کوچینگ به کلمهای پرسروصدا در سازمانها تبدیلشده و استفاده از این روش در حال افزایش است.
کوچینگ شرایطی را در سازمانها ایجاد میکند تا به بهترین شکل با بحرانهای پیشآمده روبرو شوند.
اکثر مدیرانی که با استفاده از مهارتهای کوچینگ، شرکت، سازمان و کسبوکار خود را اداره میکنند، سبب افزایش میزان موفقیت مدیران و بهرهوری سازمان میشوند.
در این مقاله سعی داریم نقش کوچ حرفهای در بهبود عملکرد سازمانها و شرکتها را به شما معرفی کنیم.
پیشنهاد میدهیم برای آشنایی بیشتر با نقش کوچ و دریافت پاسخ سؤالات خود تا پایان این مقاله با ما باشید.
اکثر افراد بازخوردهای مثبت و منفی را تجربه کردهاند.
همانطور که میدانید هنگامیکه بازخورد، مثبت و مناسب باشد سبب ایجاد اشتیاق و انگیزه برای انجام کار و یادگیری مهارت جدید میشود.
اما هنگامیکه بازخورد بهصورت منفی ارائه شود (انتقاد، قضاوت) سبب ایجاد دلسردی و ترک کار میشود.
انجام کارهای زیر توسط مدیر در نقش کوچ، سبب ایجاد بازخوردهای مثبت و سازنده میشود.
ابتدا باید مشخص کنید که میخواهید چه نتیجهای را کسب کنید.
درواقع با کمک گفتوگوی کوچینگ میتوانید بهراحتی انتظار خود از کارمندان را بیان کنید، اما باید توجه داشته باشید که از مسیر اصلی خود خارج نشوید تا تأثیر منفی بر روی کارمندان خود بهجای نگذارید.
سعی کنید مشاهدات خود را بهصورت واضح از رفتار افراد بیان کنید.
هنگامیکه قصد دارید درباره رفتار منفی کارمند خود صحبت کنید، سعی کنید بهطور شفاف به او منتقل کنید که چه چیزی دیده یا شنیدهاید.
بهعنوانمثال سعی کنید تاریخ و ساعت رویداد را بهصورت دقیق ذکر کنید تا جایی برای سو برداشت باقی نماند.
همچنین باید رویداد را بهصورت دقیق (نه کمتر و نه بیشتر) بیان کنید. انجام این کار سبب میشود تا بازخوردی مثبت در کارمند خود ایجاد کنید.
سعی کنید از کارکنان خود سؤال بپرسید.
با سؤال پرسیدن میتوانید در چارچوب کوچینگ رفتار کرده و کارهای خود را اصلاح کنید.
نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه کنید این است که فرد مشکل به وجود آمده را بپذیرد.
ناگفته نماند که استفاده از سؤالات، گفتگوی دستوری را به گفتگوی کوچینگ تبدیل میکند.
با پرسیدن مناسب و مفید میتوانید راهحلهای مناسبی را ارائه دهید؛ زیرا طرح سؤالات مناسب سبب میشود که فرد درباره عملکرد و یا رفتار خود فکر کند.
بهعبارتدیگر با ارائه اطلاعاتی که حاصل از مشاهدات شما است میتوانید به فرد کمک کنید که به آگاهی بیشتری برسد.
مدیران موفق در بازههای زمانی مشخص جلسات ارزیابی عملکرد را برگزار میکنند. تا با کمک جزییات بتوانند بازخورد مناسبی درزمینهٔ عملکرد کارکنان ارائه دهند.
اکثر افراد انتظار دارند تا سریعاً بازخورد عملکرد خود را ببینند زیرا انجام این کار فرصتی است که سبب تغییر رفتار میشود.
بهطورکلی مدیر در نقش کوچ حرفهای احتیاجی به جلسههای رسمی برای ارائه بازخورد و همچنین گفتوگوی کوچینگ ندارد.
هنگامیکه مخاطب شما به گفتگو با مدل کوچینگ علاقه داشته باشد، یک جلسه کوچینگ غیررسمی و بدون هیچگونه برنامهریزی روشی بسیار مناسب خواهد بود و به کارکنان در بهبود عملکرد کمک خواهد کرد.
بهطورکلی دو روش برای رسیدن به برتری، بهوسیله عملکرد وجود دارد که شامل:
• معرفی روشهای مقابله با تولید و عدم ایجاد موضع فعال
• تغییر مشکلات عملکردی بهوسیله دو روش کوچینگ و آموزش امکانپذیر است، اما هرکدام از این روشها رویکرد متفاوتی را استفاده خواهند کرد. کوچینگ عملکرد، برای کسب صلاحیت بیشتر و از بین بردن موانع است که برای بهبود بخشیدن عملکرد کارکنان، کمک بسیاری خواهد کرد؛ اما در روش آموزش با کمک طرحی ساختاری، سبب ایجاد دانش و مهارت در انجام وظایف کارکنان میشود.
درواقع یکی از شاخههای پرکاربرد کوچینگ، کوچینگ عملکرد است که برای سازمانها طراحیشده است.
بهعبارتدیگر، کوچینگ عملکرد، سبب ایجاد بهبود عملکرد و بررسی بهصورت دورهای میشود.
درنتیجه هدف نهایی کوچینگ بهبود نتایج حاصل از مسئولیتهای کارکنان است.
کوچینگ عملکرد سبب افزایش انگیزه در کارمندان، از بین بردن شک در تصمیمگیری، یافتن استعداد و تواناییها و استفاده از آنها برای رسیدن به اهداف سازمانها است.
امروزه مدیران باید کارمندان خود را کوچ کنند، بهوسیله رویکردی کوچینگی و تغییر سبک مدیریتی میتوانند سبب ایجاد عملکرد مثبت در کارکنان خود شوند؛ زیرا کوچینگ نوعی سبک مدیریتی است که با روشهای سنتی بسیار متفاوت است.
بعد از تعلیم مدیران و ایجاد کوچینگ در سازمان، تغییرات زیر حاصل میشود:
• مدیران بیشتر گوش میدهند و کمتر سخن خواهند گفت.
• بهجای دستور دادن و محول کردن وظایف، بیشتر سؤال خواهند پرسید.
• بهجای قضاوت، از بازخوردهای مثبت و واقعگرایانه استفاده خواهد کرد.
ناگفته نماند که کوچینگ به معنای خوشرفتاری با دیگران نیست، هنگامیکه وظایف و مسئولیتهایی را بر عهده دیگران میگذارید، برای انجام این وظایف بیشتر تحتفشار قرار خواهند گرفت.
همین موضوع سبب رشد و توسعه کارکنان میشود و درنتیجه عملکرد آنها بهبود خواهد یافت.
درواقع مدیر برای جمعآوری اطلاعات از کارمندان سؤال نمیپرسد، برای کشف ایدهها و افکار جدید این کار را انجام میدهد.
پرسیدن سؤال سبب میشود که مدیر احساسات کارمندان خود را کشف کند و با تشویق آنها به کارمندان کمک کند که خودشان به راهکار موردنظر برسند.
بیزینس کوچ
مربی کسبوکار یا بیزینس کوچ، فردی است که هنگام مواجهشدن با مشکلات یا قرار گرفتن در دوراهی به شما کمک میکند که از بحران ایجادشده بهخوبی عبور کنید.
همچنین سبب میشود در کار خود موفقیت بسیاری کسب کنید.
کلام آخر
در این مقاله سعی کردیم شمارا با نقش کوچ حرفهای در بهبود عملکرد سازمانها و شرکتها آشنا کنیم، همچنین راهکارهای مناسبی برای بهبود عملکرد سازمانها به شما ارائه دادیم.
همانگونه که ذکر کردیم مدیر در نقش کوچ میتواند سازمان خود را به شکل بهتری مدیریت کند و روش کار از حالت سنتی و دستوری خارجشده و عملکردها بهبود خواهد یافت.
باید توجه داشته باشید که مدیر در نقش کوچ، کمتر صحبت میکند و بیشتر به حرف کارمندان گوش میدهد، در صورت بروز هر مشکلی بهصورت صریح و بدون کموزیاد کردن، آن را بیان میکند تا هیچگونه سو برداشتی ایجاد نشود، با کمک کوچینگ عملکرد سعی میکند بازخوردها را بهصورت مناسب و مثبت ارائه دهد تا کارمندان وظایف خود را بهتر انجام دهند.
نویسنده: جناب آقای حمیدرضا پایون از دانش پذیران دوره دوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان