آیا تابهحال شده که با حالتی خارقالعاده از رختخواب بیرون بیایید و کل روز را عالی گذرانده باشید؟
برعکس چطور؟ احساس شما نتیجه مستقیم وضعیت روحی شماست.
اگر دائماً تحت استرس و اضطراب هستید، در حالت افسردگی زندگی خواهید کرد. احساس میکنید همه چیز در زندگی شما بههمریخته است.
در چنین مواقعی ممکن است احساس کنید که نمیتوانید کاری را بهدرستی انجام دهید و اعتمادبهنفس شما ضربه مستقیم خواهد خورد.
اما اگر دائماً قدردانی، عشق و شادی را احساس کنید، در یک حالت شگفتانگیز و مثبت زندگی خواهید کرد که در آن هیچچیز شمارا نگران نمیکند.
شما روز خود را هدفمند طی خواهید کرد، وظایف خود را با اشتیاق انجام میدهید و در این راه اعتمادبهنفستان را افزایش میدهید.
همه اینها بخشی از یادگیری نحوه اعتقاد به خود است، مهارتی که با یادگیری نحوه افزایش اعتمادبهنفس همراه است.
انسانها دارای ظرفیت منحصربهفرد و باورنکردنی برای تجربه طیف گستردهای از احساسات هستند.
اما اگر اجازه دهید احساسات شما، تجربیات زندگی شمارا تعیین کنند، بدون بیان اینکه چرا احساس خاصی دارید، احساسات شمارا کنترل میکند.
با گذشت زمان، این بر احساس و عملکرد روزانه شما تأثیر میگذارد.
اگر از احساس خوشبختی تغذیه کنید، شادی و آرامش را از خود نشان میدهید. اگر درگیر منفیبافی شدهاید، اطرافیان ناراحتی و ترس شمارا احساس خواهند کرد.
چگونه میتوانید از دومی اجتناب کنید؟ حقیقت این است که شما کاملاً مسئول احساسات خود هستید، ازجمله اینکه آیا احساس اعتمادبهنفس دارید یا نه.
وقتی فهمیدید که احساسات شما تحت کنترل شما هستند، میخواهید نحوه افزایش اعتمادبهنفس را پیدا کنید.
اعتمادبهنفس چیزی نیست که مردم با آن متولد میشوند، این چیزی است که شما باید ایجاد کنید.
ایجاد اعتمادبهنفس باعث ایجاد احساس امنیت میشود که میتوانید به آنچه برای آن برنامهریزی کردهاید برسید.
اعتمادبهنفس مانند هر احساس دیگری است. این چیزی است که شما احساس میکنید و میتوانید یاد بگیرید تا در یکلحظه به آن دسترسی پیدا کنید.
ما میتوانیم زندگی خود را تغییر دهیم.
ما میتوانیم دقیقاً همان چیزی را که میخواهیم، داشته باشیم و انجام دهیم.
چرا یادگیری نحوه کسب اعتمادبهنفس برای شما مهم است؟ آیا خود را در جلساتی که با تعداد زیادی از مردم در ارتباط هستید معرفی میکنید؟
آیا شما یک شرکت یا یک تیم را اداره میکنید و نیاز به نشان دادن یک رهبری قوی دارید؟
شاید شما شروع به ملاقات کردهاید و میخواهید وقتی با یک علاقه جدید بالقوه روبرو میشوید، تأثیر خوبی بگذارید.
اولین قدم در ایجاد اعتمادبهنفس این است که بدانید چرا میخواهید به آن برسید.
هنگامیکه هدف خود را میدانید، یادگیری نحوه ایجاد اعتمادبهنفس به موضوع آموزش مجدد مغز شما تبدیل میشود.
برای رسیدن به هدف، باید خود را فردی با اعتمادبهنفس معرفی کنید. راه دیگری برای انجام آن وجود ندارد.
از عدم قطعیتی که شمارا عقب میاندازد چشمپوشی کنید؛ فرض دوم برای خود، دری را برای تردید، شک و ترس باز میکند.
همانطور که افکار منفی را که شمارا عقب میاندازد کنار میگذارید،
بدن شما این نشانه را پیدا میکند که وقت آن است که صافتر بایستید، دستپاچه نشوید و مطمئنترین نسخه خود را ارائه دهید.
ذهن و بدن شما یک حلقه بازخورد مثبت را آغاز میکنند، هر قسمت متوجه افزایش اعتمادبهنفس قسمت دیگر میشود و واکنش مشابهی نشان میدهد.
یادگیری اعتمادبهنفس فرآیندی برای کشف باورهایتان است که باعث شک و تردید در شما میشوند.
چه نوع سؤالاتی از خودتان میپرسید؟ اگر مواردی که به ذهنتان خطور میکند عبارتاند از "چرا موفق نیستم؟"
"آیا من آنقدر باهوش نیستم که به هدفم برسم؟" "آیا دیگران من را شکستخورده میدانند؟" پس شما خود را برای شکست آماده میکنید.
الگوی افکار خود را تغییر دهید و از خود مواردی از این قبیل را بپرسید: " چرا من هر کاری را که فکر میکنم انجام نمیدهم؟"
و "چرا بهجای تمرکز بر نقاط قوت خود، وقتم را صرف نگرانیهایم میکنم؟" وقتی سؤال بهتری میپرسید، پاسخ بهتری دریافت میکنید.
هر چیزی را که بهطور مداوم در ذهن خود نگه دارید دقیقاً همان چیزی است که در زندگی خود تجربه خواهید کرد."
ماهیت ایجاد اعتمادبهنفس این است: اگر با موقعیتی روبرو شوید که میدانید میتوانید با آن کنار بیایید،
هر کاری که باشد، این دقیقاً همان کاری است که شما انجام خواهید داد.
داشتن طرز فکر رشد یا این باور که میتوانید دانش خود را توسعه داده و مهارتهای خود را تقویت کنید، به این معناست.
وقتی چالشهای خود را فرصتی برای یادگیری چیزهای جدید میدانید، میتوانید با اطمینان به آنها نزدیک شوید.
شما شکستها را پیشرفت میبینید، بنابراین آنها بخشی از تسلط بر ایجاد اعتمادبهنفس میشوند.
نحوه ساختن اعتمادبهنفس بر اساس اشتیاق خود
یک ترفند باورنکردنی وجود دارد که به شما کمک میکند بفهمید، چگونه میتوانید اعتمادبهنفس داشته باشید.
حتی زمانی که در پایینترین سطح اعتماد به خود هستید: به چیزی فکر کنید که به آن افتخار میکنید.
وقتی از خودتان مطمئن نیستید، دستاوردهای اخیر در هراندازهای را به خاطر بسپارید.
شاید شما در محل کار کاری چشمگیر انجام دادهاید یا اخیراً به یکی از اعضای خانواده کمک کردهاید.
این میتواند بهاندازه کمک به شخصی برای بلند کردن جعبه یا حل یک مشکل پیچیده در یک پروژه مهم باشد.
هر چه باشد، این کاری است که شما انجام دادهاید و نه هیچکس دیگر این ارزش جشن گرفتن دارد.
تشخیص این دستاورد و توانایی شما در انجام این کار روحیه شمارا فوراً بالا میبرد و به شما اجازه میدهد تا بر عزتنفس خود تمرکز کنید.
وقتی یاد میگیرید چگونه اعتمادبهنفس را به دست آورید، کوچکترین میزان پیشرفت، شمارا جهش میدهد.
ذهن شما شروع به مثبت اندیشی میکند نه منفی.
اگر سال گذشته یک پرزنت خوب داشتهاید، چرا نمیتوانید پروژه بعدی خود را تا مهلت تعیینشده تکمیل کنید؟
چه چیزی شمارا از رسیدن به اهداف جدید، هرچه که باشد باز میدارد؟
انتقال لحظات غرور میتواند به شما کمک کند تا تصویر بزرگتر را واضحتر ببینید. درنهایت اعتمادبهنفس خود را افزایش دهید.
همانطور که اعتمادبهنفس را تمرین میکنید و به تواناییهای خود اعتقاد دارید،
میتوانید سریعتر و بیشتر به این احساسات خوشبختی و غرور دسترسی پیدا کنید.
شما مسئول احساسات خود هستید و میتوانید از آنها برای شکل دادن به زندگی خود به هر نحوی که دوست دارید استفاده کنید.
امروز تصمیم بگیرید که مطمئنتر و مثبتتر از خودتان خواهید بود و هیچ راهی جز موفقیت ندارید.
بیشتر بخوانید: زندگی خود را امروز تغییر دهید
بخشی از مشکل شک و تردید در خود این است که شما شروع به شک در هسته اصلی خود میکنید،
ارزشهایی که به شما الهام میبخشند و تصمیمات شمارا هدایت میکنند.
برای اینکه واقعاً یاد بگیرید چگونه اعتمادبهنفس داشته باشید، باید ارزشهای خود را بدانید: وفاداری، قدردانی، خلاقیت و غیره.
دیگر به ارزشهایی مانند شفقت و سخاوت بهعنوان نقاط ضعف فکر نکنید و در عوض به آنها افتخار کنید. آنها شمارا منحصربهفرد میسازند.
وقتی ارزشهای خود را بشناسید، قادر خواهید بود انتخابهای ارزشمندی انجام دهید، که هیچ جای شک و تردیدی باقی نمیگذارد.
تصمیمگیری قوی ویژگی رهبران برتر و کلید زندگی با اعتمادبهنفس است.
وقتی مطابق استانداردهای خود عمل میکنید، اطمینان کامل خواهید داشت و این تعریف زندگی خارقالعادهای است که سرشار از اشتیاق و هدف است.
پیشنهاد ویژه: چگونه بفهمیم اعتمادبهنفس کافی داریم یا نداریم
وقتی یاد میگیرید چگونه اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید، تمرکز بر "خود ایده آل" شما، شخصی که میخواهید باشید،
یک ابرقهرمان است که هرگز احساس ترس، تردید یا شرمندگی نمیکند، وسوسهانگیز است.
درحالیکه مدیریت احساسات منفی مطمئناً بخشی از ایجاد اعتمادبهنفس است کنار گذاشتن احساسات کمکی نمیکند.
اولین قدم برای تسلط بر احساسات این است که درواقع به خودتان اجازه دهید آنها را احساس کنید.
خود را در هر حالت احساسی بپذیرید. هنگامیکه خود را بدون قید و شرط میپذیرید،
میتوانید به احساسات خود عینی نگاه کنید و متوجه شوید که آنها برای آموزش چیزی به شما وجود دارند.
عدم اعتمادبهنفس یعنی مغز شما از شما در برابر شرم یا ناراحتی محافظت میکند
و نشان میدهد که زمان آن رسیده از منطقه راحتی خود خارج شوید و با ترس های خود روبرو شوید.
احساس اعتمادبهنفس از درون با تفکر مثبت شروع میشود. وقتی در حال ایجاد اعتمادبهنفس هستید،
بیاموزید که چگونه ذهنیت خود را تغییر دهید تا مثبت اندیشی را آغاز کنید و درنتیجه اطمینان بیشتری داشته باشید.
ابتدا باورهای محدودکننده خود را موردبررسی قرار دهید. داستانهایی که ما درباره خودمان برای خود تعریف میکنیم.
آیا در موقعیتهای اجتماعی عصبی هستید زیرا همیشه به خود گفتهاید که خجالتی هستید؟
آیا به خود میگویید که هرگز نمیتوانید برای سخنرانی عمومی شجاع باشید؟ این باورها فقط شمارا از زندگی مطمئن بازمیدارد.
اگر در زمان ایجاد اعتمادبهنفس میبینید که سؤالات منفی و محدودکنندهای دارید، خودتان را متوقف کنید.
