در 48 سال گذشته، من یک سری عادتها را توسعه دادهام که به من در تحقق رؤیاهایم کمک کرده است.
در این مقاله میخواهم ده عادت روزانه را به اشتراک بگذارم که مطمئن هستم اگر به روشی طبیعی برای شما اجرا شوند،
ارزش ملموسی خواهند داشت و میتوانند زندگی شمارا در حال حاضر و آینده بهطور کامل تغییر دهند!
عادت روزانه شماره 1: جملات تأکیدی صبحگاهی یا تأییدهای درونی را بیان کنید
کلمه "تأیید" به معنای "محکم کردن در ذهن است" و چیزی است که من از 17 سالگی روزانه تمرین میکنم،
زمانی که پل براگ به من آموخت که در مورد هر چیزی که فکر میکنید،
تجسم، تصدیق، احساس و اقدام میکنید. روز بر سرنوشت شما تأثیر میگذارد.
بهعنوانمثال، من یک سری تأییدات دارم که هر روز صبح آنها را تکرار میکنم، ازجمله:
• "من استاد پشتکار هستم؛ هر کاری لازم باشد انجام میدهم."
• "من کاری را که دوست دارم انجام میدهم و کاری را که انجام میدهم دوست دارم."
• "من از فرصتهایی که در پیش رو دارم سپاسگزارم"
• "من خوشبخت هستم و قدر هر روز را میدانم."
• "من یک آهنربای چندمیلیونی پول هستم."
من بسیاری از جملات تأکیدی یا بیانیههای مختلف را ایجاد کردهام که امروزه همه واقعیت دارند.
با این اوصاف، من مطمئن هستم که تکرار این جملات تنها دلیل این اتفاق در زندگی من نیست.
اما این اظهارات بیاناتی در مورد نحوه زندگی من است، که قبلاً نشان میدهد که متعهد به عمل هستم.
من بارها گفتهام که سلسلهمراتب ارزشهای شما، سرنوشت شمارا تعیین میکند.
اگر اظهارنظرهای واضحی در مورد اینکه دوست دارید زندگی شما چگونه باشد،
بیان کنید که بیشترین ارزش را برای شما دارد، آنها فانتزی غیرواقعی نخواهند بود،
بلکه در عوض اهداف عملی یا اهدافی واقعی هستند که احتمال دستیابی به اهداف بیشتر است.
بیشتر بخوانید: ۱۰ عادت روزانه برای تغییر زندگی شما
عادت روزانه شماره 2: تجسم کنید
درحالیکه این جملات تأکیدی یا تاییدات درونی را میگویید، دیدن آنها در چشم ذهن، مفید خواهد بود.
از طرف دیگر، میتوانید یک تابلوی بینایی یا کتاب چشمانداز ایجاد کنید.
سالها پیش، من یک کتاب چشمانداز تهیه کردم که شامل تصاویری از نحوه زندگی من بود.
امروز، میتوانم به آن کتاب نگاه کنم و ببینم که چگونه همه آنها در زندگی من واقعیت دارند.
من معتقد هستم که استفاده از مغز، افکار، بینش، گفتگوی درونی
و احساسات شما به شما کمک میکند تا به رؤیاهایی که در زندگی دارید، نزدیک شوید.
بهاینترتیب، عاقلانه خواهد بود که بگویید چهکاری را دوست دارید انجام دهید،
درحالیکه آنچه را که میخواهید در زندگی خود انجام دهید بهوضوح ببینید.
این چیزی است که مایکل فلپس در زندگی خود تمرین میکرد.
او بهوضوح و بهطورمعمول تصور میکرد که این 28 مدال را به دست آورد، که بعداً در زندگی او به واقعیت تبدیل شد.
ایلان ماسک تصور میکند که به فضا رفته و سپس تلاش میکند تا این چشمانداز را به واقعیت تبدیل کند.
در حقیقت، تقریباً همهکسانی که میشناسم و به قدرت رسیدهاند از قدرت ذهن،
گفتگوی درونی و قدرت بینایی خود برای رسیدن به اهداف فوقالعاده در زندگی استفاده کردهاند.
پیشنهاد عالی: ۷ دلیل اینکه چرا شما یک میلیونر نیستید
عادت روزانه شماره 3: اهدافی را برای روز خود تعیین کنید که بالاترین اولویت را دارند
عاقلانه است که هر روز را با وضوح و قطعیت در مورد بالاترین اولویتهای خود برای همان روز آغاز کنید.
بهعنوانمثال، امروز صبح، از رختخواب برخاستم، 132 حرکت کششی انجام دادم
و دویدم که کمتر از 4 مایل بود. قبل از اینکه این کار را انجام دهم،
چند دقیقه را صرف تجسم نحوه تمرین و گفتگوی درونی با خودم در مورد آن میکنم،
قبل از اینکه به بقیه روزم نگاه کنم و کارهای با اولویت اول را که میتوانم انجام دهم، انجام میدهم.
بسیاری از مردم غالباً وسوسه میشوند تا تعداد زیادی از وظایف بهاصطلاح "اولویت اول" را برای یک روز لیست کنند
و سپس روز را به پایان میرسانند و احساس میکنند که وظیفه یا هدف انجامشده است، اما آنها را بیروح و خسته کرده است.
من اغلب میگویم اگر تعدادی از اولویتهای خود را برای روز تعیین کردهاید و همه آنها را تا ساعت چهار انجام دادید، یک مورد دیگر نیز اضافه کنید.
اگر این کار را انجام دادید، یکی دیگر را اضافه کنید.
عاقلانه است که این کار را بهجای جمعآوری 50 کار غیرواقعی برای یک روز انجام دهید و درنهایت احساس خستگی کنید.
این چیزی است که مری کی از لوازمآرایشی مری کی از آن بهعنوان "غلبه بر هدف" یاد میکند.
من مطمئن هستم که عاقلانهتر است که تعداد کمتری اقدامات با اولویت بالا را تعیین کنید و انجام دهید.
این شامل تجزیه پروژههای بزرگتر به اقدامات روزانه در چند روز است، بنابراین میتوانید آنها را بهطور واقعی انجام دهید.
من خوشحالم که سالها پیش توانستم در یک گروه متفکر موفق شرکت کنم.
هر یک از ما در پایان هر جلسه متفکر مسئولیت داشتیم که آنچه را که در هفته بعد متعهد بودیم انجام دهیم، اعلام کنیم.
اگر به دلایلی این کار را انجام نمیدادیم، از گروه خارج میشدیم و هیچیک از ما نمیخواستیم از گروه رها شویم!
این به ما آموخت که اهداف الهامبخش و درعینحال قابلدستیابی را تعیین کنیم.
اهداف واقعی که میتوان در زمان واقعی به آنها دستیافت.
بنابراین عاقلانه است که برای هر روز گامهای کوچکی از اقدامات تعیین کنید.
اگر آنها را زودتر از حد انتظار انجام دادید، یکی دیگر را که میتوانید در بازه زمانی باقیمانده انجام دهید، اضافه کنید.
بهاینترتیب، شما عادت میکنید آنچه را که میگویید هر روز انجام میدهید، انجام دهید، و این باعث ایجاد شتاب و اعتمادبهنفس میشود.
این چیزی است که ممکن است از آن برای افزودن به گفتوگو یا تأییدات درونی خود الهام بگیرید: "من اهداف مشخصی را تعیین میکنم و به آنها میرسم."
هر بار که برای تعیین هدف و دستیابی به آن تمرین میکنید (زیرا ارزشهای شما بالاست و هر چه جلوتر میروید چالشبرانگیزتر است)،
بهاحتمالزیاد نیروی مغزی موفقیت را توسعه میدهید.
بنابراین، برای تعیین اهداف روزانه که واقعاً در لیست اولویتهای شما قرار دارند،
فکر کنید که به چیزهای کوچکی تقسیمشدهاند که میدانید میتوانید انجام دهید،
بنابراین در پایان روز، میتوانید احساس رضایت کنید. اینکه شما آنچه را که گفتهاید انجام دادهاید، و به آنچه گفتهاید، خواهید رسید.
نتیجه بهاحتمالزیاد این است که شما هر روز یک ذهنیت برای راه رفتن و صحبت کردن و پیشرفت داشته باشید.
من همچنین میخواهم در اینجا ذکر کنم که عاقلانه است که وقت خود را برای تجسم، تأیید یا فکر کردن در مورد چیزی که واقعاً به آن متعهد نیستید تلف نکنید.
هر زمان که اقدامات با اولویت بالا را دنبال کنید، رشد میکنید.
هر زمان که اقدامات با اولویت پایین را دنبال میکنید، سرعت خود را کاهش داده و تمایل به کاهش ارزش پیدا میکنید.
زیرا در مواردی که ارزشهای شما پایین است، کارها را به تعویق میاندازید، دچار تردید میشوید و ناامید میشوید.
عادت روزانه شماره 4 آنچه را که به دست آوردهاید، مستند کنید
عصر، زمان بسیار خوبی برای ثبت مواردی است که در طول روز انجام دادهاید.
برای من، این شامل مرور مجدد لیست وظایف با اولویت بالا است که در ابتدای روز تنظیم کردهام و بررسی کارهایی که انجام دادهام.
این عادت روزانه بازخورد ارزشمندی را ارائه میدهد که میتوانم در روزهای بعد
یا بهمرورزمان در مورد برخی از وظایف که ممکن است ازنظر ارزشها یا اولویتهایم بالا تلقی شوند،
اما هنوز انجام ندادهام، استفاده کنم.
سپس میتوانم آن وظیفه را به دیگران واگذار کنم یا آن را به بالاترین ارزشهای خود پیوند دهم تا بهاحتمالزیاد آن را از قبل انجام دهم.
حتما بدانید: ۴ علامتی که نشان میدهد یک روز ثروتمند خواهید شد
عادت روزانه شماره 5: قدردانی خود را ثبت کنید
من روزانه ده دقیقه، اغلب صبح و دوباره عصر، تمام چیزهایی را که از آنها سپاسگزارم، یادداشت میکنم.
اغلب مردم میگویند که از نظم و انضباط من در این عادت روزانه شگفتزده شدهاند،
و من اغلب پاسخ میدهم: "چرا نخواهم این کار را روزانه انجام دهم؟
چرا نخواهم آنچه را قادر به ایجاد و انجام در زندگی هستم، ثبت کنم؟"
من مطمئن هستم که زمان صرف شده برای ایجاد این فهرستها در هر روز در مقایسه با آنچه نتیجه میدهد ناچیز است.
مستندسازی آنچه انجام میدهید و اینکه بتوانید تأثیر آن را ببینید برای شما الهامبخش است که بخوانید و خانواده شما نیز میخوانند.
من عمیقاً معتقدم که عاقلانه است اگر دقیقاً آنچه را که در زندگی دوست دارید، بنویسید.
هر روز را با آن شروع کنید، آن را بیان کنید، آن را تجسم کنید، پیشرفت خود را ثبت کنید،
لیستی از کارهایتان تهیه کنید و در پایان روز قدردانی خود را بنویسید.
مقدار کمی از زمان روز را در مقایسه با بازده سرمایهگذاری صرف خواهید کرد.
عادت روزانه شماره 6: بر اساس معیارهای خود موفقیت خود را ثبت کنید
در پایان روز، معیارهای موفقیت خود را در برابر اهدافی که تعیین کردهاید، ثبت کنید.
اگر یک هدف واقعاً برای شما مهم است، آن را اندازهگیری میکنید. و اگر آن را اندازهگیری کنید، ذهن خود را بر روی آن متمرکز میکنید.
وقتی کارهایی را که در پایان روز انجام دادهاید ثبت کنید. با قدردانی و معیارهایی که تعیین کرده بودید، قدردانی بیشتری خواهید داشت.
یک مطلب کاربردی: ۹ گام ساده برای خارج شدن از محدوده امن ذهنی
عادت روزانه شماره 7: یک چکلیست ازآنچه کار کرد و آنچه کار نکرد، تهیه کنید
در پایان هر روز، من عادت دارم که از خودم بپرسم "چه چیزی کار کرد و چه چیزی کار نکرد؟"
قبل از نوشتن لیست مفصل برای هرکدام یک ستون ایجاد میکنم.
بهاینترتیب، من در مورد آنچه کار میکند، شفافیت دارم، بنابراین میتوانم آن را هر روز ادامه دهم
و درعینحال بینش روزانهای را در مورد آنچه کار نمیکند به دست آورم، بنابراین میتوانم یک استراتژی در مورد آن ارائه دهم.
این چکلیستهای روزانه در طول سالها ثابتشده است که معدن طلا در زندگی من است.
آنها به من کمک کردند تا تمرکز خود را حفظ کنم و هر روز چیزهایی را که ثابتشده است کار میکنند به من یادآوری میکنند.
من همچنین دریافتم که آنها به من اطمینان میدهند که دروغ نمیگویم یا خیالی در مورد روزم ایجاد نمیکنم که دقیق نیست.
آنها همچنین به من اجازه دادند طی چند روز و هفته روندها را تشخیص دهم.
الگوهایی که ممکن بود موردتوجه قرار نگیرند اگر من وقت نمیگذاشتم که آنچه را که به دست آوردهام ثبت کنم
و کارهایی را که هر روز انجام میدهم و انجام نمیدهم، ثبت کنم.
عادت روزانه شماره 8: تفویض اختیار کنید
اگر اقدامات با اولویت پایین را واگذار نکنید، بعید است از چیزهایی که بر شما سنگینی میکنند، یا برای انجام آنها الهام نگرفتهاید،
خلاص شوید و درنهایت حواس شمارا پرت میکند. این لحظهای است که شما تعلل میکنید،
تردید میکنید و ناامید میشوید و کمتر مؤثر، کارآمد و عمیق میشوید.
من مطمئن هستم که تفویض جزء ضروری در مسیر خودشکوفایی و در زندگی الهامبخش است.
روزم را با تدریس، تحقیق و نوشتن، درواقع بیشتر با تدریس پر میکنم.
بالاترین اولویت یا ارزش من تدریس است و دومین ارزش برای من تحقیق یا یادگیری و نوشتن است.
بنابراین اگر تدریس نمیکنم، مطالعه میکنم و مینویسم. اگر درس نخوانم و بنویسم، تدریس میکنم.
وقتی روزم را صرف تدریس، یادگیری و نوشتن و تفویض بقیه کلرها به دیگران میکنم،
خود را از زندگی بدون الهام آزاد میکنم. درنتیجه، من درآمد بیشتری دارم، به افراد بیشتری میرسم،
تأثیر بیشتری میگذارم و زندگی الهامبخشتری دارم.
بنابراین درحالیکه برخی از افراد ممکن است فکر کنند که واگذاری کارها برای آنها هزینه دارد،
من مطمئن هستم که هزینه آن به شما برمیگردد،
زیرا این امر باعث میشود شما بتوانید کارهای با اولویت بالاتر را انجام دهید که در بلندمدت بازدهی بالاتری از سرمایهگذاری شما دارند.
عادت روزانه شماره 9: برای زنده ماندن بخورید (ولی) برای خوردن زندگی نکنید!
اگر خیلی کم یا زیاد غذا میخورید، غذاهای مطلوب کمتری میخورید یا اصلاً غذا خوردن را در اولویت قرار نمیدهید،
احساس کندی و خستگی میکنید. بنابراین، عاقلانه است که به فعالیتهای اولویتدار خود در طول روز پایبند باشید،
که باعث میشود بیشتر بخورید تا بیشتر زندگی کنید.
روزها، هفتهها یا ماهها به جلو حرکت کنید،
اما ممکن است با توجه نکردن به نیاز بدن خود به غذایی که برای خوردن انتخاب میکنید، شتاب قابلتوجهی را از دست بدهید.
من شمارا تشویق میکنم که معقول بخورید و غذاهایی با بالاترین اولویت مصرف کنید.
فقط به مقدار مناسب، نه زیاد و نه خیلی کم، تا کارایی، سطح انرژی و نشاط خود را به حداکثر برسانید.
عادت روزانه #10 به میزان مناسب ورزش کنید و آب بنوشید
کمی ورزش برای افزایش گردش خون و حفظ انعطافپذیری، بهویژه با افزایش سن، واقعاً ارزشمند است.
من مطمئن هستم که ضربالمثل " استفاده کن یا از دست بده" را شنیدهاید.
همچنین توصیه میکنم آب زیادی بنوشید و در مصرف قند زیادهروی نکنید.
بهشخصه، من از محرکهایی مانند قهوه، چای، مواد مخدر یا الکل استفاده نمیکنم به دلیل نوساناتی ازجمله اوج و فرودهای احساسی و انرژی ایجاد میکند.
بنابراین، من مقدار زیادی آب مینوشم، که من معتقدم عاقلانهترین چیزی است که میتوانید مغز را از آن پر کنید.
شکی نیست که به عملکرد بهتر مغز کمک میکند و بدون شک مغز شما بزرگترین دارایی شما است.
نتیجهگیری
اگر این قدمهای کوچک را بهطور مداوم بردارید، احتمالاً شتاب بیشتری خواهید گرفت. و اینرسی شمارا غیرقابل توقف میکند!
1. بهجای گفتن جملات فانتزی مثبت، داشتن یک گفتگوی درونی منطقی برای شما بسیار معنادار و الهامبخش است و مطابق با بالاترین ارزشهای شماست.
2. اگر بتوانید تصویر موردنظر خود را در ذهن خود ترسیم کنید، احتمال دستیابی به آن را افزایش میدهید.
3. مانند بسیاری از مردم، شما میتوانید بیدار شوید و به زمین بخورید و سپس اجازه دهید بقیه روز شمارا اداره کند. وقت گذاشتن برای گفتگوی درونی یا تأیید آنچه در زندگی دوست دارید، تجسم آن بهروشنی در ذهن شما و صرف زمان برای حل وظایف اولویتدار در بقیه روز، میتواند بقیه روز، هفته و سال پیش رو را تغییر دهد.
4. کوچک شماری خود، چیزی بیش از یک واکنش بیولوژیکی سالم نیست که به شما اطلاع دهد که در اولویت اصلی نیستید.
5. وقت گذاشتن برای ایجاد چکلیست در پایان هر روز در مورد آنچه کار میکند و آنچه کار نمیکند، بازخورد ارزشمندی را برای شما ارائه میدهد.
6. اگر تفویض اختیار نکنید، بهاحتمالزیاد احساس میکنید در دام افتادهاید و از نشاط و تصور خود کاستهاید.
7. عاقلانه است که غذاهای با اولویت بالا را انتخاب کنید که بهعنوان سوخت بدن شما عمل میکنند.
8. نوشیدن آب و اولویت دادن به ورزشهای متوسط بهاحتمالزیاد باعث افزایش انرژی و نشاط میشود.
نوشتهای از دکتر جان دمارتنی