ضرورت خودشناسی برای کوچ موفق و تاثیر کوچینگ در خودشناسی

ضرورت خودشناسی برای کوچ موفق و تاثیر کوچینگ در خودشناسی

ما در جایی که اسم آن زندان درون میتونه باشه گیر افتاده‌ایم که تنها راه نجات از آن ساخت پازل خودمان می‌باشد. پازلی که الگو یا راهنمایی هم برای درست کردن آن وجود ندارد.

مقصود از این جمله این است که در طی مسیر با کنار هم گذاشتن تکه‌های پازل موفق خواهید شد که استراتژی منحصربه‌فرد خودتان را کشف و اجرا کنید.

منظور از تکه‌های پازل، یادگیری و درونی کردن مهارت‌های کواکتیو کوچینگ می‌باشد.

زمانی که مهارت‌های کوچینگ را فرا می‌گیریم به نقطه‌ای در حین فرایند یادگیری می‌رسیم که از خود می‌پرسیم: اینجا کجاست و ما اینجا چه می‌کنیم؟

شاید در ابتدا این سؤالات را جواب یا مورد بررسی قرار دهیم اما مسئله اینجاست آیا تغییر کردن به‌اندازه حفظ تغییر راحت است؟

مهارت کوچینگ چارچوبی قطعی برای تحول در زندگی است. این دیدگاه برای کسی است که می‌خواهد تحول در زندگی شخصی به وجود آورد.

حال ما کسی هستیم که می‌خواهیم مهارت‌های کوچینگ را برای تبدیل شدن به مربی در حوزه مدنظر فرا بگیریم تا تغییر و تحول در زندگی مراجع خود به وجود بیاریم.

چطور می‌توانیم این مسئولیت را قبول کنیم درصورتی‌که هنوز موفق به تأثیرگذاری در زندگی خودمان نشده و درگیر با ابتدایی‌ترین مسائل هستیم.

زمانی که تمامی مهارت‌های کواکتیو را یاد می‌گیریم نقاب کوچ روبه‌رو ما نمایان می‌شود و با درونی نکردن و نهادینه نشدن مهارت‌هایی که تا به این لحظه از این علم به دست ما رسیده، ما حاضر به استفاده از این نقاب می‌شویم و بعد از اتمام هر دوره‌ای که با کوچی برگزار می‌شود غرور به سمت ما حمله و رضایت درونی عقب‌نشینی می‌کند.

این مکان زندانی هست که متوجه حضور در آن نیستیم تا زمانی که کوچی فرمان ایست صادر کند و متوجه شود ما در حین گوش دادن به او داریم جواب‌های راضی‌کننده‌ای می‌سازیم و آماده هستیم صحبت او تمام شود...

روزها فکر من این است همه شب سخنم که چرا فارغ از احوال دل خویشتنم از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم

حس کردن و گوش دادن ، فرق بین منتور و کوچ

کوچینگ و خودشناسی ازجمله مفاهیم علوم انسانی هستند که هر دو اهمیت ویژه‌ای در رشد و توسعه فردی و اجتماعی داشته و از عوامل تأثیرگذار بر سرنوشت انسان‌ها و جوامع محسوب می‌شوند.

کوچینگ coaching فرآیندی است که طی آن کوچ (مربی) یادگیری، توسعه و عملکرد یک شخص را آسان‌تر می‌کند، خودآگاهی شخص را ارتقاء می‌دهد و به او کمک می‌کند تا گزینه‌های گوناگون را شناسایی کند.

افراد از این طریق می‌توانند راه‌حل‌های خود را بیابند، مهارت‌های خود را توسعه دهند و دیدگاه‌ها و رفتارهای خود را تغییر دهند. هدف اصلی کوچینگ از میان برداشتن شکاف بین توانایی بالقوه افراد و عملکرد آن‌ها است.

خودشناسی self discovery مهارت شناخت خود است که اساس و پایه رشد و توسعه مهارت‌های فردی است. خودشناسی یعنی آگاهی بر تمامی حالات درونی اعم از خودآگاه و ناخودآگاه.

حال با توجه به این دو تعریف، می‌توان به اهمیت خودشناسی برای این‌که یک کوچ موفق باشید پی برد. در این مقاله بر آن شدم که درباره خودشناسی و راهکارهای رسیدن به این مهم بنویسم.

در دنیای مدرن امروز به خاطر هیاهوی جامعه و مشغله‌های ذهنی افراد، انسان‌ها با من درونی خود، قطع ارتباط کرده‌اند و در زندگی با مشکلات زیادی مواجه شده‌اند.

