مطابق با نظریه 8 مرحلهای رشد روانی- اجتماعی اریک اریکسون، نوجوانی مرحلهٔ هویتیابی است.
مساله مهم این دوره سنی که حدوداً از 12 تا 18 سالگی ادامه مییابد، «یافتن هویت» در برابر سردرگمی است.
پرسشهای وجودی و مهم این دوره، پرسش «من چه کسی هستم؟»، «نقش من چیست؟» و «من چه کسی میتوانم باشم؟» است.
یکی از مهمترین بحرانهای روانی – اجتماعی در دوره پرآشوب نوجوانی، «بحران هویت» است و این مقاله درصدد است تا نقش کوچینگ را در هویتیابی نوجوانان موردبررسی قرار دهد.
کوچینگ، حرفهٔ جدیدی است که با هدف رساندن مراجع به یک زندگی رضایتبخش، کوچ و مراجع (کوچی) را وارد گفتگو میکند.
فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF)، کوچینگ را اینگونه تعریف میکند: نوعی شراکت مستمر جهت کمک به مراجعهکنندگان که مراجع را به فکر وا میدارد و خلاقیت درونی او را بیدار میکند تا به نتایج رضایت بخشی در زندگی شخصی و حرفهای خود دست پیدا کند.
در طول این روند، مراجعهکنندگان آگاهی بیشتری به پتانسیل و توانمندیهای خود پیداکرده و با عملکرد خود، کیفیت زندگیشان را بهبود میبخشند.
مشکلات نوجوانی
نوجوانی مرحلهٔ بسیار حساسی است. نوجوانان با تغییرات سریع و شدید جسمی و هورمونی مواجه میشوند.
ظاهرشان سریع تغییر میکند و معمولاً تا رسیدن به دوران جوانی که جسم، حالت متوازن و متناسب پیدا میکند از ظاهر خود ناراضی هستند.
نوجوانان از نگاه کردن به خود در آینه راضی نیستند و اعتمادبهنفس و عزتنفسشان پایین میآید.
تغییرات شدید هورمونی در بدن باعث نوسانات خلقی در آنها میگردد. آنها بهیکباره از دوران کودکی پرتاب میشوند به یک سیاره دیگر که نمیدانند کجاست.
تمایلات شدید جنسی، زیادشدن احساسات و غلبه احساسات بر تفکر و تعقل، مخالفت با نظرات والدین، عدم تمایل به حضور در جمع و عدم همراهی در مهمانیهای خانوادگی، نه گفتنهای مداوم به خانواده و بیان و باور این موضوع که من خودم میدانم و من بزرگشدهام، گریبان نوجوان را میگیرد و در این میان، او تنها به دوستانش باور دارد یا به یک مشاور، کوچ مورد اعتماد و بهبیاندیگر، یک الگو.
لذا در دوران نوجوانی، حضور «دوستان خوب» از یکسو و حضور یک «فرد الگو» که نوجوان او را قبول دارد برای عبور از بحران نوجوانی ضروری است تا او بتواند از این دریای طوفانی بهسلامت گذر کند.
هویت چیست؟
هویت یعنی من کیستم؟ چه توانمندیهایی دارم؟ چه علاقهها و استعدادهایی دارم؟ چه ویژگیهای شخصیتی دارم؟ نقاط قوت و ضعفم چیست؟
هویت یعنی خود پنداره و باور شخص از خودش. این نکته بسیار مهمی است که تصویر و باور ذهنی که فرد از خود دارد، تصویر یک انسان قوی و توانمند است یا یک منفی گرای گوشهگیر، ضعیف و جمع گریز؟
هویتیابی یک سفر است نیاز به خودشناسی دارد و این بهتنهایی و بدون کوچ و راهنما سفر سختی خواهد بود. کوچ در این سفر مانند یک قطبنما است.
اگرچه کوچی خودش پارو میزند و هدایت قایق را به عهده دارد اما کوچ مسیر حرکت او را با پرسشها، همدلیها و سایر مهارتهای کوچینگ تصحیح میکند.
