مقدمه منابع انسانی را میتوان ارزشمندترین دارایی هر سازمان نامید. موفقیت یا افول سازمانها رابطه مستقیم با چگونگی شرایط، توانمندی، رضایت و مدیریت منابع انسانی آن سازمان دارد. ازاینرو میتوان به اهمیت دانش رفتار سازمانی پی برد.
رفتار سازمانی یک رشته کاربردی از علوم رفتاری است و بر پایه چندین رشته علوم رفتاری قرار دارد که عبارتند از: روانشناسی، جامعهشناسی اجتماعی، مردمشناسی و علوم سیاسی، روانشناسی در سطح خرد و بقیه در سطح کلان نقش ایفا میکنند.
در مرحله عمل مطالعه افراد انسانی را مطالعه رفتار سازمانی مینامند.
رفتار سازمانی عبارت است از مطالعه منظم (سیستماتیک) عملیات، اقدامات، کارها و نگرشهای افرادی که سازمان را تشکیل میدهند. (استیفان رابینز، 1943)
وقتی میگوییم رفتار سازمانی، باید تعریف خودمان را از واژهٔ سازمان مشخص کنیم و بگوییم سازمان چیست.
سازمان را میتوان مجموعهای از افراد در نظر گرفت که در کنار هم و با هماهنگی هم کار میکنند تا به هدفهای فردی و جمعی خود برسند.
رفتار سازمانی در این نقطه متولد میشود. تلاش انسانها برای ایجاد همگرایی و همسویی بین انسانها و ساختارهای انسانی بین فرد و سازمان.
بهگونهای که با کمترین هزینه و اصطکاک، خواستههای همه تأمین شود.
رفتار سازمانی را مطالعه سیستماتیک عملیات، اقدامات و نگرشهای افراد سازمان تعریف میکنیم.
بنابراین نیاز به تجزیهوتحلیل رفتار سازمانی بهصورت مرحلهبهمرحله داریم که در مرحله اول سطح فردی و سپس گروه و سرانجام سازمان را موردبررسی قرار دهیم تا درک بیشتر و بهتری از سازمان داشته باشیم.
با توجه به گستردگی این موضوع، ما در این مقاله تنها به معرفی و بررسی برخی از این عوامل در بخش فردی میپردازیم و امیدواریم با توجه به اهمیت موضوع رفتار سازمانی در موفقیت سازمانها، خوانندگان گرامی ضمن آشنایی با این مبحث، بتوانند به پژوهش و مطالعه بیشتر در مورد آن بپردازند.
مفهوم و درک رفتار فردی با مرور مفاهیم روانشناختی رفتار سازمانی آغاز میشود که شامل چهار مفهوم زیر است.
1- ارزشها
ارزشها بیانگر اعتقادات اساسی هستند که یک حالت بخصوص از رفتار یا حالت نهایی وجودی است که از نظر شخصی یا اجتماعی نسبت به حالات مخالف ارجحیت دارد و دیدگاه فرد را در مورد صحیح، خوب و مطلوب بودن مشخص میکند.
میلتون روکیج ابداعکننده مقیاس ارزشی روکیج است.
ارزشها از نظر وی به دودسته اصلی تقسیم میشوند: ارزشهای هدف، که به حالت نهایی مطلوب اشاره دارند و ارزشهای وسیلهای، که به رفتار مناسب برای رسیدن به ارزشهای هدف میپردازند.
2- نگرشها
نگرشها، ارزیابی افراد دربارهٔ اشیاء، افراد یا رویدادها هستند. مثلاً وقتی من میگویم "شغلم را دوست دارم" نگرشم را درباره کار بیان کردهام.
درواقع نگرشهای بنیادی افراد، رابطهای قوی با رفتار آنها دارد بهویژه زمانی که فرد تجربه مستقیمی درباره آن داشته باشد.
مهمترین نگرشهای مرتبط با رفتار سازمانی عبارتند از: رضایت شغلی، مشارکت در کار و تعهد سازمانی
3- ادراک
ادراک فرآیندی است که افراد از طریق آن اثرات و محرکهای پیرامون خود را تفسیر و معنا میکنند.
حقیقت این است که هیچکس واقعیت را نمیبیند بلکه آنچه را که واقعیت مینامیم، تفسیری است که از مشاهدات خود داریم.
ادراک فرد متأثر از عوامل درونی و بیرونی است. علل درونی رفتار آنهایی هستند که به نظر میرسد تحت کنترل فرد قرار دارد و علل بیرونی از عوامل خارجی ناشی میشوند.
4- یادگیری
یادگیری هرگونه تغییر نسبتاً پایدار در رفتار فرد است که از تجربه ناشی شده باشد. این مبحث فقط در خصوص آموزش نیست بلکه یادگیری از طریق رفتارها نیز انجام میشود.
مثلاً اگر مدیر رفتار نوع a را میخواهد اما به رفتار نوع b پاداش میدهد، ناخودآگاه کارکنان به سمت رفتار نوع b جذب میشوند.
این قانون اثر است که رفتار، تابعی از پیامدهای آن است و رفتاری که پیامد مطلوبی داشته باشد احتمال تکرار بیشتری خواهد داشت.
برای داشتن سازمانی موفق مدیران باید از مفاهیم ذکرشده برای کارکنانشان اطلاع داشته باشند، زیرا ارزشهای یک فرد، نگرش او را میسازد و نگرشها بر رفتار اثر میگذارد.
مدیران باید بدانند کارمندانشان با توجه به ادراکات خود عکسالعمل نشان میدهند، نه بر اساس آنچه واقعیت است.
در خصوص باید توجه داشت که کارکنان علاوه بر آموزش، از رفتار مدیران خود میآموزند و ملاک یادگیری چیزی است که در عمل میبینند، نه آنچه میشنوند.
انگیزش
موضوع انگیزش از مهمترین مباحث رفتار سازمانی است که توجه به آن ارتباط مستقیم با موفقیت سازمانها دارد.
انگیزش تمایل فرد برای انجام عملی است که برخی از نیازهای وی را ارضا نماید.
تئوری سلسلهمراتب نیازهای مازلو، تئوری x و y و تئوری دوعاملی سه تئوری اولیه و نسبتاً قدیمی انگیزش هستند.
برای آشنایی خوانندگان به معرفی سه تئوری جدیدتر در این خصوص میپردازیم.
تئوری نیازهای مک کل لند
دیوید مک کل لند سه محرک یا نیاز اصلی را در محیط کار معرفی کرده است.
1- نیاز به موفقیت 2- نیاز به قدرت 3- نیاز به ارتباط
او معتقد است این سه عامل مهمترین و قدرتمندترین محرکهای فردی برای انگیزش کارکنان در محیط کار هستند.
تئوری هدف گزاری
این تئوری بیان میکند که مقاصد و نیتها - که بهعنوان هدف نامیده میشود – میتواند یک منبع اساسی انگیزش باشد.
اهداف خاص به افزایش عملکرد منجر میشود. اهداف مشکل زمانی که موردقبول واقع شوند، نسبت به اهداف آسان عملکرد بهتری را به دنبال دارد.
تئوری تقویت
نقطه مقابل تئوری هدف گذاری، تئوری تقویت است. اولی یک رویکرد شناختی است که میگوید اهداف یک شخص اعمال او را هدایت میکند.
در تئوری تقویت ما یک رویکرد رفتاری داریم که بیان میکند تقویت، رفتار را شرطی میکند.
این تئوری قانون اثر را تأیید میکند که رفتار، تابعی از پیامدهای آن است و رفتاری که پیامد مطلوبی داشته باشد احتمال تکرار بیشتری خواهد داشت.
تئوری طراحی شغل
مدل ویژگیهای شغلی بیان میکند هر شغل میتواند از طریق پنج بعد اصلی توصیف شود.
1- تنوع مهارت 2- هویت کار 3- اهمیت وظیفه 4- استقلال 5- بازخورد
این تئوری بیان میکند که چگونگی سازماندهی این عناصر در یک شغل، میتواند تلاش کارکنان را افزایش یا کاهش دهد.
تئوری انتظار
جامعترین توضیح انگیزش، تئوری انتظار است. این تئوری میگوید که شدت تمایل فرد به فعالیتهای خاص به میزان انتظاری که افراد از نتیجه عمل خود دارند و جذابیت آن نتیجه برای فرد بستگی دارد.
تئوریهای انگیزشی در محدوده فرهنگ قرار میگیرند و با توجه به اینکه اکثر این تئوریها در امریکا پدید آمدهاند، باید درباره مفروضات و دستورالعملهای آن در فرهنگهای متفاوت دقت کنیم.
نتیجهگیری
همانطور که ملاحظه فرمودید، رفتار سازمانی دریایی گسترده از مفاهیم است که با توجه به مرتبط بودن آن با انسانها در سازمان و گستردگی و پیچیدگی شخصیت انسانها نیازمند مطالعه و پژوهش بسیار است.
در این مقاله تلاش کردیم بخشی از مهمترین عوامل و مفاهیم تأثیرگذار را در بخش مبانی رفتار فردی بهاختصار بیان کنیم و امیدواریم در مقالات آینده بتوانیم به مفاهیم بیشتری در بخشهای رفتار گروهی، فرهنگ سازمان، رهبری، ارتباطات، ساختار سازمان و سایر مفاهیم بپردازیم.
نویسنده: سرکار خانم مارال جاراللهی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان