ترس از شکست، ترس از طرد شدن، یا ترس از اینکه ما کافی نیستیم. ترس، جریان رایجی است که در زندگی ما جریان دارد.
و اگر آن را ترک کنیم، بهطور قابل پیشبینی، ترس میتواند ما را در آسایش محبوس نگه دارد، که مانع از دستیابی به پتانسیل واقعیمان میشود.
زندگی در ترس باعث ایجاد یک معمای دوگانه میشود که در آن شما با وضعیت موجود پر نمیشوید، اما میترسید چیز بهتری را دنبال کنید.
اما راهی نیز وجود دارد که از طریق آن ترس مارا به هدفی ارزشمند رهنمون میکند، و به ما کمک میکند بر ناامیدی غلبه کنیم تا به زندگی موردنظر خود برسیم.
درست است اگر اجازه دهید، ترس میتواند به ابزاری برای یافتن رضایت تبدیل شود.
بیاموزید که چگونه زندگی در ترس را متوقف کنید یا بهتر از آن، چگونه از ترس بهعنوان الهام نهایی استفاده کنید.
برای متوقف کردن زندگی در ترس، باید روانشناسی اولیه را بدانید تا بتوانید فعالانه علیه آن کارکنید.
ترس و اضطراب تا حدودی در روانشناسی انسان سالم جای دارد.
ترس حاد یک احساس عادی است که نشاندهنده یک تهدید بالقوه برای امنیت فیزیکی یا عاطفی شماست.
اگر تابهحال تصادف کردهاید، احساس میکنید تحت تعقیب قرارگرفتهاید، یا تهدید فوری دیگری را تجربه میکنید، متوجه خواهید شد که خون شما سریعتر شروع به پمپاژ میکند.
آدرنالین به رگهای شما نشت میکند. هوشیاری شما افزایش یافته است که به شما امکان میدهد برای نجات خود یا دیگران سریع اقدام کنید.
ترس حاد یک واکنش طبیعی است که به اجداد ما کمک کرده است تا زنده بمانند.
نوع دیگری از ترس وجود دارد که زمانی رخ میدهد که واکنش به ترس حاد بیشازحد حساس شود.
ترس مزمن یا ترس غیرمستقیم نامیده میشود و زمانی اتفاق میافتد که ما دائماً در معرض رویدادهای کم اما استرسزا هستیم.
ما میتوانیم اخبار زیادی در مورد جنگ، اختلافات سیاسی یا آخرین اکتشافات بیماری تماشا کنیم، که باعث میشود بهطور غیرمنطقی منتظر رویدادهای منفی باشیم.
برخلاف ترس حاد، ترس مزمن میتواند پاسخ طبیعی نجاتدهنده ما را کاهش دهد و ما را به این باور برساند که باید توسط یک نیروی خارجی «نجات» داده شویم.
بر اساس یک مطالعه در هاروارد، بیش از 19 درصد از جمعیت بهطور عمومی در 12 ماه گذشته اختلال اضطرابی داشتهاند.
اختلال اضطرابی یکی از رایجترین مشکلات روانی در ایالاتمتحده است.
در دنیای امروز، ترس مزمن معمولاً باعث مشکلات عمیق و اضطراب ما میشود و همهچیز از رسانهها گرفته تا کافئین مقصر است.
اما زندگی در حالت احساس گناه هرگز به کسی کمک نکرده است تا مشکلات خود را حل کند.
وقت آن است که احساسات خود را کنترل کنید و زندگی خود را تغییر دهید.
بنابراین، بهترین راه برای مقابله با ترس چیست؟ باید یاد بگیری باهاش برقصی حتی در بدترین شرایط.
آیا باور میکنید که بسیاری از مردم بدون اینکه بدانند در ترس زندگی میکنند، زندگی را پشت سر میگذارند؟
این به این دلیل است که ترس اغلب با راحتی اشتباه گرفته میشود.
ما در زندگی خود احساس راحتی میکنیم و فکر میکنیم خوشحال و راضی هستیم.
امنیت یکی از شش نیاز انسانی ما است، اما وقتی بیشازحد راحت میشویم، شروع به عقب نگهداشتن ما میکند.
در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان میدهد شما در ترس زندگی میکنید:
• کمالگرایی. نیاز به کامل بودن نقابی است که برای محافظت از خود در برابر یافتن صمیمیت و ارتباط واقعی میپوشیم. این پایینترین استاندارد در جهان است زیرا رسیدن به آن غیرممکن است.
• توافق. از سوی دیگر، رضایت به کمتر ازآنچه لیاقتش را دارید، نشانگر قدرتمندی است که به نیازهای امنیتی شما اجازه میدهید زندگیتان را اداره کنند. اگر یک رابطه غیرمعمول، پرشور و شغلی که کاملاً عاشق آن هستید ندارید، در ترس زندگی میکنید.
• به تعویق انداختن. همیشه به تعویق انداختن اهداف خود برای «فردا» یا «وقتی بیشتر وقت دارم» یک تاکتیک کلاسیک برای کاهش سرعت کسانی است که در ترس زندگی میکنند. وقت آن است که دست از بهانهجویی بردارید و دستیابی به رؤیاهای خود را آغاز کنید.
• بیاحساسی نسبت به خود. وقتی در یک وضعیت زیبا زندگی میکنید، برای لذت بردن از زندگی خود نیازی به مواد مخدر یا الکل ندارید. شما به روی جهان باز هستید، شما مسلط بر احساسات خود هستید و هر روز شادی ناب را تجربه میکنید.
با ترس مزمن شما احساس اضطراب نمیکنید بلکه در آن زندگی میکنید.
واکنش ترس به یک شیوه زندگی ناسازگار تبدیل میشود و بر هر چیزی که فکر میکنید، احساس میکنید و انجام میدهید تأثیر میگذارد.
ترس شمارا در یک چرخه دائمی شکست و ناامیدی گیر میاندازد.
مزیت ترس این است که احساسات اطراف آن معمولاً آنقدر ناخوشایند هستند که باعث میشوند راه دیگری پیدا کنید.
اجازه ندهید ترس شمارا کنترل کند.
راهکارهای زیادی در مورد چگونگی توقف زندگی در ترس وجود دارد، از مراقبت از خود از طریق ورزش تا جستجوی کمک حرفهای.
وقتی متعهد به رویارویی با ترسهای خود هستید، میتوانید راهکارهایی برای غلبه بر آنها و یافتن آرامش پیدا کنید.
1. منبع اضطراب خود را شناسایی کنید
اگر در ترس زندگی میکنید، نگرانیهای شما به حدی افزایش یافته است که نشان داده میشود.
شما دائماً به نگرانیهای خود فکر میکنید و به آنچه در پشت آنها است توجه نمیکنید.
برای متوقف کردن زندگی در ترس، باید مشخص کنید که چه چیزی باعث رنج شما شده است.
یک ورق کاغذ بردارید و یک لیست طوفان فکری تهیه کنید. وقتی کارتان تمام شد، اقلامی را که ترس ملموس هستند را دورشان خط بکشید.
ترس از اینکه خانهتان بسوزد، فرزندانتان ناپدید شوند یا فردا شغلتان را از دست بدهید.
با یادداشت کردن چند اقدامی که میتوانید برای جلوگیری از وقوع این اتفاقات انجام دهید، به خودتان احساس کنترل بدهید.
همچنین نگرانیهای ناملموس مثل ترس از آخرالزمان، حمله بیگانگان از مریخ یا سقوط اقتصاد جهانی را تأیید کنید.
خواهید دید که آنها شانس بسیار کمی برای وقوع دارند، اما همچنین خواهید دید که این ترسها اغلب ریشههای عمیقتری دارند.
اگر ترسهای شما در این دسته قرار میگیرند، باید کمی خود اندیشی انجام دهید تا بفهمید چگونه زندگی در ترس را متوقف کنید.
2. تصدیق کنید که زندگی برای شما اتفاق میافتد
زندگی علیه شما اتفاق نمیافتد، بلکه برای شما اتفاق میافتد. درک و پذیرش واقعی این مفهوم، اولین گام اجرایی است.
وقتی بازی اتهامات را تمام میکنید و به ارباب سرنوشت خود تبدیل میشوید،
احتمالات بیپایانی در برابر شما باز میشود و وقتی دنیا را بهعنوان یک مکان فرصت میبینید، نه یک مانع، اجازه نمیدهید ترس شمارا کنترل کند.
دلیل تعیین منبع اضطراب شما عذرخواهی نکردن برای ادامه زندگی در ترس است.
این به شما کمک میکند تا کنترل این ترسها را به دست آورید تا دیگر شمارا کنترل نکنند.
هنگامیکه منبع را شناسایی کردید، میتوانید تاریخچه خود را تغییر دهید و طرز تفکر خود را تغییر دهید.
اولین قدم این است که بپذیرید که یک انتخاب دارید.
شما میتوانید نیروهای خارجی را برای احساسات خود سرزنش کنید و به احساس خارج از کنترل ادامه دهید یا میتوانید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید و یاد بگیرید که چگونه زندگی در ترس را متوقف کنید.
3. عذرخواهی را متوقف کنید
مانند اتهام، عذرخواهی یک مکانیسم دفاعی است که ما برای جلوگیری از مواجهه با مشکلات خود از آن استفاده میکنیم.
وقتی بهانهای داریم، بهراحتی میتوان امیدها، آرزوها و رؤیاهایمان را رد کرد:
زمان کافی نیست، پول یا منابع ندارم، خانواده دارم، بیشازحد مشغول هستم و ما بهجای اقدام برای پیشبرد اهداف، شروع به پنهان شدن پشت این بهانهها کردهایم.
وقتی در ترس زندگی میکنیم عذرخواهی باعث آرامش میشود. آنها امن هستند.
اما عذرخواهی شمارا دقیقاً به همانجایی که شروع کردید، برمیگرداند.
به خاطر داشته باشید که دفعه بعد عذرخواهی به ذهنتان میرسد.
آیا واقعاً جایی هستید که میخواهید در زندگی باشید؟ یا به ترس برمیگردید و بهجای رویارویی با چالش احساس راحتی میکنید؟
هر چه بیشتر از تمایل مغز خود به بهانهگیری برای اجتناب از مسئولیت آگاه شوید، بهتر آنها را رد خواهید کرد.
4. «باید» خود را به «حتماً» تبدیل کنید
به نظر شما، اگر چارهای جز موفقیت ندارید. اگر رسیدن به هدفتان کاملاً ضروری است، پس هیچچیز دیگری اهمیت ندارد.
قربانیان حتی مشکلی ایجاد نخواهند کرد.
عذرخواهی از پنجره بیرون میآید. شما هر کاری که لازم باشد برای تحقق آن انجام خواهید داد.
حتی موفقترین افراد نیز گاهی احساس میکنند که در ترس زندگی میکنند.
تفاوت این است که بهجای اینکه اجازه دهند ترس در رؤیاهایشان رخنه کند و زندگی را از رؤیاهایشان بیرون بکشد، میدانند که اگر هر گرم انرژی و تمرکزی که دارند به اهداف و چشماندازهای خود نپردازند، بهایی که خواهند پرداخت بسیار ترسناکتر است.
آنها میدانند که ترس واقعی این است که زندگیای داشته باشند که در آن به چیزی که واقعاً میخواستند دست یافته باشند یا به خطر بیفتند. این طرز تفکر و دیدگاه را چگونه میبینید؟
تصور کنید که در اواخر عمرتان 80 ساله هستید. روی صندلی گهوارهای مینشینی و به این فکر میکنی که چگونه زندگی کردهای.
حالا به زندگی خود نگاه کنید، انگار به هدفی که در حال حاضر دنبال میکنید نرسیدهاید.
این موضوع چه تأثیری بر روند زندگی شما داشته است؟
برای چی متأسفید؟
دوست دارید زمان بیشتری را صرف چه چیزی کنید؟
چه چیزی را میخواهید امتحان کنید؟
آیا اندوه و پشیمانی وجود دارد؟
آیا شما تعجب میکنید: "چه میشود اگر...؟"
بهاینترتیب میتوانید از ترس برای سوق دادن شما به هدف نهایی خود استفاده کنید.
5. ذهنیت رشد را انتخاب کنید
مردم اغلب ازآنچه میخواهند دست میکشند، زیرا معتقدند دستیابی به اهداف فراتر از تواناییهایشان است.
آنها با ترس به زندگی خود ادامه میدهند و در زندگی خود مستقر میشوند و فکر میکنند که هدفشان دستنیافتنی است، بنابراین حتی نگران نیستند.
اما موفقترین افراد افکار رشد را تشویق میکنند. آنها تواناییهای خود را ثابت نمیدانند، بلکه انعطافپذیر میدانند.
و هنگامیکه با شکست مواجه میشوند، سختتر کار میکنند. آنها در حال اتخاذ یک استراتژی جدید هستند.
آنها همچنان به دنبال راهحل هستند. وقتی همهچیز چالشبرانگیز میشود تسلیم نمیشوند.
در عوض، راههای جدیدی برای سازگاری پیدا میکنند و برای رسیدن به اهداف خود سختتر تلاش میکنند.
6. بیاموزید که درد روشنگری، ارزشمندی را به همراه دارد
هیچ فرد موفقی در دنیا وجود ندارد که مجبور نباشد بر موانع بزرگ غلبه کند.
دردناکترین تجربیات میتواند به شما کمک کند تا مشخص کنید در زندگی چه میخواهید و چه چیزی را نمیخواهید.
شکست، ناامیدی، بنبست، همه اینها را میتوان بهعنوان وسیلهای برای تفکر و گفتن استفاده کرد: "این کار نکرد. مناسب نبود پس من واقعاً چه میخواهم؟"
به یاد داشته باشید، ما برای تطبیق ساخته شدهایم.
پس نیروی درونی خود را در آغوش بگیرید و از هر تجربه بهعنوان ابزاری استفاده کنید تا به شما کمک کند بیشتر در مورد خودتان و آنچه واقعاً در زندگی نیاز دارید بدانید.
هنگامیکه با یک تجربه دردناک روبرو میشوید یا احساس میکنید که آماده تسلیم شدن در برابر ترس هستید، کسی را که تحسین میکنید تصور کنید که با ناملایمات روبرو شده است، او بدون یادگیری نحوه متوقف کردن زندگی در ترس، به موفقیتی که اکنون دارد نمیرسد.
7. دفاع از خود را تمرین کنید
تسلط بر احساسات و تغییر تفکر شما روانی است. اما آیا اگر بدانید که جنبه روانی نیز فیزیکی است تعجب خواهید کرد؟
دفعه بعد که احساس کردید در ترس زندگی میکنید، وضعیت خود را تغییر دهید و یک "حالت قدرت" بگیرید.
این میتواند باعث شود که احساس اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید و کمتر ترسو شوید.
سایر عادات مراقبت از خود نیز بر وضعیت شما تأثیر میگذارد.
ثابت شده است که فعالیت بدنی افسردگی و اضطراب را کاهش میدهد، بنابراین دفعه بعد که احساس ترس کردید، بیرون بروید و پیادهروی کنید، یوگا تمرین کنید یا دوچرخهسواری کنید.
همچنین نشان داده شده است که مدیتیشن با اضطراب و افسردگی مبارزه میکند و حتی فشارخون را کاهش میدهد.
حذف کافئین و الکل از رژیم غذایی یکی دیگر از نکات مراقبت از خود است که برای کاهش اضطراب ضروری است.
وقتی مراقبتهای جسمی و روانی را برای خود ترکیب میکنید، دستورالعملی برای جلوگیری از زندگی در ترس دارید.
8. ذهنیت فراوانی را انتخاب کنید
ترس نمیتواند با احساسات مثبت همراه باشد. شما نمیتوانید همزمان احساس ترس و خوشحالی یا ترس و آرامش داشته باشید.
شما نمیتوانید ترس و قدردانی را همزمان احساس کنید. اما میتوانید یکی را با دیگری جایگزین کنید.
وقتی شکرگزار هستید، ترس ناپدید میشود و فراوانی ظاهر میشود. تمرکز خود را از منفی به مثبت تغییر میدهید.
جایی که تمرکز میکنید، انرژی جریان مییابد، بنابراین وقتی طرز فکرتان را به این طریق تغییر میدهید، متوجه میشوید که طبیعتاً مثبتتر و ترس را کمتر وارد زندگی خود میکنید.
پذیرش تفکر فراوانی، کلید بازگشایی چگونگی توقف زندگی در ترس است.
شما میتوانید این کار را با داشتن یک دفتر خاطرات شکرگزاری، تمرین آمادهسازی یا مدیتیشن، استفاده از تجسم، اختراع طلسمهای توانمند و غیره انجام دهید.
دفعه بعد که نگران شدید یا ترسیدید، جعبهابزار قدرتمندی خواهید داشت که میتوانید برای غلبه بر این احساسات به آن دسترسی داشته باشید.
9. حضور کامل داشته باشید
وقتی در ترس زندگی میکنیم، اغلب یا در گذشته یا در آینده زندگی میکنیم.
ما اجازه میدهیم اشتباهات گذشته ما را تحت تأثیر قرار دهد و بر تصمیمات آینده ما تأثیر بگذارد.
ما آنقدر در ترس ازآنچه ممکن است اتفاق بیفتد زندگی میکنیم که فراموش میکنیم ازآنچه اتفاق میافتد، لذت ببریم.
گذشته با آینده یکی نیست مگر اینکه در آنجا زندگی کنید.
در دنیای بیشازحد بههمپیوسته امروزی، زندگی در گذشته آسانتر از همیشه است - ارتباط مجدد با افراد سمی و یادآوری روابط قدیمی.
هنگامیکه در اینترنت گشتوگذار میکنید، بهراحتی درگیر فانتزیهایی در مورد رابطه بعدی یا برنامههای تعطیلات خود میشوید که هرگز محقق نمیشوند.
گوشی خود را رها کنید و از کامپیوتر دور شوید. در یک ورزش یا بازی جدید شرکت کنید. اینجا و اکنون با مردم ملاقات کنید. بهجای نگرانی شروع به زندگی کنید.
10. بدانید که شکست اجتنابناپذیر است
پسازاین همه کار، هنوز باید یک حقیقت را بپذیرید: شکست خواهید خورد. این فقط بخشی از فرآیند است. هر فرد موفقی این را به شما خواهد گفت.
شکست بینشهایی را ارائه میکند و اساساً راههای اشتباه برای نزدیک شدن به مشکل را اصلاح میکند.
هیچ معلمی بهاندازه نیش شکست تأثیرگذار نیست و هیچ درسی در تابآوری بهتر از طرد شدن نیست.
اگر از این تجربیات بهعنوان اطلاعات منحصربهفرد استفاده کنید و دفعه بعد استراتژی و رویکرد خود را تنظیم کنید، مزیتی خواهید داشت که هیچکس دیگری ندارد.
با طرز فکر درست میتوانید داستان خود را تغییر دهید و با ترس در زندگی خداحافظی کنید.
اگر آماده هستید یاد بگیرید که چگونه زندگی در ترس را متوقف کنید، باید تصمیم بگیرید که رؤیاهای شما مهمتر از ترس شما از شکست هستند.
همین امروز تصمیم بگیرید که بر ترسهای خود مسلط شوید و به شادترین و موفقترین نسخه ممکن از خودتان تبدیل شوید.
نوشتهای از آنتونی رابینز