تابهحال فکر کردهاید که چرا بسیاری از کسبوکارهای کوچک شکست میخورند؟ بیشتر افراد تجاری و کارآفرین بر روی عملیات کسبوکار خود تمرکز میکنند و فراموش میکنند که خود را در فرمول موفقیت حساب کنند. اگر به کسبوکارهای موفق توجه کافی داشته باشید، متوجه یک چیز خواهید شد - ساختن برند شخصی قوی در پشت آن.
چه مدیر اجرایی و چه صاحب کسبوکار - همیشه کسی وجود دارد که مردم آن کسبوکار را بهتر به خاطر بسپارند.
ایجاد برند شخصی شما نیز چیزی است که کسبوکار شما را متمایز میکند.
اکثر مشاغل شکست میخورند زیرا افرادی که آنها را اداره میکنند کارآفرین نیستند بلکه تکنسین هستند.
خوب بودن در شغل یا نقش فنی با کارآفرین بودن یکسان نیست. چیزی که لازم است این است که بدانید چگونه کسبوکار خود را بازاریابی کنید و چگونه با مردم ارتباط برقرار کنید.
موفقیت کسبوکار شما به دانش و مهارت شما بستگی ندارد، بلکه به نحوه ارائه خود و کسبوکارتان بستگی دارد. یک تکنسین، دانش و مهارت در یک زمینه خاص دارد.
کارآفرین تکنسینی است که میداند چگونه خود را برای جلب اعتماد مشتری معرفی کند. همه اینها به برندسازی شخصی مربوط میشود.
در این مقاله 7 مرحله برای ساختن برند شخصی شما را به اشتراک میگذارم.
اگر آماده ایجاد یک کسبوکار قوی هستید و هرگز تعجب نمیکنید که وقتی در اتاق نیستید مردم در مورد شما چه میگویند ادامه مطلب را بخوانید.
برند شخصی چیست. ببینید، اشتباهی که کارآفرینان مرتکب میشوند این است که فکر میکنند برند تجاری آنها مهمتر از برند شخصی آنها است.
اما این نمیتواند اشتباه بزرگتری باشد.
آنچه مردم در مورد شما فکر میکنند، همه چیز به تجارت شما مربوط میشود.
اگر مردم شما را دوست داشته باشند و ارتباط مثبتی با ذکر نام شما داشته باشند، کسبوکار شما بهخوبی پیش میرود.
میبینید – برند شخصی شما نمایش عمومی همه چیز درباره شما، ازجمله کسبوکار شما است. این طرحی از شخصیت، مهارتها و ارزشهای شماست.
افراد بر اساس برداشتهای اولیه درباره دیگران نتیجهگیری میکنند.
اینکه چه میپوشید و چگونه راه میروید و صحبت میکنید، همگی تعیین میکنند که مردم در مورد شما چه فکری میکنند.
نکته کلیدی این است که برند شخصی یک شخص نیست. این فقط فرافکنی از برداشتی است که مردم از شما دارند.
افراد بسیار کمی شما را میشناسند، اما برند شما را میشناسند. آنها تصور تقریبی از شخصیت و ارزشهای شما دارند.
پس برندسازی شخصی چیست؟ این درواقع فرآیند ایجاد یک هویت شخصی منحصربهفرد حول یک ویژگی پیشرو است.
این در مورد مدیریت ادراک مخاطبان برای ایجاد یک احساس و تصور خاص از شخصیت شما است.
"برند شما چیزی است که مردم در مورد شما وقتی در اتاق نیستید میگویند." جف بزوس، بنیانگذار آمازون
بااینحال، خبر خوب این است که میتوانید با توجه به تأثیراتی که ایجاد میکنید، برای مدیریت این ادراکات قدم بردارید.
یک برند شخصی عالی، افراد را قبل از اینکه با شما ملاقات کنند، با آگاهی از شخصیت و نقاط قوت شما، پیشفروش میکند.
در اینجا 7 مرحله وجود دارد که میتوانید اکنون برای شروع ساختن برند شخصی خود بردارید.
شماره 1: در مورد ساختن برند شخصی خود شفافسازی کنید
شما میخواهید به چه چیزی شناخته شوید؟ آخرین چیزی که میخواهید این است که بهعنوان یک فرد «فقط» در همان کسبوکار ظاهر شوید.
منظور ما چیست؟ شما نمیخواهید یک دلال وام مسکن، یک مشاور املاک دیگر، یک طراح وب دیگر، دیگری ... هرکسی یا چیزی باشید.
شما میخواهید منحصربهفرد باشید. بهعنوان چیزی متفاوت و خاص شناخته شوید.
من متوجه شدم که به خاطر سپردن نام من راحت نیست. نام چینی من مانع از ایجاد شبکه و جذب مشتری میشد.
به این خاطر تصمیم گرفتم نام خود را به Dan Lok تغییر دهم. لحظهای که این کار را کردم، مشتریان بیشتری پیدا کردم و همچنین اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کردم.
پس در مورد آن فکر کنید - چگونه میخواهید مردم شما را درک کنند؟ بهعنوان یک رهبر قوی و قاطع؟ یک مبتکر؟
قدرتی بیصدا، متفکر و بیصدا – یا بهعنوان یک کاتالیزور کاریزماتیک و پرانرژی برای تغییر؟
برندها بر اساس ویژگیهایی ساخته میشوند که برای توصیف آنها استفاده میشود: معتبر، کاریزماتیک، متمرکز، تأثیرگذار، پرشور، قوی.
کدام ویژگی برند شما را به بهترین شکل منعکس میکند؟
هرگز منتظر نباشید تا دیگران شما را آنطور که میخواهید باشید بخوانند. هرگز منتظر نباشید تا دیگران شما را بهعنوان یک متخصص معرفی کنند.
اگر میخواهید بهترین باشید - ادعا کنید که بهترین هستید.
این به شما این امکان را میدهد که درزمینهٔ خود متخصص باشید زیرا دیگران شما را چنین تصور میکنند.
شماره 2: درک کنید که در حال حاضر چگونه درک میشوید
بنابراین، وقتی از اتاق خارج میشوید، مردم در مورد شما چه میگویند؟ میدونی؟ چگونه میتوانید متوجه شوید؟
درحالیکه ممکن است در حال حاضر از آن آگاه نباشید، در حال حاضر یک برند شخصی دارید. مشکل این است که شما از چیستی آن بیخبرید. شما باید دریابید.
چگونه؟ با پرسیدن از دیگران. میتوانید از دوستان یا همکاران، مشتریان و افراد قابلاعتماد بپرسید.
همچنین میتوانید کمی جستجوی آنلاین انجام دهید تا ببینید دیگران چه نوع نظراتی درباره شما میدهند.
وقتی درباره شما صحبت میکنند از چه زبانی استفاده میکنند؟ وقتی نام خود را در گوگل جستجو میکنید چه نتایجی به دست میآورید؟ یا نام کسبوکار شما؟
راههای زیادی برای به دست آوردن بینش در مورد اینکه چگونه در حال حاضر درک میکنید وجود دارد. این یک گام مهم برای ایجاد برند شخصی شماست.
برای مثال، ممکن است فهرستی از ویژگیهای برندی را که برای تعریف برند شخصی موردنظر خود انتخاب کردهاید، در نظر بگیرید و از گروه مشاوران شخصی خود بخواهید که در مقیاس یک تا ده به شما امتیاز دهند. بر اساس ویژگیهایی که انتخاب کردهاید، در مقیاس یک تا ده در کجا قرار میگیرید؟
هنگامیکه این ورودی را جمعآوری کردید، احتمالاً شکافهایی پیدا خواهید کرد. به نمره خود نگاه کنید و آن را با آنچه میخواهید تصور از شما بود مقایسه کنید.
چگونه میتوانید این نمرات را بهبود بخشید؟ با شناسایی فرصتهای مختلفی که دیگران برای ایجاد برداشت از شما دارند، میتوانید تغییراتی را برای تطبیق ادراک با بینش اعمال کنید.
این فرصتها - یا نقاط تماس برند را در نظر بگیرید و به این فکر کنید که چگونه میتوانند به شما خدمات بهتری ارائه دهند.
شماره 3: برای برند شخصی خود تمایز ایجاد کنید
اکنونکه میدانید درک شما با برند موردنظر شما مطابقت ندارد، میتوانید آن را برطرف کنید. این خبر خوب است.
مهمترین گامی که باید بردارید، تجزیهوتحلیل سیگنالهایی است که ارسال میکنید و به درک شما کمک میکند.
به سؤالات زیر فکر کنید:
• آیا هنگام ملاقات با همکاران تجاری قاطع و محکم هستید یا منتظر میمانید تا آنها گفتگو را رهبری کنند و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند؟ • آیا در محیطهای تجاری با اطمینان صحبت میکنید یا منتظر صحبت دیگران هستید؟ • آیا در هنگام تصمیمگیری جلوتر میروید یا دچار تزلزل میشوید و به نظر میرسد که تصمیم نگرفتهاید؟ • سیگنالهای غیرکلامی شما چگونه از تصویر موردنظر شما پشتیبانی میکنند یا از آن کم میکنند؟
حالا وقتی به این سؤالات فکر میکنید و به آنها پاسخ میدهید، به فرصتهایی برای تغییر فکر کنید. برای تغییر دیدگاه خود چهکاری میتوانید انجام دهید؟
شماره 4: تغییراتی ایجاد کنید
بازاریابان در مورد "زندگی در وعده برند" صحبت میکنند. اما این به چه معناست؟ خوب، این بدان معناست که شما باید به آنچه طرحریزی میکنید وفادار بمانید.
هر کاری که انجام میدهید باید با برداشتی که ایجاد میکنید و تجربهای که مخاطبان شما در ارتباط با برند شما دارند، سازگار باشد.
اگر حسابرسی برند شما شکافهایی را بین نحوه درک شما و نحوه درک شما آشکار میکند، باید تغییراتی ایجاد کنید.
و قبل از شروع تعامل بد و تهاجمی با دیگران، باید این تغییرات را ایجاد کنید. اگر این کار را نکنید، به وعده برند خود عمل نخواهید کرد.
این فرآیند زمان و تلاش خواهد داشت. اما زمان و تلاش بهخوبی صرف شده است. در مورد تعاملات خود با افراد در تمام پلتفرمهای آنلاین بهدقت فکر کنید.
آیا تجربهای که آنها دارند در سراسر هیئتمدیره ثابت است؟ آیا شما هم همین پیام را ارسال میکنید؟
من نامم را تغییر دادم تا برند خود را بسازم. دن بهسرعت متوجه شدم که تلفظ و به خاطر سپردن نام چینی برای مردم سخت است.
ازآنجاییکه هدف من ایجاد یک کسبوکار موفق بود، میدانستم که به نامی نیاز دارم که راحتتر به خاطر سپره شود. نامم را به دانیل تغییر دادم.
یک روز، از مربی خود پرسیدم: نظر شما در مورد دن لاک چیست؟ مربی ام ابتدا شگفتزده شد، سپس لبخند زد – گفت: دن بسیار مناسبتر است.
او گفت - این سادهتر و قابلدسترستر به نظر میرسد - پیام بهتری میفرستد. و اینگونه بود که نام تجاری Dan Lok متولد شد.
بسیاری پیشنهاد میکنند که اجازه دادن به دنبال کنندگان و مشتریان خود را در مورد تغییراتی که شما و برندتان در آن تجربه میکنید نیز استراتژی خوبی است.
از انتقال به نفع خود استفاده کنید و همه را کمی در جریان ماجرا بگذارید. این باعث افزایش اعتماد آنها به برند شما نیز میشود و به آنها این حس را میدهد که شما را بهتر میشناسند.
شماره 5: تعادل را در تمام نقاط تماس همیشه حفظ کنید
به دقت در مورد نام خود فکر کنید. شما باید به هر تغییری که ایجاد میکنید فکر کنید. به خاطر داشته باشید که برند شخصی شما باید در همه پلتفرمها ثابت باشد.
اگر لباس شما فریاد دولچه و گابانا میدهد، اما شما یک ماشین دستدوم قدیمی رانندگی میکنید، یک قطع ارتباط وجود دارد.
اگر متعهد به ایجاد شهرت بهعنوان یک مذاکرهکننده سرسخت هستید، اما بلافاصله در برابر خواستههای جزئی تسلیم میشوید، یک قطع ارتباط وجود دارد.
برای ایجاد یک برند شخصی قوی، باید سیگنالهای ثابتی را در هر نقطه تماسی که دیگران ممکن است با آن مواجه شوند، منتقل کنید.
اما حصول اطمینان از همسویی نیاز به توجه به جزئیات دارد. این کار آسانی نیست این مستلزم تصمیمات شخصی دشوار و فداکاریهای بالقوه است.
چرا؟ زیرا استراتژیهایی که شما را بهجایی که امروز هستید رساندهاند، شما را به جایی که میخواهید نخواهند رساند.
ازنقطهنظر جایی که میخواهید باشید فکر کنید و ارتباطات و برندسازی خود را بر اساس آن برنامهریزی کنید. دنبال کنندگان و مشتریان خود را در مسیر توسعه برند خود به سفر ببرید.
در طول مسیر، میتوانید شخصیت خود را به اشتراک بگذارید و ارزش ارائه دهید. این باعث میشود که آنها به شما اعتماد کنند و برند شخصی شما واقعی به نظر برسد.
خواندن و تأیید محتوای رسانههای اجتماعی، درخواست بازخورد، تخصص در موارد مشترک، تمرکز بر پایهها، ثابت ماندن، مدلسازی ارزشهای شرکت خود، اجازه دهید اعمال شما به جای شما صحبت کند.
دیزنی و Omnicom به اشتراک میگذارند که "مصرفکنندگان در تمام نسلها همان چیزهایی را از برندها میخواهند که از دوستان و خانواده خود دارند - قابلیت اطمینان، اصالت و این احساس که برندها آنها را دریافت میکنند."
ثابت بودن و ارتباط برند شخصی و تجاری خود نشان میدهد که شما ارزشهای خود را حفظ میکنید و مردم میتوانند روی شما حساب کنند.
شماره 6: زمین پیشرفت خود را ایجاد کنید
طرح آسانسوری که برای ساخت برند شخصی خود ایجاد میکنید باید پاسخی به این سؤال باشد: "چهکار میکنید؟"
پرسیدن این سؤال به شما این فرصت را میدهد که با بیان مختصر و دقیق برند شخصی خود را به اشتراک بگذارید. عناصر سخنرانی پیشرفت شما باید شامل موارد زیر باشد:
• شما کی هستید؟ • شما و شرکتتان چه میکنید؟ • ارزش کاری که برای مخاطب هدف خود انجام میدهید
یک طرح پیشرفت نهچندان خوب چیزی شبیه به این است: «من کریس جونز هستم. من یک شرکت نرمافزاری دارم.»
یک طرح بهتر میتواند چیزی شبیه به این باشد: «من کریس جونز هستم. شرکت من ABC Software راهحلهای پردازش سفارش کلید در دست را به خردهفروشان آنلاین ارائه میدهد.
یک طرح استثنایی اینگونه به نظر میرسد: «من کریس جونز هستم—من نحوه تعامل خردهفروشان آنلاین با مخاطبان خود را با ارائه بهترین و یکپارچهترین راهحل پردازش سفارش از طریق شرکت چند میلیارد دلاری خود، ABC Software تغییر میدهم. "
شما بیش از یک صاحب کسبوکار هستید. شما یک رهبر رؤیایی، یک رهبر عالی هستید. سخنرانی شما در این مواقع باید این را به وفور – و بلافاصله – واضح کند. همه پیامهای دیگری که در طیف گستردهای از کانالهای بالقوه ارسال میکنید نیز همینطور است.
شماره 7: شعار خودتان را گسترش دهید
شما در ثبات، قفل شدهاید. اکنون، شما آمادهاید تا از طریق کانالهای مختلف - شخصی، سنتی و دیجیتالی - تا جایی که ممکن است این خبر را منتشر کنید.
شما میخواهید به قدرت حضور همهجانبه دست یابید- توانایی حضور در همهجا را دارید.
در مورد آن فکر کنید - چه کسی قرار است پیام خود را بهطور مؤثرتر منتقل کند؟ کسی که خجالتی است یا کسی که اهل بیرون رفتن است؟
یک فرد گوشهگیر یا کسی که نامزد کرده است؟ کسی که با رقبا وی را نمیشناسند یا کسی که برجسته و معروف است؟
هدف این است که به روشهای معنادار و همسو از طریق نقاط تماس تا حد ممکن متمایز شوید، بنابراین برند شما شروع به ساخت و رشد کند و از ویژگیهایی که انتخاب کردهاید حمایت کند.
داستان خود را بگویید تا بتوانید نحوه نگرش مردم به شما را شکل دهید و مشتریان را قادر به ایجاد ارتباط با شما و شرکتتان کنید.
هر برخورد. هر برداشت. هر نقطه تماسی که مخاطب شما با آن روبرو میشود پیامی را ارسال میکند.
این برخوردها با هم تأثیراتی را ایجاد میکند که برند شخصی شما را هدایت میکند.
جسور و معتبر باشید. از به اشتراک گذاشتن خود و دیدگاهتان نترسید. هر چه جسورتر باشید توجه بیشتری به شما جلب خواهد شد.
این تحقیق را به خاطر داشته باشید - مصرفکنندگان باید پنج تا هفت بار برند شما را ببینند تا آن را به خاطر بسپارند.
دن لاک و کتوشلوار قرمزش را به یاد دارید؟ بله - آنقدر جسور باشید و با صدای بلند و رسا صحبت کنید.
چند نکته پایانی…
وقتی شرکت و خانه را ترک میکنید، مردم در مورد شما چه میگویند؟ این سؤالی است که شما بهعنوان یک کارآفرین و صاحب کسبوکار باید پاسخ آن را بدانید.
اگر مطمئن نیستید - برند شما مشکل دارد. اگر نمیدانید پشت سرتان چه میگویند، تحقیق و جستوجو کنید.
وقتی چشمانداز و مأموریت خود را روشن کردید، مطمئن شوید که تمام نقاط تماس خود را با مردم تجزیهوتحلیل کنید.
آیا آنچه را که میخواهید انجام دهید، برنامهریزی میکنید؟ آیا آنها پیام درست را دریافت میکنند؟ بهترین راه برای ایجاد یک برند شخصی قوی، کار با افرادی است که قبلاً این کار را انجام دادهاند.
نوشتهای از دن لاک