فرهنگ لغت، سنجش کارایی را بهعنوان "وضعیت یا کیفیت کارآمد بودن یا توانایی انجام کاری با کمترین اتلاف وقت و تلاش" تعریف میکند.
برای اینکه این یک نمونه در دنیای واقعی باشد، از مثال اتومبیل استفاده خواهیم کرد.
گرچه بسته به اینکه چهکاری انجام میشود، انواع مختلفی از بازده وجود دارد، اما در اتومبیل چیزی وجود دارد که "بازده حرارتی" نامیده میشود.
بازده حرارتی یک مفهوم ساده است: این مقدار حرارت است که به انرژی تبدیل میشود که ماشین را حرکت میدهد.
از کل انرژی تولیدشده توسط بنزین، تا 88٪ آن از بین میرود.
اکنون احتمالاً فکر میکنید، "اما مردم با بنزین کار نمیکنند!" و این درست است، آنها این کار را نمیکنند،
آنها با تلاشی از عوامل مختلفی که میتوانند "مسافت پیموده شده" آنها را تحت تأثیر قرار دهند، به زمان و پول کار میکنند.
بنابراین، مفهوم کارایی ثابت میماند:
میزان کارایی فرد بستگی به این دارد که منابع و انرژی به کجا میرود و چه مقدار از آنها برای رسیدن به یک نتیجه خاص استفاده میشود.
وقتی صحبت از چرایی اهمیت کارایی کارکنان میشود، همه اینها به عملکرد (کار در جهت رسیدن به یک هدف) و پول برمیگردد.
مشاغل، زمان را پول و پول را زمان میدانند. ازاینرو، هر زمان که کارکنان ناکارآمد باشند، هزینه آنها برای شرکت بیشتر است.
همه اینها سود حاصل از پتانسیل کارمند را به ضرر و زیان واقعی یک شرکت تبدیل میکند.
خبر خوب این است که اگر میدانید چه نوع کارایی را جستجو و اندازهگیری کنید، روشهایی برای بهبود این روش وجود دارد.
مدیران زیادی هستند که نمی داند چگونه از کارکنان خود قدردانی کنند. قدردانی از کارکنان جزء موارد مهم برای حس خوب در انها برای انگیزه داشتن در حین کار هست.معیارهای کلیدی برای اندازهگیری کارایی کارکنان
تمام سطوح مدیریتی بر یک هدف واحد متمرکزشدهاند: تولید محصولات با کیفیت بالا تا حد ممکن کارآمد.
درحالیکه مدیران ارشد میتوانند وقت خود را صرف تهیه برنامههای استراتژیک بلندمدت کنند
و سرپرستان خط با کارکنان در عملیات روزمره، کار کنند، اما هدف کلی یکسان است.
بااینحال، بهبود مداوم کیفیت و به حداکثر رساندن کارایی، بدون مشاهده وضعیت فعلی تولید دشوار است.
استراتژی برای انگیزش کارکنان، فرصتی را برای دیدن آنچه بهخوبی کار میکند و تنظیمات اضافی در آن لازم است، فراهم میکند.
حتی سادهترین فرآیندها به ورودی کارکنان نیاز دارند و اینکه عملکرد این کارکنان چگونه بر موفقیت فرآیند تأثیر میگذارد.
درنهایت، کارایی را میتوان در زمان، پول یا هر دو اندازه گرفت.
سنجش کارایی کارکنان امکان مشخص کردن مناطقی را دارد که سرعت کار در آنها، کاهش مییابد.
این به شما کمک میکند تا روند و یا عملکرد کارکنان را تنظیم کنید.
پیشرفتهای کوچک میتوانند در طولانیمدت تأثیر قابلتوجهی بر نتایج نهایی کسبوکار داشته باشند.
مشاغل فاقد معیارهای کارایی کارکنان، میتوانند روند کار را با انتخاب میزان سنجش و نحوه تعریف موفقیت شروع کنند.
پس از تعیین و اندازهگیری معیارها، آنها را در ارزیابی عملکرد کارکنان، برنامههای عملکرد و اهداف شخصی ادغام کنید تا از پیشرفت اطمینان حاصل کنید.
برخی از رهبران ابراز نگرانی میکنند که تعیین معیارها و مجبور کردن کارکنان برای پاسخگویی در برابر اهداف عملیاتی باعث کاهش سطح تعامل میشود.
خوشبختانه، تحقیقات نشان میدهد که چنین نیست.
در حقیقت، کارکنان اهداف خاص و قابلاندازهگیری را درک میکنند و وقتی مدیران بهطور منظم بازخورد میدهند، سطح تعامل افزایش مییابد.
مستند کردن گردش کار شرکت
هر فرآیند کسبوکار و گردش کار شرکت را، به وظایف کاملاً مشخص تقسیم کنید و مسئولیت انجام هر فعالیت را تعیین کنید.
مستندسازی گردش کار شرکت به شما کمک میکند معیارهای کمی را برای زمان و هزینه تعریف کنید.
نقشههای گردش کار به رهبران کمک میکند تا مناطق مشکل را شناسایی کنند.
آنها راحتتر میتوانند تشخیص دهند که آیا مشکل در خود فرآیند است، مانند مشکل ناشی از کار زیاد، یا در شخصی که وظیفه را بر عهده دارد.
شاخصهای مختلفی وجود دارد که میتواند محاسبه شود، زیرا بارکاری کارکنان به وظایف تقسیم میشود.
معیارهای زیر برخی از مهمترین معیارها برای بهبود اثربخشی کلی کسبوکار شما هستند:
استفاده از معیارها برای سنجش موفقیت
شرکتهایی که سابقه طولانی در اندازهگیری معیارهای کارایی کارکنان دارند،
دادههایی را برای تعریف موفقیت کارکنان جمعآوری کردهاند و دادههای جدید با اطلاعات تاریخی مقایسه میشوند.
بااینحال، اگر تازه شما با برنامهای برای اندازهگیری و تجزیهوتحلیل معیارهای کارایی کارکنان شروع میکنید،
هنوز روشهای دقیق برای اندازهگیری موفقیت کارکنان وجود دارد.
از دادههای جمعآوریشده برای مقایسه عملکرد کارکنان در همان نقش شغلی استفاده کنید.
برای تعیین معیارها از تجزیهوتحلیل آماری استفاده کنید.
از این معیارها، میتوانید با ایجاد اهداف برای مهلتهای کاری، بارکاری کارکنان و بودجه پیش بروید.
مقایسه کارایی بین کارکنان، برای تعریف انتظارات و تعیین اهداف واقعبینانه فردی و کل شرکت.
تصمیم بگیرید که عملکرد را با مشوقهای مالی گره بزنید یا نه، عمل ساده تعیین اهداف، میتواند باعث بهبود عملکرد نیروی کار شود.
یک مطالعه در سال 2015 نشان داد که عملکرد کارگران هنگام تعیین اهداف از 12 درصد به 15 درصد افزایش مییابد،
حتی بدون انگیزههای مالی شرکت برای تحقق اهداف.
عملکرد افراد در برابر معیارها فرصتی برای شناسایی عملکرد پایین است.
این اطلاعات برای ارائه پشتیبانی، آموزش و منابع مناسب برای اطمینان از مطابقت کلیه اعضای کارکنان با استانداردهای تجاری حیاتی است.
سرانجام، اندازهگیری کارایی کارکنان فقط به شما نمیگوید که کدامیک از کارکنان عملکرد بهتری دارند.
همچنین گردش کارهایی را که نیاز به بهبود دارند، بر اساس زمان اجرای پیشبینیشده و زمان اجرای واقعی برجسته میکند.
بیشتر بخوانید: 6 گام عملی مراقبت از سلامت روانی کارکنان در شرایط بحرانی
استفاده از نرمافزار BPM برای اندازهگیری کارایی کارکنان
هنگام اجرای برنامهای برای سنجش معیارهای کارایی کارکنان، طیفی از مزایای کسبوکار شمارا به همراه دارد.
بااینوجود، تنها در صورت انجام کامل و مداوم و دقیق این روند، به مزایای آن پی خواهید برد.
روشهای سنتی که به صفحه گسترده و محاسبات دستی متکی هستند، بهسادگی عملی نیستند.
نرمافزار BPM میتواند با تعیین هزینه وظایف، کارکنان و فرایندها، کارایی کارمندان را بهطور دقیق محاسبه کند.
به شما کمک میکند تا زمان چرخش مورد انتظار برای اجرای این کارها و فرآیندها محاسبه شود.
چنین نرمافزاری معمولاً کمکهای دیداری را ارائه میدهد که شامل انواع نمودارها و گزارشها است، جایی که میتوانید دادههای منبع را بررسی کنید.