همهگیری ویروس کرونا با سرعت زیادی اختلالات پیشبینینشدهای را به وجود آورد و بر روی سلامت جسمی و روحی کارکنان تأثیر منفی بر جای گذاشت.
در حال حاضر، مدیران در وضعیت وخیمتری قرار دارند. زیرا آنها باید علاوه بر مدیریت ابهامات، در تصمیمات استراتژیک و دیدگاههای خود نیز تجدیدنظر کنند.
با توجه به نگرانی کارکنان در رابطه با محیط کار، مدیران باید برای رفع نگرانیها مجهزتر باشند!
کوچینگ حرفهای برای کاهش فشارها و نا اطمینانیها یک راهحل بلندمدت را ارائه میدهد.
مدیران کسبوکارها باید فرز باشند و بهسرعت چشماندازی را تعبیه کنند تا از مهمترین دارایی شرکت، یعنی کارکنان محافظت کنند.
طبق یافتههای سازمان کوچینگ PwC در بریتانیا، پنج اولویت وجود دارد که مدیران باید به آنها توجه کنند. کارکنان جزئی جداناپذیر از این اولویتها هستند:
• حمایت از کارکنان
• ایجاد ارتباط مؤثر
• حفظ تداوم در کار
• ارزیابی هزینههای نیروی کار
• حفظ آمادگی برای ریکاوری از شرایط سخت
تغییرات در شرایط دورکاری
در یک محل کار سنتی، اولویتهایی مانند حمایت از افراد و ایجاد ارتباط مؤثر بخشی از وظایف مدیریت به شمار میرفت.
وقتیکه محل کار به خانه منتقل شد، دورکاری شرایط را تغییر داد. مدیران دیگر نتوانستند بر روی انگیزه و اعتماد میان کارکنان اثر بگذارند.
وقتی افراد به دلیل کلاسهای آنلاین، باید به بچههای خود درس بدهند و درعینحال یک کسبوکار را اداره کنند، تصمیمگیری هدفمند در رابطه با تیم کارکنان دشوار میشود.
قرنطینه اجازه نمیدهد تا میان کارکنان اعتماد به وجود بیاید. یک مدیر بهسختی میتواند به همه اعضای تیم القا کند که صدای آنها شنیده میشود و بخشی از یک گروه بزرگتر هستند.
یک فرهنگ مدیریتی قدرتمند
آشفتهبازار امروز وضعیتی را به وجود آورده تا فرصتهای جایگزین جدیدی را جستجو کنیم و به دنبال راهحلهای جدیدی باشیم.
مجلهٔ هاروارد بیزینس در این زمینه یک مقاله چاپ کرده و صحبتهای یک مدیر را بازنشر کرده است. این مدیر شاونا نام دارد.
وی میگوید که کوچینگ روشهای مدیریتی او را تغییر داده است.
او نمیدانسته که چگونه میان کارکنان ارتباط برقرار کند و به همین دلیل، چالشهای مدیریتی او افزایش یافته بود.
بااینحال، او از طریق آموزشهای کوچینگ، مهارتهای جدیدی را یاد گرفت تا ساختار تیم خود را از نو بسازد.
سازمانهایی که بهمنظور افزایش بهرهوری، کوچینگ را در دستور کار خود قرار میدهند، در کار گروهی، حفظ روابط و رضایت شغلی پیشرفت چشمگیری را احساس میکنند.
شرکتهایی که مدیریت آنها از سیاست «مافوق و سرباز» فاصله گرفته و به کوچینگ توجه میکنند، برای تطبیق با شرایط سخت، مدیریت اولویتهای نیروی کار و حمایت از رفاه جسمی و روحی کارکنان آمادگی بیشتری دارند.
مدیرانی مانند شاونا که به کوچینگ مراجعه کرده و تعالیم آن را آموختهاند، برای ایجاد ارتباط مؤثر با کارکنان توانایی بالاتری دارند و با دلسوزی به مدیریت میپردازند.
بهکارگیری فرهنگ کوچینگ منجر به بازدهی هرچه بیشتر سازمانها میشود. حتی سازمانهای بزرگ هم میتوانند از کوچینگ استفاده کرده و تصمیمات استراتژیک موفقی را اتخاذ کنند.
در یک تحقیق با عنوان «فرهنگ کوچینگ بهمنظور مدیریت تغییر» که در سال 2018 توسط فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF) و مؤسسهٔ سرمایهٔ انسانی انجام گرفت، مشخص شد که یک فرهنگ کوچینگ موفق دارای شش عامل است:
• کارکنان برای کوچینگ ارزش قائل هستند.
• مدیران ارشد برای کوچینگ ارزش قائل هستند.
• مدیران از طریق آموزشهای معتبر مهارتهای کوچینگ را میآموزند.
• برای کوچینگ بودجهٔ خاصی اختصاص مییابد.
• کارکنان همچون مدیران به کوچینگ دسترسی دارند.
• کوچینگ از طریق سه روش پردازش میشود؛ کوچهای داخلی، کوچهای خارجی و مدیرانی که از مهارتهای کوچینگ استفاده میکنند.
شاونا از دیدگاه کوچینگ در مدیریت استقبال کرد.
بر اساس مدارک موثق، استفاده از کوچینگ بهصورت حرفهای باعث میشود تا سازمانها نسبت به موقعیتهای ناشناخته واکنش بهتری نشان دهند.
منظور از کوچینگ حرفهای، انجام کوچینگ در قالب اصول اخلاقی و رازداری و همینطور آگاهی نسبت به فرهنگ و سیستم است.
کوچینگ حرفهای کاری میکند تا رابطهٔ میان کوچ و مشتری وی مثمر ثمر واقع شود.
مشارکت با کوچهای معتبر به شاونا کمک کرد تا فرصتها و راهحلهایی را بیابد که بهتنهایی خوابشان را هم نمیدید.
کوچینگ را میتوان اینگونه تعریف کرد:
«مشارکت با متقاضیان در یک فرایند تأملبرانگیز و خلاقانه که باعث میشود تا آنها به حداکثر توانایی شخصی و حرفهای خود دست پیدا کنند.»
در زمانهٔ همهگیری ویروس کووید-19 که بسیاری از افراد پتانسیل خود را ازدسترفته میبینند، کوچینگ حرفهای روشی آیندهنگر، تحولآفرین و پایدار را ارائه میدهد.
کوچینگ خودآگاهی را بالا میبرد و از طریق تصمیمات هدفمند تغییر ایجاد میکند.
در هنگام اتخاذ انتخابهای سخت، همکاری میان کوچ و مشتری باعث میشود تا مشتری راهی را پیش بگیرد که به نتیجهٔ سودمندی ختم میشود.
ترس از شکست
جنی راجرز در کتاب مهارتهای مربیگری میگوید: «همهٔ مشتریان کوچینگ، هرچه قدر که سرشناس و مهم و موفق باشند، از دو چیز هراس دارند: آسیبپذیری و از کنترل خارج شدن اوضاع.»
چه چیزی بیشتر از همهگیری ویروس کرونا این دو ترس را به مدیر القا میکند؟
کوچهای حرفهای دورههایی را میگذارند تا عوامل ترس و تردید را بررسی کرده و فهم و رشد کارکنان را افزایش دهند.
برخلافِ آموزش که برنامهٔ درسی و دستور کارش معین شده است، کوچینگ تنها برنامهٔ مشتری را زیر ذرهبین قرار میدهد.
در طول هر جلسه، کوچ سؤالات ماهرانهای را میپرسد تا مشتری اهداف خود را انتخاب کرده، انتخابهای پیش روی خود را تشخیص داده و جاهای خالی را پر کند.
درنتیجه، مشتری به مقصد آیندهٔ دلخواهش سوار شرایط میشود.
در کوچینگ، فردی که اهداف را مشخص میکند، خود مشتری ست؛ با این تفاوت که کوچ نقش راهنمای مشتری را ایفا میکند. درمجموع، کوچینگ به معنای تغییرات خواهد بود.
تغییر از طریق کوچینگ
در مواقع تغییر، ضروری است که برنامهٔ روشنی با مرکزیت افراد داشته باشیم.
کوچینگ یکی از مؤثرترین روشها برای ارتقای توانایی مدیریت در مواقع تغییر است.
افراد، تیمها و سازمانها میتوانند در واکنش به تغییر، مقاومت را تجربه کنند و تعامل را افزایش دهند.
مشتریها باید بهجای تکیهبر معیارهای ازپیشتعیینشده، خود را ارزیابی کرده و کار خود را اصلاح کنند.
شاونا نیاز تغییر را در سازمان خود احساس کرد.
او از طریق تعامل با یک کوچ، مهارتها و راهکارهای جدیدی را آموخت و آن را با تیم مدیریتی جدید خود به اشتراک گذاشت.
سپس اعضای این تیم مدیریتی نیز مهارتهای آموختهشده را به زیرمجموعههای خود آموزش دادند.
نتیجه این بود که بوی سیاستهای مدیریت در جایجای سازمان استشمام میشد.
پس شاونا با آسانی بیشتری تیم مدیریتش را به سمت جلو هدایت کرد. از آن گذشته، وی هماکنون برای مدیریت و نظارت، وقت و فضای بیشتری را در اختیار دارد.
چالشهای محل کار واقعی، مبهم و ناشناخته هستند. عادیسازی شرایط نیز بسیار دشوار میباشد.
کارکنان به حمایت، ارتباط و ثبات احتیاج دارند. واکنش شرکت به تغییرات یک واکنش ارادیست.
هنر و تمرین کوچینگ میتواند مسیر تغییر را هموار کند و مقاومت افراد را در دوران کرونا و هر موقعیت سختی افزایش دهد.
همانطور که شاونا پی برد، کوچینگ برای مدیران حکم یک سرمایهگذاری را دارد که شرایطی برد-برد را رقم میزند و اثربخشی افراد و سازمان را به سقف میرساند.
نویسنده: جناب آقای فرهاد مرادعلی پور از دانش پذیران دوره تربیت کوچ حرفهای کسبوکار