تأثیر کوچینگ در خودشناسی

بسیاری از افراد با خود بیگانه هستند و از خود شناخت کافی ندارند و همیشه در جواب سؤالاتی مثل:

استعدادهای خود را می‌شناسید؟

ارزش‌های خود را میدانید؟

مهم‌ترین ویژگی شخصیتی خود را چه میدانید؟

باید خیلی تأمل کنند تا شاید به جواب واقعی برسند. درصورتی‌که برای حل خیلی از مشکلات و گره‌های زندگی باید با خود و ارزش‌های خود آشنا شویم.

از زندگی واقعی که برای آن ساخته شده‌ایم لذت ببریم و به درجه خود شکوفایی نبوغ انسانی دست پیدا کنیم.

این شناخت زمان‌بر و نیاز به صرف انرژی دارد ولی متأسفانه اکثر افراد به خاطر اینکه از مواجهه با خود می‌ترسند و خود را دست‌کم می‌گیرند و راهی که دیگران تجویز می‌کنند را استفاده می‌کنند و دنبال راهکارهای سریع هستند. ولی نمی‌دانند که باید خود و سرزمین درونی خود را بشناسند.

خودشناسی

خودشناسی

خودشناسی یک سفر است، سفری سخت به اعماق زیرین سرزمین درونی. برای کشف رسالت زندگی خویش و علت آفرینش بر روی این کره خاکی است.

خودشناسی و تأکید بر آشنایی خود از دیرباز توجه فلاسفه و دانشمندان و اساتید فن را به خود جلب کرد و همه آنها تأکیددارند بر خودشناسی و آشتی با خود و دروازه آرامش و موفقیت‌های زندگی با کلید خودشناسی باز می‌شود.

سقراط: خودت را بشناس.

امام علی (ع): هرکس خود را بشناسد خدای خود را شناخته است.

همه ما نیاز به یک شمس تبریزی داریم تا بتوانیم مولانای واقعی خود را به جهان بشناسیم تا تمامیت وجود نهان خود را پیدا کنیم و به خودآگاهی برسیم.

اما در این مسیر افرادی هستند که می‌توانند حکم کاتالیزور و تسهیل گر را داشته باشند، فردی صبور و همدل که در صنعت مدرن به آن کوچ میگویند و به عملش کوچینگ گفته می‌شود.

کوچ و کوچینگ چیست؟

کوچینگ یا مربیگری، یک شکل از رشد و توسعه است. در آن فردی که کوچ یا مربی خوانده می‌شود، با عملکرد اصولی خود سبب بهبود عملکرد و ارتقا کیفیت فردی و حرفه‌ای شخص یا سازمانی که کوچی نامیده می‌شود، می‌گردد.

این ارتقا می‌تواند در رابطه با افزایش انگیزه برای پیشرفت، حرکت از کلافگی و درماندگی به ایستادگی، از شک به اعتماد و از ترس به اطمینان، ایجاد یک کسب‌وکار جدید، تحول در کسب‌وکار فعلی، رسیدن به رهایی و استقلال مالی و.... شد.

امروزه تعداد زیادی از افراد بسیار موفق، سازمان‌ها و شرکت‌های عالی از کوچینگ برای بالا بردن سرعت رشد سازمان خود استفاده می‌نمایند.

کوچینگ زندگی

کوچینگ زندگی

بعضی افراد فکر می‌کنند کوچینگ زندگی، یک شکل مدرن از مشاوره است. یا کوچینگ زندگی نوعی درد دل کردن است و نقش سنگ صبور را کوچ بازی می‌کند و خوب بشنود و در پایان دلداری بدهد تا کوچی یک آرامش به دست بیاورد.

یک چنین ذهنیتی درباره کوچینگ زندگی درست نیست. چون در اصل کوچینگ زندگی فرم موفقی از گفتگو درمانی است.

کوچینگ زندگی به بازآموزی مهارت‌هایی گفته می‌شود که به انسان کمک می‌کند تا زندگی بهتری را برای خود و اطرافیانش بسازند.

در کوچینگ زندگی، انسان‌ها باید خواست‌های خود را شفاف کنند. تا بتواند با شرایط موجود انتخاب خود را انجام داده و برای رسیدن به آن‌ها اقدام کند.

کوچینگ کمک می‌کند تا آنچه را که در کار می‌گذرد، شناسایی کنید. وقتی احساس می‌کنید نمی‌توانند به نتایجی که می‌خواهید برسید یا از زندگی خود ناامید شده‌اید راه‌حل آن کوچینگ است.

یک مربی زندگی می‌تواند به شما کمک کند. تشخیص دهید کجا گیرکرده‌اید و کمک می‌کند تا مسیر را پیدا کنید.

مربی زندگی کمک می‌کند تا احساس بهتری از خود و روند زندگی خود داشته باشید. در این مقاله بر آن شدم تا شما را با مؤلفه‌های خودشناسی آشنا کنم و تأثیر یک مربی را در این زمینه بررسی کنم.

ضرورت خودشناسی ؛ چرا باید خود را بشناسیم؟

بزرگ‌ترین فایدهٔ شناخت خود این است که بر نقاط ضعف و قوت وجودمان آگاه می‌شویم، اهداف و ارزش‌هایمان را مشخص کرده و مسیر آینده‌مان روشن و مشخص خواهد شد.

خودشناسی گنج گران‌بهای زندگی هر انسانی است. در دنیای مدرن و پیچیده امروزی، ضرورت شناخت خودمان بیش‌ازپیش آشکارشده است.

این ضرورت آنجایی بیشتر اهمیت می‌یابد که ما تصمیم می‌گیریم به‌عنوان یک کوچ وارد فرآیند هدایت و مربی‌گری فردی دیگر شویم.

به‌ویژه که بخشی از فرآیند کوچینگ، کمک به کوچی در خودشناسی و باور به توانمندی‌های خود است.

حال اگر کسی خود را نشناخته باشد، مسیر خودشناسی را طی نکرده و از فراز و نشیب‌های آن عبور نکرده باشد، چگونه می‌تواند در این مسیر راهنمای فردی دیگر باشد؟

ازاین‌روست که اهمیت خودشناسی برای این‌که یک کوچ موفق باشیم بیش‌ازپیش ضرورت می‌یابد.

چگونه خود را بشناسیم؟

 

مؤلفه‌های خودشناسی

1- شناخت بدنی و جسمی

آیا نسبت به بدن و ظاهر خود احساس مثبت و یا منفی دارید؟ کوچ در این موقعیت سعی می‌کند تا به فرد کمک کند احساسات خود را بشناسد و علت داشتن این احساسات را متوجه شود.

در این مؤلفه کوچ سعی می‌کند که فرد را با بدن و جسم خود آشناتر کند و کمک به پذیرش نکات مثبت و منفی می‌کند.

2- شناخت و توانایی مهارت‌های خود

• شناخت خصوصیات و ویژگی‌های مثبت • شناخت توانمندی‌ها و استعدادها • شناخت پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها

در این بخش کوچ سعی می‌کند همچون آینه‌ای ویژگی‌های مثبت را به فرد نشان دهد. مربی سعی دارد که افراد به کشف نقاط مثبت خود بپردازند و عمیق‌تر به این توانایی‌های خود نگاه کند.

3- شناخت نقاط ضعف

برخی افراد نقاط ضعف خود را انکار می‌کنند، برخی دیگر خود را سرشار از نقاط ضعف می‌پندارند. هر دو گروه قادر به شناخت واقعی خود نیستند و از رسیدن به خودآگاهی ناتوان هستند.

کوچ سعی می‌کند که این افراد را با خود آشتی بدهد و به آنها بفهماند ما باوجود توانایی‌هایی که داریم، برخی مواقع ضعیف عمل می‌کنیم.

مؤلفه‌های خودشناسی

4- شناخت افکار، احساسات، رفتار

ما انسان‌ها همانطور که فکر می‌کنیم، احساس می‌کنیم و همان‌گونه که احساس می‌کنیم، رفتار می‌کنیم.

در این مرحله کوچ با پرسیدن سؤالات باز مثل:

  • چه چیزی باعث می‌شود این افکار و رفتار و احساسات به سراغ شما بیاید؟
  • شروع این احساسات از چه زمانی بوده است؟
  • خودت از این رفتار چه نتیجه‌ای می‌گیری؟
  • علت این رفتار چیست؟
  • سعی می‌کند تا کوچی را به فکر وا دارد تا عمیقأ به افکار و رفتار خود فکر کند و ریشه آنها را پیدا کند و اگر نیاز به تغییر دارد همراهشان خواهد بود تا بهترین نتایج را به دست آورد.

5- شناخت باورها و ارزش‌های خود

باور افکاری است که آنها را پذیرفته و باطن آن را تصدیق می‌کند.

ارزش‌ها ملاک و معیارهایی هستند که به‌وسیله آن باور، رفتار خود و دیگران و امور بیرونی را ارزیابی می‌کند.

لایف کوچ کمک می‌کند تا فرد تمام وجوه خود را ببیند، ارزش‌های خود را ببیند و طبق آنها زندگی کند نه ارزش‌های دیگران، تا از دستاوردهایش احساس شادی و از شکست‌هایش انگیزه شروع دوباره بگیرد.

6- اهداف و برنامه

  • تعیین خواسته‌ها
  • اولویت‌بندی
  • عینی کردن
  • تعهد

کوچ در این مسیر بعد از تعیین ارزش‌های فرد توسط خودش، به هدف‌گذاری درباره اینکه چگونه به این ارزش‌ها خواهد رسید می‌پردازد.

در علم کوچینگ به جای اینکه به فرد گفته شود چه چیزی خوب و بد است و چه چیزی زشت و زیباست.

مربی سعی دارد با پرسشگری‌های هوشمندانه، مراجع را ترغیب به فکر کردن به خود و زندگی خود کند.

کوچینگ همچون آینه است که کمک می‌کند تا ما غبارهای روی خود را پاک کنیم و خود واقعی را زیباتر و واضح‌تر ببینیم.

کوچینگ مثل یک صدای درونی است که سال‌ها صدایش را خفه کرده بودیم، ولی بعد از مدت‌ها از اعماق وجود فرد شنیده می‌شود.

تأثیرات کوچینگ در زندگی فردی

چگونه خود را بشناسیم؟

این‌که چگونه خودمان را بشناسیم، فرآیندی مستلزم مطالعه، تمرین و کمک گرفتن از افراد خبره در زمینه روانشناسی و حتی فلسفه است.

اما توجه داشته باشید که اولین و بهترین روش در این راه پرفراز و نشیب یک کلمهٔ جادویی است: چرا؟

کلمه چرا را در ابتدای تمامی افکار، رفتارها، عادات و تصمیمات خود بگذارید و سپس پاسخ‌هایتان را تحلیل و بررسی کنید.

خودشناسی یعنی پیدا کردن انگیزه‌های درونی خود که سال‌ها آن را در گوشه‌ای دنج و تاریک پنهان کرده بودید.

همان‌طور که می‌دانید هر آدمی یک نسخه منحصربه‌فرد و در نوع خود بی‌نظیر در جهان است.

شناختن خود و پی بردن به اسرار درون، این امکان را فراهم می‌کند که خود را با هشت میلیارد انسان بر روی کره زمین مقایسه نکنیم، به زیبایی‌های وجود خود ببالیم و از نواقص خود نهراسیم.

قدم‌هایی به سمت شناخت ضرورت خودشناسی

چند عامل کلیدی برای رسیدن به خودشناسی وجود دارد که در ادامه آن‌ها را توضیح خواهیم داد.

1- علایق خود را بشناسید

سعی کنید به احساسات، سرگرمی‌ها و هر چیزی که توجه شمارا به خودش جلب می‌کند توجه داشته باشید. مردم ترجیح می‌دهند در حوزه‌ای بیش‌تر فعالیت کنند که به آن علاقه بیش‌تری دارند.

هر چه شما از علایق خود بیش‌تر آگاهی داشته باشید بهتر می‌توانید مسیر زندگی خود را مشخص کنید و به موفقیت‌های شغلی و تحصیلی دست یابید.

2- ارزش‌هایتان را مشخص کنید

مشخص کردن ارزش‌ها می‌تواند راهنمای ما در تصمیم‌گیری و ایجاد انگیزه برای حرکت در مسیر اهداف باشد. داشتن ارزش‌ها باعث می‌شود گام‌های درست‌تری در زندگی خود برداریم.

همچنین به ما کمک می‌کند تا بتوانیم سختی‌های موجود در راه رسیدن به خواسته‌های خود را تحمل کنیم و با قدرت و انگیزه بیش‌تری به‌سوی اهداف خود در زندگی حرکت کنیم.

3- شناسایی ویژگی‌های شخصیت

وقتی با خصوصیات فردی خود آشنا باشید حرکت شما به سمت شکوفایی بیشتر استعدادها و توانایی‌هایتان تسهیل می‌یابد.

اگر شخصیت خود را بشناسید، می‌توانید به‌راحتی نقاط قوت خود را بهبود ببخشید و نقاط ضعف خود را مدیریت کنید.

با درک نقاط قوت و استعدادهای خود می‌توانید به موفقیت‌های بیشتری دست یابید. هیچ‌کس کامل و بی‌نقص نیست.

همه ما به‌خوبی از دیگران انتقاد می‌کنیم، اما نقص‌های خود را نمی‌بینیم. خودشناسی به ما کمک می‌کند تا عیب‌های خود را ببینیم و اشتباهات خود را بپذیریم.

تعیین اهداف برای رسیدن به خودشناسی

4- تعیین اهداف برای رسیدن به خودشناسی

تعیین اهداف به‌صورت درست، اصولی و واقع‌بینانه از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف‌گذاری‌ها و رؤیاهای اشتباه، عزت‌نفس ما را خدشه‌دار می‌کند.

خودشناسی به افراد کمک می‌کند که اهداف خود را بر پایه باورهای درست و شناختی که از نقاط قوت و ضعف خود دارند تعیین کنند.

5- سبک زندگی

از شرایط و سبک زندگی خود آگاه باشید. به اثراتی که بر روی شما ایجاد می‌کنند توجه داشته باشید.

به‌عنوان‌مثال توجه کنید در چه ساعاتی از شبانه‌روز انرژی و بازدهی بیش‌تری دارید.

شناسایی این عوامل و نحوه تأثیرگذاری آن، می‌تواند شما را در رسیدن به هدف‌هایتان هدایت کند.

مهم‌ترین نتایج و دستاوردهای خودشناسی

توانایی پیش‌بینی رفتارهایمان

بسی‌ای از مشکلات، تنش‌ها، چالش‌ها و اشتباهات ما در زندگی ناشی از این است که شناخت کافی از افکار، رفتار و ویژگی‌های خود نداریم.

اگر خودمان را به‌خوبی بشناسیم، پیش از قرار گرفتن در یک موقعیت، پیش از انتخاب یک شغل، پیش از مذاکره و پیش از ورود به یک رابطه عاطفی، کم‌وبیش می‌توانیم حدس بزنیم که کجاها ممکن است کم بیاوریم و مستهلک شویم، یا اشتباه کنیم یا برانگیخته شویم و کنترل خود را از دست بدهیم.

همین شناخت می‌تواند نقش پیشگیری‌کننده ایفا کند.

وقتی به شناخت خوبی از خودمان برسیم، حتی به فرض این‌که نتوانیم از وقوع یک رویداد منفی پیشگیری کنیم، همچنان خودشناسی می‌تواند به ما کمک کند تا از چنین شرایطی راحت‌تر عبور کنیم.

شناخت بهتر دیگران

ناگفته پیداست که هرچقدر در شناخت خودمان قوی‌تر شویم، شناخت دیگران هم برایمان ساده‌تر خواهد بود.

ضمن این‌که تفاوت‌های فردی را هم بهتر درک می‌کنیم و به رسمیت می‌شناسیم.

بنابراین خودشناسی و به‌تبع آن دیگرشناسی می‌تواند قدرت ما را در مهارت ارتباطی، مذاکره، کار تیمی، مدیریت تعارض و سایر تعاملات انسانی نیز افزایش دهد.

به همین علت، منطقی است کسانی که می‌خواهند به‌عنوان کوچ، مدیر، سرپرست یا عضوی مؤثر از یک تیم فعالیت کنند، برای آشنایی با مباحث خودشناسی وقت بگذارند.

انسان خودشناس، فردی آگاه است که خود را از بند تعصبات و تحمیل‌های محیطی آزاد می‌کند و مسیری آگاهانه را برای زندگی خود انتخاب می‌کند.

بی‌شک چنین انسانی در سطح اجتماع نیز با روشن‌بینی و شناخت صحیح از رفتارهای خویش به انتخاب‌هایی خردمندانه و دوراندیشانه دست می‌زند.

معرفی چند کتاب مؤثر برای خودشناسی

کتاب عامل ارزش‌ها

کتاب عامل ارزش‌ها

کتاب عامل ارزش‌ها نوشته دکتر جان دمارتینی را نشر نگاه نوین با مقدمه محمد مهدی ربانی منتشر کرده است.

در همه فصل‌های این کتاب به شما فرصت داده می‌شود مهم‌ترین ارزش‌هایتان را کشف و آن‌ها را به تلاش‌هایتان در زمینه‌های اساسی زندگی‌تان وصل کنید.

کتاب با توضیحی دربارهٔ چگونگی تشخیص مهم‌ترین ارزش‌هایتان شروع می‌شود.

سپس مهم‌ترین ارزش‌هایتان را شناسایی می‌کنید که درواقع همان اهداف اصلی هستند که اعمالتان را هدایت می‌کنند و زندگی‌تان را شکل می‌دهند.

بعد از شناسایی ارزش‌هایتان وقت آن است که اهدافتان را با آن‌ها هم‌راستا کنید.

وقتی هم‌راستا شوند به منابعی دست پیدا می‌کنیم که هرگز حتی فکر هم نمی‌کردیم آن‌ها را داشته باشیم.

همه توانایی‌ها، قدرت استقامت و خواسته‌هایتان همه در جهت خلق زندگی که واقعاً دوست دارید، بسیج می‌شوند.

یک زندگی که با هدف منحصربه‌فرد ما در دنیا همخوانی دارد و ما را به سمت بهترین‌ها سوق می‌دهد.

کتاب خودشناسی به روش یونگ

کتاب خودشناسی به روش یونگ

کتاب خودشناسی به روش یونگ تألیف روان‌شناس برجسته مایکل دانیلز.

این روانشناس انگلیسی از مربیان برجسته همین رشته در دانشگاه لیورپول است و از او تألیفات مهم دیگری نیز وجود دارد، این کتاب توسط اسماعیل فصیح و به‌وسیله نشر نو به فارسی ترجمه شده است.