کوچ به نوجوان کمک میکند تا توانمندیها و استعدادها و ویژگیهای شخصیتی و ارزشهای خود را بشناسد و با آگاهی انتخاب کند.
نوجوان از نگرانیهایش و عزتنفس ازهمگسیختهاش میگوید زیرا از ظاهرش و چهرهاش و اندامش راضی نیست.
حتی صدایش (مردها) تغییر کرده و یا عادتهای ماهیانه با آن بههمریختگیها، به سراغش آمده است (خانمها) و این یعنی تغییر ناگهانی و هر تغییر سریع با شوک، گیجی و سردرگمی همراه است.
لذا یک کوچ توانمند میتواند نوجوان را از روند طبیعی و نرمال رشدش آگاه کند و او را با خانوادهاش آشتی دهد. در ضمن از مخاطرات و رفتارهای پرخطر او را آگاه سازد و برهاند.
هویت یعنی جسم. همچنین به معنی جهانبینی و نوع نگاه فرد است. یعنی گفتار، رفتار، تفکر، باورها و ارزشهای من چیست؟
هویت فردی و اجتماعی در دوران نوجوانی پیریزی میشود. اگرچه این ساختاربندی تا پایان عمر ادامهدار است اما یک نوجوان برای ورود توانمند به جوانی و اجتماع، نیازمند خود پنداره قوی و شناخت درستی از خویش است.
بحران هویت شغلی:
شغل تمام ابعاد زندگی فرد را در بر میگیرد. هویت شغلی یکی از مهمترین مؤلفههای هویت فردی است و رضایت از زندگی را تا حد بسیار زیادی تحت تأثیر قرار خواهد داد.
نوجوان برای نخستین بار باید دو تصمیم مهم زندگیاش را بگیرد. دو تصمیم که تمام آیندهاش را تحتالشعاع قرار خواهند داد.
اولین تصمیم، انتخاب رشته تحصیلی در پایان سال نهم است و تصمیم دیگر، انتخاب رشته در کنکور است که سال آخر دبیرستان اتفاق میافتد و هر دو انتخاب، ختم میشوند به انتخاب شغل.
او خود را نمیشناسد. شغلها را نمیشناسد. رشتههای دانشگاهی را نمیشناسد.
از واقعیات جامعه خود و ارتباط آنها با درآمد، مشاغل و شرایط واقعی مشاغل آگاهی ندارد. پس نوجوان حق دارد نگران و سردرگم باشد و در اینجا نقش کوچ اهمیت پیدا میکند.
با یک نگاه و پرسش از اطرافیان، بهراحتی افراد زیادی را پیدا خواهیم کرد که به دلیل شناخت نادرست از خود، مشاغل، رشتهها و واقعیات جامعه، رشته و شغلی را انتخاب کردند و بعد از رفتن به دانشگاه یا پس از ورود به بازار کار، پشیمان شده و پس از سالها نارضایتی تحصیلی و شغلی، ناچار به تغییر رشته یا شغل شدهاند آن هم با سختیهای بسیار.
اگر این افراد، یک کوچ زندگی یا شغلی توانمند را در کنار خود داشتند میتوانستند تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
هویت نوجوان یعنی او در پایان دوره نوجوانی چه کوله باری دارد؟ چه مهارتهایی و چقدر آگاهی دارد؟
دوران نوجوانی مانند دوران آموزش کماندویی است و جوانی، آغاز مأموریت واقعی زندگی است. آموزش مهارتهای زندگی و شغلی نیز ازجمله موارد مهم در طی این فرایند است.
ارتباط مؤثر با نوجوان امروزی
نکته بسیار مهم در کوچینگ نوجوان امروزی، مهارت برقراری ارتباط با آنها است زیرا گارد بسیار بستهای دارند و حوصله حرفهای جدی را ندارند.
سرشان در گوشی و فضای مجازی است. نسل z هستند با نقاط ضعف و قوت خود.
یک کوچ باید با زبان خودشان با آنها سخن بگوید. یکی از نکات مهم این ارتباط، تسلط کوچ بر فضای مجازی و سواد رسانهای است تا بتواند دنیای نوجوانان را درک کند.
هویت در دنیای مجازی
هویت مجازی که همچون هالهای تمام وجود نوجوانان امروزی را فرا گرفته است یکی دیگر از مشکلات والدین و نوجوانان است.
اعتیاد به فضای مجازی و دوری از دنیای واقعی، آنها را مسئولیت گریز، اجتماع گریز و تنها کرده و آنها را از دنیای واقعی دور ساخته است و مشکلات ارتباطی و عاطفی بسیاری را رقم زده است.
یک کوچ میبایست، نوجوان را با دنیای واقعی و اجتماع واقعی آشتی دهد. ایجاد تعادل در استفاده از فضای مجازی یکی از مهمترین اهداف است.
یکی از مهمترین مهارتهای موردنیاز در این دوران، مهارتهای ارتباطی در دنیای واقعی خانواده، مدرسه و اجتماع میباشد.
همچنین، پررنگ شدن فعالیتهای گروهی در فضای واقعی و اجتماعی، ضروری و بسیار مهم میباشد.
مانند عضویت در انجمنها و کارگروهها، انجام کارهای خیریه، انجام پروژههای انسان دوستانه و جهادی، انجام گروهی پروژههای درسی و...
خشونت و استرس فضای مجازی و هویت خشن و نامتعادل
یک نوجوان را در نظر بگیریم که در دنیای واقعی، اعتمادبهنفس صحبت کردن در سر کلاس را ندارد ولی در دنیای مجازی در نقش سرکرده مافیا دارای یک هویت جدید مجازی و قدرتمند میشود و از همه انتقام میگیرد و مثل شیر میشود.
خشونت پنهان و آشکار در بازیهای رایانهای و مجازی، هویت خشونت و عدم تعادل روانی را در نوجوان پایهریزی میکند.
اما نکته بسیار مهم در اینجا نهفته است که آنچه در مجاز و ذهن میگذرد روزی میتواند به واقعیت تبدیل شود و این زنگ خطری برای آینده است.
هویت خشن پنهان نوجوانان امروزی، میتواند آنها را تبدیل به مردان خشن آینده نماید.
متأسفانه، فضای خشن، تاریک و سیاه حاکم بر این بازیها در پوششی بسیار جذاب و سرگرمکننده ارائه میگردد که درنتیجه میتواند سبب بروز ترس، نگرانی، استرس، اضطراب و عدم تعادل روان نوجوانان شود.
نقش یک کوچ و مربی آگاه درآگاهی بخشی و این تصحیح مسیر بسیار مهم است و میتواند نوجوان غرق شده در دنیای مجازی را نجات داده و او را به یک سبک زندگی سالم و متعادل برگرداند.
معنای زندگی
هویت، ابعاد وسیعی دارد. از هویت تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی (ملیت، کشور، قوم و زبان، نژاد، شهر و روستا) گرفته تا هویت شغلی و نقشهای خانوادگی.
هرچه این شناخت از خود و هویتیابی، عمیقتر باشد، یعنی هر چه انسان، پاسخ پرسش «من کیستم؟» را بهتر بداند، در پاسخ به سؤال «من چرا اینجا، در این دنیا هستم و معنا و دلیل حضور من در این جهان چیست؟» موفقتر خواهد بود.
در میان انواع روشها مانند مشاوره، منتورینگ، رواندرمانی، روانشناسی و کوچینگ که برای هویتیابی استفاده میشوند، کوچینگ بسیار مؤثر و عمیق است زیرا راهکار مستقیم نمیدهد و نوجوان را به سفر مکاشفه درونی میبرد.
البته در مواقع ضروری، ارجاع یا تغییر نقش به مشاور و.... نیز انجام خواهد پذیرفت تا نوجوانان امروزی با این پیچیدگیها و بحرانها، تبدیل به نوجوانانی با هویت موفق و متعادل گردند.
نویسنده: جناب آقای محمد شاه نظری از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان