مقدمه راهکارهای افزایش ارزش کوچینگ در سازمان در آنیده چگونه خواهد بود؟!! در سالیان اخیر با توجه به پیشرفتهایی که بر اثر اینترنت و تکنولوژی اتفاق افتاده است، شاهد بالا گرفتن رقابت شدیدی بین سازمانها و شرکتها در زمینههای مختلفی مانند ارائه محصول و خدمات بهتر به مردم، جذب نیروهای ماهر و باتجربه و چندین مورد دیگر بودهایم، که همه اینها برگرفته از داشتن مدیران و کارمندان قوی میباشد.
و این امر میسر نمیشود مگر با داشتن تعامل خوب بین تکتک افراد سازمان یعنی از بالاترین رتبه سازمانی که همان مدیر است تا پایینترین رتبه سازمانی که شامل کارمندان مختلف میشود.
و وقتی صحبت از تعامل میکنیم منظور این است که یک رابطه مؤثر بین مدیر و کارمندان سازمان شکل بگیرد تا در آن هر دو طرف از تمامی توان خود برای بهبود اوضاع سازمان بهره بگیرند.
یکی از مواردی که باعث به وجود آمدن این تعامل بین مدیر و کارمند میشود رابطه کوچینگی است. رابطهای که درنهایت باعث موفقیت طرفین و مخصوصاً سازمان میشود.
در این مقاله قصد داریم ارزش کوچینگ در سازمانها و تأثیرگذاری آن را بر سه بخش اصلی (مدیر، رهبر و خود سازمان) بررسی کنیم.
در تمامی سازمانها نقش مدیران مشخص شده است و همه کارکنان آن سازمان هم با وظایف مدیر بهطور کامل آشنا هستند و معمولاً یک رابطه خاصی بین آنها برقرار است.
ولی امروزه مدیران موفق مدیرانی هستند که علاوه بر وظایفی که بر عهده دارند باید با مهارت کوچینگ که امروزه یک امر اجتنابناپذیر میباشد آشنا باشند تا بتوانند در مواقع لازم برای بهبودی کلی مجموعه از این مهارت استفاده کرده و با پرسیدن سؤالاتی مناسب و معنادار هم به کارمندان کمک کنند تا تصمیم بهتری در لحظه بگیرند.
و هم با این کار به کارمندان نشان دهند که چقدر درست تصمیم گرفتن برای آنها مهم است، چراکه هر انتخابی که او انجام دهد باید در راستای پیشرفت سازمان باشد و فقط و فقط منافع سازمان است که در اولویت قرار دارد ولو اینکه موردپسند یکی از آنها نباشد.
مسلماً مدیری که با این مهارت آشنا باشد باعث میشود که کارمندان برای انجام وظایف خود و ارائه پیشنهادات جدید دچار چالشی خاص و شیرین شوند.
همانطور که در پاراگراف قبل در مورد نقش مدیران در سازمانها صحبت کردیم، میخواهیم در این قسمت در مورد نقش کارمندان در هر جایگاهی که در سازمان قرار گرفتهاند بپردازیم.
مطمئناً هر کارمندی در هر جایگاهی که قرار دارد با قوانین و ضوابط آن بخش بهطور کامل آشنا میباشد و مطمئناً با کسب تجربه بیشتر و انجام وظایف خود بهدرستی به مراحل بالاتر ارتقا پیدا میکند.
ولی یکی از مسائلی که امروزه میتواند باعث رشد و پیشرفت بیشتر کارمند باشد کسب مهارت کوچینگ میباشد چون با آموختن این مهارت باعث عملکرد بهتر خود در سازمان و برقراری رابطه بهتر با همکاران خود میباشد و آنها یاد میگیرند که برای انجام هر کاری و ارائه هر پیشنهادی چه به مدیر خود و چه مراجع خود آنها را در قالب رفتار کوچینگی ارائه دهند و با پرسیدن سؤالات مناسب و کلیدی مسیر بهتری را برای رسیدن به هدف انتخاب کرده تا هم خود کارمند نتیجه خوبی از آن بگیرد و هم برای کلیت مجموعه مفید واقع شود.
در کل داشتن مهارت کوچینگی و تقویت این توانایی باعث ارتقاء و رشد فردی هرچه بیشتر خود کارمند بوده و کمک بزرگی برای تبدیلشدن او به کارمندی نمونه و متفاوت از دیگران میکند.
سازمانها در کل در هر زمینهای که فعالیت داشته باشند از 2 بخش اصلی مدیر و کارمند تشکیل شدهاند و آنها هستند که موتور و چرخ سازمان را به حرکت درمیآورند.
حالا هرچقدر که سازمان دارای مدیران و کارمندان قویتری باشد، مسلماً موفقتر و معتبرتر شناخته میشود.
منظور از مدیران و کارمندان قوی کسانی هستند که دارای مهارتهای بالا، متفاوت و بهروز شدهای نسبت به دیگران باشند و هرکدام از آنها در جایگاه خود بهترین عملکردشان را ارائه دهند.
بله، اکثر سازمانها دارای کارمندان و مدیران با مهارتهای بالا و متفاوت هستند، ولی سازمانهایی در رده بالاتری قرار میگیرند که کاملاً بهروز بوده و از هر نوع تغییری که باعث پیشرفت سازمانشان شود استقبال کنند.
یکی از این مهارتها که بسیار قدرتمند و تأثیرگذار است مهارت کوچینگ میباشد چون به ارزشمندتر شدن سازمان کمک کرده و باعث به وجود آمدن ارتباط بهتر بین مدیران و کارمندان میشود و بنابراین هر یک از آنها با توجه به آگاهی و مهارتی که دارند کمک بزرگی به رشد سازمان میکنند.
مدیر و کارمندی را تصور کنید که دارای مهارت کوچینگ بوده و تمام تلاش خود را برای هموارتر و روشنتر کردن مسیر انجام میدهد و وقتی این 2 از این توانایی خود به شکل درست استفاده کنند این سازمان است که برنده نهایی بوده و هر روز ارزشمندتر میشود.
نتیجهگیری
در پایان لازم است به این موضوع اشاره کنیم که کوچینگ در زندگی امروزه نهتنها یک سبک و مهارت است بلکه تبدیل به یک صنعت بسیار قوی و مؤثر شده است و در خیلی از زمینهها مانند کسبوکار، زندگی، رشد و توسعه فردی و چندین و چند مورد دیگر وارد شده است و تمامی موارد را تحت تأثیر خود قرار داده و نتایج نشان میدهد که کسانی که با یک کوچ بهعنوان مراجع جلسهای را برگزار کردهاند دچار تحولات عظیمی در زندگی و کسبوکار خود شدهاند.
پس وقتی در یک سازمانی که دارای مدیر و کارمندی با مهارت کوچینگ هست مواجه میشویم، میبینیم که در آن مجموعه همه اعضا با تمام تواناییهای خود ابتدا برای رشد خود و سپس برای رشد سازمان از این مهارت بهره میبرند.
تأکید میکنیم که در کوچینگ ما تمام تلاش خود را بهعنوان کوچ یا مدیر برای پیدا کردن و شفاف کردن تواناییهای مراجع به کار میبریم پس وقتی این ذهنیت را در کار سازمانی بهعنوان مدیر یا کارمند استفاده میکنیم به دستاوردهای بیشتر و بزرگتری دست پیدا میکنیم که در انتها باعث بزرگتر شدن، معتبرتر شدن و موفقتر شدن سازمان که اولویت اصلی میباشد، میشویم.
نویسنده: جناب آقای محمدرضا بیگدلو از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان