چگونه یک کوچ بانفوذ باشیم؟

چگونه یک کوچ بانفوذ باشیم؟

همهٔ افراد در هر جایگاه و در هر سمتی دوست دارند که فردی بانفوذ و جذاب و گیرا باشند. زیرا زمانی که دارای نفوذ و قدرت جذب هستند، می‌توانند ارتباط بیشتری ایجاد کنند و بیشتر افراد را درک کنند و بتوانند در آن‌ها تأثیر مثبتی بگذارند.

اگر می‌خواهید فردی خوش‌بیان و بانفوذ کلام باشید و مطمئن باشید که افراد به آنچه می‌گویید گوش می‌دهند، مهم است که بفهمید با چه کسانی صحبت می‌کنید.

اگر می‌خواهید افراد را به موضوعی تشویق کنید که کاملاً با آن بیگانه هستند، کار دشواری در پیش خواهید داشت.

اینکه یاد بگیریم دیگران را چگونه متقاعد کنیم، خیلی جاها به کارمان می‌آید.

یک وقت لازم است رئیستان را با زبان متقاعد کنید که روی فلان پروژه سرمایه‌گذاری کند، گاهی هم پیش می‌آید که با زبان خوش از یک بچه مهدکودکی بخواهید قبل از خواب مسواک بزند یا کسی که قصد خودکشی دارد را از لب سکوی مترو به عقب فرا بخوانید.

اگر بدانید چطور این زبان را در کام خود بچرخانید که حرف‌هایتان متقاعدکننده باشد، خرتان از پل خواهد گذشت.

اصولاً به کسی می‌گویند آدم خوش‌ سروزبان که قادر باشد با چهار کلام حرف زدن آدم‌های دیگر را متقاعد کند کاری که او می‌خواهد را انجام دهند.

سلاح مخفی این افراد «فرو کردن خود در دل دیگران» است.

با همین زبان ۱۰ سانتی‌متری‌شان کاری می‌کنند که نه‌تنها شیفتهٔ نظراتشان بشوید، بلکه کشته‌ومردهٔ خودشان هم بشوید. لابد می‌پرسید رازشان چیست؟

خوب با این مقدمه برویم که با هم روند؛ این‌که چگونه فردی بانفوذ شویم را بدانیم و تمرین کنیم.

 

راز کوچ بانفوذ بودن چیست؟

1. مخاطب خودشان را می‌شناسند

آدم خوش سروزبان مخاطب خودش را مثل کف دستش می‌شناسد و از این شناخت برای صحبت کردن به زبان او استفاده می‌کند.

اگر بداند طرفش خجالتی است با لحنی آرام سر صحبت را باز می‌کند و اگر بداند مخاطبش پرجنب‌وجوش و قاطی پاتی است، پرحرارت سخن می‌راند.

موقع گفتگو هرکسی قلق خودش را دارد و به‌کارگیری ظرافت در این راه باعث خواهد شد حرف‌هایتان راهی به گوش دیگران پیدا کند.

  با آدم‌ها اتصال برقرار می‌کنند

2. با آدم‌ها اتصال برقرار می‌کنند

اگر مردم بدانند شما چه جور آدمی هستید، امکان اینکه حرفی را از شما قبول کنند و شما بتوانید آن‌ها را متقاعد کنید، خیلی بیشتر است.

تحقیقاتی در همین زمینه در دانشگاه استنفورد برگزار شد و از دانشجویان خواسته شد تا در سر کلاس با یکدیگر به توافقاتی برسند.

ابتدا، بدون ارائه هیچ‌گونه دستورالعملی، دانشجویان موفق شدند در ۵۵ درصد از مذاکرات به توافق برسند.

اما پس‌ازاینکه به دانشجویان گفته شد قبل از هرگونه مذاکره،‌ پیش‌زمینه‌ای از شخصیت خود را به‌طرف مقابل ارائه دهید، این میزان به ۹۰ درصد افزایش پیدا کرد.

نکتهٔ کلیدی در اینجا این است که از گیر افتادن در پس‌وپیش بحث خودداری کنید. کسی که دارید باهاش صحبت می‌کنید یک آدمیزاد است، نه یک حریف یا سیبل تیراندازی.

فارغ از اینکه محتوای گفتگویتان تا چه حد متقاعدکننده باشد، اگر نتوانید با طرف مقابل یک رابطهٔ آدمیزادی تشکیل بدهید، حرفتان هیچ اثری در او نخواهد داشت.

 

3. سعی نمی‌کنند حرفشان را زورکی به کرسی بنشانند

آدم‌هایی که راز متقاعد کردن دیگران و اصول تأثیرگذاری را خوب می‌دانند، اهل زورتپان کردن نظراتشان در حلق دیگران نیستند، در عوض با آرامش و اعتمادبه‌نفس، پرده از روی ایده‌هایشان برمی‌دارند.

حرفی که قرار باشد به زور داد و قال به کرسی بنشیند مفت نمی‌ارزد. شیوهٔ «الان حالی‌ات می‌کنم حق با کیه» در بهترین حالت باعث جیم شدن طرف مقابل خواهد شد.

آدم خوش سروزبان در گفتگو زیاده‌خواه نیست.

حواسش هست که برای حفظ جایگاه فتیلهٔ خود را بالا نکشد، چراکه می‌داند زیرک بودن در این است که در درازمدت قلب آدم‌ها را تسخیر کنی، نه اینکه با بحث کردن فتیله‌پیچشان کنی.

اگر در بحثی بودید که بالا گرفت، سعی کنید اعتمادبه‌نفس خودتان را حفظ کنید اما آرامشتان را از دست ندهید.

عجول نباشید و لجاجت را کنار بگذارید. مطمئن باشید که اگر ایده‌تان واقعاً خوب است، کافی است به دیگران وقت بدهید تا آن را به‌درستی درک کنند.

 

4. مثل موش ترسو نیستند

طرف دیگر بوم این است که ایدهٔ خودتان را با ترس‌ولرز به‌صورت سؤالی مطرح کنید یا طوری آن را بیان کنید که انگار مستلزم تأیید دیگران است.

اگر آدم خجالتی‌ای هستید سعی کنید ایده‌هایتان را به شکل خبری و یا «دانستنی‌های جالب» بیان کنید تا مخاطبتان را به فکر فرو ببرد.

شاخ و برگ‌های اضافی را هم از حرف‌هایتان هرس کنید. کجای «به نظر من» یا «امکانش هست که» باعث خواهد شد حرف‌های شما ترغیب‌کننده‌تر به نظر برسند؟

  از زبان بدن مثبت استفاده می‌کنند

5. از زبان بدن مثبت استفاده می‌کنند

اگر می‌خواهید موقع صحبت کردن ذهن آدم‌ها را درگیر خودتان بکنید، بد نیست از حرکات و حالات بدن و لحن صدای خود آگاه باشید.

استفاده کردن از لحن مشتاقانه، باز کردن دست‌ها از یکدیگر، حفظ ارتباط چشمی و متمایل کردن بدن به سمت فردی که دارد صحبت می‌کند، همگی از مثال‌های زبان بدن مثبت به شمار می‌روند.

زبان بدن مثل زیرنویسی برای حرف‌های شما عمل می‌کنند.

اگر این زیرنویس با صحبت‌هایتان هماهنگ باشد، شنونده مجذوب صحبت کردن شما خواهد شد و حرف‌هایتان راحت‌تر متقاعدش خواهند کرد.

پس یکی از رازهای خوش سر و زبانی این است که «چگونه گفتن از چه چیزی گفتن مهم‌تر است».

 

6. واضح و دقیق حرف می‌زنند

آدم خوش سروزبان قادر است محتویات داخل ذهنش را خیلی سریع و واضح برای دیگران بیان کند نه اینکه پت پت کند و حرف‌های اضافه بزند.

اگر به چیزی که بر زبان می‌آورید به‌خوبی احاطه داشته باشید، آنگاه توضیح دادن آن به کسی که با آن موضوع آشنا نیست، کار چندان سختی نخواهد بود.

یعنی باید چنان به سوژهٔ مورد بحث‌تان مسلط باشید که حتی بتوانید آن را به یک بچهٔ دماغو هم توضیح بدهید.

 

7. کاربن نیستند

خود اورجینال‌شان هستند. اصل بودن و راستگویی از ملزومات خوش سروزبانی است.

جنس قلابی مشتری ندارد. آدم‌ها مجذوب کسانی می‌شوند که جنس اصل هستند.

به جنس اصل است که می‌توان اعتماد کرد چه می‌خواهد آدم باشد چه چرخ‌گوشت.

نمی‌دانم چطور می‌توان به کسی اعتماد کرد که واقعاً مشخص نباشد چه جور آدمی هست و چه احساساتی دارد.

آدم خوش سروزبان خودش را می‌شناسد و به‌اندازهٔ کافی هم به خودش اعتمادبه‌نفس دارد که از بیان کردن درونیاتش خجالت نکشد.

اگر سعی کنید تمرکزتان را بگذارید روی چیزهایی که شمارا به‌عنوان یک فرد خوشحال می‌کنند، صد برابر جذاب‌تر و خوش سر و زبان‌تر از آن زمانی خواهید شد که زور بزنید، کسی دیگری باشید تا بلکه نگاه مردم را به خود جلب کنید.

  نظرات دیگران را تصدیق می‌کنند

8. نظرات دیگران را تصدیق می‌کنند

یکی از تاکتیک‌های قدرتمند خوش سر و زبانی این است که در جایی از بحث و گفتگو نظرات طرف مقابل را تصدیق کنید.

به‌هرحال بی‌عیب و خطا که نیستید و در جاهایی از بحث ممکن است حق با دیگری باشد. تصدیق کردن نظر طرف مقابل، نشانهٔ روشنفکری و ارادهٔ نیکو برای بهتر شدن است.

اگر بر خلاف کوالا که به درخت می‌چسبد، با سماجت به حرفتان نچسبید، درواقع دارید به مخاطبتان می‌گویید که عمیقاً برایش ارزش قائلید.

آسمان به زمین نمی‌آید اگر وسط بحث به‌جای پارازیت-وِل-دادن‌هایی نظیر «اوکی، حتماً درست می‌گی!» برگردید و صادقانه بگویید «حق با توئه. منطقی بود حرفت».

حرف زدن مثل پینگ‌پُنگ می‌ماند. خیلی وقت‌ها هم سرویس حریفان در زمین شما می‌خوابد.

هیچ پینگ‌پنگ‌بازی هر روز از خواب بلند نمی‌شود به امید اینکه تا آخر عمرش بقیه را ۲۱-۰ شکست بدهد.

آدم خوش سر و زبان بازندهٔ بدی نیست که هر وقت حریفش از او امتیاز گرفت راکت را بکوبد روی میز.

 

9. سؤال‌های خوبی می‌پرسند

یکی از بزرگترین اشتباهات آدم‌ها در حین صحبت کردن این است که به‌جای خوب گوش کردن به حرف طرف مقابل،‌ حواسشان به این است که هنوز جملهٔ یارو به انتها نرسیده، عینهو اژدر زیردریایی حرف خودشان را وِل بدهند.

گوششان هیچ ایرادی ندارد؛ درواقع تک‌تک کلمات را خیلی خوب می‌شنوند، اما صبر نمی‌کنند تا معنی آن‌ها را هم آنالیز کنند.

راه آسانی که برای مهار اژدر وجود دارد این است که میان حرف‌های طرف، راجع به چیزهایی که می‌گوید از او سؤال بپرسیم.

آدم‌ها ناراحت می‌شوند که بفهمند به حرف‌هایشان گوش نمی‌دهیم.

این سؤال پرسیدن ما فایده‌اش این است که طرف مقابل نه‌تنها متوجه می‌شود که گل لگد نمی‌کند،‌ بلکه ما آن‌قدر پیگیر هستیم که اگر جایی رد حرف‌هایش را گم کردیم سعی می‌کنیم با سؤال کردن دوباره خودمان را به او برسانیم.

باورتان نمی‌شود که طرف مقابل چه احساس خوبی از حرف زدن خود به دست می‌آورد و این را مرهون شماست. او قطعاً دفعهٔ بعد هم برای صحبت کردن دنبال شما خواهد گشت.

 

10. تصویرسازی می‌کنند

تحقیقات علمی نشان می‌دهند که آدم‌ها با تصویرسازی زودتر قانع می‌شوند.

آدم‌های خوش سر و زبان که روش‌های متقاعد کردن دیگران را خوب می‌دانند، گنجینهٔ قدرتمندی از تصاویر ذهنی دارند که موقع صحبت کردن به‌خوبی ازش استفاده می‌کنند.

وقت‌هایی که موضوعات بیش‌ازحد انتزاعی باشند و نتوان تصویری از آن‌ها ارائه داد،‌ آدم خوش سر و زبان شروع می‌کند داستانی تعریف کند که به ایده‌اش زندگی ببخشد.

اگر داستان خوبی تعریف کنید،‌ تصویری از حرف‌های شما در ذهن گیرنده ایجاد می‌شود که به‌سختی فراموش می‌شود و به‌راحتی به یاد آورده می‌شود.

همان اول کار جلوهٔ قدرتمندی از خود به‌جا می‌گذارند.

 

11. کاراکتر قدرتمند

تحقیقات نشان می‌دهند که بیشتر مردم در همان ۷ ثانیه اولی که چشم‌شان به شما می‌افتد، تصمیمشان را می‌گیرند که ازتان بدشان بیاید یا خوششان بیاید.

از ثانیهٔ ۸ به بعد تا آخر مکالمه، پیش خودشان سبک سنگین می‌کنند که آیا تصمیم اولیه‌شان درست بوده یا نه. خب اینکه خیلی بد است!

البته اگر با این قضیه آگاهانه برخورد کنید چه‌بسا که حسابی به نفعتان تمام شود و اسم خودتان را در دفترچه تلفن طرف به‌عنوان یک آدم باحال ذخیره کنید.

چیزهایی که باید رعایت کنید عبارت‌اند از: زبان بدن مثبت، حالت ایستادن یا نشستن قدرتمند، محکم دست دادن،‌ لبخند خوشگل و باز بودن شانه‌ها در حین صحبت کردن. این روش تضمینی است.

  می‌دانند کِی باید عقب‌نشینی کنند

12. می‌دانند کِی باید عقب‌نشینی کنند

سخنان ضربتی با مقولهٔ خوش سر و زبانی به هیچ‌رقم آبشان در یک جوی نمی‌رود؛ درنتیجه با ملایمت برخورد کنید.

تحقیقات نشان داده‌اند که وقتی بخواهید به شیوه‌های اورژانسی آدم‌ها را به موافقت با خود دربیاورید، آدم‌ها ترجیح می‌دهند روی مواضع خودشان بیشتر پافشاری کنند.

آژیر زدن شما باعث می‌شود که بیفتند جلوی شما و راه را بهتان ببندند. اگر مو لای درز حرفتان نمی‌رود پس نگران چه هستید؟

آمبولانس را خاموش کنید و اجازه بدهید زمان کار خودش را بکند. معمولاً ایده‌های خوب مثل ترشی بندری هستند. زمان می‌برد تا جا بیفتند.

 

13. آدم‌ها را به اسم صدا می‌زنند

اسم هرکسی بخش جدایی‌ناپذیر هویتش است و موقعی که دیگران آدم را به اسمش صدا می‌زنند احساس خاصی به آدم دست می‌دهد.

آدم‌های خوش سر و زبان حواسشان هست هر دفعه که هر شخصی را در حین راه رفتن هم دیدند او را به اسمش صدا کنند، نه اینکه فقط وقت حال و احوالپرسی باهاش اسمش را به کار ببرند.

تحقیقات نشان می‌دهند به کار بردن اسم برای خطاب کردن اشخاص باعث می‌شود اعتبارتان پیش آن شخص تأیید شود.

اگر از آن آدم‌هایی هستید که فقط قیافه‌ها یادشان می‌ماند و موقع به خاطر آوردن اسامی ریپ می‌زنند، بد نیست کمی تمرین حافظه کنید تا این نقیصه برطرف شود.