خواندن این کتاب برای علاقه‌مندان به روان‌شناسی یونگی توصیه می‌شود. کارل گوستاو یونگ را می‌توان یکی از مهم‌ترین روان‌شناسان قرن بیستم دانست که با در نظر گرفتن خودآگاه و ناخودآگاه جمعی در تحلیل‌های روان‌شناسی خود انقلابی را در این رشته ایجاد کرد.

این روان‌شناس باور داشت که کهن‌الگوهایی وجود دارند که آن‌ها را می‌توان در ادبیات و اساطیر پیدا کرد. هر فردی با دانستن کهن الگوی خود می‌تواند به ویژگی‌های شخصیتی خودش پی ببرد.

کتاب خودشناسی

کتاب خودشناسی

کتاب خودشناسی، اثر آلن دو باتن نویسنده و فیلسوف سوئیسی- بریتانیایی است که در حال حاضر در لندن زندگی می‌کند و ۵۲ سال دارد.

بسیاری اثر فوق را بهترین کتاب خودشناسی برای علاقه‌مندان به فلسفه می‌دانند.

آلن دو باتن در این کتاب تلاش می‌کند به ما یاد دهد تا از دیدگاه‌ها و جنبه‌های گوناگون به ویژگی‌های درونی و خودمان نگاه کنیم تا با این کار شناختمان از خودمان افزایش پیدا کند و بتوانیم زندگی آگاهانه‌تری داشته باشیم.

اثر فوق از دو بخش و شش فصل تشکیل شده است، قسمت اول در حقیقت به مقدمه شباهت دارد و نویسنده در آن تأکید می‌کند که خودشناسی در زندگی ما کم‌رنگ است و باید به آن توجه کنیم.

بخش دوم کتاب تلاش می‌کند تا به‌صورت مختصر ۵ روش کلی برای دستیابی به خودشناسی را به ما بیاموزند، مابقی قسمت دوم این اثر به معرفی ۵ روشی که تعمق در خویشتن، شناخت عاطفی خویش، روراستی با خود، قضاوت خود و شک گرایی عاطفی نام دارند، اختصاص می‌یابد.

تأثیرات کوچینگ در زندگی فردی

  • انتخاب هدف دقیق‌تر
  • انتخاب مسیر درست‌تر برای رسیدن به هدف
  • زمینه‌ساز برای رشد و توسعه فردی
  • جرئت کردن و مقابله با ترس‌ها و استرس‌ها
  • کشف راه‌حل‌های جدید، پرورش تفکر خلاق
  • مسئولیت‌پذیری زندگی خود و پاسخگو بودن در برابر کارها
  • انگیزه بالا داشتن برای رسیدن به اهداف
  • تبلور نبوغ

کوچینگ به جای دادن راهکار به فرد با پرسشگری هوشمندانه و گوش دادن فعال که در ذهن مراجع ایجاد می‌کند

وی را به سرزمین زیرین و لایه‌های درونی خود دعوت می‌کند تا با جستجو در آنجا مشکل خود را پیدا کند.

کلید همه درهای قفل‌شده در دستان خود فرد است ولی آنها را گم کرده است

کوچ زندگی کمک می‌کند تا افراد با خودشناسی عنان زندگی خود را در دست بگیرند و احساس شادکامی و ارزشمند بودن را تجربه کنند.

هر فردی همانطور که در زندگی به یک پزشک، روانشناس، مشاور حقوقی، آرایشگر، مکانیک و.... مخصوص نیاز دارد، برای بالا رفتن سطح رضایتمندی از زندگی خود هم به یک مربی مخصوص احتیاج دارد.

زیرا مربی به شما احساس توانمند بودن می‌دهد و فرد را به این سطح می‌رساند که خودش برای رسیدن به تمام خواسته‌هایش کافی است.

زندان کوچ ؛ چگونه کوچ می تواند ما را از زندان درون رها کند؟

نتیجه‌گیری

حس کردن و گوش دادن به صحبت‌های مراجع، فرق بین منتور و کوچ است

به این صورت که کوچ با مهارت گوش دادن و به‌کارگیری ابزارهای خود، توانمندی‌های شما را جلوی خودتان ظاهر می‌کند اما منتور راهی که شما آغاز کرده‌اید را چند بار طی کرده تا به دست آورد و به رضایت‌مندی رسیده، او با حس درونی خود شمارا به آن مسیری که شایسته ورود به آن هستید دعوت می‌کند.

کوچ، منتور و مشاور همه اصل زیر را در خود ایجاد و تقویت می‌کنند.

{مورچه و لاک‌پشت}

{خارپشت و عقاب}

از زاویه دیگری بخواهیم به این حیوانات نام برده شده نگاهی بیندازیم می‌توان گفت که هرکدام به خاطر خصلتی که درون آن‌ها وجود دارد نکته‌ای را به ما انسان‌ها انتقال می‌دهند.

مورچه = ده برابر وزن خودش باری را می‌تواند حمل کند و مسیری را طی کند. (تلاش)

لاک‌پشت = به دلیل سرعتی که دارد همیشه به مقصدی مشخص شده خواهد رسید. (صبر)

خارپشت = طول روز مشغول چرت زدن هست. اما خارهای خود را به بدن حیوان شکارچی فرو می‌برد. (تمرکز)

عقاب = همیشه فرصت‌ها را شناسایی و در بهترین زمان وارد شکار می‌شود. (شجاعت)

صحبت از نهادینه کردن مهارت‌ها شد، تکه‌ای از پازل را اینجا می‌توان مشاهده کرد.

اگر مهارت‌ها درون شما نهادینه نیست تا جایی که این اتفاق می‌خواهد رخ بدهد و شما متوجه آن شوید (مباحثه انجام دهید و گوش دادن رو تمرین کنید تکرار این کار را آنقدر ادامه بدهید تا به شکل یک عادت درون شما ظاهر شود)

یک آدم خنگ ولی با برنامه می‌تواند یک آدم باهوش ولی بدون برنامه را شکست دهد {وارن بافت}

ایجاد تغییر و تحول و رهایی از زندان درون با 3 روش

اگر بخواهیم چگونگی ایجاد تغییر و تحول در مراجع را توضیح دهیم در ابتدا به سه روش می‌رسیم که برای تغییر کردن الزامی است.

1. تصمیم به کنار گذاشتن یا جایگزین کردن عادتی که درون ما را سنگین کرده است

2. حفظ کردن تغییر به وجود آمده

3. داشتن دلیلی بسیار محکم برای حفظ کردن تغییر

اگر هر سه برای ما وجود داشته باشد بعد از گذر از این مراحل آمادگی لازم برای ایجاد تحول در زندگی خود را خواهیم داشت.

پس ایجاد تحول در زندگی دیگران، مستلزم ایجاد تحول در خودمان است. قدرت تأثیرگذاری، مفید بودن، کمک کردن به دیگران، جهت دادن به مراجع این‌ها کلماتی هستند که می‌توانید در جمله اول به آن‌ها اشاره کرد.

اگر یه مدت خاصی را تعیین کنیم و در آن از خودشناسی بهره بگیریم برای رشد و توسعه فردی می‌توانیم تبدیل شویم به آنچه تمایل دیدنش را داریم.

"در این لحظه که دارم این مقاله رو می‌نویسم می‌خواهم پیامی را به شما منتقل کنم، امروزه کشور ما و حتی کشورهای اروپایی دچار بیماری به اسم رکود شده‌اند.

دوران رکود قطاری ست که هرچند سال یکبار به سراغ ما انسان‌ها می‌آید و فرصتی را به ما می‌دهد که سوار بر این قطار شویم و اگر جا بمانیم زمان خیلی زیادی را از دست داده‌ایم تا قطار بعدی."

در این دوران هرچقدر بیشتر بتوانیم روی مهارت‌ها و استعدادهایمان کار بکنیم نتیجه مثبتی را می‌توانیم بعد از این دوران مشاهده و حس کنیم به شکل زیر توجه کنید.

خودشناسی

خودشناسی

نکاتی راجع این شکل وجود دارد که در ادامه به آن می‌پردازیم. خودشناسی را اگر بخواهید در خودتون رصد بکنید و بدانید که مثلاً چقدر عواطف و احساسات برایتان مهمه یا چقدر منطق و مادیات چه کاری انجام می‌دهید مراجعه به روان‌شناس یا مشاور؟

در اینجا می خوام شما را با یکی از بهترین تست‌های خودشناسی آشنا کنم و صرفاً این همه چیز نیست اما تحقیقات نشان داده نتایج قابل قبولی را این تست نشان می‌دهد نام این تست MBTI می‌باشد، هرچقدر ما با نوع شخصیت و رفتارهای خاصمون آشنا شویم راحت‌تر می‌توانیم آن‌ها را تغییر دهیم یا رها کنیم.

مرحله بعد کشف نقاط قوت و شناسایی ضعف‌ها می‌باشد، در این مرحله تمرین و تکرار آنچه به صلاح ما هست فقط می‌تواند برایمان مفید باشد.

(هرچقدر سرعت به دیوار خوردن خود را زیاد کنید با ثروت درونی خود آشنا و آماده برخورد با دیوار چین می‌شوید) کوین ترودو منظور این است که از سناریویی که برای کار و زندگی‌مان می‌سازیم بارها و بارها باید تست بگیریم با این کار باز هم نقاط قوت و ضعف ما پیدا می‌شود این کار را بارها و بارها باید تمرین و تکرار کنیم. به نظرتان تغییر رخ نمی‌دهد مسائل همراه رشد ما بزرگ نمی‌شوند در ذهن خود به این سؤال پاسخ دهید.

نتیجه‌گیری

بعضی از انسان‌ها وقتی در زندگی دچار مشکل می‌شوند، فکر می‌کنند دنیا به آخر رسیده است و احساس یاس و ناامیدی پیدا می‌کنند.

در این‌گونه موارد انسان باید با خودشناسی و اتکا به نیروی درونی خود برای غلبه بر مشکلات، ذهن خود را تجهیز کرده و بدون ترس و استرس راه خود را برای رسیدن به هدف دنبال کند.

خودشناسی کمک می‌کند تا کنترل زندگی خود را در دست بگیرید و احساس شادکامی و ارزشمند بودن را به دست آورید.

در این مقاله سعی شد شش مؤلفه خودشناسی را بررسی کنیم و تأثیر کوچ و کوچینگ در محقق شدن این مؤلفه‌ها و آشنایی بیشتر با خود واقعی را بسنجیم.

فرقی نمی‌کند که این افراد چقدر از زندگی خود راضی بودند و فکر می‌کنند موفق هستند، یا در زندگی ناامید بوده و هیچ امیدی به برطرف شدن مشکلات ندارند.

کوچینگ زندگی به شکل کمک می‌کند تا نیمه‌ پر لیوان را ببینید و ناامیدی و یا احساس موفقیت کامل را کنار گذاشته و با استفاده از داشته‌های خود، زندگی بهتری را تجربه کنید.

البته برای تجربه این حس باید اهداف و آرزوهای خود را در زندگی شخصی مورد بازنگری قرار داده و برای رسیدن به آنها روال جدیدی را در پیش بگیرید.

کوچینگ زندگی راه میان‌بر برای رسیدن به اهداف جدید است. کوچ کمک می‌کند تا از ناامیدی به امید برسیم.

انسان با داشتن هدفی بزرگ و کمک گرفتن از داشته‌های خود برای رسیدن به آرزوهای جدید تلاش می‌کند.

با خودشناسی پاسخ خیلی از مسائل حل‌نشده زندگی خودمان را خواهیم گرفت. میدانیم چه چیزی خوشایند و چه چیزی ناخوشایند ماست.

مسیر شغلی و آینده کاری لذت‌بخش‌تر در پیش رو خواهیم داشت. انتخاب‌های مطمئن‌تر خواهیم داشت و تمام مسئولیت نتایج آن انتخاب را خواهیم پذیرفت و هزاران اتفاق خوشایند و لذت‌بخش دیگر.

اگر می‌خواهید زودتر و درست‌تر با کمترین هزینه و اتلاف وقت به این نتایج برسید حتماً با یک کوچ صحبت کنید تا اثرات و فواید این هم‌صحبتی را ببینید.

حتماً این لطف را از خود دریغ نکنید. کوچینگ و کوچ، آجرهای زندگی ما را بر اساس ارزش‌هایمان بالا می‌برند، وقتی ما خانه‌ای با ارزش‌های خود بسازیم.

از سختی و شادی‌ها و درد و رنج‌ها و شکست و پیروزهایش و هر آنچه خوب و بد در این خانه اتفاق بیفتد لذت خواهیم برد، چون ارزش‌های درونی با کشف نبوغ همراه است و در مسیر رضایتمندی ماست و آن موقع کار برایشان تفریح می‌شود و تمام سختی که در مسیر می‌کشیم برایمان لذت‌بخش خواهد بود، زیرا افق‌های روشن آینده را می‌بینیم.

پس برای بهبود زندگی خودتان و تأثیرش در جامعه اطرافتان حتماً از صنعت کوچینگ بهره ببرید.

زمانی که به این قسمت می‌رسیم از آن‌طرف هم یک در بین ما دنیای کوچینگ قرار می‌گیرد توجه کنید از زندان حالا فقط یک در باقی‌مانده است، برای خارج شدن باید بدانیم که واقعاً که هستیم، چه می‌خواهیم، برای چی ساخته شده و توسط خداوند هدایت شده‌ایم و مأموریت ما در این دنیا چیست.

پاسخ به این سؤال‌ها کاری است که یک کوچ قبل از هر چیزی باید انجام بدهد تا بتواند اول زندگی و خودش را کوچ کند تا دچار توهم یا افتادن توی زندان در هنگام رویارویی با مراجع نشود...

نویسنده: جناب آقای مسعود جان بزرگی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

نویسنده: سرکار خانم رضوان خوانساری از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

نویسنده: سرکار خانم مارال جارالهی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

دیدگاه کاربران (0)