آیا تابهحال خواستهاید یک گروه اتاق فکر راهاندازی کنید؟ متفکران، هیئتمدیره شخصی، هیئتهای مشاوره، همگی به بخش کلیدی یک حرفهٔ مدرن تبدیل میشوند.
آیا گروههای اتاق فکر واقعاً کار میکنند؟ این بستگی به نحوه تنظیم و ساختار اتاق فکر شما دارد.
آیا میخواهید اتاق فکر یا گروه پاسخگویی خود را راهاندازی کنید؟ چرا برای ارتقای کسبوکار شما به سطح بعدی داشتن اتاق فکر بسیار مهم است؟
در این مقاله، من میخواهم جزئیات بیشتری را در مورد پیچ و مهرههای ایجاد گروه اتاق فکر بررسی کنم، چگونه یک مسترمایند را شروع کنیم، چه چیزی را در نظر بگیریم، و از چه تلههایی اجتناب کنیم.
گروههای اتاق فکر به متخصصان همفکر کمک میکنند تا از پشتیبانی همتایان، ایدههای طوفان فکری و ایجاد مسئولیتپذیری برخوردار شوند.
آنها معمولاً هدفگرا و موفقیت محور هستند. گروههای اتاق فکر بهعنوان هیئتمدیره شخصی یا هیئت مشورتی نیز شناخته میشوند.
یک گروه اتاق فکر یا یک هیئتمدیره شخصی زمانی است که شما متخصصان همفکر خود را برای ملاقات جمعآوری میکنید.
معمولاً این گروهها 4 تا 8 نفر هستند، اما میتوانند به تعداد 3 یا 100 نفر باشند. اعضا باید صنعت شمارا درک کنند اما لزوماً نباید در صنعت شما باشند.
هدف یک اتاق فکر این است که بهطور منظم (معمولاً یک بار در هفته یا یک بار در ماه) برای ارائه طوفان فکری و تشویق حرفهای ملاقات کنند.
جامعه ما بر دوستان، خانواده و همکاران بهعنوان بخشهای اساسی سیستم حمایت عاطفی و حرفهای ما تأکید دارد.
دوستان میتوانند باعث حواسپرتی و تشویق شوند، اعضای خانواده محبت بیقیدوشرط میکنند و همکاران ممکن است حس رفاقت و حتی مشاوره حرفهای را ارائه دهند.
بااینحال، مواقعی وجود دارد که ما به این نوع چهارم پشتیبانی نیاز داریم. شرکتهای موفق هیئتمدیره دارند، چرا شما نباید هیئتمدیره شخصی خود را داشته باشید؟
چرا باید یک گروه Mastermind راهاندازی کنید؟ داشتن یک گروه مغز متفکر مزایای بسیار زیادی دارد.
کیت فرازی، در کتابش به چه کسی پشت شمارا میگیرد، یکی از اولین کسانی بود که ایده یک گروه کوچک و صمیمی شبکههای حرفهای را تبلیغ کرد.
او میگوید که این یک بازی برای موفقیت او بود.
در اینجا برخی از دلایل اصلی برای شروع یا پیوستن آورده شده است: بازخورد صادقانه دوستان و خانواده میتوانند به طرز شگفتانگیزی حامی و مشوق باشند، اما اغلب آنها یا نمیخواهند بهطور سازنده صادق باشند یا اگر در مورد مامان، بابا یا مادربزرگ صحبت میکنید، فکر میکنند هر کاری که انجام میدهید، صرفنظر از هر چیزی، دیدنی است.
یک هیئتمدیره شخصی یا گروه اتاق فکر راه بسیار خوبی برای داشتن یک گروه حامی – اما صادقانه – از افراد است تا در مورد همهچیز، از گزارش تا رزومه، ایدههای خود را مطرح کنند، مشاوره دریافت کنند و انتقاد سازنده داشته باشند.
رهبری خود را تمرین کنید اگر میخواهید تأثیر خود را افزایش دهید، گروهای اتاق فکر راهی عالی برای شروع آسان هستند. در اینجا به تعدادی از مزایای راهاندازی اتاق فکر میپردازیم.
چشمانداز تازه
گاهی اوقات خوب است که از صنعت یا همکاران خود فاصله بگیرید و دیدگاهی بیرونی داشته باشید.
اغلب اوقات همسالان شما در یک اتاق فکرمی توانند به شما کمک کنند تا انرژی جدیدی به ایدهها یا شغل شما بیاورند و شمارا به ملاقات افراد جدید وادار کنند.
مسئولیت
حفظ اهداف ممکن است سخت باشد. یک مطالعه جدید نشان میدهد که 92 درصد از مردم در رسیدن به اهداف خود شکست میخورند.
با یک اتاق فکر یا هیئتمدیره شخصی، میتوانید اهدافی را تعیین کنید و از اعضای همکار خود بخواهید به شما کمک کنند تا به آنها پایبند باشید.
مطالعه اخیر سوزان هلپر، موریس کلینر و یینگچون وانگ اهمیت داشتن یک گروه کوچک همتا را تأیید میکند.
تحقیقات آنها نشان میدهد که انگیزه دادن به گروهها بهتر است، نه افراد.
آنها بستههای هدیه را با هم مقایسه کردند و دریافتند که دستمزد تشویقی گروهی انگیزه بیشتری نسبت به هدیه تشویقی برای کارگران ایجاد میکند.
مهارتهای مردمی خود را بهبود ببخشید
ملاقات منظم با دیگران نیز به مهارتهای افراد کمک میکند. در این عصر دیجیتال، ما زمان کمتر و کمتری را با دیگران میگذرانیم - بهخصوص کارگران مجازی.
محققان به سرپرستی توماس دبلیو مالون در دانشکده مدیریت اسلون انستیتوی فناوری ماساچوست دریافتهاند که گروههایی از افرادی که در آزمونها خوب عمل میکنند، بیشترین اعضایی را دارند که در خواندن احساسات یکدیگر خوب عمل میکنند.
آنها سهم یکسانی در ارتباطات داشتند و در برابر پاسخها و مسائل یکدیگر صبور بودند.
یکی از بهترین بخشهای یک اتاق فکر این است که شما به رهبر نیاز ندارید و بهعنوان یک گروه میتوانید مشکلات را بهعنوان یک گروه بهتر از یکی از اعضا بهتنهایی حل کنید.
بههرحال، اگر میخواهید درباره گروههای Mastermind اطلاعات بیشتری کسب کنید، خواندن این مقاله را تا انتها به شما توصیه میکنم.
من بهشدت توصیه میکنم به داشتن دو گروه اتاق فکر درواقع میتواند راهی عالی برای مقایسه نظرات باشد.
اگر میخواهید تجربه خود را بسازید، توصیه میکنم سعی کنید تجربه خود را شروع کنید.
به این صورت است اول 3-6 حرفهای را شناسایی کنید سختترین قسمت ارتباط با یک گروه خوب است.
در اینجا نکاتی برای شروع یک اتاق فکر موفق وجود دارد: اعضای غیررقابتی همفکر را پیدا کنید.
اگر به فکر راهاندازی یک گروه اتاق فکر هستید، این مهمترین چیزی است که باید در نظر داشته باشید.
با رقبای بالقوه یا همکاران کاری که فرصتهای مشابه شمارا دارند، همگروهی نکنید. تمام هدف یک اتاق فکر این است که بازخورد و مشاوره آشکار و صادقانه بدهد.
اگر به هر نحوی با کسی رقابت کنید، شفافیت را غیرممکن میکند. آن را هدفمند کنید. گروه اتاق فکر شما نیز باید یک ساختار داشته باشد.
هر کس میتواند اهداف خود را داشته باشد - اما باید هدفی وجود داشته باشد تا گروه شما بتواند مسئولیتپذیر باشد.
یک گروه اتاق فکر بدون هدف صرفاً یک پاتوق است. به آن قوام بدهید. مهم نیست چه زمانی، چگونه یا کجا ملاقات میکنید - تا زمانی که ثبات وجود داشته باشد.
هنگامیکه تصمیم به ملاقات ماهانه گرفتید، مطمئن شوید که هرماه ملاقات میکنید. لحظهای که ثبات را از دست میدهید، مسئولیتپذیری را از دست میدهید.
من متوجه شدهام که 3 تا 6 نفر برای یک اتاق فکر عالی است. کمتر از 3 نفر باشند شما بهاندازه کافی نظرات متنوع دریافت نمیکنید، بیش از 6 نفر و گروه خیلی طولانی میشود (و افراد زمان کافی برای صحبت کردن ندارند.)
برای بعضی موارد خاص گروهای دونفره هم ممکن است داشته باشیم یا میزبان گروههای 5 تا 8 نفری در جلسات بزرگتر به دنبال فرآیند رسمیتر بودهایم.
همچنین. وقتی از هشت نفر بزرگتر میشود، معمولاً آنها را به زیرگروههای کوچکتر تقسیم میکنیم تا همه زمان کافی برای به اشتراک گذاشتن عقاید و نظرهای خود با گروه داشته باشند.
در این مقاله، من قصد دارم روی یک اندازه گروهی 5-6 نفر تمرکز کنم، زیرا اندازهای است که من بهشدت توصیه میکنم.
بیش از هشت نفر، و برنامهریزی تبدیل به یک کابوس میشود. کمتر از 4 نفر، و شما افراد کافی در اتاق ندارید تا با چشماندازهای کافی به موضوع یا پروژه خود برسید.
افراد اتاق فکر هدفی را دنبال خواهند کرد. روشن کنید هدف چیست؟ آیا برای کمک به رشد، توسعه و شکل دادن به یکدیگر است؟
برای اینکه مردم را برای رسیدن به اهداف پاسخگو بدانیم؟ برای فراهم کردن فضایی برای بازخورد هوشمند، هدف چیست؟
اغلب هدف از بازخورد صادقانه و مهربانانه را برای افراد در نظر میگیرم تا در اجتماع با یکدیگر رشد کنند.
ما حداقل برای چندین ماه باهم ملاقات میکنیم و هرکدام به یک معما یا مشکلی که در حال کار روی آن هستیم، عمیق میپردازیم.
مطمئن شوید که علایق مشترکی دارید و در گروهی از افرادی هستید که تقریباً در همان منطقه رشد هستند.
اگر همه شما به پروژهها یا مشاغل مشابه نگاه میکنید، کمک میکند.
بهعنوانمثال، ممکن است همه شما یک کسبوکار مبتنی بر محصول باشید، یا شاید همه شما شرکتهای پیشرو باشید.
در مورد معیارهای گروه و اینکه میخواهید علایق مشترک چه باشد، تصمیم بگیرید.
ایجاد معیارهایی برای گروه بسیار مهم است تا بتوانید در سطح بالاتری از تخصص در مورد یک موضوع خاص صحبت کنید.
شما نمیخواهید همه کاملاً یکسان به نظر برسند، اما بهطورکلی، داشتن یک خط پایه مشترک مهم است.
یک «شرح شغل» برای نوع افرادی که به دنبال آن هستید بنویسید، و با افرادی که میخواهید به آنها بپیوندید دور آن حلقه بزنید، و شروع به دعوت از مردم کنید تا درباره اینکه یک اتاق فکر چگونه میتواند باشد تصمیم بگیرید.
بدانید چه نوع افرادی را در گروه خود نمیخواهید. برای مثال، شما ممکن است مشاوری باشید که بهطور منظم درآمد کسبوکار پایینی دارد و میخواهید تا آنها افزایش دهید.
برای مثال، دعوت از شخصی که یک کارآفرین کاملاً جدید است یا در یک شغل شرکتی کار میکند، ممکن است منطقی نباشد.
تخصص آنها در جای دیگری خواهد بود. حضور افراد مناسب در اتاق بسیار مهم است، زیرا آنها در مورد مهمترین پروژهها و ایدههای شما به شما بازخورد میدهند.
این دلیل دیگری برای ایجاد یک گروه قوی از افراد است که به دنبال بازخورد آنها هستید.
درواقع، بازخورد ناخواسته در زمان نامناسب میتواند واقعاً یک پروژه را غرق کند یا شمارا وادار کند چیزی را زیر سؤال ببرید، درحالیکه زمان مناسبی برای سؤال کردن نیست.
آن را یک گروه اتاق فکر، یک هیئت مشاوره شخصی یا مجموعهای از دوستیهای قابلاعتماد بنامید - ایجاد حلقهای از رهبران متفکر در اطراف شما کلید تسریع رشد شخصی و حرفهای شما است.
در اینجا نحوه انتخاب افراد مناسب آمده است. صنایع مرتبط یا همان شغل، صنایع مختلف.
گروه اتاق فکر کامل از افرادی تشکیل شده است که در صنایع مرتبط هستند (بنابراین همه افراد دارای زبان یکسان هستند، اما رقابتی نیستند) یا در یک نقش، اما در صنایع مختلف هستند.. ما مدلهای کسبوکار مشابهی داریم، اما مخاطبان رقابتی نداریم.
فکر کنید که ممکن است در صنعت شما باشند یا نباشند، اما صنعت شمارا درک میکنند. آنها فوقالعاده هوشمند هستند.
یک شرط برای اعضای اتاق فکر شما وجود دارد: شما باید به نظرات آنها احترام بگذارید.
این تمام هدف یک اتاق فکر است! به نظر شما چه کسی باهوش، یار یا همکار است؟ به نظر چه کسی احترام میگذارید.
6-برنامهریزی منظم برای جلسات داشته باشید
تصمیم بگیرید که اتاق فکر شما هر چند وقت یکبار باید ملاقات کند من گروههای اتاق فکر یا گروههای هیئتمدیره شخصی را میشناسم که هر هفته گرد هم میآیند، و دیگرانی را میشناسم که هر شش ماه یکبار جلسه دارند.
در مورد اینکه هر چند وقت یکبار میخواهید ملاقات کنید و به دعوتکنندگان بگویید چه انتظاری دارند، ایده داشته باشید.
هدف با زمانبندی یک اتاق فکر، مسئولیتپذیری و پیشرفت است.
شما میخواهید که همه زمان کافی برای انجام وظایف خود داشته باشند، اما همچنین درجایی که افراد مسئولیتپذیری کافی ندارند، دور از هم ملاقات نکنید.
اتاق فکر شما باید برای هر عضو مسئولیتپذیری و پیشرفت داشته باشد.
من با ملاقات یک هفته در میان موافق هستم برنامهریزی هر هفته در یک تقویم از قبل کامل ممکن است دشوار باشد.
از طرف دیگر، یک بار در ماه میتواند ریتم خوبی برای اتاق فکرهای طولانیمدت باشد.
برای جلوگیری از سردرگمی برنامهریزی، سعی کنید هر ماه یک زمان تکرارشونده را بهجای زمان جدید انتخاب کنید.
چگونه ملاقات خواهید کرد؟ تصمیم بگیرید که تماسهای تلفنی، تماسهای ویدیویی یا چه چیزی باشد و به آن پایبند باشید.
من یک حساب Zoom دارم که از آن استفاده میکنم و یک دعوتنامه تقویم تکرارشونده با پیوندی به اتاق تنظیم کردهام تا همه بپیوندند.
و به همه 15 دقیقه فرصت میدهیم تا درباره پیشرفت خود یا معمایی که میخواهند روی آن کار کنند چت کنند.
زمانی که افراد حاضر نمیشوند یا مکرراً جلسات را از دست میدهند، متفکران اغلب شکست میخورند.
به همین دلیل، بسیاری از گروهها یک خطمشی حضور دارند: بیش از 2 جلسه را از دست بدهید، یا در کمتر از 80 درصد جلسات شرکت کنید، و شما بهطور خودکار خارج میشوید.
سخت است، اما ارزشش را دارد. این نشان میدهد که شما کار را جدی میگیرید و خودتان را جدی میگیرید.
سازماندهی، مدیریت و رهبری یک گروه یک سرمایهگذاری است – اما میتواند بهخوبی نتیجه دهد.
بدانید که شخصی که آن را سازماندهی میکند کار زیادی انجام میدهد - اما ارزشش را دارد.
تسهیل و مدیریت سازماندهی هر گروهی کار عادلانهای است.
بدانید که اگر گروه را راهاندازی میکنید، احتمالاً انرژی و زمان بیشتری را صرف هماهنگی و سازماندهی همه (و همچنین طراحی فرآیند) خواهید کرد و این سود ارزش آن را دارد.
ممکن است چند دور طول بکشد تا واقعاً وارد یک ریتم شوید. مردم ممکن است بیایند و بروند - با یک گروه چهار نفره شروع کنید، به شش نفر برسانید، و شاید یک نفر به دلایل شخصی مرخصی گرفت.
میتوانید تا زمانی که ترکیب مناسب به دست آید، عضو بگیرید. در عرض چند ماه میدانید که کار میکند یا خیر، و اگر نشد، آن را حذف کنید و دوباره امتحان کنید.
و اگر کار نکرد، یک گروه اتاق فکر پولی در نظر بگیرید. بسیاری از مردم میدانند که اتاق فکر پولی ارزشی فراتر ازآنچه خودشان میتوانند بسازند، ارائه میکنند.
تأثیر شبکه نفوذ به گروهی که قبلاً بهخوبی متصل است، میتواند نرخ بازده زیادی داشته باشد: پیوستن به گروهی که شمارا با نماینده، مشتری یا شراکت بعدیتان آشنا میکند، چه ارزشی دارد؟
بسته بهجایی که در زندگی و کسبوکار خود هستید، زمان و انرژی شما ممکن است بهتر باشد صرف پرداخت هزینه به شخص دیگری برای سازماندهی آن بهجای تلاش برای گرد هم آوردن همه شود.
10- قوانین پایه را تعریف کنید
هنگامیکه اتاق فکر خود را جمع کردید، قوانین اساسی را تعریف کنید. اینها میتواند هر چیزی باشد که برای شما و گروهتان مهم است.
بهعنوانمثال، ممکن است در مورد پشتیبانی باز، بدون قضاوت، انتقاد سازنده، محرمانه بودن و غیره صحبت کنید.
سپس در مورد ساختار خود تصمیم بگیرید. یک ساختار را انتخاب کنید این مهمترین بخش یک اتاق فکر است..
پس از آزمایش بسیاری از ساختارهای مختلف، به این نتیجه رسیدم که. هر بار که ملاقات میکنید سؤالات مشابهی را انجام دهید.
بهترین سؤالات برای پرسیدن در گروه اتاق فکر بزرگترین موفقیت شما از آخرین باری که ملاقات کردیم چه بوده است؟
این به همه فرصتی میدهد تا موفقیت را به اشتراک بگذارند و حمایت دریافت کنند.
ما بهندرت بهاندازهای که دوست داریم تشویق میشویم - این یک راه عالی برای شروع یک جلسه است (و شمارا مجبور میکند به موفقیتی ببالید!) بزرگترین چالش شما در حال حاضر چیست؟
خوب است که در هر جلسه حداقل یک چالش خاص را بررسی کنید. فقط ملاقات و چت یک اتاق فکر واقعی نیست.
قبل از جلسه بعدی ما به چه هدفی میخواهید برسید؟ من دوست دارم اهداف را تا حد امکان مشخص و دستیافتنی نگه دارم.
اگر میخواهید اهداف بزرگی مانند سالانه یا فصلی انجام دهید، میتوانید آنها را علاوه بر این اهداف کوچک انجام دهید.
این همچنین به افراد «تکلیف» در بین جلسات میدهد. چگونه ما میتوانیم به شما کمک کنیم؟
اینگونه است که گروه اتاق فکر میتواند پاسخگو باشد.
به یاد داشته باشید: این اعضای گروه اتاق فکر را بهعنوان هیئتمدیره شخصی خود در نظر بگیرید - آنها آنجا هستند تا به شما کمک کنند!.
بگذارید رشد کند متوجه خواهید شد که گروه شما بهتنهایی رشد خواهد کرد - هم از نظر قوانین و هم از نظر اعضا.
به یاد داشته باشید، شما نمیخواهید که اتاق فکر خیلی بزرگ باشد زیرا میخواهید همه احساس حمایت کنند، اما در غیر این صورت اجازه دهید اعضا جهت گروه را دیکته کنند.
اجازه دهید به شما کمک کنند انگیزه داشته باشید. یکی از مزایای مخفی گروه اتاق فکر این است که به آنها اجازه میدهد شمارا باانگیزه و پاسخگو نگه دارند.
امیدواریم بتوانید یک اتاق فکر یا هیئتمدیره شخصی برای خود ایجاد کنید و از مزایای داشتن چنین سیستم پشتیبانی مثبتی در زندگی خود بهرهمند شوید.
به یاد داشته باشید: گروههای اتاق فکر راههای فوقالعادهای برای درخواست رسمی حمایت از افراد زندگی شما هستند.
درخواست مشاوره سخت است. یک اتاق فکر این کار را آسان میکند.
نویسنده: سرکار خانم مسیحا زنجانی از دانش پذیران دوره دوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان