مذاکره یک مهارت است و توسعه مهارت مذاکره بسیار مورد نیاز هست.
اغلب به مدیران کمک میکند که بتوانند معاملات بزرگ تجاری خود را پشت درهای بسته نهایی کنند.
اما در واقعیت، مذاکره کاری است که همه ما هرروز انجام میدهیم.
از بحث درباره اینکه چه کسی ظرفها را بشوید تا انجام معامله بهتر و فروش بیشتر و.. ما بهطور منظم مذاکره میکنیم.
داشتن مهارت مذاکره در محل کار از اهمیت بالایی برخوردار است.
در این مقاله چند روش ساده برای توسعه مهارت مذاکره و پیوستن به تیم برنده آمده است.
انسانها طوری برنامهریزیشدهاند که مقاومت و مقابله نکنند. از کودکی به ما میآموزند که دستورات را اجرا کنیم یا مجازات شویم.
بارها و بارها به ما گفته میشود "اجازه دهید او برود" و "فقط با جریان پیش بروید" تا مشتری یا رئیس را ناراحت نکنید.
این عادت برای جلوگیری از رویارویی و مخالفت و فقط گفتن "بله"، مهارت مذاکره شمارا ضعیف میکند.
اما نگران نباشید با تمرین نه گفتن میتوانید ذهن خود را دوباره برنامهریزی کنید.
میتوانید با کار کوچکی شروع کنید، مانند بهموقع رسیدن به خانه یا امتناع از کار در ساعات اضافی، خصوصاً اگر بیشازحد اضافهکاری کردهاید.
اگر این یک گام بزرگ به نظر میرسد،
پس میتوانید به آن همکار آزاردهنده که دوست دارد با وسوسه کردن شما به خوردن یک تکه کیک شکلاتی، عادات غذایی سالم شمارا خراب کند، نه بگویید.
این ممکن است یک گام کوچک به نظر برسد، اما استفاده از فرصت" نه گفتن" در موارد جزئی به شما کمک میکند تا به چیزهای بزرگتر نه بگویید.
خواه اختلافنظر با مدیرتان در موردبررسی گزارش شما باشد یا ارائه پیشنهاد متقابل به مشتری.
یکی از دلایلی که مردم بهسختی "نه" میگویند این است که از ارزش واقعی خود برای شرکت بیاطلاع هستند.
اگر تاکنون خواستهاید مشاجرهای را به چالش بکشید یا با یک همکار خود مخالفت کنید، اما فکر کردهاید: "من نمیتوانم این حرف را بزنم!
من فقط XYZ هستم، پس شما احتمالاً ارزش خود را دستکم میگیرید.
یکی از عناصر اصلی در مذاکرات این است که بدانید چه چیزی باید روی میز بگذارید.
هرچه اعتمادبهنفس بیشتری در مهارتها و تجربیات خود داشته باشید، توانایی استفاده بیشتر را نیز خواهید داشت.
بهعنوانمثال، اگر برای دریافت دستمزد بالاتر مذاکره میکنید، پروژههایی که پیشگام آن بودهاید یا به آنها کمک کردهاید، ذکر کنید.
نشان دهید که چگونه در رشد شرکت نقش مهمی داشتهاید.
مواردی را که قدم برداشتهاید و ابتکار عمل را به عهده گرفتهاید، حتماً ذکر کنید تا کارفرمایان نیز بتوانند پتانسیل رهبری شمارا ببینند.
وقتی نوبت به مذاکره میرسد، داشتن زبان بدن مناسب نهتنها باعث اعتمادبهنفس بیشتر میشود بلکه باعث میشود مقتدر و بهیادماندنیتر به نظر برسید.
بنابراین، همیشه لباس مناسب بپوشید و به یاد داشته باشید: شانههای افتاده و چشمان پایین، یک منع قطعی است.
به همین ترتیب، یادگیری زبان بدن کمک میکند زمانی که باید نظر خود را بقبولانید، تشخیص دهید.
بهعنوانمثال، اگر ابروهای مشتری قوسی و صلیبی باشد، ممکن است بهترین زمان برای افزایش قیمت نباشد.
این توصیه کوتاه اما مؤثر بیش از 100 سال است که شعار پیشاهنگی است.
بنابراین آمادهسازی در دنیای تجارت بهویژه هنگام تسلط بر مهارت در انجام یک معامله و توسعه مهارت مذاکره ، بسیار مهم است.
آمادهسازی با آگاهی دقیق ازآنچه میخواهید در پایان بحث به دست آورید، و پیشبینی واکنش طرف مقابل در برابر پیشنهاد شما، آغاز میشود.
بهعنوانمثال، اگر امیدوارید بودجه بازاریابی مشتری خود را افزایش دهید، باید آمادهباشید تا یک برنامه دقیق در مورد چگونگی اطمینان از بازگشت سرمایه ارائه دهید.
آمادگی همچنین به معنی داشتن اولویت است تا بدانید برای چه هدفی بیشتر باید بجنگید.
بهعنوانمثال، بگویید که شما دو هدف دارید: افزایش سود با افزودن مشتری بیشتر و گسترش تیم برای ایجاد تعادل در حجم کار.
اگر اولویت اول شما درآمدزایی است، شاید بتوانید با مذاکره در یک مهلت منطقیتر به تیم خود کمک کنید.
هنگام ورود به مذاکره، داشتن یک هدف مشخص و آمادگی برای هر نتیجه احتمالی به شما کمک میکند تا به بهترین نتیجه ممکن برسید.
همانند توسعه هر مهارت حرفهای، تنها راه افزایش و توسعه مهارت مذاکره ، تمرین است.
با معرفی خود بهعنوان رئیس یا در نقش مشتری، یک دوست یا همکار مورد اعتماد را بهعنوان وکیل مدافع در نظر بگیرید.
داشتن گوش و چشم دوم به شما کمک میکند تا بهتر آماده شوید و سایر استدلالهایی را که ممکن است نادیده گرفته باشید را متوجه شوید.
هنگامیکه همه نکات خود را لیست کردید، تمرین کنید و آنها را با صدای بلند بگویید تا بدانید که صدای شما چگونه است.
هنگام برقراری ارتباط با یک موضوع مهم، همیشه آهسته صحبت کنید.
جلوی آینه تمرین کنید تا بدانید چه شکلی هستید و از حرکات دست خود بیشتر آگاه باشید.
هرچه با صحبتهای خود احساس راحتی بیشتری داشته باشید، مذاکره برای شما راحتتر خواهد بود.
یکی دیگر از تکنیکهای عالی مذاکره که اکثر مردم فراموش میکنند این است که، ابتدا گوش دهند و بعداً واکنش نشان دهند.
غالباً، وقتی شدیداً احساس مشکل میکنیم، فراموش میکنیم حرفهای طرف مقابل را بشنویم.
اما حتی اگر قاطعانه اعتقاد داشته باشید که شما لیاقت ارتقا شغلی رادارید یا ایده شما بهتر از ایده مشتری است، همیشه از صبر و حوصله و در نظر گرفتن نظر طرف مقابل، چیزی به دست میآید.
فرصت دادن به دیگران برای صحبت نهتنها انجام مذاکره را راحتتر میکند، بلکه به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که کدام راه مناسب را دنبال کنید.
بهعنوانمثال، اگر قصد داشتید درخواست افزایش حقوق دهید اما رئیس شما شروع به صحبت در مورد کوچک کردن شرکت میکند، شاید بتوانید با گزینههای دیگر مانند گرفتن مرخصی طولانیتر یا کاهش هفته کاری خود به چهار روز مذاکره کنید.
به یاد داشته باشید: معیار موفقیت یک مذاکره زمانی است که نه یکی بلکه هردو طرف مذاکره با خوشحالی جلسه را ترک کنند.
یکی از مهمترین کارهایی که باید پس از مذاکره انجام شود، جمعآوری مطالب مطرحشده و روشن کردن نکاتی است که هنوز برای شما مبهم هستند.
پس از روشن شدن همه نکات، حتماً با ایمیلی، تمام توافقهای انجامشده بین هر دو طرف را ذکر میکند، پیگیری کنید.
بهاینترتیب، شما موضوع را در دست میگیرید و افراد را مسئول میدانید.
همچنین وقتی باید به رئیس یا مشتری خود توافقنامه را یادآوری کنید، این مرحله ناخوشایند را برطرف میکند.
ایمیل شما علاوه بر کوتاه بودن، باید لیستی از مراحل را نیز شامل شود تا مطمئن شوید هر دو در یکجهت هستید.
در ابتدا مذاکره میتواند ترسناک باشد، اما با پیروی از این مراحل و با انجام تمرینات کافی، با اطمینان به مهارت مذاکره مسلط میشوید و هنگام انجام معامله و نهایی کردن آن استفاده خواهید کرد.
توسعه مهارت مذاکره به شما چه کمکی کرده است؟ داستانهای خود را در بخش نظرات زیر به اشتراک بگذارید.