متن تبلیغ فروش خوب را با اولین نگاه میتوان بهسادگی تشخیص داد اما چندین ویژگی وجود دارد که نوشتهها را از بقیه قسمتها جدا میکند.
آیا میخواهید با آنها آشنا شوید؟ متن زیر را با دقت بخوانید.
متن نوشته یکی از قسمتهای مهم در همه انواع بازاریابی و تبلیغات است.
متن تبلیغ فروش شامل کلمات نوشتهشده یا بیانشده است که بازاریابها از آنها استفاده میکنند تا مردم را دعوت به انجام یک کار کنند.
متن نوشته مانند دعوت به اقدام (call to action) است اما در مقیاسهای بزرگتر:
نویسندهها تلاش میکنند تا افراد را به احساس کردن، فکر کردن یا واکنش نشان دادن ترغیب کنند و در حالت ایده آل،
افراد شعار یا نام برند را برای فهمیدن اطلاعات بیشتر در رابطه با کمپین تبلیغاتی در گوگل جستوجو کنند.
یک وبلاگ میتواند هزاران کلمه برای متقاعد کردن استفاده کند اما متن تبلیغ فروش فقط تعداد کمی کلمه برای تأثیرگذاری دارند؛
اما کوتاه و دلنشین، فقط مؤلفههای یک متن نوشته خوب نیستند.
بعضیاوقات همه پیام متن برای تأثیرگذاری، نیاز به یک تغییر جزئی در زاویه دارد!
ما به مسدود کردن پیام بازاریابی خودمان عادت کردیم، ما حتی آن پیامها را دیگر نمیبینیم.
یکی از راههای قدرتمندی که یک نویسنده برای شکستن تدافع مخاطب استفاده میکند، با ایجاد یک مسیر غیرقابلانتظار است.
اگر داستان شما زاویههای بیشماری دارد، کار شما بهعنوان نویسنده، پیدا کردن زاویههایی است که در متن طنینانداز میشود.
برای مثال استفاده از عکس خلاقانه برای بیان افسردگی پس از زایمان خانمها و ضرورت صحبت کردن در مورد آن،
باعث درک بهتر و عمیقتر مخاطب میشود.
زیرا بجای درخواست از خوانندگان برای مراقبت کردن از چیزی که درک صحیحی از آن ندارند (مانند الان که بدون تصویر واقعی، سعی در ایجاد تصویر ذهنی برای خواننده میشود)،
آنها را در موقعیتی قرار میدهد که متوجه شوند این افسردگی برای مادران به چه شکل است.
آیا تبلیغ بالا توسط خوانندگانی که فکر میکند برای افراد بالغ است، رد میشود؟ بله در بیشتر مواقع؛ اما این تبلیغ برای خیلی از افراد قابلدرک است.
دفعه بعدی که آماده نوشتن میشوید، این مسیر را امتحان کنید:
با موضوع اصلی جلو نروید! بجای آن از خودتان بپرسید چرا این مهم است؟
هر زمان که جواب را مینویسید، خودتان را مجبور کنید که فراتر بروید. یک داستان بزرگ در حال اتفاق، پشت پیام خودتان را پیدا کنید.
بیشتر بخوانید: چگونه یک تبلیغ نویس در شبکههای اجتماعی شویددر سال 1996 استیو جابز این موضوع را بهخوبی بیان کرد.
او در مصاحبه با یک خبرنگار با موضوع خلاقیت، این پاسخ را داد: "خلاقیت فقط ربط دادن چیزهای مختلف به همدیگر است.
وقتی از افراد خلاق میپرسیم چطور کاری را انجام دادند،
کمی احساس شرم میکنند چون آنها واقعاً چیز جدیدی خلق نکردند، آنها فقط یکچیز را دیدند، و پس از مدتی آن چیز برایشان آشکار شد"
بیایید در مورد نوشتن یک متن تبلیغاتی برای یک جفت کفش ورزشی جدید صحبت کنیم.
شما میتوانستید بر اساس نوع کاربرد و یا راحتی کفشها و یا طراحی سبک آنها حرف بزنید و یا موارد دیگر.
یا می توانید همه آنها را کنار بگذارید و ارتباطهایی بین محصول و احساسی که برمیانگیزد ایجاد کنید.
دو چیز در تبلیغ بالا اتفاق میافتد. اول، این متن تشخیص داد که برای همه، دویدن همیشه تماموقت دویدن نیست!
میتواند در مورد تنهایی، قدم زدن، بازیابی توان ذهنی برای یک زندگی پرهیاهوی دیگر باشد.
دوم اینکه نهتنها شرکت نایک تبلیغ را به احساس دویدن ارتباط داد،
بلکه درواقع بین صدای این کفشها ارتباط ایجاد کرد که کار خودشان را انجام میدهند، زمانی که با پیادهرو برخورد میکنند.
این تبلیغ در رابطه با پیچیدگی زندگی است که محو میشود و با سادگی و شفافیت جایگزین میشود.
هرچقدر که کپی پیشرفت بیشتری میکند، جمله سادهتر میشود و پیچیدگی متن بهآرامی جایگزین کلمات ساده و همریتم میشود:
دویدن، دویدن.... صدایی ساده که شخص میشنود اما قدمهای آنها حذف شد. این هنر ارتباط است.
پیشنهاد ویژه: ۶ نکته در زمینهٔ تبلیغ نویسی برای مبتدیانجملات زیر قسمتی از تیترهای شرکت "پدر شهر" است که یک مجله اینترنتی است و به معرفی محصولات جدید، تجربهها و خوردنیها میپردازد:
• شش روز! تمام زمانی که داری تا 65% بدنت ترکی بشه!
• 8760 ساعت در سال وجود دارد. و یک ساعت زمان میبرد تا یک میز فروش در میدان هاروارد، لکهای رایگان با سیب و خامهترش خانگی را پخش کند. بله عادلانه نیست اما 60 دقیقه 60 دقیقه است!
• بیدار شو. درباره زندگی حرف بزن
چه چیزی بین این سرنخها معمول است؟ آنها مارا مجبور میکنند که خط بعدی را بخوانیم.
یک ضربالمثل در متن نوشتهها وجود دارد که به جو شوگرمن نسبت داده میشود که میگوید هدف تیترها این است که شما خط اول را بخوانید،
هدف خط اول این است که شما خط دوم را بخوانید، و به همین ترتیب! بهطور خلاصه اگر خط اول شما در مخاطبتان اشتیاق ایجاد نکند، همهچیز از دست میرود.
جیملت تصمیم گرفت در یک منطقه پر از باشگاه، یک باشگاه ورزشی دایر کند.
دیدن برنامه آنها مبنی بر راهاندازی باشگاه در یک منطقه پر از باشگاه شهر، شاید در چشم مخاطب، آنها را دیوانه نشان میداد.
بازار پر بود از باشگاه، مخصوصاً باشگاههای لاکچری جدید که تخصص پرورش بازو داشت.
باشگاههای منطقه، خدمات ماساژ، کافه اسموتی و مربی شخصی را ارائه میدادند و جیملت هیچکدام از آنها را نداشت.
اما جیملت چه چیزی داشت؟
شناخت دقیق مخاطبهای اصلیاش! قبل از راهاندازی باشگاه جدید، برند آنها به حرفهای کسانی که باشگاه میروند گوش داد.
برای خیلیها در بازار هدف جیملت، اضافه کردن فواید به همراه باشگاه لاکچری جذاب بود،
اما با بار زیادی همراه بود ازجمله هزینههای زیاد و قراردادهای پیچیده بیشتر.
جیملت تصمیم گرفت تجربه سادگی را برای کسانی که غالباً به وارد شدن و شروع به ورزش اهمیت میدهند، ایجاد کند.
نوشتهها در کمپین آنها و در اجزای بازاریابی آنها نشانهای است که آنها این موضوع را بهخوبی درک کردند.
در شماره قبلی مجله بلاگر متنی، رابرت بروس این موضوع را بهخوبی شرح داد:
فروتن باش و بهدرستی به مشتریهایت خدمت کن، به نیازها و خواستههای آنها دقت کن، به زبانی که استفاده میکنند گوش کن.
او میگوید اگر با دقت گوش کنی،
مخاطب شما درنهایت همهچیزهایی که میخواهید را در اختیارتان قرار میدهد ازجمله خط فکری شما برای نوشتن متن تبلیغ فروش ؛ از راه آنها بیرون برو!
حتما بخوانید: ۶ نکته برای نوشتن تبلیغ احساسیگاهی نویسندهها درباره چیزی که واقعاً در مورد سازمان آنها خاص و مشخص است، تلاش میکنند که دیگران را متقاعد کنند،
بنابراین بعضی مواقع از اغراق و اصطلاحات برای تأکید روی حرفشان استفاده میکنند.
واقعیت این است که نویسندههای خوب به این ابزار نیازی ندارند. یک نویسنده خوب باید با خوانندهها بر اساس قوانین انسانی صحبت کند.
مفهوم آن صحبت نکردن درباره جوایز و دستاوردها نیست! فقط مستقیماً درباره مسیر رسیدن به دستاوردها توضیح دادن کافیست.
یکی از نوشتههای خوب از صفحه اصلی بیس کمپ به این شکل است:
«بیس کمپ کسبوکارها رو بهتر می کنه. اخیراً از مشتری هامون درباره تغییراتی که از زمان ورود به بیس کمپ توی کسب و کارشون ایجاد شده پرسیدیم.
اینجا 1000 تا از اون هارو برای شما آوردیم...»
یک مطلب کاربردی: ۲۰ نکته برای نوشتن تیترهای تبلیغاتی جذابنویسندههای خوب مستقیماً به اصل موضوع میپردازند و این یعنی حذف کردن پاراگرافهای اضافی،
و تغییر کلمات و جملهها برای پرداختن به موضوعی که درباره آن صحبت میشود.
در یک تبلیغ برای جشن همکاری دانشگاهی مجله اکونومیست، جمله زیر نوشته شده بود:
«یک پوستر نباید بیشتر از 8 کلمه داشته باشه، که این مقدار بیشترین تعداد کلمه ایست که یک خواننده در یک نگاه به آنها توجه میکند.
بههرحال این یک پوستر برای خوانندگان اکونومیست است.»
برای حذف موارد اضافی به نکات زیر توجه کنید:
جملات افعالی را کاهش دهید: بهجای جمله "نتایج به این واقعیت اشاره میکنند" جمله "نتایج پیشنهاد میکنند" را استفاده کنید.
جملات با کلمه بسیار را به جملات تککلمهای تغییر دهید: بهجای "با توجه به تغییرات" از "به دلیل" استفاده کنیم.
از اسمهای نامفهوم استفاده نکنید: جملات حول کلمات کلی تشکیل میشوند مانند "با موضوع"
امروزه متنها شبیه به همدیگر شدند و برای شخص خواننده جذابیتی ندارند اما با در نظر گرفتن موارد گفتهشده،
میتوانید متن فروش بهتری بنویسید که توجه مخاطب را به شما جلب میکند و تاثیرگزاری بیشتری دارد.
نویسنده: جناب آقای آرمین محمدی یکی از دانش پذیران دوره بیزینس کوچینگ