رهبری در کسب‌وکار به چه معناست؟

رهبری در کسب‌وکار به چه معناست؟

آنچه باعث موفقیت کسب و کارها به خصوص در این دوران بحرانی است ، توان، نوع نگرش و عملکرد رهبران در شرایط بحرانی برای رهبری کسب‌وکار است.

همچنین رهبران، الگوی خانواده، تیم و جامعه بوده و تمام توجه و نگاه‌ها به آن‌ها برمی‌گردد، پس مسئولیت فوق‌العاده سنگینی نیز بر عهده خواهند داشت.

دنیا به خاطر دیجیتالی شدن، مدام در حال تغییر و گسترش است و اگر مدیران برتر و رهبران، همگام با این تغییرات حرکت نکنند، قطعاً دچار مشکل خواهند شد.

بنابراین این کسب‌وکارها نیستند که باهم رقابت می‌کنند.

بلکه این رهبران‌اند که با طرز تفکر و نوع نگرش و عملکردشان و ارزش‌آفرینی که در جامعه و برای تیمشان می‌کنند، باهم در رقابت هستند.

همچنین رهبران باعث رشد و یا ورشکستگی کسب‌وکارهایشان می‌شوند.

در این مقاله به‌صورت مختصر، به معانی رهبری، خصوصیات و وظایف آنان در مقابل جامعه و تیمشان پرداخته می‌شود.

بیشتر بخوانید: 10 روش برای رهبری کسب‌ وکار به سبک کوچینگ

    رهبری به چه معناست و رهبر کیست؟

رهبری به چه معناست و رهبر کیست؟

رهبری به معنای تأثیر گذاشتن و نفوذ در دل افراد و همراه کردن آن‌ها با خود، بدون زور و اجبار و با میل و علاقه است.

افراد از رهبر الهام می‌گیرند، او را نه‌تنها باورمی کنند و قبول دارند بلکه با عشق و رضایت همراهی‌اش می‌کنند.

رهبری قابلیتی است که به انسان‌ها کمک می‌کند در تمام زمینه‌های زندگی موفق‌تر و اثرگذارتر باشند.

پس برای این منظور مهارت‌های خود را دائماً بالا می‌برند. مغرور نیستند و از فیدبکها و بازخوردها استقبال می‌کنند.

رهبران با تعریف چشم‌اندازی واضح و روشن و ایجاد انگیزه و شور و شوق، زندگی افراد را متحول می‌سازند.

آن‌ها به دنبال کارهایی هستند که هرچقدر هم سخت و دشوار باشد.

اما چون انجام دادنش باعث رشد و ترقی و آسایش انسان‌های دیگر می‌شود، با عشق و جدیت به دنبالش می‌روند.

پس به‌جای تمرکز بر مشکلات و بحران‌ها، مدام به راه‌حل‌ها فکر می‌کنند.

رهبران بزرگ دنیا لزوماً باهوش و درسخوان نیستند، اما بسیار دقیق، پرتلاش و شجاع‌اند و با مشکلات روبرو می‌شوند،

یا خود آن را حل می‌کنند و یا افرادی را پیدا می‌کنند تا بتوانند در حل مشکل به آن‌ها کمک کنند.

لذا با ارتباطات مؤثر، شبکه‌های ارتباطی خود را گسترش می‌دهند.

رهبران هدفمند هستند، می‌دانند که چه می‌خواهند و چه نمی‌خواهند.

به دنبال چه چیزی هستند و چه چیزی آن‌ها را خوشحال می‌کند

و قصدشان این است که با رفع یکی از نیازهای جامعه، تأثیر مثبتی در زندگی دیگران ایجاد کرده و یادشان را زنده نگهدارند.

حتما این مطلب را هم بخوانید: چشم‌انداز و برنامه واضح برای آینده توسط رهبران کسب وکار 

 

 وظایف رهبران در قبال تیم و کارکنانشان

رهبرانی که مربیگری می‌کنند، استعدادها و علاقه‌مندی و نقاط قوت کارکنانشان را به‌درستی شناسایی می‌کنند

و به کارکنانشان کمک می‌کنند تا با پرورش استعدادها و علاقه‌مندی‌هایشان و کسب مهارت‌های لازم، نه‌تنها برای رشد و شکوفایی خود،

که با حس تعلق‌خاطر بیشتر، برای رشد و تعالی سازمان نیز مؤثر باشند.

رهبران به کارکنان کمک می‌کنند تا اهدافشان را شناسایی کرده و مهارت‌ها و تجربیاتی که برای رسیدن به آن اهداف نیاز دارند را به دست آورند.

