چگونه میتوان چیزی بسیار پیچیده همانند مدیریت موفق را تجزیهوتحلیل و بهطور مؤثر ارزیابی کرد؟
مهمتر از همه، چگونه شرکت شما میتواند برای دریافت اعتبار جهانی و معرفی خودتان بهعنوان یکی از بهترینهای جهان، اقدام کند؟
وقتی همه میدانند که هدف گروه چیست و نقشها و وظایف فردی آنها چیست، تصمیمگیری در همه سطوح بسیار آسان میشود.
از بالا شروع میشود، از مدیرعامل گرفته تا کارکنان رده پایین شرکت، همه باید درک واضح و رسمی از چشمانداز شرکت در کوتاهمدت و بلندمدت، داشته باشند.
همهچیز از اینکه، چگونه میخواهید رشد کنید، در چه بازارهایی میخواهید گسترش یابید،
فکر میکنید مشتریان شما در این مسیر به دنبال چه محصولات و خدماتی هستند و تعدادی از اهداف دیگر، باید دائماً موردبحث، اصلاح و پیگیری قرار گیرند.
این رویکرد پیشگیرانه به شما امکان میدهد بهجای اینکه قربانی سرنوشت و شرایط شوید، در شکلگیری آینده خود نقش داشته باشید.
اگر چشمانداز واضح و رسمی داشته باشید که میخواهید سازمان شما در 1، 5 و 10 سال آینده در کجا قرار بگیرد،
شانس بسیار بیشتری برای مدیریت موفق و رسیدن به اهداف خود دارید.
نکته اصلی در اینجا این است که، شما فقط به لیست خواستهها برای چیزهایی که دوست دارید اتفاق بیفتد نیاز ندارید.
شما به مجموعهای از اهداف با برنامههای رسمی نیاز دارید تا به شما در دستیابی به این اهداف کمک کند.
همه، از مدیران ردهبالا گرفته تا جدیدترین اعضای تیمتان،
باید بدانند که چگونه در این برنامهها قرار میگیرند تا همه بتوانند در پیشبرد اهداف مشترک کمک کنند.
بهترین راه برای دستیابی به این درک، استفاده از تجزیهوتحلیل دادهها برای کمک به تصمیمگیریها و ارزیابیهای عینی است.
واقعاً حجم عظیمی از دادهها در هر سازمانی وجود دارد که در نظارت بر پیشرفت و موفقیت داخلی و مشتری کمک میکند.
برای بسیاری از سازمانها، این دادهها جمعآوری و نادیده گرفته میشوند.
بااینحال، در بهترین شرکتها، با دادهها مانند طلا رفتار میشود.
در سطح ابتدایی، هر کارمند و هر بخش باید بدانند کدام شاخصها برای آنها مناسبتر است
تا بتوانند بر میزان عملکرد خود در مقایسه با اهداف و شاخصهای رسمی، نظارت کنند.
این شاخصها باید بهمنظور حفظ اهداف و پاداشها با کارایی و جبران خسارت مرتبط باشند.
در سطح مدیریت و بالاتر، این دادهها باید بهطور منظم موردبررسی قرار گیرند تا در صورت لزوم، اهداف و روشها را تنظیم کنند.
این رویکرد به سازمانهای با مدیریت خوب کمک میکند تا انتخابهای خوبی داشته باشند و به آنها اجازه میدهد تا سریعتر با شرایط متغیر سازگار شوند.
بیشتر بخوانید: ۵ دلیل اصلی شکست کارآفریناندر سالی که بسیاری از شرکتها برای زنده ماندن تلاش کردند، بهترین شرکتهای موفق، رشد کردند.
آنها رقبا را خریداری کردند، مشارکتهای استراتژیک کلیدی انجام دادند، حضور در بازار را گسترش دادند، ظرفیت تولید را اضافه کردند،
زنجیره تأمین را ساده کردند و در کل سهم بازار را افزایش دادند.
این بدان معنا نیست که رشد به خاطر رشد است و بدون توجه مناسب انجام میشود.
در عوض، شرکتها با بهترین مدیریت، بر رشد متمرکز میشوند که به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک میکند.
هرگونه کسب و توسعه درنتیجه پایبندی به چشمانداز شفاف شرکت است و تنها پس از تجزیهوتحلیل عمیق انجام میشود.
حتما بدانید: ۵ گام برای تأثیرگذاری بهتر در مدیریت منابع انسانی7- فرهنگ شرکتهای بزرگ را ترویج کنید
بدون شک، فرهنگسازمانی، مهمترین مورد در زمینه مدیریت موفق است. این کلید ایجاد همه موارد فوق است و سنگ بنای موفقیت پایدار است.
شرکتها با مدیریت خوب، همه به دنبال الگوی رهبری هستند. الگو بودن همیشه مؤثرتر از این است که خودتان دستور دهید.
وقتی افراد احساس میکنند رهبرانشان واقعاً در کنار آنها هستند، مشتاقتر هستند.
توجه به این نکته ضروری است که این فرایند صرفاً ضمنی نیست. این امر واقعاً به افزایش ارتباطات باز، روشن و مستمر کمک میکند.
شرکتها با مدیریت خوب، سخت تلاش میکنند تا اطمینان حاصل کنند که همه دقیقاً میدانند از آنها چه انتظاری دارند،
برای موفقیت آموزشدیدهاند و قدرت انجام کارهای متفاوت را دارند.
وقتی کارکنان شما احساس میکنند شنیده میشوند، مورداحترام قرار میگیرید،
جبران میکنند و رفتار منصفانه خواهند داشت، تصور میکنند که همه یک تیم هستید که باهم برنده میشوید.
یکی از کلیدهای عملی کردن مدیریت موفق این است که بدانید هیچ موردی در بالا بدون سایر موارد واقعاً محقق نمیشود.
اگر نمیدانید تواناییهای شما چیست، نمیتوانید اهداف مشخصی را تعیین کنید، بدون تجزیهوتحلیل خوب دادهها نمیتوانید، بدانید.
بدون رشد منطبق یا فراتر از رقبای خود، نمیتوانید مزیت رقابتی را حفظ کنید.
بدون استقبال از دیدگاههای مختلف نمیتوانید نوآوری کنید.
شما نمیتوانید یک فرهنگسازمانی ایجاد کنید، بدون اینکه باعث اعتماد کارکنانتان و احترام به آنها شوید.
شرکتها با بهترین مدیریت میدانند که به افراد، دادهها و برنامهریزی خوب، برای موفقیت نیاز دارند.
دوره تبدیلشدن به یک مدیر ایدهآل
مدیریت صحیح، کلیدیترین نکته برای عملکرد خوب مجموعه است. بر اساس نتایج مطالعهای که در آمریکا انجامشده، یکسوم افراد حداقل یکبار کار خود را به خاطر مدیر بدی که داشتند رها کردهاند. مدیران موفق بهصورت مادرزادی موفق به دنیا نیامدهاند، بهصورت تدریجی مهارت کسب کردهاند. تمرین کردهاند.
گاهی اوقات شکستخوردهاند و یاد گرفتند چگونه مدیر موفق باشند. شما هم میتوانید، این مراحل را طی کنید و به یک مدیر ایدهآل و موفق تبدیل شوید، کافی است این ویدان را ببینید.
در دوره تبدیلشدن به یک مدیر ایدهآل ، دکتر اریک زکریسون با 3 دهه تجربه مدیریت، تمام چیزهایی که برای قدم گذاشتن در مسیر صحیح لازم دارید را به شما یاد میدهد. در بخش ابتدایی با مبانی مدیریت آشنا میشوید. در بخش دوم چند چالش رایج سرپرستان و همچنین ابزار لازم برای غلبه بر آنها را یاد میگیرید.
در بخش سوم با منابع قدرت و رهبری آشنا میشوید، متوجه میشوید قدرت شما از کجا نشئتگرفته است و چطور برای رهبری دیگران از آن استفاده کنید. مهارتهای ارتباطی را آموزش میبینید و خود را برای موفقیت آماده میکنید. در پایان این دوره مهارتهایی را یاد خواهید گرفت که شمارا از یک سرپرست به یک مدیر عالی تبدیل میکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه این دوره شگفتانگیز، همین حالا اینجا را کلیک کنید.