اگر از من بپرسید که داخل استارتاپ با کمک کار تیمی چه شکلی است، میگویم مثل ذوب ایدهها است.
یک شرکت نوپا ترکیبی از مهارتها، خلاقیت و روحیه همه اعضا، زیر یک سقف است و همه اینها به ایجاد یک محصول واحد کمک میکنند.
در بین آن گروه، تعدادی افراد با پیشینههای متنوع و انرژی بسیار زیاد وجود دارد. در استارتاپ ها خیلی اتفاقات رخ میدهد!
باید سعی کنید در مدیریت سازمان موانع کار تیمی را بشناسید و در زمانهایی که احساس خطر کردید، از آنها کمک بگیرید.
"ایدههای بزرگ شکست میخورند. قویترین مدلهای تجاری، حتی با داشتن منابع مالی خوب و افراد باهوش، فقط به دلیل کار تیمی ضعیف، سقوط میکنند. "
ایدههای جدید فراوان است، افراد مهارتهای جدیدی کسب میکنند و مسئولیتپذیری را یاد میگیرند.
این گروه منسجم از افراد برای رسیدن به اهداف جمعی سخت تلاش میکنند و همه یاد میگیرند به یکدیگر اعتماد کنند.
اما نکته مهم این است که همه اینها فقط در صورت تحقق یک شرط لازم اتفاق میافتد، و آن کار تیمی یا به عبارت دقیقتر، کار گروهی خوب است.
فقط با کار تیمی خوب، یک تیم میتواند پیشرفت کند و کار تیمی خوب در یک استارتاپ از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اکنون زمان خوبی برای شروع یک استارتاپ فناوری است و من میگویم که همه بهسرعت به سمت کامپیوترهای خود میروند تا همه مشکلات خود را حل کنند و همه کارهای خود را انجام دهند.
یکمیلیون مشکل وجود دارد که باید حل شود و این مساوی است با یک کوه ایدههای استارتاپی اگر فقط یک نفر بهاندازه کافی شجاع باشد و بتواند وارد این قلمرو شود.
ورود به صحنه استارتاپ به همین راحتی است که در حال حاضر وجود دارد، اما بقا استارتاپ به همان اندازه، حتی بیشتر، دشوار است.
ایدههای بزرگ شکست میخورند. پایدارترین مدلهای تجاری حتی باوجود منابع مالی خوب و افراد باهوش در حال سقوط هستند. چرا؟
یک پاسخ ساده برای این سؤال وجود دارد: کار تیمی ضعیف!
ببینید، تجارت فقط یک محصول یا خدمات خوب نیست. خیلی بیشتر از اینهاست.
این موضوع در مورد میزان قدرت سازمان بهطورکلی است، به همین دلیل کار تیمی خوب یکی از مهمترین ویژگیها برای یک استارتاپ موفق است.
اوضاع در استارتاپ ها بسیار سریع پیش میرود، مانند کسی که فرا محرک کار میکند.
کارهای بزرگی وجود دارد که باید در یک بازه زمانی کوچک انجام شود.
در چنین شرایطی اطمینان از اینکه همه در یک مسیر هستند و هیچگونه همپوشانی کار (تداخل کاری) وجود ندارد، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، زیرا این امر میتواند بهسرعت منجر به هرجومرج و فاجعه شود.
شخصی باید مسئولیت را بر عهده بگیرد و اطمینان حاصل کند که ارتباط فعال و کارآمدی در تیم وجود دارد تا روند کار منظم بماند.
هرروز فقط یک جلسه کوتاه با اعضای تیم میتواند به اطمینان از این امر کمک کند.
فرضاً، همیشه صبحها برای چند دقیقه دورهم جمع شوید تا درباره اهداف فردی و جمعی آن روز بحث کنید.
این نهتنها به گردش کار خوب کمک میکند، بلکه تفویض وظایف را نیز تسهیل میکند.
اعضای تیم استارتاپ، اگرچه تعداد کمی دارند، اما معمولاً از تخصصهای بسیار متفاوتی هستند و در زمینههای مختلف تجربهدارند.
همه آنها سبککار خاص خود و فلسفههای خاص خود رادارند که مدافع آنها هستند.
گردآوری چنین تیمی برای همکاری مشترک برای یک هدف مشترک میتواند کار دشواری باشد.
هر کس مسئولیتهای مختلف و انتظارات متفاوتی دارد، بنابراین هماهنگی همیشه آسان نیست.
برای غلبه بر این مانع، کار تیمی خوب لازم است.
این امر به تیم این امکان را میدهد تا با فعالیتهای گروهی ارتباط برقرار کرده و احساس راحتی با یکدیگر را داشته باشد.
کار تیمی باعث ایجاد اعتماد میشود، که سنگ محک موفقیت هر تیم است.
هنگامیکه با یک تیم کار میکنید، افرادی وجود دارند که زمینه کار آنها با شما مشترک است، این امر باعث میشود همه شما ایدههای خود را به چالش بکشید و در این روند باهم رشد کنید.
فردی که فقط روی یک پروژه کار میکند پروژه بیشتر از یک کار تیمی به طول میانجامد، بنابراین در پروژههای کمتری کار میکند و تعداد فرصتهای آموزشی را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهد.
افرادی که در شرکتهای نوپا کار میکنند باید بسیار سریع یاد بگیرند و یک تیم خوب اطمینان حاصل میکند که همه باهم رشد میکنند.
راهاندازی استارتاپ امروز بسیار رقابتی و اشباعشده است و زنده ماندن درحالیکه قدرت رقابت خود را حفظ کنید، بسیار دشوار است.
خطرات بسیار زیاد است و فشار مداومی برای انجام بهترین کار وجود دارد.
شما در استارتاپ ها به افراد انعطافپذیر زیادی نیاز دارید که چالشها را چالش میدانند و تحتفشار رشد میکنند.
اگر تیم بنیانگذار کاملاً محکم نباشند، امید چندانی برای استارتاپ وجود ندارد.
آنها باید کار گروهی خوبی را حفظ کنند و به همه کمک کنند تا با نگرشی سرسختانه با مشکلات خود روبرو شوند.
هر عضو تیم باید جسورانه از پس سختیها برآید و نقاط قوت یکدیگر را تکمیل کند.
آنها باید آماده باشند تا در مواقع ضروری از مناطق رفاهی خود برای یکدیگر خارج شوند و این تنها در شرایطی اتفاق میافتد که آنها به تواناییهای یکدیگر اعتماد کرده و به آنها اعتقاد داشته باشند.
بیشتر استارتاپ ها در ابتدا تیم بسیار کوچکی هستند که متشکل از تعداد انگشتشماری از افراد شایسته است.
همه آنها باید ازآنچه دیگران انجام میدهند آگاهی داشته باشند تا بتوانند در مدت اضطراری کار شخص دیگری را با اطلاع کوتاه انجام دهند.
هنگام صحبت درباره این وضعیت، ما به "فاکتور اتوبوس" اشاره میکنیم.
تعداد افرادی که میتوانند توسط یک اتوبوس، بهطور فرضی، قبل از توقف کامل یک پروژه مورد اصابت قرار گیرند، بهعنوان عامل اتوبوس شناخته میشود.
هنگامیکه یک تیم ارتباطات خوبی را حفظ میکند و فعالیتهای خود را بهخوبی هماهنگ میکند، فاکتور اتوبوس بهطور قابلتوجهی افزایش مییابد.
زیرا در صورت بیمار شدن یا ترک تیم، احتمال توقف پروژه بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد.
هنگامیکه اعضای یک تیم استارتاپ یک گروه کاملاً هماهنگ با جاهطلبیهای مشترک باشند، آنها احترام ذاتی برای یکدیگر قائلاند و علاقهای به کنار گذاشتن یکدیگر ندارند.
این امر به افزایش پاسخگویی در کارهای همه افراد کمک میکند زیرا عوامل فشار شرکای این معادله باعث ایجاد انگیزه برای تلاش بیشتر برای موفقیت تیم میشوند.
حتی در روزهایی که انگیزه خاصی برای کار احساس نمیکنید، نگرانی شما نسبت به تیم بر کمبود انگیزه غلبه میکند و تمرکز خود را برای انجام سخت کارانه انجام میدهید.
مشخصه بارز یک استارتاپ امیدوارکننده، توانایی آن در عرضه یک محصول خوب و بدون ایجاد خطر با بیشترین سرعت است که این امر مستلزم تصمیمگیری سریع و سیستم کنترل کیفیت است.
اگر تمام اعضای تیم در یک شرکت تازه تأسیس از نزدیک باهم کار کنند، میتوانند کارهای یکدیگر را پیگیری کنند، بنابراین یک استاندارد ثابت را حفظ میکنند.
این عملکرد کلی استارتاپ را بهبود میبخشد.
بنابراین، در این مقاله 6 دلیل اصلی آوردیم که نشان میدهد در هنگام راهاندازی استارتاپ باید روی کار تیمی مؤثر تمرکز کنید.