استراتژی بازاریابی محتوا، استراتژی محتوا و برنامه یا طرح محتوا، این موارد چه مفاهیمی را در ذهن شما تداعی می کند؟
مردم اغلب از این اصطلاحات بهجای یکدیگر استفاده میکنند (که قابلدرک است زیرا تا حدودی پیچیده است) اما هر یک، کمی متفاوت از دیگری است.
در هسته اصلی، استراتژی بازاریابی محتوا، "چرا" شما است.
چرا محتوا ایجاد میکنید، به چه کسی کمک میکنید و چگونه به آنها کمک میکنید، بهگونهای که هیچکس دیگری نمیتواند.
سازمانها معمولاً از بازاریابی محتوا برای جلب مخاطب و دستیابی به حداقل یکی از این نتایج سودآور استفاده میکنند: افزایش درآمد، هزینه کمتر یا مشتریان بهتر.
شما باید دلیل نیاز به استراتژی بازاریابی محتوا را بدانید، تا متوجه شوید که از چه ابزارهای آن باید بیشترین استفاده را ببرید.
از سوی دیگر، استراتژی محتوا (به گفته کریستینا هالورسون) "ایجاد، انتشار و مدیریت محتوای مفید و قابلاستفاده" را عمیقتر میکند.
به خاطر داشته باشید که یک استراتژی محتوا، اغلب از محدوده استراتژی بازاریابی محتوا فراتر میرود، زیرا به کسبوکار کمک میکند تا تمام محتوای خود را مدیریت کند.
" تأثیر عکس در بازاریابی محتوا " حتما این مطلب را بخوانید.
برخلاف دو مورد دیگر، یک برنامه محتوا بسیار تاکتیکی است.
برنامه محتوا مشخصات خاص نحوه اجرای استراتژی خود و اینکه چه کسی در تیم شما مسئولیت انجام هر کار را دارد، مستند میکند.
مهم است که درک کنید قبل از ایجاد برنامه محتوای خود، به یک استراتژی بازاریابی محتوا نیاز دارید.
آن را بهعنوان یک طرح بازاریابی تصور کنید که بهطور خاص مربوط به محتوا است.
بنابراین، باید شامل جزئیاتی مانند زمینههای موضوعی اصلی شما باشد، چه محتوایی ایجاد خواهید کرد، چه موقع و چگونه محتوای خود را به اشتراک بگذارید و اقدامات ویژهای را که شامل میشود.
بلی! نتایج تحقیقات سالانه نشان میدهد، نهتنها به یک استراتژی نیاز دارید، بلکه باید آن را مستند کنید. کسانی که استراتژی بازاریابی محتوای مستند دارند:
• بهاحتمالزیاد در بازاریابی محتوا مؤثر شناخته میشوند
• با هر جنبه از بازاریابی محتوا بهطور قابلتوجهی کمتر احساس چالش میکنید
• بهطورکلی خود را در استفاده از همه روشهای بازاریابی محتوا و کانالهای رسانههای اجتماعی مؤثرتر میدانید
• میتوانید توجیه کنید که درصد بالاتری از بودجه بازاریابی خود را برای بازاریابی محتوا خرج کنید.
یک استراتژی بازاریابی محتوا را بهعنوان یک طرح کلی از نیازهای اصلی کسبوکار و مشتری خود در نظر بگیرید، بهعلاوه یک برنامه دقیق در مورد نحوه استفاده از محتوا برای دستیابی به آنها در نظر بگیرید.
اگرچه هیچگونه "الگوی" مشخصی برای ایجاد استراتژی بازاریابی محتوا وجود ندارد و هر یک مختص کسبوکار ایجادکننده آن خواهد بود، اما پنج مؤلفه وجود دارد که معمولاً شامل آنها میشود:
1- نوع کسبوکار شما برای نوآوری در بازاریابی محتوا:
با بیان دلایل ایجاد محتوا، خطرات موجود و چشمانداز موفقیت شما، بهاحتمالزیاد پشتیبانی اجرایی استراتژی خود را کسب خواهید کرد.
و میتوانید اینجاوآنجا اشتباه کنید تا زمانی که بدانید چه چیزی برای کسبوکار شما بهتر است.
2- برنامه تجاری شما برای بازاریابی محتوا:
این شامل اهدافی است که شما برای برنامه محتوای خوددارید، ارزش منحصربهفردی را که میخواهید از طریق محتوای خود ارائه دهید و جزئیات مربوط به مدل کسبوکار خود را در برمیگیرد.
همچنین باید موانع و فرصتهایی را که ممکن است هنگام اجرای برنامه با آن روبرو شوید، مشخص میکند.
3- مخاطبان هدف و نقشه محتوای شما:
در اینجا مخاطبان خاصی را که برای آنها محتوا ایجاد خواهید کرد، نیازهای آنها و چرخه تعامل محتوایی آنها را توضیح میدهید.
همچنین ممکن است بخواهید محتوایی را که میتوانید در طول چرخه خریدار تحویل دهید، ترسیم کنید تا به اهداف خود نزدیک شود.
4- داستان برند شما:
در اینجا، شما بازاریابی محتوای خود را ازنظر اینکه چه ایدهها و پیامهایی میخواهید برقراری کنید، پیامهای شما چه تفاوتی با پیامهای سایر رقبا دارند و همچنین ایجاد توسعه چشمانداز پس از اشتراک آنها با مخاطبان، توصیف میکنید.
5- برنامه کانال شما:
باید شامل پلتفرمهایی باشد که برای روایت داستان خود استفاده خواهید کرد. معیارها، فرایندها و اهداف شما برای هر یک چیست؟
و چگونه میتوانید آنها را به هم متصل کنید تا مکالمه برند منسجمی ایجاد شود.
آیا لازم است استراتژی بازاریابی محتوای خود را با تیمها و بخشهای دیگر شرکت خود به اشتراک بگذاریم؟
دسترسی همه افراد سازمان شما به استراتژی بازاریابی محتوای شما مفید است. حتی کسانی که ممکن است مستقیماً در فرآیند بازاریابی محتوا نقش نداشته باشند.
این امر بهویژه در سازمانهای بزرگ بسیار مهم است، زیرا میتواند تیمهای بسته را در یک صفحه نگه دارد، تلاشهای تکراری را به حداقل برساند و اطمینان حاصل کند که همه برای رسیدن به اهداف محتوای یکسان کار میکنند.
اما به اشتراک گذاشتن استراتژی مستند شما برای کسبوکارهایی که تازه، کار خود را با بازاریابی محتوا آغاز کردهاند، برای تیمهای محتوایی که به متخصصان موضوعات داخلی یا خارجی اعتماد میکنند یا شرکتهایی که هر بخشی از فرآیند تولید و توزیع محتوا را برونسپاری میکنند، روش خوبی است.
البته نحوه برقراری ارتباط با استراتژی خود، به ساختار و فرهنگ سازمان شما بستگی دارد.
در بعضی موارد، ممکن است مناسب باشد که اسناد کامل خود را به اشتراک بگذارید.
در موارد دیگر، ممکن است منطقیتر باشد که خلاصههای هدفمندی را برای ذینفعان خاص ایجاد کنید (مانند مدیران استخدامشده یا آژانسهای خارجی) بر اساس اینکه استراتژی بازاریابی محتوای شما بر نقشها، فرایندها و اهداف خاص آنها تأثیر میگذارد.
بهطور خلاصه، این را در نظر بگیرید: چگونه میتوانید از اصول بازاریابی محتوا برای "فروش" بازاریابی محتوا در کل سازمان خود استفاده کنید؟
مردم بیشتر به چه چیزی اهمیت میدهند؟ این باید به شما کمک کند تا تعیین کنید کدامیک از استراتژیهای بازاریابی محتوای شما برای به اشتراک گذاشتن با هر تیم بهتر است.
برخی از بخشهای استراتژی شما باید ثابت بمانند، حتی با رشد و تکامل برنامه بازاریابی محتوای شما، یعنی مأموریت و اهداف تجاری شما.
درواقع، این دو مورد بهقدری کلیدی هستند که ممکن است بخواهید روی یادداشت "پست کردن" بگذارید تا هنگام کار روی محتوای خود، در معرض دیدتان باشد.
بااینحال، سایر جنبههای استراتژی بازاریابی محتوای شما احتمالاً از بررسی و بهروزرسانی دورهای بهرهمند میشوند.
برای اطمینان از اینکه برنامه بازاریابی محتوای شما متمرکز است، استراتژی کانال، مضامین اصلی و فرایندهای تیمی خود را سالانه مرور کنید.
یا اگر تازه شروع کردهاید بیشتر اوقات این کار را انجام دهید.