استرس درواقع یک مکانیسم بازخورد است که به ما کمک میکند معتبرتر، مولد و الهامبخش باشیم و متعادلتر یا آمادهتر با ادراکات خود باشیم.
قبل از اینکه چند ابزار کاربردی اما قدرتمند برای کمک به شما در مقابله با استرس را به اشتراک بگذارم،
اجازه دهید دو نوع مختلف استرس و نقشهایی که آنها میتوانند در زندگی شما ایفا کنند را با شما در میان بگذارم.
Eustress درواقع ترویج سلامتی است و زمانی رخ میدهد که در جستجوی اهدافی که دوست دارید و از آنها الهام گرفتهاید با چالشها روبرو میشوید.
Eustress بهعنوان استرس "مفید" اعم از روانی، جسمی (بهعنوانمثال، ورزش) یا بیوشیمیایی/رادیولوژیکی (هورموز) تعریف میشود.
این اصطلاح توسط متخصص غدد درونریز Hans Selye ابداع شد که شامل پیشوند یونانی eu- به معنی "خوب" و استرس به معنای واقعی کلمه به معنی "استرس خوب" است.
Eustress اغلب تأیید میکند که شما در مسیر آنچه برایتان بسیار معنادار و الهامبخش است، هستید.
از طرف دیگر، ناراحتی میتواند باعث بیماری شود و اغلب زمانی رخ میدهد که شما انتظارات یا تخیلات غیرواقعی را دنبال میکنید یا سعی میکنید یک زندگی یکطرفه داشته باشید.
پریشانی در اصل به معنای "استرس تقسیمشده" است به این معنی که شما به دنبال مثبت بدون منفی،
لذت بدون درد یا سهولت بدون مشکل هستید و با واقعیت طرف مقابل که سعی میکنید از آن اجتناب کنید، برخورد کنید.
ناراحتی همچنین ممکن است زمانی ظاهر شود که متوجه شوید ارزشهای دیگران را به زندگی خود تزریق میکنید و آنچه را که احساس میکنید باید انجام دهید،
انجام میدهید بهجای آنچه برای شما عمیقاً معنیدار و ذاتاً رضایتبخش است.
بنابراین، عاقلانه است که هم به Eustress و هم به DISTRESS بهعنوان بازخورد نگاه کنید تا به شما کمک کند در زندگی خود معتبرتر، متعادل، الهامبخش و کاملتر شوید.
بنابراین چهکاری میتوانید برای کاهش اثرات فوری و طولانیمدت این احساس ناامیدکننده و تهدیدکننده زندگی انجام دهید؟
من 6 مرحله دارم که میتوانید امروز از آنها استفاده کنید، گامهایی که مطمئنم میتوانند سطح استرس شمارا امسال و پسازآن تغییر دهند.
بیشتر بخوانید: تفاوت استرس و اضطراب و ترس چیست
زمانی را اختصاص دهید تا مشخص شود که شما در زندگی واقعاً به انجام چهکارهایی متعهد هستید.
اگر کاملاً برایتان روشن باشد که میخواهید انرژی خود را در زندگی وقف چهکاری کنید،
تمایل بیشتری برای انجام اقدامات برای دستیابی به اهداف الهام گرفته خود،
خواهید داشت و تمایل دارید که به اهداف بیشتری دستیابید و سطوح استرس بد خود را کاهش دهید.
هر انسانی در کره زمین، صرفنظر از سن، جنسیت و فرهنگ، دارای یک سری اولویتها یا ارزشها است.
این اولویتها میتوانند با رشد شما تکاملیافته و تغییر کنند،
اما در هر مرحله از زندگی خود مجموعهای از ارزشهای بالاتر را دارید که برای شما مهمتر است و تصورات، تصمیمات و اقدامات شمارا تعیین میکند.
مجموعه منحصربهفرد ارزشهای بالاتر برای شما اثرانگشت است.
شناختن ارزشهای والایتان به شما این امکان را میدهد که اقدامات زندگی خود را با اهدافی که بیشترین اهمیت را برای شما دارند، همسو کنید.
در صورت عدم آگاهی از بالاترین ارزشهایتان کمتر میتوانید زندگی معنادار ایجاد کنید و به تسلط بر خود دستیابید.
اگر بتوانید مأموریت و چشمانداز اصلی زندگی خود را روشن کرده و بر اساس آن زندگی کنید،
بهاحتمالزیاد استرس بد کمتری در زندگی خواهید شد تا کسی که بیهدف است و در احساساتش سرگردان است و همه انگیزهها، غرایز، لذتها و دردهایی او را احاطه کرده است.
در هر زمینهای از زندگی که به آن قدرت نمیدهید، احتمالاً دیگران بر آن غلبه خواهند داشت.
این حواسپرتیهای غیرقابل مقاومت بخشی از ناراحتی شما هستند زیرا شما تمایل خواهید داشت بهجای اینکه در این مرحله به بالاترین اولویت خود پایبند باشید،
به سمت دیگری بروید یا منحرف شوید. هنگامیکه میدانید اساساً در چه موضوعی مشغول هستید، نه گفتن به چیزهایی که در اولویت نیستند راحتتر است.
بالاترین ارزش شما چیزی است که واقعاً از درون از آن الهام گرفتهاید تا خودبهخود بر اساس آن عمل کرده و آن را انجام دهید.
بهاینترتیب، شما بهاحتمالزیاد بیشترین رضایت، خلاقیت، انعطافپذیری و سازگاری را خواهید داشت.
ناراحتی زمانی رخ میدهد که احساس میکنید نمیتوانید خود را با محیط در حال تغییر وفق دهید.
هر بار که سعی میکنید مطابق با بالاترین اولویت یا بالاترین ارزش زندگی نکنید، احتمال پریشانی و حواسپرتی را افزایش میدهید.
از طرف دیگر، هنگامیکه با بالاترین ارزشهای خود زندگی میکنید، احتمال خود مدیریتی را افزایش میدهید
و مشتاقانه منتظر مواجهه با چالشهایی هستید که از شما الهام میگیرد و منجر به eustress میشود.
به همین دلیل، میتوانید با تعریف واضح آنچه به آن متعهد هستید، آنچه برای شما و هدف یا مأموریت اصلی شما در زندگی بسیار مهم است،
و انجام اقدامات با اولویت بالا برای اجرای روزانه آن، از استرس در زندگی خود بکاهید.
این میتواند ایجاد یک خانواده زیبا، ایجاد یک تجارت یا مشارکت در یک امر اجتماعی باشد.
هیچ قانونی و هیچ پاسخ "درستی" وجود ندارد، این فقط مهمترین و بامعناترین چیز برای شما است.
عاقلانه نیست که خود را با شخص دیگری مقایسه کنید یا تابع ارزشها، رسالت یا چشمانداز دیگران باشید.
در عوض، برای کشف انگیزه ذاتی خود، آنچه مهم است، میخواهید زندگی خود را وقف چه چیزی کنید، در خودتان عمیق باشید.
ببینید زندگی شما هر روز چه چیزی را نشان میدهد، چهکارهایی را خودبهخود انجام میدهید،
که هیچکس نباید به شما یادآوری کند که این کار را انجام دهید، و این ایده بسیار خوبی برای مأموریت شما در زندگی خواهد بود.
حتما بخوانید: ۱۰ تکنیک سریع و ساده برای غلبه بر استرس
همانطور که یاد میگیرید چگونه استرس خود را مدیریت کنید و با اولویت زندگی کنید،
عاقلانه است هر روز از خود بپرسید: "اولویت اول کار اجرایی که میتوانم امروز برای انجام مأموریت اصلی خود انجام دهم چیست؟"
وقتی با بالاترین اولویت زندگی میکنید:
• شما مرکز اجرایی مغز خود را فعال میکنید.
• مستقلتر و منظمتر میشوید.
• عینیتر میشوید.
• انعطافپذیرتر میشوید.
• شما قابلاعتمادتر، متمرکز، مشتاق، الهامبخش، حاضر، در اهداف خود مطمئن هستید و در زندگی خود سپاسگزار خواهید بود.
وقتی تصمیم میگیرید که با اولویت زندگی نکنید:
• روز شما احتمالاً مملو از حواسپرتیهای کماهمیت است که احتمالاً باعث میشود احساس ناامیدی کنید و به چشمانداز و مأموریت خود در زندگی نزدیک نشوید.
• بهاحتمالزیاد شما در بدهی زندگی میکنید، به این معنی که بهجای طراحی و مدیریت جهان اطراف خود از اطرافیان خود اطاعت کنید.
• هر بار که بر اساس اولویتهای خود زندگی میکنید، عزتنفس شما بالا میرود. هر بار که بر اساس اولویتهای پایین زندگی میکنید، عزتنفس شما کاهش مییابد.
اگر میخواهید رهبر باشید و انعطافپذیری و سازگاری بیشتری داشته باشید ضروری است که زندگی خود را در اولویت قرار دهید.
اگر روز خود را با چالشها و اولویتهایی که الهامبخش شما هستند، پر نکنید، روز شما مملو از چالشها و حواسپرتیهایی خواهد شد که اینگونه نیستند.
وقتی اولویتبندی میکنید، عاقلانه است که مطمئن شوید که نهتنها ACTIONS، بلکه ادراکات خود را نیز در اولویت قرار میدهید.
نحوه انجام این کار به این صورت است که میپرسید: "چگونه هر چیزی که من امروز درک میکنم برایم اتفاق میافتد به من کمک میکند تا آنچه را که برایم مهم است انجام دهم؟"
اگر این سؤال را بپرسید و مسئول پاسخگویی به آن باشید، تمایل خواهید داشت که ببینید آیا زندگی شما "در مسیر درست است و چگونه همهچیز برای شما اتفاق میافتد.
درنتیجه، شما بهاحتمالزیاد در جریان، هماهنگ، بهموقع و باهدف هستید که برای شما معنیدار است.
همچنین تمایل دارید استرس و پیری کمتری را تجربه کنید و درنتیجه نشاط و الهام بیشتری را تجربه خواهید کرد.
بیشتر: استراتژی برای اولویتبندی وظایف در محل کار
برای شما بسیار بعید است که بدون تفویض اقدامات با اولویت پایین، زندگی الهام گرفته و بدون دردسر داشته باشید. هر زمان که وظایفی را انجام میدهید که تصور میکنید باید "باید"، "باید"، "باید" یا "قرار است انجام شود" را انجام دهید، بهاحتمالزیاد طبق وظیفه یا بر اساس انتظارات دیگران یا مقامات زندگی میکنید. درنتیجه، شما تمایل دارید که در زمان به دام افتاده باشید، بهجای اینکه کارهای با اولویت اول که بیشترین نتیجه را میدهد، انجام دهید تا تفاوت منحصربهفرد خود را در جهان ایجاد کنید. من به این اعتقاد راسخ دارم که اگر روز خود را با بالاترین اولویتهایی که از درون برای انجام آنها الهام گرفتهاید پر کنید و بقیه کارها را واگذار کنید، میتوانید از بسیاری از رنج ها خلاص شوید. بنابراین، زندگی خود را در اولویت قرار دهید و ببینید چه اتفاقی میافتد. من مطمئن هستم که سطح استرس کاهش مییابد و شما از روزی پر از کارهای با اولویت پایین احساس خستگی نخواهید کرد. هر بار که کارهای با اولویت پایین را انجام میدهید، خود را بیارزش میکنید. هنگامیکه کارهای با اولویت بالا را انجام میدهید برای خود ارزش قائل میشوید. وقتی برای خود و کاری که انجام میدهید ارزش قائل شوید، جهان نیز برای آن ارزش قائل است. هر علامتی در زندگی شما، ازنظر فیزیولوژیکی، روانشناسی، جامعهشناسی، در تجارت و در هر زمینهای از زندگی شما، بازخوردی است که شمارا به اصالت بازمیگرداند. خود واقعی شما جایی است که بالاترین اولویت شماست و مأموریت شما در آن است. به همین دلیل عاقلانه است که همه چیز را که اولویت اول شما نیست به افرادی واگذار کنید که بیشترین اولویت آنها است. پیشنهاد: چرا عادات خوب باعث موفقیت میشوند
عاقلانه است که بهصورت دورهای از خود بپرسید: "اولویت غذایی که امروز میتوانم بدنم را از آن پر کنم، کدام است؟" اگر مأموریتی عمیقاً معنادار در زندگی دارید، بهاحتمالزیاد موارد زیر برای شما در اولویت است: • بهجای زندگی کردن برای غذا خوردن، برای زندگی کردن میخورید. • از غذاهایی با اولویت بالا استفاده کنید که به سفر شما کمک میکند. • نظم و انضباط بیشتری دارید • و مؤثرتر عمل میکنید. بنابراین، شاید بخواهید بپرسید چه چیزی در رژیم غذایی شما مؤثر است و چه چیزی مؤثر نیست. تأمل در مورد رژیم غذایی، مقدار و محتوا و آنچه بهطور روزانه کار نمیکند میتواند ثمربخش باشد. هر چیزی که باعث بیثباتی شود، ازجمله قند و محرکها، میتواند نوسانات قند و فیزیولوژی خون شمارا افزایش دهد، و میتواند منجر به نوسان در احساسات شما شود، که باعث میشود حواسپرتی و استرس شما بیشتر شود. اشتیاق به شکر و محرکها نیز میتواند بازخوردی باشد که شاید شما از بالاترین ارزشهای خود برخوردار نباشید و به دنبال لذت فوری برای آرامش باشید. در بسیاری از افراد، و نه در اکثر مردم، مکملها میتوانند سوددهی داشته باشند، زیرا امروزه بسیاری از غذاها فاقد مواد مغذی هستند. بهعنوانمثال، من یک محصول مولتی ویتامین تولیدشده توسط Bluebonnet را مصرف میکنم، که به برخی مواد مغذی اضافی اجازه میدهد وارد جریان خون من شده و عملکرد من را بهبود بخشد. بنابراین اگر معقول، معتدل و مداوم غذا بخورید، بهاحتمالزیاد سطوح انرژی بالا و متعادل دارید، انعطافپذیرتر و سازگارتر هستید و از نشاط برای انجام کارهای استثنایی در زندگی برخوردار خواهید بود. عاقلانه است که بهجای زندگی برای غذا خوردن، برای زنده ماندن غذا بخوریم. غذا بخورید تا در اوج خود ظاهر شوید.
یک رژیم ورزشی متوسط میتواند به بهبود گردش خون و حفظ انعطافپذیری، بهویژه با افزایش سن کمک کند.
من مطمئن هستم که ضربالمثل " استفاده کن وگرنه از دستش میدی" شنیدهاید.
من اعتقاد ندارم که ورزش کردن تا حد افراطی عاقلانه است، زیرا این میتواند فشار بیشتری به بدن وارد کند.
من برخی افراد را دیدهام که 20 سال پیرتر به نظر میرسند زیرا بدن خود را با ورزش زیاد اکسید کردهاند.
بااینحال، من معتقدم که تمرینات متوسط و دورهای معقول است: پیادهروی، شنا، رقص، یوگا، تای چی، پیلاتس و غیره.
همه کارهایی که دوست دارید، خودبهخود انجام دهید، بدون اینکه مجبور به انجام این کار شوید.
استراحت کافی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. بدن شما به شما میگوید که چه چیزی برای شما مناسب است.
من برخی از مردم را میشناسم که به هشت ساعت استراحت در روز نیاز دارند و برخی دیگر چهار ساعت خواب شبانه دارند، هر دو در نودسالگی.
چگونه متوجه خواهید شد که بهاندازه کافی استراحت میکنید؟ ذهن شما روشن خواهد بود، انرژی بیشتری خواهید داشت،
به این راحتی حواس شما پرت نمیشود و اغلب خمیازه نمیکشید.
اگر به دلیل فعال بودن ذهن خود یا به دلیل نگرانی از خواب، خوابیدن را با چالش مواجه میکنید، از روش من برای پاک کردن آن استفاده کنید،
درحالیکه ازنظر ذهنی همهچیزهایی را که از آنها سپاسگزار هستید، ذکر کنید.
هر بار که در حالت سپاسگزاری قرار دارید، تمایل به تعادل بیشتری در تفکر خود دارید.
نتیجهگیری
استرس خوب میتواند سلامت را ارتقا دهد به این معنا که در صورت نیاز به سازگاری، بازخوردی را در مورد مسیری که در حال حرکت هستی، ارائه میدهد.
با در نظر گرفتن این 6 مرحله میتوانید استرس خود را مدیریت کرده و در زندگی روزمره خود پیشرفت کنید (بهجای اینکه هر روز فقط زنده بمانید):
بهطور واضح توضیح دهید که میخواهید انرژی خود را در زندگی به چهکاری اختصاص دهید.
در این صورت احتمال تمرکز واضحتر، دستیابی به اهداف بیشتر و کاهش سطوح استرس منفی وجود دارد.
هر روز از خود بپرسید؛ بالاترین اولویت کاری که میتوانید امروز برای انجام این مأموریت انجام دهید، چیست؟
امور با اولویت پایینتر را واگذار کنید و آن را به افرادی واجد شرایط واگذار کنید و بهطور خودجوش کارهایی را که میخواهید به آنها واگذار کنید که انجام دهند.
از خودت بپرس؛ آیا این غذای اولویتدار است که میتوانید بدن خود را از آن پر کنید.
تمرینی که خودبهخود انتظار دارید بهطور منظم و متوسط انجام دهید، انجام آن عاقلانه خواهد بود.
استراحت کافی داشته باشید. این مقدار برای شما مفید است و سطح انرژی شمارا به حداکثر میرساند.
نوشتهای از دکتر جان دمارتینی