نوشتن کتاب تلاشی قدرتمند است. گذاشتن نشان خود در جهان، به اشتراک گذاشتن خلاقیت یا تخصص خود،
نوشتن داستان یا ثبت تاریخ همه اینها دلایل مهمی است که بسیاری از مردم برای نوشتن کتاب تلاش میکنند.
اما ممکن است در مواقعی که افکار در جریان نیستند، زمان محدود است، شک وارد میشود یا الهام به تأخیر میافتد، مشکل ایجاد شود.
اگر درباره نوشتن کتاب خود چنین احساسی داشتید، تنها نیستید.
اکثر افرادی که رویای نوشتن کتاب را دارند، در برخی مواقع به دیوار برخورد میکنند یا متأسفانه بههیچوجه آن را به پایان نمیرسانند.
من راهحل دارم و آن ساده است،کتاب خود را با نوشتن طرح کلی کتاب شروع کنید.
شاید فکر کنید نوشتن طرح کلی کتاب کاری دلهرهآور یا حتی غیرضروری است.
اما اجازه دادن به افکار خلاق شما و دیدن اینکه ایدههای شما به کجا میرسند میتواند گامی ضروری برای پرفروشترین کتاب بعدی شما باشد.
بهعنوان نویسنده پرفروش با بیش از 80 کتاب، میتوانم به شما بگویم که دانستن نحوه طرح کلی یک کتاب، سنگ بنای موفقیت من بهعنوان نویسنده بوده است.
پس از نوشتن ده ها کتاب، ممکن است فکر کنید که من میتوانم از طرح کلی بگذرم و فقط شروع به اشتراکگذاری افکار خود کنم.
در عوض آنچه من دریافتم این است که ایجاد حتی یک طرح کلی به من کمک میکند تا ایدههایم را سازماندهی کنم
و برای مخاطبم نکاتی را جمعآوری کنم تا محصول نهایی بهتری خلق کنم.
بنابراین اجازه دهید به شما کمک کنم تا نویسنده شوید. من به شما نشان خواهم داد که طرح کلی کتاب چیست، چرا به آن نیاز دارید،
چگونه میتوانید یک قالب ایجاد کنید، و چند الگوی مفید برای سادهسازی روند را توضیح خواهم داد.
در سادهترین شکل، طرح کلی کتاب مجموعهای از دستورالعملها یا مسیرهایی است که به خودتان میدهید.
نوعی نقشه راه که به شما امکان میدهد مفاهیمی را که میخواهید در طول نوشتن ارائه دهید، تقویت کنید.
هنگامیکه خودتان چند طرح کلی را تکمیل کردید، متوجه خواهید شد که برخی جنبهها یا روشهایی برای ترسیم ایدههایی وجود دارد که برای شما شخصاً موفقتر است،
و این بسیار عالی است. منظور از طرح کلی این است که به شما یک نفطه برای شروع و بهبود جریان افکارتان بدهد.
ایجاد یک طرح کلی کتاب میتواند انواع مختلفی داشته باشد، از یک صفحه اکسل با کد رنگی گرفته تا چند جمله خطی روی کاغذ.
موفقترین طرحها معمولاً شامل حداقل یک پاراگراف مقدماتی یا مروری کلی،
سرفصلهای وسیع محتوا و چند جمله است که توضیح میدهد در هر فصل میخواهید به چه موضوعاتی بپردازید.
هدف این نیست که کتاب خود را از قبل بنویسید. در عوض، شما بهسادگی یک پیام حافظه برای آنچه میخواهید در بخشهای خاصی از کتاب خود بگویید، ایجاد کنید.
ایجاد یک طرح کلی برای کتاب شما، سازمان و ساختاری را در اختیار شما قرار میدهد که میتوانید در مراحل اولیه، میانی و پایانی نگارش کتاب خود از آن استفاده کنید.