بهجای آن به چیزهای مثبت در مورد خود فکر کنید و تمرکز خود را بر همه دلایلی که باعث موفقیت شما میشود، بگذارید و نه اینکه چرا شکست میخورید.
ممکن است در ابتدا ناخوشایند به نظر برسد. اما هرچه بیشتر صحبتهای مثبت خود را تکرار کنید، بیشتر باور خواهید کرد.
هنگامیکه این عادت را ایجاد کردید، میتوانید شکستها را گامی برای رسیدن به موفقیت ببینید.
پیشنهاد: چگونه بر ترسهایمان غلبه کنیم
حتی اگر مدام احساس اعتمادبهنفس نمیکنید، میتوانید در مواقع لزوم با تنظیم زبان بدن خود مطمئن به نظر برسید.
تحقیقات نشان میدهد وقتی اعتمادبهنفس را از طریق اقدامات خود نشان میدهید،
میزان "احساس" آن اقدامات، باعث میشود اعتمادبهنفس واقعی به نظر برسد.
میتوانید مغز خود را "فریب" دهید تا احساس اعتمادبهنفس کند.
برای عملی کردن این اصل، به خود بگویید که میتوانید به هدف خود برسید. نفس عمیق بکشید و شانههای خود را به عقب بکشید.
شما حتی میتوانید یک حالت قدرتمند مانند قرار دادن دستها بر روی کمر خود داشته باشید.
بر احساس اعتمادبهنفس که در حال طراحی هستید، تمرکز کنید. با تمرین، ایجاد اعتمادبهنفس طبیعی میشود.
5- مهارتهای ارتباطی خود را تمرین کنید
تصادفی نیست که اعتمادبهنفس و ارتباط مؤثر هر دو برای یک رهبر خوب ضروری هستند.
آنها مکمل یکدیگر هستند: مهارتهای ارتباطی برای دستیابی به اعتمادبهنفس ضروری است
و یادگیری افزایش اعتمادبهنفس برای موفقیت در حرفه شما بسیار مهم است.
چه درزمینهٔ فروش، مدیریت یا نقش دیگری کارکنید، باید بتوانید با اعتمادبهنفس ارتباط برقرار کنید.
ارتباط مؤثر یک مهارت نرم و حیاتی است که به شما امکان میدهد با دیگران ارتباط نزدیک برقرار کنید و بدانید صحبت کردن، کمتر از گوش دادن اهمیت دارد.
ارتباطات شامل احترام، شفقت، همدلی و گوش دادن عمیق است.
این به معنی یادگیری نحوه بازتاب دیگران برای ایجاد حس همبستگی است.
هنگامیکه از مهارتهای ارتباطی خود احساس خوبی دارید، در حال تسلط بر نحوه کسب اعتمادبهنفس با هر تعاملی هستید.
هرکسی برنامهای برای زندگی خود دارد، ما شغل خاصی، خانواده و داراییهای خاصی را میخواهیم
و فکر میکنیم باید آنها را در یک جدول زمانی مشخص داشته باشیم.
وقتی این چیزها را به دست نمیآوریم، این بزرگترین منبع درد ماست.
پس باید بتوانیم از شر این نیاز به کنترل خلاص شویم و در عوض سپاسگزار باشیم.
وقتی بر حفظ احساس کنترل در زندگی تمرکز میکنید، درواقع اعتمادبهنفس شما کاهش پیدا میکند.
واقعاً هیچچیز در زندگی، تحت کنترل ما نیست. با رهایی خود، میتوانید شرایط را همانطور که هست بپذیرید و این موضوع،
جزء قدرتمندی برای افزاش اعتمادبهنفس است. بیاموزید که چگونه نیاز خود را برای کنترل تشخیص دهید.
برای رهایی خود و یافتن احساس رضایت و اعتمادبهنفس واقعی در زندگی، گام بردارید.
نوشتهای از آنتونی رابینز