نقش مؤثر کوچینگ بر اهمال‌کاری یا تعلل در کارها

نقش مؤثر کوچینگ بر اهمال‌کاری یا تعلل در کارها

مقدمه همه ما در زندگی خود اهمال‌کاری یا تعلل را در انجام کارهای مهم تجربه کرده‌ایم و همواره به دنبال راهکارهایی برای غلبه بر اهمال‌کاری خود بوده‌ایم.

این واضح است که اهمال‌کاری پیامدهایی را به دنبال دارد و مانع از رسیدن ما به اهدافمان می‌شود.

به گفته دکتر آلبرت آلیس ۹۵ درصد مردم مبتلا به بیماری اهمال‌کاری هستند.

هر بیماری راه درمانی دارد و این مسئله هم از این قاعده جدا نیست ما باید به یک شناخت درستی از اهمال‌کاری یا تعلل برسیم که اصلاً چه چیزی باعث اهمال‌کاری می‌شود؟ بهترین راه غلبه بر اهمال‌کاری چیست؟ و آیا کوچینگ به کسی که اهمال‌کار است کمک می‌کند یا خیر؟

در این مقاله سعی شده است که اول به شناخت درستی از اهمال‌کاری برسیم و اینکه کوچینگ و کوچ می‌تواند به ما برای از بین بردن اهمال‌کاری کمک کند.

 

تعلل یا اهمال‌کاری

به تعویق انداختن کارهایی که باید در زمان مشخص انجام شود.

یا تأخیر آگاهانه در شروع و پایان رساندن یک کار بااینکه ممکن است عواقب منفی داشته باشد.

  انواع مختلف تعلل

انواع مختلف تعلل

۱- نبودن مهارت یا دانش

ما نمی‌دانیم که چگونه کاری را انجام دهیم یا به عبارتی در انجام آن کار یا وظیفه دانش و مهارت کافی را نداریم.

۲- از شکست می‌ترسیم

ما می‌دانیم که چگونه کاری را انجام دهیم اما به دلیل عدم اعتمادبه‌نفس آن کار را انجام نمی‌دهیم و به خود و توانایی‌هایمان شک می‌کنیم و از انجام آن کار شانه خالی می‌کنیم.

۳- از نتیجه می‌ترسیم

ما به خاطر تصویر منفی که از نتیجه انجام کار داریم دست به اقدام نمی‌زنیم.

۴- مطمئن نیستیم که از کجا و چگونه شروع کنیم

ما به‌اندازه کافی مهارت داریم ولی چون غرق وظیفه هستیم و یک تصویر کلی از وظیفه داریم و نمی‌توانیم آن را به تکه‌های کوچک تقسیم‌بندی کنیم نمی‌توانیم کاری را شروع کنیم و یا به انتها برسانیم.

۵- انگیزه کافی برای انجام کار نداریم

گاهی اوقات وظیفه‌مان چون مطابق با ارزش‌های ما نیست و نمی‌توانیم آنها را با ارزش‌هایمان مطابقت دهیم کار برایمان خسته‌کننده به نظر می‌رسد و اصلاً حتی تمایل به انجام آن وظیفه‌ای که باید انجام دهیم نداریم.

 

رفتارهای رایج اهمال‌کاران:

دلواپسی و طرد شدن

بیشتر افراد چون به کاری که می‌خواهند انجام دهند متعهد نیستند و یا به خود باور ندارند و نگران آینده هستند تعلل می‌کنند.

متأسفانه افراد همیشه در انجام کار جنبه حمایت (اتفاقات خوب) را می‌بینند جنبه دیگر انجام کار که چالش است نمی‌بینند و دوست ندارند توسط آن چالش دچار مشکل می‌شوند.

به این دلیل بینش آن افراد نسبت به آن کار یا عمل شرایط را برای حاضر نبودن در انجام کار احساس می‌کنند وحشت آنها از چالشی است که باید با آن روبرو شوند و به همین دلیل دست از اقدام برمی‌دارند.

تلف کردن وقت و اجتناب

در بیشتر اوقات افراد نمی‌توانند زمان خود را برای انجام کار مدیریت کنند و به‌جای آن به انجام کارهای دیگر می‌پردازند و در کل مدیریت زمان برای انجام کاری را ندارند و ناگهان می‌بینند که زمانشان را ازدست‌داده‌اند و احساس خطر یا ناراحتی می‌کنند.

سرزنش کردن

افراد برای آن‌که نتوانسته‌اند کاری را در زمان مناسب شروع و آن را به اتمام برسانند عوامل خارجی را مسئول عقب انداختن یا تعلل خود می‌دانند و آن را سرزنش می‌کنند.

انکار

یعنی سرپوش گذاشتن روی اشتباهات خود. تعلل کننده‌ها با بهانه آوردن می‌خواهند نشان دهند که دستیابی به هدف برای آنها آسان است و دارای اهمیت زیادی نمی‌باشد.

ترس

اگر افرادی که تعلل می‌کنند به دنبال امنیت و حفاظت از خود باشند به این دلیل است که ترس در تعلل آنها ریشه دارد.

آنها از آینده می‌ترسند این ممکن است در نگرش‌های بدبینانه آنها آشکار شود که ازجمله آن می‌توان به عدم اعتمادبه‌نفس در توانایی خود برای انجام وظیفه نمایان شود.

  دلایل تعلل

دلایل تعلل: لذت فوری

ما در ابتدا به دنبال انجام کارهایی هستیم که برای ما لذت‌بخش هستند و در زمان حال برای ما لذت دارند ولی از کارهای اصلی صرف‌نظر می‌کنیم و از انجام یا به اتمام رساندن آنها صرف‌نظر می‌کنیم که این باعث می‌شود در آینده نزدیک ما را با چالش‌هایی روبرو کند و باعث نگرانی و اضطراب ما شود.

احساس غرق شدن

گاهی اوقات بعضی از کارها دشوار هستند که به زمان و انرژی زیادی نیاز دارند و بنابراین به تأخیر انداختن آن‌ها ادامه می‌دهیم تا جایی که دیگر دیر شده و احساس می‌کنیم زمانی برای انجام آن نداریم.

کمال‌گرایی

گاهی اوقات استاندارد بالایی برای انجام کار داریم و می‌خواهیم کار را به نحو احسن انجام دهیم طوری که بی‌نقص باشد پس از انجام آن کار اجتناب می‌کنیم تا همه موارد به استانداردی که در ذهن ما مطابقت دارد برسد زیرا از شکست می‌ترسیم و این باعث می‌شود که اقدام نکنیم.

کمبود علاقه

یکنواختی و تکرار وقتی از چیزی حوصله‌مان سر می‌رود ممکن است کاری را که باید انجام دهیم را به تأخیر بیاندازیم.

محدودیت‌ها

زمانی که مردم چیزهایی را به ما تحمیل می‌کنند یا می‌خواهیم به دلیل کینه‌توزی برخلاف خواسته آنها عمل کنیم اقدامی که از طرف آنها خواسته شده را به تعویق می‌اندازیم.

به تعویق انداختن عدم تصمیم‌گیری

دلایلی که باعث می‌شود ما قادر به تصمیم‌گیری به‌موقع نباشیم عدم اعتمادبه‌نفس، داشتن انتخاب بیش‌ازحد یا کافی نبودن، یا شباهت زیاد گزینه‌ها به یکدیگر با ریسک‌های زیاد می‌باشد که درنهایت ما هیچ اقدامی انجام نمی‌دهیم و آن کار را به تعویق می‌اندازیم.

ترس ناخودآگاه

ازجمله رایج‌ترین ترس‌ها می‌توان به ترس از قضاوت ترس از شکست و ترس از عدم توانایی یا ترس از تغییر اشاره کرد ترس‌ها باعث دو عملکرد می‌شوند:

الف) باعث می‌شود که از عزت‌نفس ما کاسته شود.

ب) ما را در منطقه راحتی خودمان نگه می‌دارد.

احساس اضطراب

هراس و اضطراب برای اقدام به خاطر اینکه ما از عواقب و نتیجه می‌ترسیم ایجاد می‌شود بااینکه تأخیر موجب از بین رفتن مشکلات و عواقب عمل نمی‌شود.

وظیفه گریزی

افراد ممکن است از انجام برخی اقدامات بیزار باشند زیرا وظایف آزاردهنده، خسته‌کننده و سخت هستند بنابراین آنها به تعلل در انجام این کار ادامه می‌دهند.

کار کردن روی کارهای کوچک

اغلب ما تصمیم می‌گیریم روی وظایف فرعی (پرکننده) کارکنیم.

زیرا انجام آنها سریع و آسان است این ممکن است شامل صحبت با یک همکار و برخی از کارهای اداری ساده باشد درحالی‌که این کارها ممکن است باعث شود که ما شلوغ به نظر برسیم و فکر کنیم که کارهای زیادی انجام دادیم اما درواقع فقط به شکل خلاقانه‌ای کار اصلی‌مان را به تعویق انداختیم.

درک اینکه چرا کارها را به تعویق می‌اندازیم خیلی مفید است زیرا می‌تواند به شما کمک کند تا بفهمید چگونه با تعلل خود کنار بیایید در ادامه این مقاله می‌خواهیم به شما نشان دهیم که کوچینگ چگونه می‌تواند به ما کمک کند تا شناخت بهتری از روند تعلل و پیشگیری از آن داشته باشیم.

  عوامل تأثیرگذار کوچینگ بر تعلل

عوامل تأثیرگذار کوچینگ بر تعلل

آگاهی

کوچ با پرسیدن سؤالاتی از قبیل:

چی شد که این کار را انجام ندادید؟

چی باعث شد که این کار را انجام ندهید و به اتمام نرسانید؟

چطور شد که فکر می‌کنید نمی‌توانید این کار را انجام دهید؟

باعث آگاهی مراجع نسبت به خود و دلایل و احساساتی که باعث تعلل در این‌که چرا کار را شروع نکرده یا به اتمام نمی‌رساند می‌کند.

ارزیابی

کوچ در اینجا با طرح سؤالات معنادار که می‌پرسد و سکوتی که می‌کند باعث می‌شود که کوچی به درون خود نگاه کند و با توانایی‌هایی که دارد و شرایطی که دارد به یک ارزیابی کلی برسد که اقدامی که می‌خواهد انجام دهد بر اساس توانایی‌هایش جنبه مثبت و منفی آن کار را در نظر بگیرد.

چشم‌انداز

کوچ کاری می‌کند که زاویه دید مراجع را تغییر دهد و او را متوجه کند که مثلاً شاید آنقدر که فکر می‌کرده کار بزرگ نبوده است و فقط باید آن را به بخش‌های کوچک‌تری تبدیل می‌کرده تا بتواند آن کار را انجام دهد.

متعهد

با پرسیدن سؤال قدرتمند و عمیق که باعث می‌شود که مراجع به توانایی‌های خود پی ببرد و خودش به حل مشکلش بپردازد ازآنجاکه خودش به جواب می‌رسد و این‌که می‌داند یکی او را زیر نظر دارد متعهد می‌شود که آن کار را شروع و به اتمام برساند.

محیط اطراف

کوچ با شنیدن عمیق متوجه می‌شود محیط اطراف کوچی شاید برای انجام آن کار مناسب نباشد مثلاً مطالعه در رختخواب و با بازخورد او را متوجه می‌کند آن محیط برای آن کار مناسب نیست.

اهداف

کوچ مراجع را آگاه می‌کند که با انجام این کار می‌تواند به اهداف مثبت و ملموسش برسد و به او کمک کند که در این فرایند در هنگام انجام کار روند یادگیری را طی کند و او را متوجه می‌کند که به چه دستاوردهایی می‌تواند برسد.

واقع‌بین شدن

گاهی اوقات مراجع انتظارات غیرواقع گرایانه نسبت به خود و شرایطی که در آن هست دارد و با بازخوردی که می‌دهد کوچی را آگاه می‌کند که انتظارات غیرواقع گرایانه دارد و باید واقع‌بین باشد.

صحبت کردن با خود

در اینجا کوچ با سؤال پرسیدن از کوچی باعث می‌شود که کوچی در سطح یک شنیداری طبق کتاب کواکتیو کوچینگ برود و در درون با خود صحبت کند که باعث شود اهدافشان را به یاد بیاورند و جایگزین عادات قدیمی خودشان کنند.

برنامه داشتن

اگر احساس می‌کنید گیر کرده‌اید احتمالاً از برنامه‌ای استفاده نمی‌کنید که یادآور همیشگی تمام کاری باشد که باید انجام دهید بنابراین یک کوچ با قرار گرفتن در کنار کوچی که تعلل می‌کند این باعث می‌شود که کوچی برای خود و رسیدن به اهدافشان برنامه داشته باشد.

کارهای بزرگ را کوچک کردن

زمانی که کوچی تعلل می‌کند به این دلیل است که کار در چشمان او بزرگ به نظر می‌رسد، کوچ با آگاه کردن این‌که آن کار زیاد بزرگ نیست و فقط باید آن را به بخش‌های کوچک تبدیل کند به او در شروع و اتمام کار کمک می‌کند.

 

نتیجه‌گیری

کوچینگ به مشارکت بین کوچ و مربی متکی است جایی که کوچ چارچوب، فضا، زمان و ابزاری را برای کوچی فراهم می‌کند احساس کند در حال حرکت به جلو است.

اولین قدم برای از بین بردن تعلل در کارها این است که مراجع متوجه شود که کارها را به تعویق می‌اندازد و با طی کردن اولین قدم توسط مراجع کم‌کم به یک آگاهی نسبت به خود می‌رسد و متعهد می‌شود که مسئولیت انجام کارها را به عهده بگیرد.

نویسنده: جناب آقای حسن ساغریچی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

دیدگاه کاربران (0)