نوشتن یک طرح کلی:
• به شما کمک میکند سریع بنویسید
• به شما امکان میدهد بلافاصله شروع کنید
• کمک میکند از بلاک نویسندگی اجتناب کنید
• به شما کمک میکند انگیزه خود را حفظ کنید
• بهعنوان اولین پیشنویس در نظر گرفته شود
یکی از جنبههای مثبت دانستن نحوه ایجاد یک طرح کلی کتاب این است که بهاحتمالزیاد پروژه خود را به پایان میرسانید
و متوجه میشوید که چیز مهمی را حذف نکردهاید و نیاز به بازنویسی بخشهایی از آن نخواهید داشت.
افزایش اعتمادبهنفس
هنگامیکه فرایند نوشتن ایدههای خود را آغاز میکنید، ممکن است تعجب کنید که بفهمید چقدر در مورد یک موضوع اطلاعات دارید.
شروع هر کاری بهاندازه نوشتن کتاب میتواند شمارا تحتفشار قرار دهد، اما به دست آوردن یک طرح کلی واضح میتواند نوشتن کتاب را برای شما آسانتر و قابلدستیابی کند.
بیشتر: کاری را که دوست دارید انجام دهید و ثروتمند شوید
میتوانید برای هر کتابی که میخواهید بنویسید، چه داستانی و چه غیرداستانی، طرح کلی ایجاد کنید. صرفنظر از موضوع یا ژانر شما، باید با انتخاب موضوع کتاب شروع کنید.
سپس چند سؤال اساسی در مورد کتاب از خود بپرسید، با ایجاد پیشفرض پروژه:
• مخاطبان اصلی کتاب شما چه کسانی هستند؟
• چه مشکلی را حل میکنید؟
• آیا مفاهیم کاملاً جدیدی را به اشتراک میگذارید یا در حال نوشتن برای مجموعهای هستید؟
• آیا انتظار دارید در یک کتاب راهحلی برای این مشکل داشته باشید یا برای مجموعهای بنویسید؟
• آیا لیستی از اصطلاحاتی تهیهکردهاید که مردم هنگام توصیف افکار و ایدههای شما از آنها استفاده میکنند؟ این فهرستهای مترادف میتواند به شما در جلوگیری از استفاده بیشازحد از یک زبان کمک کند.
• برخی از موضوعات اضافی که باید در مورد آنها تحقیق کنید چیست؟
• آیا مطالب مفیدی یا کتابهای کامل دیگری وجود دارد که در طول فرآیند نگارش شما بهعنوان مرجع مورداستفاده قرار گیرد؟
هنگام نوشتن یک طرح کلی، نترسید که طرح کلی برای شما مفید باشد.
این بدان معناست که نقاط دقیق دارای چندین سطح عمیق باشد یا فقط چند کلمه برای توصیف هر فصل یادداشت کرده و سپس بعداً برای پر کردن جزئیات به عقب برگردید.
همهچیز در مورد یافتن راهی برای استفاده از طرح کلی برای کار با روند خلاقیت است.
اکنون که پایه و اساس آن را آماده کردهاید، بیایید به نحوه طرح کتابی که یا علمی است یا تخیلی نگاهی بیندازیم.
طرح مستند یک کتاب غیرداستانی کمی متفاوت از یک رمان داستانی است، زیرا ابتدا باید دلیلی قانعکننده برای پذیرش آنچه با مخاطب به اشتراک میگذارید، ایجاد کنید.
برای دستیابی به این هدف، در مورد موضوعی که در کتاب شما وجود دارد، رهبر فکر برای مخاطبان خود باشید. تجربه و تخصص خود را به اشتراک بگذارید.
و اگر در حال نوشتن کتاب در کنار خواننده هستید، از قبل به او اطلاع دهید. حتی ممکن است به نوشتن شما دسترسی بیشتری داشته باشد.
هنگام ایجاد طرح غیرداستانی خود به این سؤالات توجه کنید:
• چه اطلاعاتی را میخواهید در کتاب خود به اشتراک بگذارید؟
• خواننده شما کیست: مبتدی، متوسط یا پیشرفته؟
• چرا خواننده شما میخواهد اطلاعات کتاب شمارا بداند؟
• خواننده شما با خواندن کتاب شما چه چیزی میخواهد بیاموزد؟
طرحهای کتابهای غیرداستانی برخلاف طرح کلی کتابهای داستانی شخصیت محور، مبتنی بر واقعیت هستند و دارای یک داستان قابلآموزش هستند.
وقتی در حال طرح کلی کتاب غیرداستانی خود هستید، به این فکر کنید که هدف کتاب شما چیست و چه پیامی را میخواهید ارائه دهید.
ساختار کتاب خود را نیز تعیین کنید. بهعنوانمثال، آیا اساس حل مشکل کتاب، مقایسه و تضاد، زمانبندی، نحوه انجام، یا نوع دیگری از ساختار است؟
شناسایی این امر به شما کمک میکند تا طرح کلی خود را بهطور مؤثر ایجاد کنید.
همانطور که طرح کلی خود را مینویسید، نکات اصلی کتاب خود را مشخص کرده و آنها را در فصلهایی دستهبندی کنید.
سپس، جزئیات خاصی را به هر فصل اضافه کنید و هر مقدار اطلاعاتی که به ذهن شما میرسد را یادداشت کنید.
بیشتر: ۷ نکتهای که هیچکس درباره دورکاری به شما نمیگوید
یک کتاب رمان بر اساس داستان است. برای یک رمان داستانی، بسیاری از نویسندگان ترجیح میدهند با شخصیتهایی که معرفی میکنند،
شروع کنند و یادداشتهای گستردهای در مورد انگیزههای آنها و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر یادداشت کنند.
یک طرح داستانی محبوب دیگر با تعریف همه مکانهای مختلف که در آن (یا زمان) یک داستان تنظیم میشود، آغاز میشود.
هنگام ایجاد طرح داستانی خود به این سؤالات توجه کنید:
• اگر آنتاگونیست (شخصیت مقابل قهرمان) من این کار را انجام دهد، قهرمان داستان من چگونه واکنش نشان میدهد؟
• چگونه میتوانم قهرمان داستان خود را از این وضعیت خارج کنم؟
• از عبارت "اگر؟" استفاده کنید در سناریوهای مختلف
و سپس مطمئن شوید که این موارد را در طرح کلی کتاب داستانی خود قرار دادهاید:
• جزئیات داستان شما به چه کسی، چه، چه زمانی، کجا و چرا پاسخ میدهد.
• مسیری که میخواهید داستان شما در آن حرکت کند یا اهدافی که میخواهید به آنها برسید
• طرح، درگیریهای اولیه و تنشهایی که شامل شخصیتهای مختلف میشود
• نقاط عطف داستان یا صحنههای اصلی شما
طرح کتاب شما باید یک فرآیند انعطافپذیر باشد.
هدف این نیست که شمارا مجبور کنیم ترتیب یا قالب دقیق متناسب با طرح کلی شما ایجاد شود.
در عوض، طرح کلی به شما انعطافپذیری لازم را برای جابجایی موارد در حین پیشرفت پروژه میدهد.
برای درک نحوه طرح کلی کتاب از مراحل زیر استفاده کنید.
من نکاتی را برای هر مرحله آوردهام که به شما کمک میکند طرح کلی خود را تکمیل کنید و نوشتن کتاب شما یک فرآیند روان و موفقتر باشد.
پیشنهاد ویژه: چگونه میتوان در کسبوکار به سودآوری رسید
ابتدا داستان خود و مقدمه آن را بسازید. فرض شما، اساس داستان شماست و اینجاست که ایدههای کتاب شما زنده میشود.
سپس پروپوزال خود را گسترش دهید تا ایدههای جدیدی ایجاد شود.
هنگام تهیه پروپوزال خود به این سؤالات پاسخ دهید:
• شخصیت اصلی کیست؟ هدف آنها چیست؟ خواستههای آنها چیست؟ آیا آنها در طول داستان تغییر خواهند کرد؟
• اوضاع چگونه است؟
• حریفی هست؟
• تضاد اصلی کتاب چیست؟
• در مورد موضوع اصلی - چه میخواهید بگویید؟
زمان و مکان کتاب خود را مشخص کنید. مطمئن شوید متناسب با داستان، شخصیتها، طرح داستان و غیره است.
بهخوبی تنظیمات خود را انجام دهید تا کتاب شما برای خوانندگان معتبر باشد.
در صورت لزوم تحقیق کنید، یا اگر در حال ایجاد یک محیط تخیلی هستید، آن را با توضیحات دقیق طراحی کنید.
همچنین، از داشتن تنوع بیشازحد در تنظیمات مختلف، خودداری کنید تا داستان خود را هدفمند نگه دارید
و بتوانید تصویری در ذهن خوانندگان خود ایجاد کنید که لذتبخشتر باشد.
همانطور که شخصیتهای خود را توسعه میدهید، تصور کنید که آنها چگونه به نظر میرسند،
چگونه عمل میکنند و چگونه واکنش نشان میدهند، شخصیت آنها چگونه است و چه نقشی در کتاب شما دارند.
با نوشتن شرح مفصلی درباره شخصیت آنها و سوابق، علایق و اهداف آنها، شخصیتهای خود را در طرح کلی خود معرفی کنید.
داستان هر شخصیت را توسعه دهید و تعیین کنید که در کجا شروع خواهند شد و چگونه تغییر خواهند کرد.
بازه رویدادها را گسترش دهید و آنچه را که از ابتدا تا انتها اتفاق میافتد بیان کنید.
از درج همه جزئیات دریغ نکنید، مفید است که برای هر رویداد بزرگ پاسخ دهید چه کسی، چه، کجا، چه وقت و چرا.
همچنین، نحوه تأثیر برخی رویدادها بر طرح و شخصیتها را مشخص کنید و اطمینان حاصل کنید که هیچ شکافی در داستان وجود ندارد.
در طرح کلی شما، نوشتن صحنههای خاص هنگامیکه احساس میکنید الهام گرفتهاید کمک میکند.
شما حتی میتوانید برای گفتن صحنههای خود از گفتگو استفاده کنید.
هنگام نوشتن طرح کلی خود، بهاندازه ایدههای خود بنویسید. از الهاماتی که به شما میرسد استفاده کنید و خود را عقب نکشید.
اکنون که اولین پیشنویس طرح کلی شما انجام شده است، آن را مرور کرده و شروع به تقسیم بخشها کنید.
همچنین میتوانید ایدهها را متراکم کرده و افکار غیرضروری را حذف کنید.
قبل از شروع به نوشتن، مشکلات احتمالی باقیمانده در سر یا روی کاغذ را حل کنید.
هنگامیکه احساس کردید یک طرح کلی دارید که میتوانید با آن کار کنید، میتوانید آن را عملی کنید.
روشهای مختلفی وجود دارد که نویسندگان برای ترسیم کتابهای خود انتخاب میکنند.
برخی دوست دارند از یک نقشه ذهنی تصویری، بیشتر استفاده کنند که روابط فضایی بین تمها و نحوه اتصال آنها را نشان میدهد.
دیگران ترجیح میدهند مسیر تعریف خلاصه داستان خود را از پیش طی کنند: همه چیزهای مختلفی که مخاطبان شما باید در فراگیری کتاب شما از آنها بیاموزند.
یک گزینه دیگر این است: آنچه را که ممکن است، بهعنوان طرح "واقعی" یا اسکلت کتاب آینده خود در نظر بگیرید، ایجاد کنید.
هیچ محدودیتی وجود ندارد: نویسندگان میتوانند از هر یک از موارد فوق استفاده کنند یا ایدههای کلی خود را ایجاد کنند.
هنگام نوشتن طرح کلی خود انعطافپذیر باشید. به یاد داشته باشید، این تنها اولین قدم برای نگارش کتاب شما است.
در طول انجام این مراحل از خود سؤال بپرسید و ایده گرفتن از کتابهای مشابه را در نظر بگیرید.
اگر گیر کردهاید نگران نباشید. فقط فیلدها را خالی بگذارید و به عقب برگردید.
نوشتهای از برایان تریسی