همهٔ ما بهخوبی میدانیم که هر خانوادهای مشکلات خاص خود را دارد، حال فرقی ندارد که مشکل آنها یک مشکل ساده مثل نحوه تعامل با رفتار نوجوانان و یا مشکلی به پیچیدگی کنار آمدن با خیانت و یا جدایی باشد.
حقیقت این است که زندگی کردن در کنار دیگران بدون چالش امکان ندارد، حتی اگر آن افراد برای ما بسیار عزیز باشند. مدیریت یک خانواده کار بسیار زمانبری است که تمرین و صبوری زیادی لازم دارد.
اینکه بتوان تمامی اعضای خانواده را خوشحال نگه داشت هم، کار آسانی نیست بهخصوص وقتیکه همگی زیر یک سقف زندگی میکنند! اینجاست که کوچینگ خانواده وارد میشود.
کوچینگ خانواده روالی است که بر اساس آن سعی میشود که در مرحله اول اساس و بنیاد خانواده حفظ شده و در مرحله بعد هر یک از افرادی که در این چهارچوب زندگی میکنند بتوانند به هدف و خواسته خود برسند.
فرایندی است که در آن یک یا چند نفر از اعضای خانواده با یک کوچ همراه میشوند تا به اهدافی بپردازند که درنهایت پویایی خانواده آنها را بهبود بخشد. پویایی خانواده بهطورکلی یعنی تعاملات بین اعضای خانواده، نحوه ارتباط آنها با یکدیگر و عملکرد خانواده است.
کوچهای خانواده تخصصهای مختلفی دارند؛ دستهای در بهبود پویایی خانواده تخصص دارند، درحالیکه دسته دیگر ممکن است بر کمک به کودکان و نوجوانان و کمک به نیازهای والدین تمرکز کنند (که بعضاً بهعنوان کوچ والدین نامیده میشوند) و کسانی که با همه خانواده با هم کار میکنند.
هر خانواده دارای پویایی گروهی و ساختارهای منحصربهفرد خود است، چه یک خانواده سنتی با حضور پدر و مادر، یک خانواده تک والد، یک خانواده با اعضای ناتنی، یک خانواده گسترده، یک خانواده تکفرزند باشد، یک کوچ حضور دارد که میتواند آنها را همراهی کند.
یکی از موارد مهمی که در کوچینگ خانواده باید در نظر گرفت این است که نیازها و خواستههای هر یک از اعضای خانواده موردتوجه قرار گیرد تا روند کوچینگ بهطور مطلوبتری تسهیل شود.
اغلب اوقات، درست مثل یک سازمان کوچکتر، خانوادهها به کمک احتیاج دارند. آنها باید در مورد ارزشها، اعتقادات و اهداف مشترک خود شفاف شوند و ببینند که در کجا همسو هستند و در کجا نیاز به همگامسازی بیشتری دارند.
در مواردی که ممکن است هر فرد را از رسیدن به اهداف خود باز دارد، ابزارهای مختلفی وجود دارند که کوچ میتواند برای کمک به خانوادهها در استفاده از نقاط قوت و همچنین کمک به کاهش و هموارسازی چالشها کمک کند.
کوچ و هدایت فکری اعضای خانواده در انجام امور محوله برای حفظ ثبات و ساختار خانواده میتواند بسیار مؤثر و کارساز باشد.
از تأثیرات ملموسی که این مدیریت رفتار میتواند داشته باشد میتوان به مواردی مثل: بهبود و توسعه ارتباطات خانوادگی، افزایش احترام اعضای خانواده به یکدیگر، ایجاد ارتباط قویتر بین اعضای خانواده، پیشرفت فردی و اخلاقی هریک از اعضای خانواده، افزایش اعتمادبهنفس و خودباوری اعضاء، ایجاد تعادل و احترام متقابل بهدوراز رابطه دستوری، افزایش همکاری و بالا رفتن قابلیت تصمیمگیری در مسائل مهم، بهبود کیفیت در توانایی مدیریت زمان، افزایش صلح و آرامش در یک فضای متوازن، بهبود سطح کیفی زندگی روزمره، پایین آمدن سطح تنش و تعارضات داخلی، اشاره کرد.
درگیری در محیط خانوادگی بسیار بیشتر از درگیری در محل کار آسیبرسان و آزاردهنده است. معمولاً افراد تشکیل خانواده را از روی عشق انجام میدهند.
اگرچه این احساس عشق اولیه با گذشت زمان و با چالشها و سختیهای زندگی میتواند خفه یا فراموش شود، اما هرگز واقعاً از بین نمیرود.
پس میتوان برای بازیابی آنها دستبهکار شد. ازاینرو کوچینگ خانواده یک راهحل عملی برای مقابله با این ارائه میشود.
کوچهای خانواده به اعضای خانوادهها کمک میکنند تا ارزشها، خواستهها، نیازها و اهداف مختلف خود را شناسایی کنند و برای رسیدن به این اهداف و همچنین پاسخگویی به آنها، استراتژیهایی داشته باشند.
کوچها بر نقاط قوت افراد و گروهها تمرکز کرده و همچنین به مواردی توجه میکنند که احتمال پیشرفت آنها در آینده وجود دارند.
• چالشهای جدید والدین • چالشهای ازدواج • ایجاد صمیمیت در خانواده • ارتباطات بین اعضای خانواده • مسائل مربوط به والدین برای مراحل مختلف، مانند اضطراب، جدایی، افسردگی یا نظم و انضباط. • بارداری نوجوانان • مدیریت استرس
کوچ خانواده با اعضای خانواده ارتباط برقرار میکند. در چنین وضعیت غیرطبیعی حاکم بر اتمسفر و فضای روانی خانواده، اعضای آن دیگر قادر به بررسی و توجه به همه جوانب و احتمالات نخواهند بود.
کوچ بهعنوان فردی که درگیر این مسئله نیست، ذهنش را در آسمان ذهن خانواده موردنظر به پرواز درمیآورد و تمام جوانب را بدون هیچگونه قضاوت، پیشداوری و سوگیری میبیند.
سؤالات هوشمندانه میپرسد و بازخورد میدهد و راه را برای اعضا روشن میکند. کوچینگ خانواده به سرزنش عقیدهای ندارد. این یعنی اگر اشتباهی مرتکب شدید نگران سرزنش شدن از سوی کوچ نباشید که او چنین نخواهد کرد.
کوچ خانواده آنجایی حضور پیدا میکند که همهچیز را در منظر خود قرار دهد. بهگونهای آن را بازتاب دهد که همه بتوانند شرایط را بهطورکلی ببینند و یاد بگیرند که نقشی را که بازی میکنند، چگونه است.
اعضای خانواده با قرار گرفتن در مسیر کوچینگ نسبت به نقاط قوت و نقاط قابلبهبود خود به آگاهی میرسند.
بهمحض اینکه همه آنها بپذیرند که برخی چیزها باید تغییر کند یا برخی اصلاً باید حذف شوند، همه خانواده میتوانند به فکر راهی برای ادامه زندگی مثبت باشند.
در هنگام کوچینگ خانواده باید ابتدا ساختار و ارکان خانواده موردتوجه قرار گیرد تا بدین شکل بتوان روابط بین اعضای خانواده را عمیقاً درک کرد باید مشکلات والدین در مراحل مختلف رشد کودک موردتوجه قرارگرفته و یک درک متقابل و مشترک برای حل مشکلات اتخاذ شود. کمک به والدین و همکاری با کودکان برای آموزش و انعکاس تأثیر مسائل بیرونی بر شرایط درونی خانواده از نقشهای مهم کوچ خانواده میباشد.
از نکات مهم در کوچینگ خانواده ترویج ارتباط مستمر و قابلاعتماد همراه با گفتمان دوستانه و عقلانی بهدوراز حب و بغضهای معمول میباشد که از کارکردهای مهم در این روال کاری محسوب میشود.
مشکلات و مسائل خانوادگی در خیلی از موارد میتواند بسیار تأثیرگذارتر و در صورت حاد بودن مشکل، بسیار ویرانگرتر از سایر مسائل اجتماعی باشد.
کوچینگ خانواده همه مسائل و مشکلاتی که باعث برهم خوردن ساختار و چیدمان خانواده میشود را موردبررسی و موشکافی قرار میدهد.
