بازاریابی مؤثر میتواند مزایای زیادی برای کسبوکار شما به همراه داشته باشد.
با در نظر گرفتن این موضوع، همه چیزهایی را که در مورد چگونگی ایجاد یک استراتژی بازاریابی باید بدانید را بررسی میکنیم.
چه مالک یک کسبوکار کوچک باشید و چه بخشی از یک تیم بازاریابی بزرگتر، ارائه محصولات و یا خدمات خود در مقابل مشتریان میتواند چالشی هیجانانگیز باشد.
برای اینکه بدانید چگونه میتوانید برای بازار هدف خود جذابیت داشته باشید، نیاز به طیف گستردهای از مهارتها و دانش است و درک چگونگی تدوین استراتژی بازاریابی میتواند نقش اصلی را ایفا کند.
ما دقیقاً به چیستی استراتژی بازاریابی و همچنین چرایی نیاز شما به آن نگاه میکنیم.
ما همچنین آنچه را که برای ایجاد و تدوین استراتژی بازاریابی مؤثر نیاز دارید و مراحلی که برای انجام آن باید بردارید را بررسی میکنیم.
بیایید با نگاهی به اینکه وقتی از اصطلاح استراتژی بازاریابی استفاده میکنیم دقیقاً منظورمان چیست شروع کنیم.
در ظاهر، به نظر میرسد یک روش نسبتاً ساده است یا راهی برای تشریح رویکرد شما در تبلیغات و فروش. اما در واقعیت، این یک مفهوم پیچیدهتر است.
با بررسی دقیقتر، چند تعریف مفید وجود دارد.
یکی از مفیدترین آنها از Investopedia است، که استراتژی بازاریابی را اینگونه تعریف میکند: "برنامه بازی کلی یک کسبوکار برای دستیابی به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان محصولات یا خدماتی که کسبوکار ارائه میدهد."
بنابراین، این در مورد برنامهریزی استراتژیک است که چگونه میخواهید شرکت خود را در مقابل افرادی که میخواهند از آن خرید کنند، قرار دهید.
همانطور که خواهیم دید، این فرآیند دارای جنبههای زیادی است، با تجزیهوتحلیل، آمادهسازی و تحقیقات فراوان.
چرا به یکی نیاز دارم؟
دلایل مختلفی وجود دارد که چرا کسبوکار شما به یک استراتژی بازاریابی نیاز دارد.
درنهایت، بدون صرف زمان برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی، میزان تأثیرگذاری فعالیتهای تبلیغاتی و فروش خود را کاهش میدهید.
دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد که بسیاری از آنها برای رشد کسبوکار شما بسیار مهم هستند:
تدوین استراتژی بازاریابی به شما کمک میکند به مخاطبان هدف خود برسید
یکی از دلایل اصلی تدوین استراتژی بازاریابی کمک به شما در ارتباط با افراد مناسب است.
که در مجموعه خود در مورد چگونگی شروع یک کسبوکار بررسی میکنیم که درک مخاطبان هدف شما برای موفقیت حیاتی است.
با وجود یک استراتژی بازاریابی، شما نهتنها شناسایی میکنید که مشتریان شما چه کسانی هستند و از شرکت شما چه میخواهند، بلکه در مورد راههایی که میتوانید به آنها دسترسی پیدا کنید نیز بینشی به دست میآورید.
استراتژی بازاریابی به شما کمک میکند پول خود را در مکانهای مناسب خرج کنید
کانالهای بازاریابی مختلفی وجود دارد که میتوانید زمانی که میخواهید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید، یکی از آنها را انتخاب کنید.
علاوه بر روشهای سنتی مانند تبلیغات چاپی و تلویزیونی، گزینههای بازاریابی دیجیتال مانند رسانههای اجتماعی، محتوا و بازاریابی ایمیلی نیز وجود دارد.
هنگامیکه تدوین استراتژی بازاریابی را انجام می دهید، بهتر میتوانید درک کنید که در کجا هزینههای بازاریابی خود را برای حداکثر بازده سرمایهگذاری کنید.
بازاریابی شمارا ثابت نگه میدارد
وقتی میخواهید برند خود را بسازید و به مشتریان جدید دست پیدا کنید، ثبات کلید است.
پیامها و تصاویر بصری برند شما در هر کانال باید مطابق با هویت کلی شرکت شما باشد.
یک استراتژی بازاریابی به ارائه این همسویی کمک میکند و مطمئن میشود پیامی که ارائه میدهید واضح و سازگار است.
استراتژی بازاریابی به شما یک نتیجه قابلاندازهگیری میدهد
ایجاد یک استراتژی برای بازاریابی خود نیز به شما در تعیین اهداف کمک میکند.
هنگامیکه این موارد در جای خود قرار گرفتند، میتوانید شروع به اندازهگیری میزان مؤثر بودن تلاشهای خود کنید.
چه برای معیارهایی مانند ROI، تعامل یا نرخ تبدیل، داشتن این بینش میتواند به شما در اصلاح و بهبود بازاریابی کمک کند.
بهعنوان یک راهنما عمل میکند
وقتی یک استراتژی بازاریابی دارید، یک طرح کلی برای نحوه تعامل با مشتریان دارید.
شما شخصیتهای خریدار و نقاط دردناک آنها و همچنین نحوه دسترسی مؤثر به آنها را درک میکنید.
استراتژی بازاریابی برای هر تیم یا فردی در شرکت شما مفید است که میخواهد محصول یا خدمات شمارا بازاریابی کند و آنها را در این فرآیند راهنمایی کند.
هنگامیکه در حال تحقیق در مورد چگونگی تدوین استراتژی بازاریابی هستید، احتمالاً با اصطلاح برنامه بازاریابی نیز مواجه خواهید شد.
اغلب، این دو اصطلاح بهجای هم استفاده میشوند. بااینحال، علیرغم ارتباط نزدیک، مفاهیم متفاوتی هستند که باید بهطور جداگانه موردبررسی قرار گیرند.
ما تفاوت اصلی را در زیر برجسته کردهایم تا کارها را سادهتر کنیم:
استراتژی بازاریابی اساساً گسترش استراتژی کلی کسبوکار شما است. این بخش استدلالی است که به تصمیمات بازاریابی آینده شما اطلاع میدهد.
علاوه بر برجسته کردن اهداف بازاریابی شما، باید نحوه دستیابی به آنها را از طریق تلاشهای بازاریابی خود نیز مشخص کند.
در اصل، این چارچوب سطح بالایی است که برند شمارا به اهداف کلی شرکت متصل میکند.
استراتژی بازاریابی شما باید بر اساس اهداف فعلی کسبوکار شما باشد و درعینحال هویت برند، مأموریت و پیام شمارا نیز در نظر بگیرد.
چنین استراتژی باید نقطه فروش منحصربهفرد شرکت شما و نحوه انتقال آن را نیز در نظر بگیرد.
یک استراتژی بازاریابی اغلب شامل بخشهایی مانند:
• خلاصه اجرایی
• چشمانداز یا اهداف شرکت
• تحلیل بازار
• جزئیات مخاطبان هدف
• تحلیل رقبا
• برندسازی و پیامرسانی
• کانالهای بازاریابی مرتبط
• برنامه بازاریابی
طرح کمپین بازاریابی شما ابزاری است که از طریق آن استراتژی بازاریابی خود را اجرا خواهید کرد.
این یک برنامه اقدام است که نحوه اجرای فعالیت تبلیغاتی خود را توضیح میدهد.
این شامل حسابداری برای مواردی مانند نحوه تبلیغ، تجزیهوتحلیل و اندازهگیری کمپینهای بازاریابی است.
با این نقشه راه، میتوانید برنامهریزی کنید که چگونه به مشتریان خود دسترسی پیدا کنید.
این شامل مواردی مانند جدول زمانی برای ارائه فعالیت بازاریابی شما و همچنین ویژگیهای کانالهایی است که شما هدف قرار خواهید داد.
در چنین سندی، اغلب بخشهایی مانند:
• اهداف کمپین
• طرح محتوا
• جدول زمانی برای تحویل
• فعالیتهای بازاریابی
• مسئولیتها
• بودجه
واضح است که وقتی نوبت به بازاریابی میرسد، استراتژی و برنامهریزی ارتباط نزدیکی با هم دارند.
توسعه یک استراتژی بازاریابی منجر به ایجاد یک برنامه میشود و هیچکدام بدون دیگری کامل یا مرتبط نیستند.
برای هر دو، لازم است که یک شرکت هم بهصورت داخلی و هم از بیرون نگاه کند. شما باید برند و مشتریان خود را بشناسید و راههایی برای ارتباط این دو بیابید.
برای کمک به شما برای شروع، ما برخی از مراحلی را که میتوانید هنگام توسعه استراتژیها و برنامههای بازاریابی بردارید، بیان کردهایم.
اگرچه مراحل دقیق اغلب بسته به سازمان متفاوت است، این مراحل میتواند بهعنوان مبنایی برای زمانی که شما بهتنهایی کار میکنید، استفاده شود.
اهداف استراتژی بازاریابی شما باید با اهداف کلی کسبوکار شما هماهنگ باشد.
بهعنوانمثال، اگر هدف اصلی شما رسیدن به سطح خاصی از درآمد است، هدف استراتژی بازاریابی شما میتواند افزایش بازدیدکنندگان وبسایت و تبدیل به مقدار مشخصی باشد.
همچنین میتوانید با تعریف یک بیانیه مأموریت شروع کنید.
این اساساً «چه و چگونه» کسبوکار شما است - توصیفی ازآنچه میخواهید به دست آورید و چگونه میخواهید به آنجا برسید.
اگرچه از دیدگاه داخلی کمتر قابلاندازهگیری است، اما میتواند به شما کمک کند تا یک پیام مرکزی برای تلاشهای بازاریابی خود ایجاد کنید.
قبل از اینکه بتوانید یک برنامه بازاریابی را شروع کنید، باید بازاری را که قرار است در آن فعالیت کنید، بشناسید.
تجزیهوتحلیل بازاریابی در هر مرحله از این فرآیند نقش اساسی دارد.
بااینحال، در ابتدا، شما میخواهید احساسی نسبت به شرایط فعلی در داخل و خارج داشته باشید.
روی نقاط قوت و ضعف خود بهعنوان یک تجارت و همچنین عملکرد بازار اخیراً تمرکز کنید.
به دنبال روندهای در حال ظهور و تثبیتشده باشید و در نظر بگیرید که چگونه میتوانید از آنها استفاده کنید.
به همین ترتیب، سعی کنید چالشهایی را که شما و رقبایتان با آن مواجه بودهاید و ممکن است با آن مواجه شوید، برجسته کنید.
هنگامیکه در مراحل برنامهریزی هستید، مشتریان شما باید در رأس هر کاری که انجام میدهید باشند.
هنگامیکه یک استراتژی بازاریابی ایجاد میکنید، باید نیازهای آنها را پیشبینی کنید و چگونه میتوانید آنها را بهطور مؤثرتر از رقبای خود برآورده کنید.
در این مرحله، شما میخواهید برخی از بازارهای هدف خود را شناسایی کرده و شخصیتهای مشتریان خود را در نظر بگیرید.
چه در حال راهاندازی یک کسبوکار جدید یا بخشی از یک کسبوکار تأسیس شده باشید، اینها دو روش اصلی هستند که میتوانید مشتریان خود را بشناسید و درک کنید.
با دانستن جزئیات دقیقتر از افرادی که میخواهید به آنها توجه داشته باشید، میتوانید به این فکر کنید که چگونه میتوانید این کار را انجام دهید.
این کمک میکند تا بازاریابی خود را هدفمندتر و مرتبطتر کنید و شانس موفقیت آن را افزایش دهید.
چه محصول یا خدمت معتبری داشته باشید و چه در مرحله توسعه هستید، باید درک درستی ازآنچه به مشتریان خود ارائه میدهید داشته باشید.
هدف شما در اینجا درک موقعیت خود در بازار یا صنعت است.
یک تکنیک نسبتاً جاافتاده وجود دارد که میتوانید در این مرحله از آن استفاده کنید، که بهعنوان "4 Ps of the marketing" شناخته میشود. این چهار نکته عبارتاند از:
• تولید. در اینجا، شما میخواهید بررسی کنید که چه چیزی به مشتریان ارائه میدهید و چه چیزی آن را منحصربهفرد میکند. در نظر بگیرید که چگونه نیازهای مشتریان شمارا برآورده میکند و آیا ویژگیهایی وجود دارد که میتوانید اضافه کنید.
• قیمت. همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، این به میزان هزینه شما برای محصول و مقایسه آن با رقبا اشاره دارد. همچنین به این فکر کنید که چگونه میتوانید سهم بازار خود را از طریق تبلیغات و غیره افزایش دهید.
• ترویج. کجا میتوانید محصول خود را تبلیغ کنید و چه چیزی بیشتر برای مخاطبان شما جذاب خواهد بود؟ اینها سؤالاتی هستند که باید در کنار اینکه چگونه چنین تبلیغاتی با هویت برند شما مرتبط است، در نظر بگیرید.
• محل. درنهایت، باید در نظر بگیرید که محصول یا خدمت شما کجا فروخته خواهد شد. فقط آنلاین است، یا فروشگاههای فیزیکی برای فکر کردن دارید؟ پیمایش اینها برای مشتریان چقدر آسان است؟ و چه کسی محصول شمارا توزیع خواهد کرد؟
این چهار نکته (4 p-product- price- place- position) میتواند درک محکمتری از محصولات و منابعی که در بازار دارید به شما بدهد.
همانطور که در مرحله اول ذکر شد، از قبل باید اهداف کلی برای کسبوکار خود داشته باشید.
برای دستیابی به این هدف، باید استراتژیک باشید. شما باید در مورد برخی از اهدافی که میتوانید در مسیر رسیدن به هدف کلی خود به آنها برسید فکر کنید.
مانند بسیاری از نکات ذکرشده در اینجا، اهداف دقیق تا حد زیادی به کسبوکار خاص شما بستگی دارد. بااینحال، نمونهها عبارتاند از:
• به دست آوردن مشتریان جدید
• افزایش فروش یا نرخ تبدیل
• افزایش آگاهی و مشارکت برند
• افزایش لیست ایمیل شما
شما میخواهید اهداف قابلاندازهگیری را در کنار اینها قرار دهید. بهعنوانمثال، یک هدف میتواند «افزودن 2000 مشترک جدید به لیست ایمیل تا پایان سال» باشد.
به یاد داشته باشید، اینها باید اهداف SMART باشند – خاص، قابلاندازهگیری، قابلدستیابی، مرتبط و بهموقع.
هنگامیکه اهداف خود را مشخص و مشخص کردید، میخواهید در مورد برخی از تکنیکها و کانالهای بازاریابی موجود فکر کنید که میتواند به دستیابی به آنها کمک کند.
باز هم، اینها تا حد زیادی به کسبوکار و اهداف خاص شما بستگی دارد و مجموعه کاملی از روشها و ابزارهای مختلف موجود است که میتوانید از بین آنها انتخاب کنید.
بیایید هدف اشتراک ایمیل در بالا را بهعنوانمثال در نظر بگیریم. شاید بخواهید به تکنیکهایی مانند افزایش ترافیک وبسایت از طریق بازاریابی رسانههای اجتماعی فکر کنید.
بهطور مشابه، ممکن است بخواهید استراتژی محتوای خود را توسعه دهید تا درخواستهای اشتراک بیشتری داشته باشید.
سپس میتوانید از تجزیهوتحلیل بازاریابی برای برجسته کردن آنچه در حال حاضر باعث افزایش نرخ اشتراک شما میشود استفاده کنید.
اینکه آیا این نکته باید در استراتژی بازاریابی یا برنامه بازاریابی شما ظاهر شود، قابلبحث است.
بااینحال، هر جا که آن را وارد کنید، بخش مهمی از فرآیند است. شما باید مطمئن شوید که پول کافی برای رسیدن به اهداف خود اختصاص دادهاید، بدون اینکه هدر دهید.
بهطور مشابه، شما میخواهید اطمینان حاصل کنید که بازدهی کافی از سرمایهگذاری خود را دریافت میکنید تا فعالیت بازاریابی ارزشمند باشد.
در اینجا، ما بر اهمیت هزینه گذاری دقیق هزینهها و پیشبینی بازگشت شما تأکید کردیم. در این شرایط نیز همین نکات صادق است.
زمانی که در تلاش برای تدوین استراتژی بازاریابی هستید، این یک گام حیاتی است.
ما مراحل اساسی این فرآیند را در ادامه توضیح دادهایم، بنابراین در اینجا به جزئیات نخواهیم پرداخت.
مانند تقریباً هر عنصر از راهاندازی یک تجارت، داشتن روشی دقیق برای اندازهگیری عملکرد ضروری است.
هنگامیکه درحالتوسعه استراتژیهای بازاریابی هستید، باید نحوه ارزیابی موفقیت کمپینهای خود را در نظر بگیرید.
علاوه بر مواردی مانند تجزیهوتحلیل وب، شما همچنین میتوانید بینشی در مورد سایر عوامل مرتبط با بازاریابی خود کسب کنید.
درنهایت، شما باید از این دادهها برای ارزیابی و بهبود استراتژی بازاریابی خود استفاده کنید.
اکنونکه میدانید چگونه تدوین استراتژی بازاریابی را انجام دهید، زمان آن رسیده است که برخی از این تاکتیکها را عملی کنید.
طرح بازاریابی شما طرح کلی دقیقتری از نحوه اعمال استراتژی خود خواهد داشت.
در اینجا برخی از مراحلی است که باید هنگام ایجاد آن انجام دهید:
انواع مختلفی از بازاریابی وجود دارد که میتوانید یکی از آنها را انتخاب کنید.
در سند استراتژی خود، مشتریان هدف شما و همچنین برخی از شخصیتهای مشتری را مشخص کردهاید.
با این اطلاعات، باید تصمیم بگیرید که چگونه به مشتریان احتمالی دسترسی پیدا کنید.
آیا صرفاً بازاریابی دیجیتالی را دنبال میکنید یا به روشهای سنتی پایبند هستید؟
چگونه میتوانید از بازاریابی مستقیم یا رویدادی برای دسترسی به افراد مناسب استفاده کنید؟
این عوامل همگی نیاز به بررسی دارند.
در این مرحله، باید تعیین کنید که چه کسی مسئول ایجاد چه محتوایی است.
چه ویدیوها، پستهای وبلاگ، رسانههای چاپی، تبلیغات تلویزیونی یا سایر مطالب تبلیغاتی باشد، باید برنامهای مشخص وجود داشته باشد.
همچنین باید مطمئن شوید که دستورالعملهای واضحی در مورد نام تجاری و لحن صدا در دسترس است و فرآیندهایی برای مدیریت گردشهای کاری مختلف وجود دارد.
اینجاست که باید در مورد کانالهای بازاریابی مختلف و نحوه استفاده از آنها فکر کنید. آیا قصد دارید یک کمپین ایمیلی داشته باشید؟
چگونه از رسانههای اجتماعی برای پشتیبانی از پیامهای خود استفاده میکنید؟
آیا به جستجوی ارگانیک و سئو متکی خواهید بود یا از تبلیغات پرداخت به ازای کلیک استفاده خواهید کرد؟
همه این سؤالات و سؤالات دیگر نیاز به یک پاسخ و برنامه قطعی دارند. اینجاست که باید جدول زمانی و تاریخ تحویل خود را مشخص کنید.
یک کمپین موفق به دنبال چه چیزی خواهد بود؟
امیدواریم از قبل اهداف خود را برای استراتژی بازاریابی کلی خود داشته باشید، بنابراین باید در نظر بگیرید که چگونه موفقیت را با فعالیت بازاریابی خاص خود اندازهگیری کنید.
انواع معیارهایی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید، اما قبل از شروع فعالیت باید آنها را مشخص کنید.