همهٔ ما تابهحال داشتن یک معلم زبان را تجربه کردهایم، چه در محیط مدرسه و چه خارج از آن.
یک معلم زبان معمولاً تلاش میکند تا دانش آموزان را روی زبان هدف متمرکز کند تا بتوانند با داشتن چیزهایی که برای یادگیری نیاز دارند بهطور مؤثری قادر به استفاده از زبان هدف در زندگی خود باشند.
معلمها ساعات زیادی را صرف میکنند برای آماده کردن دروس، پیدا کردن بهترین راه برای آموزش جنبههای مختلف زبان، استفاده از ابزار متفاوت و غیره.
و اما کوچینگ که امروزه یکی از مهارتهای مطرح در دنیا شده در زمینهٔ متخصصان آموزش زبان هم در حال رایج شدن است.
چیزی که یک کوچ زبان برای زبان آموزان فراهم میآورد، محیطی است که زبان آموزان مسئولیت یادگیری خودشان را به عهده میگیرند.
تمرینها و پروسههایی برای پیشرفت را طی میکنند تا به اهداف و نتایج موردنظر خود برسند.
کوچینگ زبان تنها به تدریس آن محدود نمیشود، این یعنی کمک کردن و انگیزه دادن به زبان آموزان در انتخاب تصمیماتشان در مسیر یادگیری، برای یک کوچ مهم است.
معمولاً دلیل و هدف اصلی بسیاری از بزرگسالان، یادگیری زبان برای محیطهای مربوط به کار و درزمینهٔ پیشرفت کاری هست.
اغلب بزرگسالان میخواهند شغل بهتری پیدا کنند یا با همکاران و مشتریان بینالمللیشان کار کنند.
درنتیجه رایجترین چیزی که میخواهند روی آن کار کنند، توانایی روان صحبت کردن و داشتن یک مکالمهٔ راحت است.
پس در ابتدا یک مربی سؤالهای متعدد از اشخاص میپرسد تا نیازهای آنها را کشف کند.
گاهی زمانی که مربی این اطلاعات را به دست میآورد، فرد انتظار دارد که مربی برنامهها و کارهای لازم را انجام دهد بدون آنکه خود آنها تلاشی برای انجام و پیشبرد کار داشته باشند.
اما کوچینگ دقیقاً از اینجا آغاز میشود. کوچ و زبانآموز اهداف را مشخص میکنند و در مورد زمان موردنیاز برای انجام کار توافق میکنند.
بنابراین مدیریت کردن توقعات و انتظارات افراد از چالشبرانگیزترین بخشهای کوچینگ زبان آموزان است.
برخی از مراجعین تصور دارند که میتوانند در طول مدت چند هفته به اهداف خود برسند و متعجب میشوند زمانی که پی میبرند، برای رسیدن به یک هدف کوتاهمدت، به چیزی حدود حداقل 6 ماه نیاز دارند.
همچنین کوچ و زبانآموز باید دقت داشته باشند که هدف تعیینشده، واقعگرایانه و واضح باشد.
در مرحلهٔ بعد، چیزی که اهمیت دارد این است که هر دو مسئولیتهای خود را بدانند
برای مثال اگر زبانآموز قصد دارد مهارتهای صحبت کردن را در خود تقویت دهد باید ابتدا به سؤالهایی مانند سؤالات نمونهٔ زیر پاسخ دهد:
• فکر میکنی چطور به اهدافت دست پیدا میکنی؟ • میزان زمانی که داری چقدره؟ • در طول این بازهٔ زمانی دوست داری به چه هدفی برسی؟ • خارج از زمان دروس، با کی میتونی صحبت کردن به زبان انگلیسی رو تمرین کنی؟ • جدای از زمانی که برای کلاس و درسها صرف میکنی، چقدر زمان برای تمرین انگلیسی میتونی اختصاص بدی؟
زمانی که شما بهعنوان کوچ، از شخص سؤال میپرسید، به او این فرصت را میدهید تا بیشتر فکر کند و بهتر مسئولیت یادگیری خود را بپذیرد.
درواقع مربی بهجای اینکه مستقیماً لقمه را دهان مخاطب قرار دهد، به او کمک میکند تا زمینههای لازم برای یادگیری خود را فراهم آورد و تجربهٔ یادگیری بهتری را برای خود خلق کند.
دورهٔ موردنیاز هر شخص، درست مانند لباسی هست که با اندازههای او و دقیقاً مناسب او دوخته میشود.
و طبیعتاً دوخته شدن این لباس برای فرد، مقداری زمان خواهد برد و طی هفتههای اول بهمرور ساخته و سازماندهی میشود.
اما خبر خوش این است که یادگیری شخص در دورهٔ موردنظرش، فرایندی است که با گذشت زمان، به مور مداوم پیشرفت میکند.
برخی از افراد به همین علتها، ترجیح میدهند در محدودهٔ راحتی خود بمانند و اغلب سعی میکنند فقط در کلاسها شرکت کنند و از برنامه ریختن و پذیرفتن مسئولیت یادگیری فرار کنند.
اما افرادی که قبول میکنند کنترل و مسئولیت یادگیری خود را بپذیرند، یادگیری انگلیسی مانند کسب یک تجربهٔ جدید است که برایشان بسیار باارزش است.
اهمیت وجود کوچ زبان برای اشخاص و یا در سازمانها
وجود یک کوچ، یا یک کوچ زبان در یک سازمان از دو جنبهٔ شخصی و گروهی قابلبررسی است.
تأثیراتی که وجود کوچ زبان در سازمانها روی هر فرد میتواند داشته باشد:
• هدف فرد برایش مشخصتر میشود و به سمت آن حرکت میکند • افراد بیشتر متکی به خود میشوند و بهتر میتوانند در مسیر خود حرکت کنند • به دلیل افزایش اعتمادبهنفس میزان رضایت شغل و زندگی افزایش پیدا میکند • همکاری بهتر و مؤثرتر با سایر اعضای تیم را تجربه میکنند • میتوانند از تجربیات افراد مشابه خود در سراسر دنیا استفاده کنند • مسئولیتهای بیشتری را در قبال وظایف خود میپذیرند. و تأثیراتی که کوچ زبان میتواند روی سازمانها داشته باشد: • با افزایش حس تعهدش، مسئولیتپذیری و عملکرد کارمندان و کارکنان، سازمان رشد بیشتری خواهد کرد و کارایی بیشتری خواهد داشت • با استفادهٔ کارمندان از میزان اطلاعات، دانشها و تجربههای جهانی، احتمال خطا کمتر خواهد شد و سرعت پیشرفت چند برابر میشود • گاهی کارمندانی که پتانسیل بالایی دارند کشف و ارتقا داده میشوند • کمک میکند که هم قدرتها و فرصتهای پیشرفت چه برای شخص و چه سازمان کشف شوند
وجود یک کوچ زبان برای پیشرفت هرچه بیشتر چه از جنبه فردی و چه از جنبه سازمانی بسیار اهمیت دارد و میتواند هر دو طرف را از رقابتهای کشوری، به سطح جهانی برساند. و مطرحشدن در جهان، یک نقطهٔ قوت بزرگ برای سازمانها خواهد بود.
نویسنده: سرکار خانم فاطمه هدایتی از دانش پذیران دوره دوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان