میخواهیم در این مقاله در مورد این صحبت کنیم که چه چیزی یک استارتاپ را از دیگر رقبا متمایز میکند. بهصورت کاربردی به مسئله وجه تمایز استارتاپ میپردازیم.
چیزی که یک استارتاپ را متمایز میکند محصول و برند است که برای این کار به تیم نیاز است، که باعث میشود یک محصول باکیفیت و یک برند خاص را وارد بازار هدف کند.
برای این منظور باید معنی استارتاپ و بخشهای مختلف سازمان را بشناسیم، بعد به دنبال نواوری، به خلاقیت و ارزشآفرینی محصول بپردازیم.
استارتاپ به کسب و کاری گفته میشود که در وضیعت ابهام هست و مدل کسب و کار خود را کشف نکرده. به دنبال ارائه یک محصول جدید یا خدمات در جایی که ابهام وجود دارد.
در ابتدا و قبل از اینکه یاد بگیرید برای وجه تمایز استارتاپ خودتان برنامهریزی کنید، باید شناخت کاملی از مفهوم تمایز در کسب وکار داشته باشید.
در غیر این صورت به هیچ وجه نمیتوانید در ایجاد کردن یک تمایز در استارتاپ موفق شوید.
پس حتماً قبل از خواندن این مطلب، مفهوم وجه تمایز را بشناسید و سپس استراتژی خودتان را ایجاد کنید.
درون استارتاپ پر از ریسک، تلاش، چالش و حل مسئله هست. چیزی که در یک استارتاپ مهم است تیم تشکلیل دهنده است که عبارتاند از:
1. مدیر عامل: نقش مدیر عامل بستگی به نوع کسب و کار دارد. درحالت کلی مدیر عامل نقش نظارت و اجرایی یک کسب و کار را دارد که دارای جایگاه بالا است. وظایف مدیر: استخدام پرسنل متخصص، نظارت بر روی بخشهای کسب و کار، تأمین منابع مورد نیاز شرکت، آنالیز و بررسی اهداف شرکت و ...... این وظایفی است که مدیر باید انجام بدهد و کنار این وظایف، مهارتهایی از جمله: شناخت فرصتها، تفکر سیستمی، توانایی حل مسئله
2. مدیر مالی: در واقع مسئولیت مدیریت، برنامه ریزی، کنترل و سازماندهی تمامی امور مالی را بر عهده دارد. میتوانیم وظایف مدیر مالی را برآورد هزینه و سرمایه برای کسب و کار بدانیم. که با استفاده از اطلاعاتی که مدیر مالی در اختیارمان میگذارد بتوانیم برنامه ریزی برای ارتقا سازمان داشته باشیم.
3. مدیر محصول: محصول هست که باعث میشود که یک سازمان را متمایز کند. مدیر محصول با توجه به نیاز و چالش مشتری را میفهمد و متناسب به آن محصول جدید یا محصولهای قبلی را بهبود میدهد و از تحقیقات بازار تا تولید محصول و نوع بستهبندی و تبلیغات محصولات را جهت رشد و ارتقا برعهده دارد.
4. مدیر فنی: مسئولیت نظارت و مدیریت تیمهای توسعه نرمافزاری را با اتکا بر دانش فنی، مدیریت پروژه، برنامهریزی و طرحریزی راهبردی، انتخاب نرمافزاری متناسب به سازمان بر عهده دارد. عاملی که باعث موفقیت کار یک مدیر فنی میشود، کار تیمی است. مهارت لازم: طراحی، تولید و نگهداری نرمافزار و سرویسها، دانش کافی درباره ساختار دادهها و طراحی الگوریتم، عملکرد بهینه، مقیاسپذیر.
5. مدیر فروش: این بخش از سازمان ارتباط نزدیکتری به مشتری دارد که نقش نظارت به فروش و تحلیل فعالیت تیم فروش رو بعهده دارد. یکی از کارهای مهم این جایگاه شغلی، تعیین فعالیت برای فروش و کسب درآمد، براساس استراتژیها و اهداف شرکت در بازار است. یکی از وظایف مسئول فروش، ایجاد و حفظ روابط با مشتریان شرکت است. مهارتهای لازم مدیر فروش عبارتاند از: مهارت مذاکره، مسئولیت پذیری بالا، مهارت ارتباطی و میان فردی و...
6. منابع انسانی: در حال حاضر، بیشتر سازمانها کارمندان و دپارتمانی که سازمان و افراد فعال در آن را یاری میدهند را منابع انسانی مینامند. تعریف منایع انسانی از دید گری دسلر نویسنده کتاب مدیریت منابع انسانی: واحد مدیریت منابع انسانی، از میان وظایف مختلف مدیریتی، مسئولیت کلیه فعالیتها کارکنان سازمان را بر عهده دارد. آموزش کارکنان، پرداخت حقوق، رضایت شغلی، پیگیری فعالیتهای کارمندان، افزایش حس تعلق و مشارکت در سازمان، بهینهسازی روابط در سطوح مختلف در سازمان، پیشرفت، و حفظ کارمندان، برخی از وظایف اصلی و نقش مدیریت منابع انسانی در سازمان است.
نوآوری
نوآوری کسب وکار عبارت است از انتخاب ایدههای درست و اجرای صحیح فرایند تبدیل آن به محصولات، خدمات، و فرآیندهایی به منظور دستیابی به سود و رشد.
اگر یک سازمان بخواهد ظرفیت نوآوری خود را افزایش دهد، سطح بالایی از خلاقیت مورد نیاز است.
نوآوری در محصول با توجه به ویژگی که یک محصول دارد بصورت نوین یا بهبود یافته باشد. این تمایز در محصول نیازمند ایدههای جدید و کاربردی است.
ایجاد تمایز شامل شکل، قابلیتها، شخصیسازی، کیفیت عملکرد، قابلیت انطباق، دوام، اطمینان، و سبک میشود.
ارزش آفرینی
هر کسب و کاری برای رشد و رقابت با رقبای خود در بازار که بتواند مشتریان خود را جذب کند باید برای مشتریان خود ارزش خلق کنند.
ارزش آفرینی در لغت به معنای «ایجاد اعتبار، ارج، شایستگی و سندیت در امر خاصی» است.
که ما با محصولات یا خدماتی که به دیگران ارائه میدهیم ارزش افرینی میکنیم و اینکه در کنار بهبود زندگی اطرافیان چیزی هم به جهان اضافه کنیم.
در هر کسب و کاری مهم این است که برای مشتریان خود ارزش افرینی کنیم آن وقت که به سود و رشد کسب و کار میشود.
برای ایجاد ارزش افرینی باید بدانیم مشتریان ما به دنبال چه چیزی هستند که ما در مقابل آن نیاز را بر طرف کنیم.
سرمایه گذاران نیز به دنبال این هستند ببیند که یک استارتاپ چه ارزشآفرینی کرده. در ارزشآفرینی باید با مشتریان خود ارتباط داشته باشم.
چون بعضی از ایدهها را میتوان از مشتریان بگیریم. بهبود عملکرد، تازگی، قیمت، انجام کامل کار نمونه از ارزشآفرینی است.
خلاقیت
یکی از عوامل رشد سازمان، داشتن خلاقیت است. خلاقیت یعنی با استفاده از ابزارهایی که داریم بتوانیم کار متفاوت از دیگران انجام بدهیم.
خلاقیت شامل تولید چیزی است که هم اصیل و هم ارزشمند باشد.
در همین راستا خلاقیت و نورآوری به عنوان عامل تعیین کننده در عملکرد سازمان موفقیت و بقای بلند مدت آن محسوب میشوند.
پیتر دراکر معتقد است در جهانی که دستخوش دگرگونی بوده و امنیت آن هر روز در معرض تهدید میباشد تنها راه بقاء، خلاقیت است.
آمادگی، نهفتگی، اشراق ومرور از مرحله خلاقیت است.
سخن پایانی
کلیه این مسئولیتها در سازمان مثل ساعتی میماند که اگر یکی از چرخ دندههایش کار نکند بقیه سیستم با مشکل مواجه میشود.
اگر ما بهترین محصول را داشته باشیم، ولی تیم فروش کارش را درست انجام ندهد، نتیجه منفی دارد.
برای رشد کسب و کار، باید تمامی بخشهای سازمان با هم رشد کنند. چون همگی به هم مربوط هستند.
نکته قابل توجه این هست که کار گروهی و همدلی باعث پیشرفت سریع تیم و سازمان میشود.
مهمترین چیز برند یک استارتاپ است که باعث میشود مشتریان بین رقیبان ما را انتخاب کنند.
برای این که متمایز باشیم باید ارزش خلق کنیم و در کنار کارهایمان نوآوری و خلاقیت داشته باشیم تا به اهداف سازمانی که داریم برسیم.
نویسنده: جناب آقای عرفان یحیایی از دانش پذیران دوره کوچینگ راهاندازی کسب و کار اینترنتی