یکی از مسئولیتهای اصلی شما بهعنوان رهبر، ایجاد انگیزه در کارکنان است تا آنها اهداف شرکت را اهداف خود بدانند.
انگیزش کارکنان نهتنها تیم را در یک تراز قرار میدهد و اطمینان حاصل میکند که همه در یکجهت حرکت میکنند،
بلکه باعث ایجاد نگرش بهتر، عملکرد بهتر و درنهایت نتیجه بهتر میشود.
همانطور که احتمالاً از قبل میدانید، راه شماره یک برای ایجاد انگیزه در کارکنان، مشوقها است.
بااینحال، بسیاری از صاحبان مشاغل، تمایلی به اجرای برنامههای تشویقی ندارند.
این کاملاً طبیعی است که نگران بازگشت سرمایه درزمینهٔ مشوقها باشید
و بپرسید چرا باید کارمندان را تشویق کنید، شما که به آنها بابت کارشان حقوق پرداخت میکنید.
درگذشته بسیاری از کارفرمایان، که برنامههای تشویقی در آنها انگیزه ایجاد نکرده است، سوزانده شدهاند.
مانند هر تصمیم تجاری، ایجاد یک استراتژی انگیزشی، نیاز به بررسی دقیق و همچنین آزمونوخطای کمی دارد.
برای نجات شما از این نوع کارها، ما این مقاله را در مورد چگونگی ایجاد یک استراتژی مؤثر برای انگیزش کارکنان و سلامت روانی کارکنان گردآوری کردهایم.
۱- هیچ دو کارمندی یکسان نیستند و نحوه انگیزه بخشی آنها نیز، نباید یکسان باشد
کارمندان مختلف با مشوقهای مختلفی انگیزه میگیرند،
برخی به دنبال پاداش یا ترفیع شغلی هستند، برخی دیگر بهسادگی توسط شناخت هدایت میشوند.
این شما هستید که میتوانید انگیزههای اصلی سود را، در تیم خود ایجاد کنید.
یک روش خوب برای جمعآوری این اطلاعات در جلسات فردی و همچنین از طریق آزمونوخطا است.
فهرستی از انگیزه دهندههای مختلف: کمیسیونها، پاداشها، مسابقات و غیره ایجاد کنید و میزان تأثیر آنها بر عملکرد کارکنان را بررسی کنید.
۲- درباره اندازهگیری عملکرد کارمندان شفاف باشید
حتی اگر استراتژی انگیزشی اولیه شما مؤثر به نظر میرسد، بهتر است مرتباً آن را تغییر دهید تا اثر Hawthorne را در تجارت خود تقویت کنید.
شاید درباره اثر هاوتورن چیزی نشنیده باشید،
اثر هاوتورن برای اولین بار توسط هنری لندزبرگر پس از انجام مطالعهای در موردبررسی تأثیر نور دفتر، بر بهرهوری ایجاد شد.
تیم لندزبرگر، روشنایی را در یک کارخانه Western Electric در خارج از شیکاگو افزایش داد و متوجه افزایش بهرهوری شد.
آنها دوباره نور را افزایش دادند و متوجه افزایش دوباره بهرهوری شدند.
سپس آنها روشنایی را کمتر کردند و همچنان متوجه افزایش بهرهوری شدند.
پس از مصاحبه با افراد، تیم لندزبرگر دریافت که افزایش بهرهوری کارمندان نتیجه دانش اندازهگیری است تا قرار گرفتن در معرض نور.
۳- اطمینان حاصل کنید که تمام جنبههای طرح تشویقی برای کارمندان روشن است
انگیزه کارکنان برای برنامههای تشویقی که آنها نمیفهمند یا نمیتوانند دنبال کنند، وجود نخواهد داشت.
یک برنامه مکتوب برای برنامه تشویقی ایجاد کنید که همه کارمندان واجد شرایط به آن دسترسی داشته باشند.
آنها را تشویق کنید تا هرگونه سؤال یا نگرانی را پیگیری کنند.
برنامه تشویقی باید قابلاندازهگیری باشد و کارمند باید بتواند بهطور منظم وضعیت خود را بررسی کند.
کارمندان باید بدانند که چهکاری که هرروز انجام میدهند، میتواند آنها را به اهداف تشویقی و درنهایت اهداف شرکت نزدیک کند.
پیشنهاد می کنیم مطلب ” ۷ ویژگی کارمندان موفق ” را با دقت بخوانید.
۴- زمانبندی مهم است
زمان مهم است. مانند هر کاری در تجارت، استراتژی، رمز موفقیت شما در زمینه انگیزش کارکنان است.
از طریق آزمونوخطا، شما قادر خواهید بود یک استراتژی ایده آل برای اجرای مشوقها را تعیین کنید.
بنابراین آنها بدون اینکه منتظر جبران خسارت باشند، همچنان به افزایش عملکرد خود ادامه میدهند.
۵- جوایز تعطیلات یک استراتژی تاریخدار است
بسیاری از شرکتها بر اساس سود سالانه، پاداش تعطیلات میدهند.
اگرچه اینیک حرکت خوب است،
اما مرز بین پاداش و هدیه را از بین میبرد و در مشوق “مورد انتظار” قرار میگیرد و انگیزه فرد را متوقف میکند.
همچنین این نوع پاداش فاصله زمانی بسیار زیادی بین عملکرد روزانه کارمند و پاداش را ایجاد میکند.
۶- مشوقهای سهماهه تعیین کنید
مشوقهای سهماهه فاصله زمانی بین انگیزه و پاداش را کاهش میدهد.
در ماه اول یک دوره سهماهه، شما پاداشهای سهماهه آخر را توزیع میکنید، که میتواند انگیزه خوبی باشد.
در طول ماه دوم، کارمندان هدف بعدی خود را مشخص میکنند و مراحل لازم را برای دستیابی به آن تعیین میکنند.
در ماه سوم، کارکنان برای رسیدن به هدف، حتی بیشتر فشار میآورند. سپس چرخه را تکرار میکنید.
۷- اجازه ندهید برنامه تشویقی شما قدیمی شود
حتی بهترین (شاید بهویژه بهترین کارمندان) شما یاد خواهند گرفت که چگونه بهمرور از برنامه تشویقی شما بهره ببرند.
این به تیم مدیریتی شما بستگی دارد که مطمئن شوید برنامههای تشویقی، هنوز انگیزههایی برای اهداف هستند و به حقوق گرانی تبدیل نمیشوند.
هر مشوق باید یک جدول زمانی مشخص داشته باشد و هدف آن ایجاد انگیزه خاصی باشد و این باید بهطور واضح به کارمندان اطلاع داده شود.
پس از دستیابی به هدف و برنامه زمانی، باید یک برنامه تشویقی جدید ایجاد شود.
استراتژی تشویقی خود را چابک نگهدارید. رویکردهای بلندمدت و کوتاهمدت و همچنین مشوقهای پولی و غیر پولی را امتحان کنید.
این نهتنها به شما کمک میکند تا آنچه برای افراد مختلف مفید است، امتحان کنید بلکه مشوقها را برای کارمندان جالب و انگیزهبخش نگه میدارد.
نتیجهگیری
مطمئناً، اگر یک استراتژی جهانی انگیزهبخش برای کارکنان وجود داشته باشد، بسیار راحتتر خواهد بود.
اما کارمندان با یکدیگر متفاوت هستند و برنامههای تشویقی آنها نیز باید متفاوت باشد.
با اختصاص دادن وقت، شروع کنید تا بفهمید چه عواملی باعث انگیزه افرادی میشوند که خط اصلی کسبوکار شمارا هدایت میکنند،
سپس بهطور منظم آنها را برای رشد مداوم سازگار کنید.
هدف از مشوقهای کارکنان، این است که اعضای تیم بتوانند در موقعیتهای خود رهبر شوند و سود شرکت را بهعنوان سود خود ارزیابی کنند.
ایجاد یک استراتژی مؤثر برای انگیزش کارکنان، ضمن افزایش تعامل، کارمندان شمارا به کارکنان سودآور تبدیل میکند.
با این هفت نکته شروع کنید و سازگاری و انطباق را فراموش نکنید!
نظر بدهید