از عمده این مسائل میتوان به مواردی مانند حل مسائل زناشویی و مشکلاتی که در روابط مرد و زن برای داشتن یک زندگی خوب و بانشاط به وجود میآید اشاره کرد.
از دیگر مسائل این حوضه میتوان به حفظ تعادل بین زندگی شخصی و کاری اشاره کرد.
در خیلی از موارد دیده شده است که زن و مرد مسائل کاری و خانوادگی را باهم قاتی کرده یا مسائل کاری را به مسائل خانوادگی ترجیح داده و باعث برهم خوردن نظم و شیرازه زندگی میشوند.
تربیت فرزندان یکی دیگر از مسائلی است که در حوزه مسائل خانوادگی میتواند چالشبرانگیز و غیرقابلکنترل باشد چون شرایط جامعه، مشکلات خانوادگی و مالی میتوانند تأثیرات غیرقابل جبرانی بر بخش تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان داشته باشد.
از دیگر مسائل مهم در این چارچوب میتوان به چگونگی رفتار با جوانان و نوجوانان اشاره کرد که بهصورت خواسته و ناخواسته درگیری مسائلی شوند که اصرار و پافشاری آنها بر آن موارد میتواند باعث برهم خوردن ساختار خانواده و در خیلی از موارد باعث فروپاشی آن شود.
مهمترین مسئله خانواده کنار آمدن با زندگی پس از جدایی و طلاق است که باوجود یا عدم وجود فرزندان میتواند شرایط خاص خود را داشته باشد.
در این شرایط بههمریختگی اوضاع داخلی خانواده شاید مراجعه به یک شخص ثالث و غریبه تا حدودی سخت بوده و اعضای خانواده مایل نباشند کسی از مشاجرات، مکالمات و روابط درونی خانوادگی آنها بهعنوان یک شنونده و قضاوت کننده مطلع شود.
یک کوچ والدین میتواند در کمک به یادگیری مهارتهای زندگی و آموزش والدین برای پرورش درست کودکان نقش اساسی داشته باشد، دلیل توصیه به استفاده از کوچ والدین این است که اغلب والدین حتی خودشان شیوه درست زندگی کردن و مهارتهای زندگی را نمیدانند، بنابراین نمیتوان ازاینگونه والدین انتظار داشت که مربی خوبی برای فرزندان خود بوده و بخواهند به آنها روش خوب زندگی کردن را بیاموزند.
کوچینگ والدین بخشی از کوچینگ خانواده است که درواقع میخواهد والدین را بهعنوان ارکان اصلی خانواده موردبررسی قرار داده و پس از پیدا کردن نقاط ضعف و چالشبرانگیز با ارائه راهکارهای درست نسبت به برطرف کردن این مشکلات اقدام نماید.
باید به این نکته توجه داشت که تفاوت زیادی بین کوچ والدین در کوچینگ خانواده با روانشناسی و یا مشاوره والدین وجود دارد.
در روانشناسی یا مشاوره والدین و کودکان عموماً به بررسی مشکلات رفتاری و رشدی کودک و ارائه راهکارهایی برای بهبود شرایط پرداخته میشود. درحالیکه تمرکز کوچینگ خانواده بر روی بهبود روابط والدین و کودکان میباشد.
اغلب والدین میخواهند فرزندانی باهوش، موفق و مستقل داشته باشند درحالیکه خود، سادهترین اصول برای ارتباط با کودک را نمیدانند و نمیتوانند رابطهای منطقی برای برطرف کردن مشکلات پیش رو با فرزندان خود پیدا کنند.
در خیلی از موارد به دلیل نداشتن آموزشهای لازم، پدر و مادر، خود را در دنیایی خودساخته و بدون همپوشانی با شرایط جامعه زندانی میکنند.
درواقع کوچینگ نقش مدیریت کردن رفتار انسان با استفاده از تواناییهای خودش میباشد.
در زندگی اجتماعی و خانوادگی انسانها بهخوبی قابلمشاهده میباشد که وقتی هرکس با مشکل سختی برخورد میکند، با توجه به شرایط، رفتار خاصی را در پیش میگیرد که این رفتار گاهی اوقات غیرقابلپیشبینی بوده و حتی در مواردی باعث شکستن هنجارها میشود.
در این موارد افراد بدون تفکر و از روی احساسات مرتکب رفتارهای مختلفی میشوند. در اینگونه مواقع است که استفاده از کوچ برای مدیریت رفتار فرد در فضای خانواده به میان میآید.
کوچینگ، بیش از هر چیزی مدیریت کردن احساسات، منطق، قدرت تعقل، مهارت تصمیمگیری و از همه مهمتر، عملگرایی در یک انسان میباشد.
درواقع زمانی که اعضای خانواده وارد پروسهٔ کوچینگ میشوند با استفاده از مهارت یک کوچ، این قدرت رو کسب میکنند که تمامی جنبههای روحی، جسمی، عقلی، ذهنی و روانشناختی خود را کنترل نمایند و اینجاست که گفته میشود، کوچینگ علم هدایتگری با استفاده از قدرت مدیریت شخصی برای هماهنگ کردن رفتار اعضای خانواده در شرایط سخت میباشد.
نظام خانواده، یک نهاد اساسی و محوری در جامعه است و بهعنوان هسته اولیه و برای سایر نهادهای اجتماعی به شمار میرود. نظام خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که اساس و زیرساخت واحدهای بزرگ اجتماعی بشری به شمار میرود.
افرادی که در این واحد کوچک اجتماعی رشد میکنند و تربیت میشوند به میزان رشد و شکوفاییشان سهم در واحدهای اجتماعی بزرگ انسانی دارند.
افرادی که روزی بهعنوان فرمانروای مقتدر و سیاستمدار سترگ، و مدیر نیرومند، و مبتکر توانا در جامعه ظهور میکنند، و مسؤولیتهای سنگین و خطیری را به عهده میگیرند، نظام خانواده و کانون گرم پدر و مادر تربیت گاه نخستین آنها است.
مهمترین رکن در نظام خانواده پدر و مادر، و زن و شوهر است که هرکدام از حقوق ویژهای در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با فرزندان برخوردار هستند، رعایت این حقوق، رشتههای پربار نظام خانواده را مستحکم میسازد.
در این مطلب قصد داریم در مورد نقش کوچینگ خانواده در بهبود و تحکیم روابط در آن صحبت کنیم. کوچینگ خانواده عامل مهمی در پویایی و رشد اعضای خانواده است.
درباره نظام خانواده و شکلگیری و اهمیت آن رهنمودهای فراوانی در متون دینی ما ـ اعم از کتاب و سنت ـ وارد شده است.
خانواده (زن و شوهر) در قرآن کریم آیاتی از آیات خدا و مایه آرامش روحی شمرده شده است، چنانکه خداوند فرموده است:
«و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکّر میکنند».
در جای دیگر از زن و مرد بهعنوان لباس یاد شده است:
«آنها لباس شما هستند، و شما لباس آنها؛ (هردو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید».
لباس وسیله پوشش و حفاظت برای بدن است. و به قول علامه طباطبایی در این آیه استعاره بسی لطیف بهکار برده شده است.
زن برای مرد و مرد برای زن بهعنوان لباس و پوشش است که همدیگر را از آلودگی و فجور محافظت میکند.
و نیز همانطوری که لباس مایه زینت و زیبایی برای انسان است و زن و مرد نیز مایه زینت و زیبایی برای یکدیگر است.
ازدواج و تشکیل خانواده از ۵ مرحله اصلی تشکیل شده است:
مرحله اول- مرکزی: چرخه روابط در این مرحله آغاز میشود و شما و فرد مقابل با کسی در رابطه نیستید و در این مرحله خود را در خصوص عشقها و روابط گذشته التیام میدهید.
مرحله دوم- کاوش: در این مرحله شما فکر میکنید که دوباره درگیر یک رابطه شوید. شروع به فعالیت دوستانه میکنید و راه را برای تجربیات جدید آماده میکنید اما شخص خاصی در زندگی شما نیست. در این مرحله ممکن است با طیف زیادی از افراد آشنا شوید.
مرحله سوم- اتصال: این مرحله با شروع رابطه جدید آغاز میشود. تمرکز هر فرد در خصوص فرد جدید است و کاوش در خصوص آنها تغییر میکند.
مرحله چهارم- دوست داشتن: در این مرحله شما به شناسایی و از بین بردن موانع در خصوص رابطهتان هستید و تلاش میکنید تا صمیمیت و طول عمر رابطه کوتاه خود را تقویت کنید.
مرحله پنجم- یکی شدن: در این مرحله شما و محبوب زندگیتان آماده پذیرش تعهد هستید تا زندگی مشترک را بسازید و تصمیم میگیرید با هم زندگی کنید. شما باید بدانید چگونه با او همکاری کنید که رابطهتان پایدار و پر از صلح و نشاط باشد.
زنان و مردان دنیای کاملاً متفاوتی دارند که در ادامه به آنها میپردازیم:
تفاوتهای ذهنی یا عاطفی:
زنان بیشتر از مردان تمایل دارند که شخصیتی واحد داشته باشند و احساسات و علاقه عمیقتری را نسبت به مردم دارا هستند.
در طرف مقابل مردان بیشتر تمایل دارند که از طریق کارهای چالشی و نتیجه دار موردتوجه واقع شوند و برای کسب سلطه بجنگند مثل علاقه وافر آنها به ورزشهایی چون فوتبال و بوکس.
مردان در ایجاد ارتباط صمیمی و عمیق (چه رابطه معنوی با خداوند و چه رابطه با دیگران) تمایل و دانش کمتری نسبت به زنان به دلیل هویت عاطفی زنان دارند، آنها زمان بیشتری برای تغییر نیاز دارند که این بر روابط او تأثیر میگذارد.
یک مرد میتواند تمام زوایای منطقی یک تغییر را بررسی کند.
تفاوتهای جسمی و فیزیکی:
دکتر پل پنو از بنیانگذاران موسسه روابط خانوادگی آمریکایی در لسآنجلس، سالهای پربار خود را به تحقیق در خصوص تفاوتهای بیولوژیکی بین زنان و مردان اختصاص داد.
برخی از یافتههای او در زیر آمده است:
• به دلیل آرایش بینظیر کروموزم ها، زنان دارای نشاط بیشتری هستند. • زنان و مردان در ساختار اسکلتی خود متفاوت هستند. • زنان کلیه، کبد، معده و آپاندیسهای بزرگتری نسبت به مردان دارند اما ریههای آنان کوچکتر است. • تیرویید زنان بزرگتر و فعالتر است و بیشتر مستعد گواتر هستند. • خون زنان حاوی آب بیشتر و ۲۰ درصد گلبول قرمز است. ازآنجاییکه گلبولهای قرمز اکسیژن را به سلولهای بدن میرسانند، زنان بیشتر مستعد ضعف هستند. • مردان ۵۰ درصد استحکام بیشتری نسبت به زنان دارند. • زنان درجه حرارت بالاتر را بیشتر از مردان تحمل میکنند.
تفاوتهای جنسی:
گرایشهای جنسی زنان به چرخه قاعدگی آنان مرتبط است و این در حالی است که این چرخه برای مردان نسبتاً پایدار و ثابت است.
هورمونهای تسترون از عوامل اصلی تحریک هستند.
زنان با کلمات عاشقانه و لمس کردن تحریک شده و مردان بدون مقدمات کمی میتوانند رابطه جنسی را برقرار کنند و زنان نیاز به ساعتها آمادهسازی عاطفی دارند.
مردان عموماً آگاهی غریزی نسبت به این گه چه رابطهای باید داشته باشند، ندارند.
او نمیداند که همسر خود را چگونه تشویق کرده یا دوست داشته باشد و یا چگونه رفتار کند تا نیازهای عمیق او را برطرف کند.
ازآنجاییکه مرد درک درستی از طریق شهود به دست نیاورده است، باید صرفاً به دانش و مهارتهایی که قبل از ازدواج به دست آورده است، اعتماد کند.
متأسفانه سیستم آموزشی ما نیاز به یک برنامه آموزشی کامل و جامع برای زنان و مردان دارد.
برنامه و فرایند کوچینگ زوجین بهعنوان ایجاد توافق بین زوجین که هدف اصلی است، با چهار موضوع اصلی درگیر هست:
الف- مدیریت دارایی:
مدیریت دارایی، مدیریت پول را در قدم اول برای زن و مرد محقق میکند. زن و مرد باید درباره نحوه هزینهها، پسانداز، سرمایهگذاری و غیره به توافق برسند.
ب- زندگی جنسی:
بسیاری از اوقات، نارضایتی جنسی باعث خیانت یک طرف یا هر دو شریک زندگی میشود.
این امر به این دلیل است که گفتگوی صریح و آشکار در خصوص این موضوعات آسان نیست و این فکر وجود دارد که باعث ایجاد بیاعتمادی میشود.
تشریح محدودیتها و دامنهها و همچنین کندوکاو در محدوده نقاط مشترک زوجین برای حفظ زندگی زوجین بسیار تأثیرگذار است و از مراحل اصلی کوچینگ به شمار میرود.
ج- روابط با خانواده شریک زندگی:
در این محدوده ما سعی میکنیم با همه افراد خانواده طرف مقابل رابطه خوبی را برقرار کرده و به دنبال تنشهای ذاتی نزدیکی بیش از حد نباشیم.
د- سیاستهای فرزند پروری:
مسئله کودکان با برنامهریزی برای خانواده شروع میشود. بعد از تولد فرزندان تجزیهوتحلیل درباره موضوعاتی مثل کنترل و اجازه گرفتن فرزندان نمود پیدا میکند.
این فرایند کوچینگ بر این فرضیه بنا شده است که موضوعات را بهصورت کاملاً واضح روشن کنیم تا بعداً از مشکلات پیشآمده پشیمان نشد.
سود و نفع اصلی فرایند کوچینگ برای زوجین به این صورت است که به توافقهایی دست پیدا میکنند که به پیشگیری از اختلافنظرها و اختلافات احتمالی کمک میکند.
به همین ترتیب، فرایند کوچینگ به صرفهجویی وقت نیز کمک میکند تا روابط مشترک با دانش متقابل بین دو شخص آغاز شود.
همچنین روند کوچینگ انگیزه و سکون افراد را به میزانی افزایش میدهند که احساس کنند محیط اعتمادبهنفس مشترکی را خلق کرده و درعینحال تغییرات عاطفی و نیازهای آنان توسط فردی دیگر جبران میشود.
کوچهای خانواده بهخوبی میدانند که هر خانواده مشکلات خاص خود را دارد و در ساختار خانواده بهعنوان یک الگوی کوچک زندگی اجتماعی که باعث میشود انسانها تنها زندگی کردن را کنار گذاشته و بهصورت جمعی زندگی کنند مشکلات زیادی وجود دارد.
این مشکل میتواند یک مسئله ساده مثل به بلوغ رسیدن نوجوانان و چگونگی تعامل خانواده با این مسئله باشد یا مسائل پیچیده مثل عدم تعامل زن و شوهر، خیانت، جدایی و مسائلی که به دنبال بروز این مشکلات پیش میآید.
مهمترین مسئله در تعاملات خانوادگی احترام گذاشتن به افکار و عقاید یکدیگر و کوتاه آمدن از خودخواهی و یکهتازی است چون بدون تعامل و کوتاه آمدن از خواستههای نامعقول، زندگی کردن در کنار دیگران بسیار سخت و تقریباً غیرممکن میشود.
در کنار هم زندگی کردن و احترام گذاشتن به افکار و خواستههای هم کار بسیار زمان بری بوده و این کار صبوری زیادی طلب میکند.
باید به این نکته توجه داشت که راضی و خوشحال نگهداشتن اعضای خانواده که یکی از کوچکترین ارکان جامعه است و بهعنوان پایه و اساس زندگی جمعی محسوب میشود کار بسیار سخت و دشواری است که در خیلی از موارد نیاز به یک اهرم مناسب برای هدایت و مرتب کردن اوضاع است تا بتواند با گفتگو و تعامل چالشهای به وجود آمده در فضای خانواده را تبدیل به فرصت کرده و نابهنجاریهای به وجود آمده را مرتفع نماید.
یک کوچ والدین میتواند در کمک به یادگیری مهارتهای زندگی و آموزش والدین برای پرورش درست کودکان نقش اساسی داشته باشد.
دلیل توصیه به استفاده از کوچ والدین این است که اغلب والدین حتی خودشان شیوه درست زندگی کردن و مهارتهای زندگی را نمیدانند.
بنابراین نمیتوان ازاینگونه والدین انتظار داشت که مربی خوبی برای فرزندان خود بوده و بخواهند به آنها روش خوب زندگی کردن را بیاموزند.
کوچینگ والدین بخشی از کوچینگ خانواده است که درواقع میخواهد والدین را بهعنوان ارکان اصلی خانواده مورد بررسی قرار داده و پس از پیدا کردن نقاط ضعف و چالشبرانگیز با ارائه راهکارهای درست نسبت به برطرف کردن این مشکلات اقدام نماید.
باید به این نکته توجه داشت که تفاوت زیادی بین کوچ والدین در کوچینگ خانواده با روانشناسی و یا مشاوره والدین وجود دارد.
در روانشناسی یا مشاوره والدین و کودکان عموماً به بررسی مشکلات رفتاری و رشدی کودک و ارائه راهکارهایی برای بهبود شرایط پرداخته میشود.
درحالیکه تمرکز کوچینگ خانواده بر روی بهبود روابط والدین و کودکان است اغلب والدین میخواهند فرزندانی باهوش، موفق و مستقل داشته باشند درحالیکه خود سادهترین اصول برای ارتباط با کودک را نمیدانند و نمیتوانند رابطهای منطقی برای برطرف کردن مشکلات پیش رو با فرزندان خود پیدا کنند.
در خیلی از موارد به دلیل نداشتن آموزشهای لازم پدر و مادر خود را در دنیایی خودساخته و بدون همپوشانی با شرایط جامعه زندانی میکنند.
درواقع کوچینگ نقش مدیریت کردن رفتار انسان با استفاده از تواناییهای خودش است. در زندگی اجتماعی و خانوادگی انسانها بهخوبی قابلمشاهده است که وقتی هرکس با مشکل سختی برخورد میکند، با توجه به شرایط رفتار خاصی را در پیش میگیرد که این رفتار گاهی اوقات غیرقابلپیشبینی بوده و حتی در مواردی باعث شکستن هنجارها میشود در این موارد افراد بدون تفکر و از روی احساسات مرتکب رفتارهای مختلفی میشوند.
در اینگونه مواقع است که استفاده از کوچ برای مدیریت رفتار فرد در فضای خانواده به میان میآید و کوچ پس از اطلاع و آگاهی از مشکلات پیشآمده با ارائه مشورت و راهکارهای منطقی راه برونرفت از آن مشکل را برای شهروندان فراهم میکند. کوچینگ، بیش از هر چیزی مدیریت کردن احساسات، منطق، قدرت تعقل، مهارت تصمیمگیری و از همه مهمتر، عملگرایی در یک انسان است.
درواقع زمانی که اعضای خانواده وارد پروسهٔ کوچینگ میشوند با استفاده از مهارت یک کوچ، این قدرت رو کسب میکنند که تمامی جنبههای روحی، جسمی، عقلی، ذهنی و روانشناختی خود را کنترل نمایند و اینجاست که گفته میشود.
کوچینگ علم هدایتگری با استفاده از قدرت مدیریت شخصی برای هماهنگ کردن رفتار اعضای خانواده در شرایط سخت است.
بنابراین
یک فرد برای رسیدن به تغییر بزرگ بیش از هر چیزی نیاز به یک وضعیت متعادل دارد تا بتواند تصمیم بگیرد که در مسیر تغییر و رشد حرکت کند.
برای افرادی که درگیریهای ذهنی و فکری زیادی دارند ورود به این مسیر و طی کردن آن بسیار سخت است چون وقتی ذهن و فکر انسان مشغول باشد، اعتمادبهنفس فرد کاهشیافته و پیشرفتی در کار حاصل نمیشود.
نویسنده: جناب آقای محمدصادق عبدی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان