بررسی ساختار کوچینگ و فرآیندی که چگونه یک کوچ حرفه‌ای شویم؟

بررسی ساختار کوچینگ و فرآیندی که چگونه یک کوچ حرفه‌ای شویم؟

کوچینگ یک مهارت توانمندسازی به‌منظور بهبود عملکرد افراد در محل کار بوده که به‌طور رسمی توسط انجمن‌های مختلف در کشورهای کانادا و استرالیا پذیرفته و تأیید شده است.

نظریه یادگیری، از مفاهیم اساسی در کوچینگ بوده که از طریق آگاهی از ارزش‌ها، پنداشتها و انتظارات منجر به معنادار بودن زندگی می‌شود.

پایه‌های کوچینگ را می‌توان در حوزه‌هایی چون روانشناسی، رشد انسان، فلسفه و آموزش در نظر گرفت که از فنون شناختی رفتاری و راه‌حل‌ها برای کمک به رسیدن به اهداف در بزرگ‌سالان استفاده می‌کنند.

در این مقاله ساختار کوچینگ و اینکه چطور می‌توانیم در این زمینه حرفه‌ای باشیم، موردبررسی قرار می‌گیرد.

معرفی ساختار کوچینگ

1) کوچینگ یا مربیگری

مربیگری عبارت است از کار کردن در رابطه‌ای میان مربی و فرد جهت فراهم آوردن ساختار، راهنما و حمایتی برای افراد در راستای:

1-1) داشتن نگاه کاملی به وضعیت فعلی‌شان، ازجمله مفروضات و دیدشان نسبت به کارشان، خودشان و دیگران

2-1) تنظیم اهدافی مرتبط و واقعی برای خودشان، بر اساس ماهیت و نیازشان

3-1) بر عهده گرفتن اقداماتی مرتبط و واقعی نسبت به تحقق اهدافشان

4-1) یادگیری از طریق تداوم انعکاس نسبت به اقداماتشان و به اشتراک گذاشتن بازخورد با دیگر افراد

مربی کار خود را با تشویق کارآموزی انجام می‌دهد، او را با توسعه مهارت لازم برای کار، و درنهایت با ارزیابی عملکرد و بازخورد دادن، تسهیل می‌کند.

برنامه‌های مربیگری با بهبود عملکرد موردنیاز برای نیاز فردی و کارکنان موردنیاز روانی و جسمی کارکنان و بازخورد لازم برای بهبود عملکرد همراه است.

ممکن است در نظر گرفته شود که مربیگری برای هدف منحصربه‌فرد است، اما در حقیقت، مربیگری نیز به افراد کمک می‌کند تا با چالش‌های فعلی مواجه شوند و به‌اندازه کافی شجاع باشند تا در آینده با آن‌ها روبرو شوند.

ازآنجاکه کوچ حرفه‌ای در ابتدا موقعیت فرد (خودکفایی) را تجزیه‌وتحلیل می‌کند و از طرفی زمینه لازم برای ارتقاء "نیروی خودگردان" فرد را ایجاد می‌کند و سپس تلاش می‌کند تا این سطح را بالا ببرد و آن‌ها را به‌اندازه کافی مطمئن به چالش‌های آینده برساند.

کوچینگ حرفه‌ای به‌گونه‌ای است که مربیگری را به‌عنوان یک ابزار مدیریت در نظر بگیرند تا بتوانند با موفقیت به آموزش بپردازند.

2) ویژگی اساسی مربیگری حرفه‌ای:

ویژگی‌های اساسی مربیگری از دیدگاه رینارد در سال 2002 به شرح ذیل مطرح می‌گردد.

1-2) امکان ارائه بازخورد به افراد درباره نقاط قوت و ضعف روش بکارگرفته شده

2-2) تمرکز بر بهبود عملکرد و ارتقای سطح مهارت‌های فردی

3-2) پوشش اهداف فردی و سازمانی در روش مربی‌گری

4-2) تأکید و استقرار برفرض خودآگاهی افراد و یا امکان دست‌یابی به خودآگاهی افراد

5-2) محدود بودن به زمان

6-2) تأکید بر عملکرد کاری با امکان بحث در خصوص مسائل شخصی افراد

فرآیند مربیگری

3) فرآیند مربیگری

دلایل زیادی برای مربی وجود دارد، زیرا افرادی وجود دارند که مایل به تغییر هستند.

به‌طورمعمول روابط مربیگری قدرتمند نتایجی را در حوزه‌های زندگی حرفه‌ای فرد ایجاد می‌کند که بیشتر آن‌ها مایل به بهبود هستند، که عبارت‌اند از:

مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های بین فردی، تکنیک‌های مدیریت، هوش هیجانی، مهارت‌های نظارتی، کاهش استرس، تعادل، اهداف شغلی، درگیری‌های ارتباطی، مهارت‌های ارائه، مانع از اعطای مجوز، مدیریت جلسه، غلبه بر مقاومت در برابر تغییر، رهبری، مشاغل با افراد دشوار، مهارت‌های تصمیم‌گیری، تفکر استراتژیک درحالی‌که سه مبانی مربیگری یک برنامه مربیگری موفق را تضمین می‌کنند، مراحل فرایند و نحوه اجرای هرکدام از آن‌ها می‌تواند به‌تناسب سبک و رویکرد مناسب در هر وضعیت متفاوت باشد.

4) انتخاب مربی حرفه‌ای

مدیران به‌خوبی می‌توانند یک یا دو نفر را برای شروع مربیگری انتخاب کنند، به همین جهت مدیر می‌تواند ارزش مربیگری را ریشه‌یابی کند و در انتخاب آن بکار گیرد.

در ابتدا، مدیر ممکن است کسانی را که کارشان بوده و در موقعیت خود نسبتاً موفق بوده‌اند انتخاب کنند و از برخی پیشرفت‌های پیشرفته بهره‌مند شوند.

5) مزایای مربیگری حرفه‌ای

مزایای بالقوه مربیگری حرفه‌ای به‌عنوان یک فرایند یادگیری، به میزان مشارکت افراد گسترده و متنوع است.

مزایای اصلی را می‌توان به سه‌بعدی تقسیم کرد که یک مربی بایستی برای این فرایند در نظر گیرد:

1-5) حمایت: مربی، منبعی برای فرد است که می‌تواند در شرایط خاص به فرد موردنظر حمایت کند.

2-5) سرعت: مربی می‌تواند به توسعه فردی و بهبود عملکرد سرعت ببخشد..3

3-5) راه‌حل‌ها: مربی دانش مرتبط داراست.

ترکیب این‌ها می‌تواند به توسعه مهارت و دانش پیشرفته سرعت ببخشد (درک، بینش و قضاوت بهتر) و آن‌ها را قادر می‌سازد تا در فرایند تصمیم‌گیری پیرامون مسائل و چالش‌هایی که افراد بایستی آن‌ها را تشخیص دهند و با آن مواجه شوند، همکاری و مشارکت نمایند. محیط رقابتی امروز به سازمان‌هایی نیاز دارد تا عملکردشان را ارتقا دهند.

مربیگری کارکنان در تمامی سطوح سازمانی بایستی به تحقق قابلیت‌ها، دستیابی به نتایج بهتر یا بهبود مهارت‌ها در جهت مقابله با راه‌حل‌های خاص کمک کند.

مربیگری یک فرایند باز است که وضعیت موجود را بررسی می‌کند، هدف عملکردی را تعریف نماید، منابع فردی، سازمانی و خارجی را ترکیب نماید و درنهایت برنامه‌ای را برای تحقق هدف اجرا نماید.

مربیگری حرفه‌ای اثربخش، می‌تواند تأثیری مثبت بر فعالیت‌های یک سازمان داشته باشد و ایجاد روابط خوب و تیمی میان کارکنان در سطوح مختلف منجر شود که در این راستا رضایت شغلی کارکنان افزایش می‌یابد و منجر به بهبود بهره‌وری و کیفیت خواهد شد و به‌طورکلی امکان استفاده مؤثر از افراد، مهارت‌ها و منابع را در جهت ایجاد تغییری سازگار و انعطاف‌پذیر فراهم می‌آورد.

مربیگری به تنظیم عملکرد فردی با اهداف سازمانی و تیمی کمک کرده، نقاط قوت را افزایش می‌دهد، ارتباط میان مدیران و تیم‌ها را بالا می‌برد و به افراد کمک می‌کند تا مسئولیت رفتارها و اقدامات خودشان را بر عهده بگیرند و افراد را تشویق حرکتی فراتر از ظرفیت‌های خود می‌نماید.

از افرادی که در یک رابطه مربیگری حرفه‌ای شرکت می‌کنند می‌توان انتظار داشت تا دیدگاه‌های جدید و تازه‌ای را نسبت به چالش‌ها و فرصت‌های فردی تجربه کنند، مهارت‌های تفکر و تصمیم‌گیری را ارتقا دهند، اثربخشی فردی را افزایش دهند و اعتماد و اطمینان در انجام نقش‌های کاری و زندگی را بالا ببرند.

سازگاری و مطابقت همراه با تعهد منجر به ارتقا یافتن اثربخشی شخصی‌شان می‌گردد، هم‌چنین می‌توان از آن‌ها انتظار داشت تا نتایج قابل‌توجهی را در حوزه‌های بهره‌وری، رضایت شخصی از کار و زندگی و تحقق اهداف فردی مشاهده کنند.

پیتر جارویس در سال 2004 مزایای مربیگری را به دو گروه تقسیم کرده است: مزایای فردی و مزایای سازمانی.

مزایای فردی:

در مربیگری حرفه‌ای، مهارت‌های میان فردی و مدیریتی را ارتقا می‌دهند که با همکارانشان روابط بهتری داشته باشند، یاد می‌گیرند تا نیازهای بهسازی خود را شناسایی کنند، اعتمادبه‌نفس بالایی به دست آورند، تأثیری مثبت بر عملکرد داشته باشند، مهارت‌ها و توانایی جدیدی کسب کنند، سازگاری بیشتری در برابر تغییرات داشته باشند و استرس را کاهش دهند.

مزایای سازمانی:

بهره‌وری، کیفیت، خدمت‌رسانی به مشتری را بهبود بخشند، تعهد و رضایت کارکنان را بالا می‌برند که منجر به بهبود حفظ و نگهداشت آنان می‌گردد، حمایت کردن از کارکنانی که مسئولیت‌های جدیدی را برعهده‌گرفته‌اند، کارکنان را در حل مسائل شخصی‌ای که ممکن است بر عملکرد آنان در کار تأثیر بگذارد کمک نمایند، به فرایندی رضایت‌بخش برای توسعه دست یابند، از دیگر اقدامات آموزش و بهسازی حمایت نمایند، به کارکنان نشان دهند که سازمان به امر بهسازی آن‌ها توجه دارد و به آن‌ها در ارتقاء مهارت‌هایشان کمک می‌کند و مشکلات و انتظارات را روشن سازند.

پایه و اساس تلاش‌های مربیگری موفقیت‌آمیز

6) پایه و اساس تلاش‌های مربیگری موفقیت‌آمیز

پایه و اساس تلاش‌های مربیگری موفقیت‌آمیز شامل این عناصر اساسی می‌شود.

1-6) رابطه / مشارکت

تعهد به رابطه متقابل احترام‌آمیز و پربار بوده و اگر رابطه برقرار شود، باید درزمینهٔ روابط مربیگری تجدیدنظر شود.

اگر رابطه جدید با روابط مربیگری آغاز شود، هر دو طرف از این روابط آگاه و متعهد هستند.

2-6) اعتماد متقابل

اعتماد متقابل برای یک رابطه مربی موفق ضروری است. این را می‌توان از طریق ارتباطات، گوش دادن، رفتار مدل‌سازی، آسیب‌پذیری‌های مشترک و پاسخگویی متقابل ایجاد کرد.

از طریق جلسات یک‌به‌یک، استراتژی‌های پرسش و پاسخ متقابل و به اشتراک‌گذاری مشترک از نقاط ضعف و یا سوءتفاهم، ازجمله عذرخواهی، اعتماد می‌تواند به‌طور جامع ایجاد و حفظ شود.

3-6) آزادی برای برقراری ارتباط

مدیر کارکنان را تشویق می‌کند تا بتوانند به‌طور آشکارا صحبت کنند و در صورت لزوم، ارتباطات شفاف در مورد تصمیمات یا سیاست‌های سازمانی را می‌توان در مورد میزان مشارکت کارکنان موردبحث قرار داد.

باید این مورد را با توافق دوجانبه صورت پذیرد تا مکالمات محرمانه در محدوده جلسات مربیگری موردبحث قرار گیرند.

7) مربیگری در کسب‌وکار

مک گویینز در سال 2008؛ مربیگری در کسب‌وکار را چنین توصیف می‌کند گفتگویی متمرکز که یادگیری را تسهیل کرده و عملکرد کاری را ارتقا می‌بخشد.

مربی در حوزه کسب‌وکار هم می‌تواند مدیر آن کسب‌وکار باشد و هم اینکه از خارج سازمان استخدام شده باشد و مراجعان هم شامل هر فردی می‌شوند که می‌خواهد عملکرد کاری خود را بهبود دهد.

جان گرین و آنتونی گرنت در سال 2002؛ در مورد مربیگری در کسب‌وکار این‌چنین توضیح ارائه می‌دهند: مربیگری فرآیندی مشارکتی، راهکار محور، نتیجه محور، و نظام‌مند ‌است که از خلال آن مربی به بهبود عملکرد و کارایی شغلیِ مراجعان کمک می‌کند.

جان ویتموردر سال 2003؛ در مورد کوچینگ کسب‌وکار می‌گوید: وظیفه مدیر ساده است؛ پیشبرد کسب‌وکار و ارتقاء سطح کارکنان.

اما محدودیت‌های زمانی و مالی، اغلب اوقات وظیفه دوم را با دشواری مواجه می‌کند.. مربیگری، فرآیندی است که تسهیل انجام هر دو وظیفه را ممکن می‌سازد.

رز هیل در سال 2011؛ فعالیت‌ها و اقدامات مربی کسب‌وکار را در قالب چند نکته مطرح می‌کند که عبارت‌اند از:

• به شما کمک می‌کند که گستره دیدتان را نسبت به کسب‌وکار و زندگی‌تان گسترش دهید. • شمارا در مسیر ارتقاءِ مهارت‌های کسب‌وکار و پیشرفت فکری هدایت می‌کنند. • در مورد نقاط ضعف و قوت شما، بازخوردهای صادقانه‌ای به شما می‌دهد. • به شما کمک می‌کند تا فرصت‌های موجود در کسب‌وکارتان را بشناسید. • متخصصان و سازمان‌هایی را که می‌توانند در حل مشکلاتتان به شما کمک کنند را معرفی می‌کند. • در دوره گذار مربوط به راه‌اندازی و توسعه شرکت‌های کوچک به شما کمک می‌کند. • به شما کمک می‌کند که بین شخصیتتان و زندگی شغلی‌تان تعادل برقرار کنید. • به مشکلات شما گوش می‌دهد، به شما کمک می‌کند تا اهدافی را تعیین کرده و برنامه مدونی را تنظیم کنید، و آموزش‌های لازم برای پیشبرد و تحقق برنامه‌های تنظیم‌شده را به شما می‌دهد. • شمارا تشویق کرده و احساس اعتمادبه‌نفس و ارزشمندی به شما می‌دهد.

نتیجه‌گیری:نتیجه‌گیری:

مربیگری فرایندی است که طی آن فرد اول در نقش مربی زمینه یادگیری فرد دوم را برای بهبود عملکرد و موفقیت شغلی‌اش از طریق رشد قابلیت‌های کلیدی، به‌گونه‌ای که فرد دوم بعد از آن بتواند به‌صورت مستقل با بهره‌گیری از آن قابلیت‌ها به ایجاد شرایط لازم برای موفقیتش دست یابد.

مربیگری، دوره‌ای برای توانمند کردن افراد است، تا آن‌ها حس آرامش و مفید بودن داشته و با رسیدن به موقعیت‌های موردنظر خود احساس رضایت کنند.

مربیگری ضمن توجه به مشکلات و چالش‌های پیش روی مدیر و کارمند بر اهداف او تمرکز می‌کند و سعی دارد تا با فراهم کردن حمایت‌های لازم، او را در دستیابی به نتایج بهتر و سریع‌تر یاری رساند.

امروزه سازمان‌ها سرمایه‌گذاری‌های بسیار گسترده‌ای را صرف برنامه‌های آموزش و بهسازی می‌کنند و این اقدام اغلب به‌عنوان بخشی از برنامه‌های توسعه منابع انسانی سازمان‌ها مشاهده می‌شود.

به‌منظور اهداف توسعه حرفه‌ای، روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی را می‌توان جهت حمایت از یادگیری و آموزش بکار گرفت.

یکی از این روش‌های اثربخش که می‌تواند در آموزش و بهسازی بکارگرفته شود، مربیگری است.

چراکه امروزه بهره‌برداری حداکثر از سرمایه‌های انسانی برای سازمان‌ها به دلایلی ازجمله پیشرفت شتابان فناوری‌های مختلف، رقابت روزافزون، تقاضا برای افزایش تولید و کاهش هزینه‌ها امری گریزناپذیر شده است.

سازمان‌های امروزی آگاهی بیش‌تری نسبت به فشار رقابتی داشته و به‌تبع آن سازمان‌های موفق و پویا در تلاش‌اند با تدوین و به‌کارگیری استراتژی‌های آموزشی و کسب‌وکار همچون مربیگری به نتایج کارآمدتری نائل آیند.

با در نظر گرفتن شرایط و پیگیری از روش‌های مؤثر و اعتمادبه‌نفس لازم می‌توان در مربیگری حرفه‌ای شد.

نویسنده: سرکار خانم فاطمه کهورزاده نخلی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

دیدگاه کاربران (0)