر جایی نیست که احساس قدرت می‌کنید. این ‌جایی است که شما احتمالاً ارتباط خود را با هویت و اصل خود از دست می‌دهید.

وقتی عاشق چیزی می‌شوید و خود را کوچک می‌کنید، یا از چیزی دلخور می‌شوید و در مورد خود اغراق می‌کنید، خود واقعی‌تان نیستید.

این‌ها همه نقاب‌هایی است که می‌زنید و این قدرت شما نیست. شما در این حالت حداکثر امنیت و قدرت را نخواهید داشت.

از طرفی اگر متعادل عمل کنید، از مغز قدامی استفاده کنید، واکنش نشان ندهید، بنابراین شما به‌احتمال‌زیاد اصیل هستید.

  پیشنهاد عالی: ۱۰ باور محدودکننده در مورد پول و چگونگی غلبه بر آن‌ها  

پتانسیل خود را تا درجه اصالت خود به حداکثر برسانید.

وقتی توانایی خود را برای داشتن آینده‌نگری به حداکثر می‌رسانید و می‌توانید آنچه را که می‌خواهید به‌عنوان خالق مشترک جهان خود ایجاد کنید. اینجا قدرت شماست.

تا زمانی که قضاوت می‌کنید، در یک حالت واکنش‌پذیر، سو ء درک چیزها و دوقطبی شدن درک خود هستید، به‌احتمال‌زیاد توانایی خود را به حداکثر نمی‌رسانید.

اگر سؤالات درستی بپرسید به‌احتمال‌زیاد توانایی خود را افزایش می‌دهید.

کیفیت زندگی شما بر اساس کیفیت سؤالاتی است که می‌پرسید.

قوی‌ترین سؤالات، سؤالاتی هستند که پتانسیل کامل ذهن را خنثی و متعادل می‌کنند تا بتوانید برای به حداکثر رساندن توانایی‌های بالقوه به مرکز اجرایی بروند.

وقتی این کار را می‌کنید، نبوغ و نوآوری خلاق متولد می‌شود.

وقتی با بالاترین ارزش‌های خود زندگی می‌کنید و چالش‌هایی را دنبال می‌کنید که به شما الهام می‌دهند، ذهن نوآور خود را فعال می‌کنید.

عاقلانه است که از خود بپرسید، "بالاترین اولویتی که امروز می‌توانم در این زمان انجام دهم تا به من اجازه دهد توان خود را به حداکثر برسانم

و بالاترین ارزش و هدفم را برآورده کنم و بیشترین خدمات را برای دیگران انجام ده، چیست؟

راهی مؤثر، به شکلی که به من الهام می‌دهد؟ اگر این کار را انجام دهید، به‌احتمال‌زیاد توانایی خود را در زندگی افزایش می‌دهید.

فرض کنید شما انتخاب کرده‌اید که کارها را با اولویت کمتری انجام دهید، تابع دیگران شوید،

دیگران را قضاوت کنید، احساس غرور یا شرم کنید و ارتباط خود را با هویت خود قطع کنید.

در این حالت بعید است که بتوانید پتانسیل بالقوه خود را به حداکثر برسانید.

همان‌طور که امپدوکلس گفت: «عشق وجود دارد، کشمکش نیز وجود دارد.

وقتی در کشمکش زندگی می‌کنید، خود را ضعیف می‌کنید، اما وقتی با عشق زندگی می‌کنید خود را توانمند می‌کنید.»

عشق به معنای این است که شما می‌توانید با هوشیاری و آگاهی درونی خود و دیگران را دوست داشته باشید.

این بدان معنی است که اجازه نمی‌دهید درک اولیه‌تان، شمارا کنترل کند بلکه در عوض با یافتن جنبه‌های منفی و نقاط ضعف درک شده، احساسات را خنثی می‌کند.

شهود شما به‌طور مداوم سعی می‌کند ناخودآگاه را آگاه کند تا بتوانید کاملاً از تجربه خود آگاه باشید.

لحظه‌ای که این کار را انجام می‌دهید، خود را از بند سوءبرداشت‌هایی که به خاطر مکانیسم بقا در آمیگدال ایجاد می‌شود، رها می‌کنید.

در عوض، احتمال اینکه به دنبال چشم‌اندازهای بلندمدت باشید، بیشتر می‌شود، استراتژی‌های بلندمدت را می‌بینید، و احتمالاً درهای بیشتری به رویتان باز شود.

چشم‌اندازهای طولانی‌مدت به شما امکان می‌دهد هر آنچه در زندگی شما اتفاق می‌افتد را بگیرید و آن را به جهتی که می‌خواهید هدایت کنید.

عاقلانه است سؤالاتی باکیفیت بپرسید تا بتوانید ادراکات خود را از درون به تعادل برسانید، مهم نیست که در خارج چه اتفاقی می‌افتد.

وقتی این کار را انجام می‌دهید، احتمالاً متعادل، در زمان حال، متمرکز، صبور، اولویت‌دار و قدرتمند خواهید بود.

علاوه بر این، شما بیشترین توانایی، سازگاری، عینیت و انعطاف‌پذیری را دارید. این محل قدرت شخصی شماست.

  حتما بدانید: ۱۰ عادت صبحگاهی که می‌توانند زندگی شما را تغییر دهند   نتیجه‌گیری

نتیجه‌گیری

برای استفاده از پتانسیل کامل ذهن خود:

• با بالاترین ارزش یا بالاترین اولویت خود زندگی کنید.

• درک کنید هر اتفاقی بیفتد، هیچ ارتباطی با نحوه درک شما از آن ندارد. همان‌طور که بسیاری از فلاسفه بزرگ گفته‌اند، این چیزی نیست که شما درواقع تجربه می‌کنید، بلکه چیزی است که تفسیر می‌کنید. می‌توانید از آن، بهشت یا جهنم درست کنید.

• همان‌طور که ویلیام جیمز گفت، بزرگ‌ترین کشف نسل او این است که انسان‌ها می‌توانند با تغییر در درک و نگرش ذهنی، زندگی خود را تغییر دهند. عاقلانه است که سؤالات جدیدی بپرسید.

• وقتی بر اساس ارزش‌های درونی خود زندگی کنید، شما شروع به تسلط بر زندگی خود می‌کنید.

• اگر اجازه دهید واکنش‌هایتان شمارا تحریک کند، شما به‌عنوان یک قربانی تاریخ زندگی می‌کنید. اگر طبق آنچه واقعاً برای شما مهم است، زندگی کنید، به‌عنوان یک استاد سرنوشت زندگی می‌کنید.

• وقتی کارهای خود را در اولویت قرار می‌دهید، تمایل دارید که خود را ارتقا دهید، بزرگ کنید و کارهایی را انجام دهید که حتی نمی‌دانید توانایی انجام آن‌ها را دارید.

نوشته‌ای از دکتر جان دمارتینی

دیدگاه کاربران (0)