آیا تابهحال به این فکر کردهاید که چرا به نظر میرسد مهارت تفکر انتقادی در بسیاری از افراد وجود ندارد؟
گویی "عقل سلیم" یا داشتن قضاوت قوی چندان رایج نیست؟ آیا مدارس مقصر هستند که این مهارتهای نرم را آموزش نمیدهند؟
یا اینکه کارفرمایان در انتقاد از کارگران "بیکفایت" بسیار تند هستند؟
وقتی به دادههای نظرسنجی برای یافتن پاسخها نگاه میکنید، میبینید که نظرات کارگران و کارفرمایان در مورد مهارتهای تفکر انتقادی یا فقدان آنها در تضاد است.
با توجه به Payscale و Future Workplace، "تقریباً 90 درصد از تمام فارغالتحصیلان دانشگاهی، خود را برای کار خود آماده میدانستند."
اما این چیزی نیست که کارفرمایان فکر میکنند."بیش از نیمی از همه شرکتها (60 درصد) گفتند که فارغالتحصیلان جدید فاقد مهارتهای تفکر انتقادی هستند.
این اختلافنظر چگونه بر سیستم آموزشی و نحوه استخدام افراد در آینده تأثیر میگذارد؟
مدیرعامل با مهارتهای تفکر انتقادی ضعیف میتواند بهطور بالقوه تصمیمات بدی بگیرد و یک شرکت را در بدهی غرق کند.
و اگر در این شرکت کار میکنید، آیا دوست ندارید از این سناریو جلوگیری کنید؟
راهحل آسان نیست. بیایید با مهارتهای تفکر انتقادی شروع کنیم،
قبل از اینکه بدانیم چرا مردم این مهارتها را ندارند و چرا برای استخدام باید به این مهارتها تسلط پیدا کنیم.
یکی از تعاریف تفکر انتقادی این است:
تفکر انتقادی به توانایی تجزیهوتحلیل عینی اطلاعات و قضاوت آگاهانه اشاره دارد.
تفکر انتقادی شامل ارزیابی منابع مانند دادهها، حقایق، پدیدههای مشاهدهشده و نتایج تحقیقات است.
متفکران خوب منتقد میتوانند از مجموعهای از اطلاعات نتیجهگیری منطقی بکنند و برای حل مشکل یا تصمیمگیری بین جزئیات مفید و کم مفید تفکیک قائل شوند.
بنابراین تفکر انتقادی به شما کمک میکند تا قضاوت کنید. میتوانید اطلاعات مختلف را بررسی کرده و از آنها نتیجهگیری کنید.
وقتی میخواهم در مورد حفظ یا از بین بردن یک معامله تجاری تصمیم بگیرم، قبل از تصمیمگیری در مورد آنچه برای تیم من بهترین است، همه حقایق و اعداد را مرور میکنم.
تعریف دانشگاهی در مقابل تعریف محل کار
آیا مدارس تعریف متفاوتی از تفکر انتقادی دارند؟
وبسایت کالج این تعریف را ارائه کرده است:
تفکر انتقادی تجزیهوتحلیل یک موضوع یا موقعیت و حقایق، دادهها یا شواهد مربوط به آن است.
در حالت ایده ال، تفکر انتقادی باید عینی انجام شود. به این معنی که بدون تأثیر احساسات، عقاید یا تعصبات شخصی و فقط بر اطلاعات واقعی تمرکز میکند.
این تعریف بسیار شبیه تعاریف دیگر تفکر انتقادی است.
اما کارفرمایان چگونه آن را تعریف میکنند؟ آیا تصور آنها از این مهارت نرم با تعریف دانشگاهی تفاوت زیادی دارد؟
بیشتر بخوانید: ۷ استراتژی برای اولویتبندی وظایف در محل کار
کارفرمایان متقاضیان شغلی را میخواهند که بتوانند با استفاده از تفکر منطقی موقعیتی را ارزیابی کرده و بهترین راهحل را ارائه دهند.
میتوان به شخصی با مهارت تفکر انتقادی اعتماد کرد که بهتنهایی تصمیمگیری میکند و نیازی نیست مدام دست او را بگیرید.
جای تعجب نیست که تواناییهای تفکر انتقادی یکی از متداولترین مهارتها تقریباً در هر صنعت و محل کار است.
میتوانید با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط با این مهارت در رزومه و نامه اصلی و همچنین در طول مصاحبه، تفکر انتقادی را نشان دهید.
در اینجا شگفتی بزرگ وجود دارد. آنها هر دو معتقدند که منطق و تحلیل در تفکر انتقادی مهم هستند. به نظر میرسد دلیل یادگیری این مهارت متفاوت است.
کارفرمایان معتقدند که تفکر انتقادی به کارکنان استقلال میدهد. استقلال باعث میشود که یک کارمند مورد اعتماد و موردتوجه قرار گیرد.
اگر مهارتهای تفکر انتقادی قوی، شمارا به یک کارمند مورد اعتماد و موردتوجه تبدیل میکند، چگونه میتوانید بر توسعه مهارتهای تفکر قوی کار کنید؟
یک راه این است که با تسلط بر برخی از ویژگیهای تفکر انتقادی با تبدیلشدن به یک کارآگاه تیزبین و فوقالعاده مشتاق مانند شرلوک هلمز کارکنید.
ویژگیهای زیر را چقدر خوب انجام میدهید؟
1- آنچه را که شمارا احاطه کرده است مشاهده کنید
آنچه را که در اطراف شما اتفاق میافتد چقدر از نزدیک مشاهده میکنید؟
آیا به جزئیات در مورد شخصی که در خیابان از او گذشتید توجه میکنید؟
هوا امروز صبح چه بویی داشت؟ پیراهن همکارت چه رنگی بود؟
مشاهده دقیق و جمعآوری دادهها به شما کمک میکند تا بینش بهتری از محیط اطراف خود داشته باشید.
این اولین قدم برای تفکر منطقی است: جمعآوری تمام حقایق و جزئیات.
2- عینی بودن در هنگام تجزیهوتحلیل
تفکر تحلیلی = تفکر انتقادی
مانند رایانهای که دادهها را تجزیهوتحلیل میکند، وقتی میخواهید عینی باشید، میخواهید همهچیز را سیاهوسفید ببینید. احساسات خود و اطرافیان را قفل میکنید.
شما دانشمندی هستید که جهان را مجموعهای از حقایق و اعداد میدانید.
شما میخواهید با دید باز درحالیکه یک فنجان خالی در دست دارید، بگویید که همهچیز را که میتوانید بدون تعصب بپذیرید.
اما گاهی اوقات، سوگیریها و دیدگاههای شما ممکن است در یکطرف نفوذ کرده و قضاوت شمارا در یک جهت سوق دهد.
ما نمیتوانیم تجربیات زندگی خود را کاملاً نادیده بگیریم.
اما ما میخواهیم تا آنجا که ممکن است عینی و علمی باشیم تا متفکران منتقد بزرگ باشیم.
3- بازتاب خود
در حال حاضر، در این لحظه چه احساسی دارید؟ آیا خسته هستید یا هوشیار؟ آرام، عصبانی، غمگین یا شاد؟
توانایی تفکر انتقادی به این معناست که بتوانید افکار و احساسات خود را ارزیابی کنید تا به شما ایده بدهد.
اگر خسته هستید، ممکن است آنقدر مراقب نباشید. از دست دادن برخی از حقایق آسان است.
اگر از چیزی که اوایل روز اتفاق افتاده عصبانی هستید، ممکن است صبورتر نباشید و سریع نتیجهگیری کنید.
حتما بحوانید: ۸ استراتژی مدیریت زمان برای افراد پرمشغله
4- شناسایی تعصبات
هنگام مشاهده اطلاعات، از خود بپرسید که چه کسی این اطلاعات را نوشته است و برای چه کسانی مفید است.
بهعنوانمثال، آیا تبلیغات توسط یک حزب سیاسی تهیهشده است؟
چرا این شرکت پس از سرمایهگذاری در زیرساختهای منطقه از رویداد محلی حمایت میکند؟
5- تعیین ارتباط حقایق
مانند یک صحنه جنایت که در آن هر اثرانگشت مربوط به جنایت نیست،
باید بتوانید آنچه مربوط و بیربط به موضوعی است که در حال تجزیهوتحلیل هستید را مرتب کنید.
گاهی اوقات ممکن است اطلاعات جالب و ارزشمند به نظر برسند، اما هیچ ربطی به موضوع ندارد.
6- نتیجهگیری و مفروضات
آنچه میبینید ممکن است آن چیزی نباشد که به آن اعتقاد دارید. مهم است که نتیجهگیری را از فرض جدا کنیم.
ممکن است نتایجی که به دست میآورید، درست نباشد.
بهعنوانمثال، راننده لامبورگینی ممکن است مالک آن نباشد. او میتواند در حال رانندگی آزمایشی با ماشین باشد.
7- ارتباطدهندگان مؤثر و شنوندگان فعال
چرا مشتری شما معتقد است که محصول شما ضمانت ندارد؟ چرا همسرتان فکر میکند شما بهاشتباه نتیجه گرفتهاید؟
هنگام برقراری ارتباط و پرسیدن سؤال، باید بتوانید نقطهنظر خود را بهوضوح به دیگران منتقل کنید.
وقتی طرف مقابل پاسخ میدهد، شما باید یک شنونده فعال باشید و واقعاً حرفهای طرف مقابل را بشنوید و بفهمید.
در غیر این صورت، ممکن است برخی از جزئیات مهم را از دست بدهید.
پیشنهاد عالی: ۷ دلیل اینکه چرا شما یک میلیونر نیستید
چرا تفکر انتقادی مهم است؟
وقتی شغلی دارید یا به دنبال کار هستید، تفکر انتقادی به شما امتیاز میدهد. اگر بتوانید انتقادی فکر کنید، میتوانید مستقل فکر کنید.
بهعنوانمثال، اگر مستقل هستید، آیا ناظر شما نیاز به مدیریت کوچک هر عملکرد شما دارد؟ احتمالاً نه.
آنها میتوانند برای اولویتهای دیگر وقت بگذارند.
آنها همچنین میتوانند مسئولیتهای بیشتری مانند تجزیهوتحلیل روند بازار و نیازهای مشتری را به شما واگذار کنند.
اگر مستقلتر هستید، میتوانید سرپرستی تیم خود را بر عهده بگیرید. اگر مشاغل آزاد دارید یا مشاغل خود را مدیریت میکنید، احتمالاً موفقتر خواهید بود.
سطح تفکر انتقادی که باید در محل کار داشته باشید، بستگی به شغل و صنعت دارد.
به این مثالها نگاهی بیندازید و تصمیم بگیرید که آیا سطح تفکر موردنیاز آسان، دشوار یا بسیار دشوار است.
• یک پرستار تریاژ موارد موجود را تجزیهوتحلیل میکند و ترتیب درمان بیماران را تعیین میکند.
• یک لولهکش مواد موردنیاز برای یک کار خاص را ارزیابی میکند.
• یک وکیل شواهد را بررسی میکند و استراتژیای را برای پیروزی در پرونده یا تصمیمگیری در مورد حلوفصل خارج از دادگاه طراحی میکند.
• یک مدیر فرمهای بازخورد مشتری را تجزیهوتحلیل میکند و از این اطلاعات برای برگزاری یک جلسه آموزش خدمات مشتری به کارکنان استفاده میکند.
برخی مدارس از نقشی که تفکر انتقادی در محیط کار ایفا میکند آگاه هستند و اینکه چگونه دانش آموزان برای موفقیت در کار نیاز به یادگیری این مهارتهای نرم دارند.
بهعنوانمثال، در مدرسهای "دانش آموزان در بسیاری از یادگیریهای مبتنی بر پروژه شرکت میکنند
و صراحتاً به آنها آموزش داده میشود که چگونه" مسائل کلیدی در یک مشکل را شناسایی کنند، راهحلهای احتمالی را توسعه دهند و راهحل را دنبال کنند.”
در کالج سنت مری، "تفکر انتقادی بخشی از برنامه درسی اصلی موسسه است"
و "سمیناری وجود دارد که به دانش آموزان فرصتی برای تمرین مهارت تفکر انتقادی در یک موضوع خاص" میدهد
مدارس در مورد چگونگی آموزش تفکر انتقادی، کاملاً توافق ندارند، اما آنها گامهایی را در جهت آموزش بیشتر آن برمیدارند.
تا اینجا، شما متوجه شدید که چگونه مهارتهای تفکر انتقادی ستارهای میتواند شمارا به یک ستاره یا نزدیک به آن در تیم کاریتان تبدیل کند.
اما بگویید با مهارتهای تفکر انتقادی سطح بالایی دستوپنجه نرم میکنید ... و مدرسه را تمام کردهاید. چهکاری میتوانید برای تقویت عمق تفکر خود انجام دهید؟
یک راه این است که این مراحل را امتحان کنید و این سؤالات را برای تقویت مهارتهای تفکر خود مطرح کنید و رئیس، همکاران، مشتریان یا اعضای خانواده خود را تحت تأثیر قرار دهید.
بیشتر: سبک زندگی مناسب شما کدام است
1- مشکل را شناسایی کنید
وضعیت یا مشکل چیست؟ چه عواملی بر وضعیت تأثیر میگذارد؟
قبل از شروع تجزیهوتحلیل آنچه در حال رخ دادن است، به یک تصویر واضح از مسئله، افراد درگیر و راهحلهای احتمالی نیاز دارید.
سؤالات زیر را از خود بپرسید:
• چه کسانی شرکت میکنند و چهکار میکنند؟
• دلیل اتفاقاتی که میافتد چیست؟
• نتایج نهایی احتمالی چیست و چگونه میتواند تغییر کند؟
2- در مورد مسئله تحقیق کنید
چه حقایقی را از قبل میدانید؟ مردم در مورد مشکل چه چیزی به شما گفتهاند یا چه خواندهاید؟
وقتی استدلالها (شواهد و حقایق) را پیش روی خود دارید، میخواهید منبع اطلاعات را بررسی کنید.
آیا اطلاعاتی غلط یا نادرست بوده است؟ اگر نمیتوانید پاسخ روشنی برای سؤالات خود پیدا کنید، ممکن است منبع قابلاعتماد نباشد.
سؤالات زیر را از خود بپرسید:
• چه استدلالها یا ادعاهایی قبلاً مطرحشده است؟
• منابع ادعاها چیست یا چه کسانی هستند؟
3- شناسایی سوگیریها
این مرحله یکی از چالشبرانگیزترین اقدامات است، مانند ارزیابی هوش یا ظاهر خود. شما میتوانید نظر خود را بدهید، اما آیا تا حدودی یا بسیار مغرضانه است؟
اگر شما یک متفکر انتقادی قوی هستید، میخواهید تمام تلاش خود را برای ارزیابی عینی هر دو طرف بحث انجام دهید.
شما میخواهید از نظرات شخصی خود آگاه باشید و اینکه چگونه ممکن است قضاوت شما منحرف شود.
این سؤالات را از خود بپرسید:
• آیا قبلاً نظری در مورد این استدلال دارید؟
• دو دیدگاه در مورد این موضوع چیست؟
• آیا اطلاعاتی که دریافت کردهاید قابلاعتماد است؟
• آیا اطلاعات مهمی را که میتواند بر نتیجهگیری شما تأثیر بگذارد از دست میدهید؟
• اگر مسئله به طریقی مشخص حل شود چه کسی سود میبرد؟
4- نتیجهگیری
آیا میتوانید اطلاعات دریافتی را ارزیابی کرده و از آنها نتیجهگیری کنید؟ آیا این احتمال را در نظر گرفتهاید که ممکن است نتیجهگیریهای شما درست نباشد؟
سؤالات زیر را از خود بپرسید:
• آیا تمام اطلاعات مربوط به مشکل را جمعآوری کردهاید؟
• تو فکر میکنی چه خبر است؟
• چه مشکلی میتوانید داشته باشید؟
5- تعیین ارتباط با موضوع
اگر فیلم ابرقهرمانی مارول را تماشا کردهاید، پیامدهای یک نبرد را دیدهاید. فرض کنید شما اعزامشدهاید تا بر اساس همه خسارتها بفهمید چه اتفاقی افتاده است.
هر چیزی که روی زمین میبینید نتیجه یک نبرد نخواهد بود. همه آسیبهایی که میبینید برای بررسی شما به یک اندازه مهم نیستند.
شاید صدمه به دیوار ناشی از حرکت یک شیء از چیز دیگری باشد و نه به این دلیل که یک ابرقهرمان به آن برخورد کرده است.
درحالیکه در حال تصمیمگیری درباره جزئیات مرتبط هستید، این سؤالات را از خود بپرسید:
• مشاهدات شما چیست؟
• کدام مشاهده مربوط است؟ کدام نیست؟
• از چه جزئیاتی مطمئن نیستید؟
• آیا به الگوهایی توجه میکنید؟ روندها؟
• هدف از انجاموظیفه چیست؟ (برای فهمیدن علت آسیب دیدن هر مورد یا آنچه در محل اتفاق افتاده است)
چگونه میتوانید مهارتهای تفکر انتقادی خود را برای کار و زندگی ارتقا دهید؟ همیشه به دنبال راههایی برای حل مشکلات قبل یا هنگام بروز آنها باشید.
به یاد داشته باشید "همانطور که کاری را انجام میدهید، همه کارها را انجام میدهید." بهراحتی میتوان به مدلها برخورد کرد.
اگر فکر میکنیم کسی به دنبال آن نیست، به دنبال میانبرها باشیم.
اما چگونه میتوانیم خود را برای مؤثرتر کردن کارها به چالش بکشیم؟ آن پیشرفت کوچک را که میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند، پیداکردهاید؟
بیایید این ماهیچهها را برای تفکر انتقادی تمرین دهیم و این تمرینات را برای تفکر انتقادی امتحان کنیم. مشکلات این شرایط واقعی در محل کار را چگونه تحلیل و حل میکنید؟
• کپی رایتر
یک کپی رایتر متن تبلیغ را برای وبسایتها، ایمیلها، تبلیغات و صفحات فرود مینویسد. این کپی رایتر برای چندین کارفرما (مشاغل مبتنی بر پروژه) کار میکند.
تمرین آسان برای تفکر انتقادی
یک مشتری از نویسنده کپی میخواهد تا جمعه یک صفحه فرود برای وبسایت خود ایجاد کند.
مشتری دیگری از نویسنده کپی میخواهد چندین ایمیل بنویسد، آن هم برای جمعه.
کپی رایتر توانایی انجام هر دو پروژه را در یک روز ندارد. نویسنده کپی چه میتواند به مشتریان بگوید؟
تمرین دشوار برای تفکر انتقادی
نویسنده مقاله زمان زیادی را صرف تحقیق در مورد کمپین بازاریابی برای مشتری کرده است.
یکی از اعضای تیم مشتری فکر میکند که کمپین بهاندازه کافی اصلی نیست.
یکی دیگر از اعضای تیم مشتری معتقد است که کمپین برای بازار هدف آنها جذاب نخواهد بود.
چگونه کپی رایتر میتواند مشتری را متقاعد کند که این کمپین برای بازار هدف جذاب خواهد بود؟
• سخنران انگیزشی
یک سخنران انگیزشی با بیش از 1500 نفر صحبت میکند. آنها بلیط این رویداد را خریداری کردهاند که سه سخنران معروف در آن شرکت میکنند.
تمرین آسان برای تفکر انتقادی
درحالیکه سخنران انگیزشی در وسط توضیح نمودار پیچیدهای است که روی صفحهنمایش داده میشود، پروژکتور از کار میافتد و صفحه خالی میشود. گوینده برای ادامه ارائه باید چهکار کند؟
تمرین دشوار برای تفکر انتقادی
سخنران انگیزشی در ارائه خود ریسک کرد و وقت بیشتری را در این زمینه صرف کرد زیرا مخاطبان از این موضوع بسیار هیجانزده بودند.
پس از اتمام موضوع، گوینده متوجه میشود که فقط 5 دقیقه برای آخرین مبحث و پرسش و پاسخ باقیمانده است.
آخرین مبحث که معمولاً حدود 8 دقیقه به طول میانجامد موردعلاقه مخاطبان است و شامل مجموعهای از اسلایدهای پاورپوینت است.
سخنران در 5 دقیقه آخر ارائه خود چه باید بکند؟
خلاصه
آیا افراد واقعاً فاقد مهارتهای تفکر انتقادی هستند؟
فارغالتحصیلان کالج معتقدند که این مهارتهای نرم را دارند، اما کارفرمایان احساس میکنند که این متقاضیان مهارت تفکر انتقادی ندارند.
یادگیری مهارتهای تفکر انتقادی، مانند یادگیری نحوه تشخیص سوگیریها و نتیجهگیری ممکن است. یادگیری این مهارتها ارزش کارگران را در بازار افزایش میدهد.
برخی از مدارس شروع به تغییر برنامه درسی خود کردهاند. زیرا هم مدارس و هم کارفرمایان متوجه شدهاند که تفکر انتقادی برای کارگران شاغل و خود اشتغال چقدر اهمیت دارد.
برای بهبود مهارتهای تفکر انتقادی خود، روشی را برای حل مشکلات به روش انتقادی بیاموزید و سپس، مانند شرلوک هلمز، به دنبال راهحل باشید.
افرادی که دارای مهارتهای تفکر انتقادی سطح بالا هستند برای کارفرمایان و مشتریان ارزشمندتر تلقی میشوند.
نوشتهای از دن لاک