پاسخ سؤالات را همیشه در اختیارشان قرار نمی‌دهند بلکه تیم را با چالش‌ها درگیر می‌کنند و این‌گونه برای یافتن راه‌حل‌ها، یاری‌شان می‌کنند.

رهبران با برقراری ارتباطات خوب و مؤثر با کارکنان، کمک می‌کنند تا با تعهد و مسئولیت‌پذیری بیشتر کار کنند

و منافع سازمان و کل تیم را بر منافع شخصی خود مقدم بدانند.

رهبران با صبوری و خوب گوش دادن به کارکنانشان، ضمن نزدیک شدن به آن‌ها،

نیازهایشان را شناسایی و در مسیر موفقیت و رسیدن به اهدافشان در ذهن و نگرش و درنتیجه عملکردشان مؤثرند.

رهبران با بازخوردهای مفید، هدفمند، سازنده و به‌جا، با لحن آرام و مؤدبانه، به کارکنان خود کمک می‌کنند تا در مسیر درست موفقیت قدم بردارند.

و درنهایت در کمال آرامش و خونسردی و به‌دوراز استرس، برای مقابله با مشکلات و یا رشد سازمان،

برای انگیزه دادن بیشتر به کارکنان و تقویت حس تعلق و وفاداری، در هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی سازمان، با آن‌ها مشورت و همفکری می‌کنند.

یک مطلب کاملا کاربردی: رهبران بزرگ با 6 قدم به دیگران انگیزه می‌دهند

    وظایف رهبران در بحران

وظایف رهبران در شرایط بحرانی

رهبری در زمان آرامش هنر نیست، در جنگ‌ها و بحران‌هاست که قهرمانان و رهبران واقعی شناخته می‌شوند.

زمانی که اکثر افراد می‌ترسند و تسلیم شرایط می‌شوند، رهبران واقعی از تهدیدها فرصت می‌سازند

و اگر امکان بریدن درخت برایشان مهیا نباشد، اره خود و تیمشان را برای زمان مناسب تیز می‌کنند.

رهبران واقعی به کارکنان خود در این دوران، اهمیت می‌دهند و ضمن تقویت روحیه امیدواری و دوری از استرس، مهارت‌های خود و تیمشان را تقویت می‌کنند.

رهبران واقعی در قبال جامعه، خود را مسئول می‌دانند و به‌جای تمرکز بر فروش محصول و خدمات سازمانشان به هر قیمتی،

به این فکر می‌کنند که چطور محصول و خدماتشان می‌تواند نیازی برطرف سازد و حتی در صورت امکان،

با اضافه کردن چه ارزش‌هایی به آن محصول و خدمات، ضمن برطرف کردن نیاز مشتریان، می‌توانند آرامش و راحتی و خوشحالی آن‌ها را بیشتر نمایند.

 

 نتیجه‌گیری

کارآفرینان و رهبران، مسئولیت فوق‌العاده سنگینی بر عهده‌دارند،

چراکه نحوه نگرش و عملکرد آن‌ها می‌تواند باعث رشد و توسعه و یا ورشکستگی کسب‌وکارهایشان بشود.

رهبران و افراد موفق، همیشه پرانرژی هستند و مثبت فکر می‌کنند. نه در زمان اوج مغرورند و نه در زمان شکست، سرخورده و ناامید می‌شوند.

می‌دانند که خوب و بد گذراست. بنابراین هنگامی‌که با بحران مواجه می‌شوند، به‌جای اینکه از زمین و زمان گله کنند

و منتظر باشند یک ناجی ظاهر بشود و مشکلاتشان را حل کند و آنان را از وضعیت موجود نجات دهد.

با علم به اینکه ماهیت دنیا بر تغییراست و شکست و بحران جزء لاینفک این تغییرات هستند،

خود دست‌به‌کار می‌شوند و ضمن تحلیل موقعیت فعلی، با تحقیق، مطالعه و مشورت به دنبال فرصت‌ها بوده و بر حل مشکلات تمرکز می‌کنند.

رهبری، مهارت و قابلیتی است که به ما کمک می‌کند در همه زمینه‌های زندگی موفق‌تر و اثرگذارتر باشیم.

لذا منطقی و ضروری ست که همواره روی افزایش قابلیت‌ها و مهارت‌های رهبری خود سرمایه‌گذاری کرده و موفقیت‌های خود را به‌طور فوق‌العاده‌ای گسترش دهیم.

نویسنده : سرکار خانم شکوفه شهیدی از دانش پذیران دوره بیزینس کوچینگ

دیدگاه کاربران (0)