اگر دفعهٔ اولی است که با کسی ملاقات می‌کنید و پس از معرفی اسمش را درست نشنیدید یا همان لحظه فراموشتان شد، خجالت نکشید.

ارزشش را دارد که برای بار دوم اسمش را بپرسید.

 

14. آدم‌های اهل دل هستند

خوش سروزبان‌ها جایی نمی‌خوابند که زیرش آب بدهد. آن‌ها می‌دانند چطور و کِی سر موضعشان سفت‌وسخت باقی بمانند و درعین‌حال چه موقع و چطور آسان بگیرند.

اگر همه چیز را دست خودتان بگیرید که باعث خوشحالی بقیه نمی‌شود. چیزهای خوب باید دست بچرخد تا همه احساس خوشحالی کنند.

آدم خوش سر و زبان این کار را می‌کند چون می‌داند که در درازمدت باعث می‌شود احترام آدم‌ها را به دست بیاورد؛ هر چه باشد موفق بودن بهتر از «درست بودن» است.

  لبخند می‌زنند

15. لبخند می‌زنند

آدم‌ها به‌طور طبیعی (و البته ناخواسته) زبان بدن آدمی که باهاش صحبت می‌کنند را آینه می‌کنند.

اگر می‌خواهید دیگران شمارا باور کنند و دوستتان داشته باشند، موقعی که باهاشان صحبت می‌کنید لبخند بزنید تا آن‌ها هم بی‌اختیار لطف شمارا جبران کرده و لبخندی به شما برگردانند.

آدم‌های خوش سر و زبان را زیاد در حال لبخند زدن می‌بینید، چون شور و شوق خاصی برای محقق شدن ایده‌هایشان در سر دارند و این خوشحالی‌شان واگیردار است.

متقاعد کردن دیگران معمولاً کار دشواری است، به‌خصوص اگر شما دلیل مخالفت آن‌ها را ندانید. پس قدم اول این است که دیدگاه‌ها و نقطه نظرات خود را با مخاطب در میان بگذارید.

باید به‌گونه‌ای در مورد برنامه‌های خود با آن‌ها صحبت کنید که چاره‌ای جز موافقت نداشته باشند.

 

چگونه افراد را متقاعد کنیم؟

متقاعد کردن، از مهارت‌هایی است که همهٔ افراد باید آن را یاد بگیرند.

برای رسیدن به اهدافمان در محلِ کار، خانه و در زندگیِ اجتماعی باید یاد بگیریم چگونه، دیگران را با خود همراه کنیم.

پس اگر به دنبال زندگی شادتری هستید، این ۱۵ تکنیک طلایی را امتحان کنید.

۱. «اثر ارّابهٔ موسیقی» را به خاطر داشته باشید.

۲. شفاف سخن بگویید.

۳. شوخ‌طبع باشید.

۴. تکرار کنید.

۵. قانون «تکرار سه باره» جواب می‌دهد.

۶. صمیمانه رفتار کنید.

۷. کاریزماتیک باشید.

۸. با کمک مشاهدات، پیش‌بینی کنید.

۹. از مخاطب خود تمجید کنید.

۱۰. مفاهیم عام همیشه جواب می‌دهند.

۱۱. حرف تازه‌ای بزنید.

۱۲. از قدرت نوستالژی غافل نشوید.

۱۳. از پرسش‌های تأکیدی بهره بگیرید.

۱۴. مقایسه کنید.

۱۵. قربانی کنید.

  چطور اورجینال باشیم؟

چطور اورجینال باشیم؟

وقتی گفته می‌شود «خودتان باشید» به این معنی است که مطابق ویژگی‌های شخصیتی و باورهای خودتان رفتار کنید.

اگر شناخت درست و علاقهٔ کافی نسبت به خودتان داشته باشید، اورجینال بودن اصلاً کار سختی نیست.

همان‌طور که اگر خودتان را دوست نداشته باشید نمی‌توانید فرد دیگری را دوست داشته باشید، اگر با خودتان صادق و روراست نباشید هم نمی‌توانید با دیگران روراست باشید.

با جرئت و شهامت خودتان را همان‌طور که هستید بپذیرید و اجازه ندهید شخصیتتان مطابق با درکی که دیگران از شما دارند شکل بگیرد.

صرفاً به خاطر پذیرفته شدن توسط دیگران کاری را انجام ندهید. تظاهر نکنید فرد دیگری هستید چراکه دود این آتش فقط توی چشم خودتان می‌رود.

اگر خدا می‌خواست این‌گونه که هستم نباشم، مرا طور دیگری می‌آفرید. (گوته)

 

چه چیزی بانفوذ پیشرو است؟

توانایی تأثیرگذاری بر یک سازمان و کارمندان آن پس از به دست آوردن عنوان، سطح رهبری یا دفتر مشخص، اعطا نمی‌شود. رهبری واقعی به‌جای اقتدار، نفوذ است.

رهبری بانفوذ یک سبک مدیریتی است که شامل تأثیرگذاری بر نظرات، نگرش‌ها، انتخاب‌ها و رفتارهای اعضای تیم شما می‌شود.

تأثیرگذاری یا متقاعد کردن دیگران به شیوه‌ای مثبت بر توانمندسازی، توسعه و خدمت به افرادی که برای شما کار می‌کنند تمرکز دارد.

کمک به کارکنان برای دستیابی به اهدافشان و نشان دادن بهترین آن‌ها از ویژگی‌های یک رهبر تأثیرگذار است.

  نقش کوچینگ در افزایش نفوذپذیری

نقش کوچینگ در افزایش نفوذپذیری

مطابق با فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF)، کوچینگ را همکاری با مراجعان در یک فرایند فکری و خلاقانه می‌داند که با الهام بخشی به مراجعان سبب می‌شود تا پتانسیل‌های شخصی و حرفه‌ای افراد به حداکثر برسد.

می‌توان گفت کوچ کسی است که مراجعش را در رسیدن به اهدافش راهنمایی و هدایت کرده و به او کمک می‌کند تا به تمام پتانسیل‌های خود برسد.

از خودتان سؤالات زیر را در مورد مخاطبتان بپرسید:

  • آن‌ها چه کسانی هستند و چه‌کار می‌کنند؟
  • مخاطب چه سودی از گوش دادن به من به دست می‌آورد؟
  • آن‌ها چه دانشی در مورد موضوع دارند؟
  • چه رابطه‌ای بین من و مخاطب وجود دارد؟
  • مخاطبانم به چه چیز علاقه‌مند هستند؟
  • آنچه می‌گویم چه اثری بر مخاطب خواهد داشت؟

پرسش‌های ساده از مخاطبان به شما کمک می‌کند تا به این سؤالات پاسخ دهید.

اگر می‌خواهید فردی بانفوذ باشید، توانایی‌های زیر را باید در خود بپرورانید:

1-ثبات شخصیتی داشته باشید.

2-روابطی درست و صادقانه برقرار کنید.

3-برای صداقت و دوستی ارزش قائل شوید.

4-تواضع و فروتنی را در عمل نشان دهید.

5-حمایت خود را از دیگران نشان دهید.

6-به قول خود عمل کنید.

7-به دیگران خدمت کنید.

8-همکاری دوجانبه را با افراد تحت نفوذتان بیشتر کنید.

برای آنکه درکتان را از صحبت‌های دیگران بیشتر کنید، به راهنمایی‌های زیر که اریک آلن بوگ به آن اشاره کرده است توجه کنید:

1-با تمام وجود گوش دهید.

2-برای درک معنا گوش دهید.

3-برای فهمیدن منظور جمله‌ها گوش دهید.

4- برای درک محتوا و احساسات آمیخته با آن گوش دهید.

5-با چشمانتان گوش دهید در این صورت بهتر می‌توانید منظور طرف مقابل را متوجه شوید.

6-نه به خاطر جایگاه دیگران، بلکه به خاطر علاقه و دلشان گوش دهید.

7-به آنچه می‌گویند و نمی‌گویند گوش دهید.

8-با یکدلی و همدردی گوش دهید.

9-برای فهمیدن آنچه آزارشان می‌دهد و از آن بیم دارند گوش دهید.

10-آن‌چنان به صحبت‌هایشان گوش دهید که دوست دارید به صحبت‌های شما گوش دهند.

  9 گام برای برقراری ارتباط با دیگران

9 گام برای برقراری ارتباط با دیگران

1-از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای موفقیت خود استفاده نکنید.

(تنها در صورتی می‌توانید با دیگران ارتباط برقرار کنید و رهبری‌شان را بر عهده داشته باشید که برایشان ارزش قائل شوید.)

2-طرز فکری تغییرساز داشته باشید.

-باورکنید که انجام می‌دهید، تغییری به وجود می‌آورد. -باور کنید فردی که وقتتان را صرف او می‌کنید، می‌تواند تغییری به وجود آورد. -باور کنید که در کنار هم می‌توانید تغییر بزرگی ایجاد کنید.

3-به آن‌ها نزدیک شوید.

4-نقاط مشترکی را میان خودتان و آن‌ها پیدا کنید.

5-تفاوت‌های شخصیتی میان خودتان و آن‌ها را بشناسید و به آن‌ها احترام بگذارید.

6-کلید ورود به زندگی آن‌ها را بیابید.

7-خودتان باشید.

(در برقراری ارتباط با دیگران، صداقت را فراموش نکنید و خودتان باشید.)

8-سعی کنید تجربیات مشترکی با آن‌ها داشته باشید.

(انسان با کمک دیگران می‌تواند به موفقیت‌هایی دست یابد که به‌تنهایی از رسیدن به آن‌ها عاجز است.)

9-پس از برقراری ارتباط می‌توانید حرکتتان را شروع کنید.

 

نتیجه‌گیری:

- برای هرکس که با او ارتباط برقرار می‌کنید، الگوی صداقت و درستی باشید. - افراد زندگی‌تان را پرورش دهید تا احساس ارزشمندی کنند. - به آن‌ها نشان دهید که به توانایی‌هایشان ایمان دارید. با این کار، خودشان هم به توانایی‌هایشان ایمان می‌آورند. - به آن‌ها گوش دهید تا بتوانید روابط خوبی را با آن‌ها برقرار کنید. - آن‌ها را درک کنید تا بتوانید به تحقق رؤیاهایشان کمک کنید. - آن‌ها را بزرگ کنید تا استعدادهایشان شکوفا شود. - آن‌ها را در لحظات سخت و دشوار زندگی هدایت کنید تا زمانی که خودشان بتوانند از عهدهٔ این کار برآیند. - با آن‌ها ارتباط برقرار کنید تا بتوانید به پیشرفتشان کمک کنید. - به آن‌ها قدرت و اختیار دهید تا بتوانند همان فردی شوند که باید باشند. - رهبران بیشتری را تکثیر کنید تا نفوذتان به‌واسطهٔ دگران بیشتر شود.

کلام پایانی:

خوب در این مقاله ابتدا با راز افراد بانفوذ و جذاب آشنا شدیم.

سپس، یاد گرفتیم که چگونه بتوانیم افراد را متقاعد کنیم.

یاد گرفتیم که چگونه اورجینال و شخصیت اصلی خودمان باشیم.

نقش کوچینگ در نفوذپذیری را یاد گرفتیم و متوجه شدیم.

آموزش دیدم که چه توانایی‌هایی را در خودمان باید به وجود بیاوریم.

چگونه به صحبت‌های دیگران گوش دهیم تا بهتر و بیشتر درکشان کنیم تا بتوانیم بهشان نفوذ کنیم و کمکشان کنیم.

برای نفوذپذیری بیشتر، مواردی را برای برقراری ارتباط عنوان کردیم.

و درآخر تمامی موارد را به‌صورت خلاصه جمع‌بندی کردیم.

امیدواریم که این مطالب بتواند به شما در امر نفوذپذیری و کوچینگ، کمک شایانی کند.

نویسنده: سرکار خانم سبا محمدی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

دیدگاه کاربران (0)