وقتی به انواع مختلف رهبران کسبوکار فکر میکنیم، دستهبندی آنها فقط در دودسته خوب و بد وسوسهانگیز است.
شاید قبلاً مدیری داشتهاید که از شما حمایت میکرده و رهبر الهامبخش شماست.
شاید هم مدیری داشته باشید که بسیار انتقادی است.
بله، این دو نوع مدیریت کاملاً متفاوت هستند. اما نکته اینجاست: سبک رهبری همیشه چندان روشن نیست.
بسیاری از سبکهای رهبری وجود دارد که ماهیت آنها خوب یا بد نیست، آنها فقط متفاوت هستند.
همه آنها دارای مزایا و معایب هستند و باید از آنها در موقعیتهای خاص خودشان استفاده کرد.
در این مقاله 8 سبک رایج رهبری کسبوکار اشارهشده است.
یکی از بهترین نوع رهبری در قرن جدید ، رهبری کسب و کار به سبک کوچینگ هست.
این جمله را کامل کنید: یک رهبر ... است
پاسخ شما چیست؟ شخصی که در موقعیت رسمی قدرت است؟ چه کسی بالاتر از شما در نمودار سازمان قرار دارد؟
مردی که دفتر کار جداگانهای دارد و حقوق بیشتری دریافت میکند؟
ممکن است تعریف شما از رهبری بر اساس برداشتهای شخصی شما باشد.
اما مهم است که تشخیص دهیم هرکسی میتواند یک رهبر باشد. بله، یعنی شما هم میتوانید رهبر باشید.
بهطورکلی، رهبر شخصی است که با اعمال و رفتارهای خود بر دیگران تأثیر بگذارد یا آنها را راهنمایی کند.
این میتواند به معنای کسی باشد که بهعنوان رئیس گروه منصوبشده است.
اما اشتباه نکنید، داشتن دوره کارآموزی پیشنیاز نیست.
حتی اگر بهطور روزمره تیمی را مدیریت نکنید، بازهم ممکن است لازم باشد گاهوبیگاه پیشقدم شوید.
شاید شما در حال هدایت یک پروژه مهم چندمنظوره هستید یا باید میزبان جلسهای باشید.
اینها فرصتهایی برای شماست که میتوانید نقش رهبری داشته باشید و موردتوجه قرار بگیرید.
قبل از اینکه بخواهیم به ریزهکاریها بپردازیم، یک سؤال مهم وجود دارد که باید به آن پاسخ داده شود: چرا سبکهای رهبری مهم هستند؟
جوئل کرافورد، مربی شغلی Muse و مشاور توسعه رهبری، توضیح میدهد:
" درک اینکه شما چگونه هدایت میکنید و میخواهید رهبری کنید، به شما حس کنترل بهتری در اندازه و دامنه دسترسی و تأثیر شما میدهد."
تارا پادوآ، مربی اجرایی، کارآفرین و مشاور راهاندازی، افزود: "افزایش آگاهی به شما امکان میدهد مالکیت و مسئولیت کار خود را به عهده بگیرید."
"سبک رهبری ما گرداب ارزشها، نقاط قوت و تواناییهای طبیعی [و] اعتقادات و تجربیات ماست.
دانستن سبک های رهبری شما میتواند به شما کمک کند تا این گرداب را با چشمانداز، اهداف و حتی مأموریت و چشمانداز سازمان خود مطابقت دهید. "
به زبان ساده، برای تأثیرگذاری بهعنوان یک رهبر، شما باید یک تأثیرگذار باشید و برای تأثیرگذاری، باید دقیقاً بدانید که از کجا شروع کردهاید و میخواهید، کجا بروید.
دانستن رویکرد فعلی شما، یک خط مبنایی به شما میدهد که میتوانید با استفاده از آن پیشرفتهای لازم را شناسایی کنید.
این سبکها بر اساس یافتههای چندین محقق مشهور رهبری (مانند کارل لوین، برنارد ام. بأس، رابرت ک. گرینلیف و غیره) است.
البته به خاطر داشته باشید که متخصصان مختلف این گروهها را متفاوت تعریف میکنند.
1- رهبری معاملهای
بهترین راه برای درک رهبری معاملهای، این است که به یک معامله معمولی فکر کنید: من این را به شما میدهم و شما در عوض این کار را انجام میدهید
رهبران معاملهای دستورالعملهایی را به اعضای تیم خود ارائه میدهند و سپس تشویق و تنبیه میکنند.
به رهبری فکر کنید که برای تحسین یک کار خوب انجامشده، ستایش کند یا به یکی از اعضای گروه وظیفه تحقیرآمیز بدهد زیرا در مهلت مقرر وظیفهاش را انجام نداده است.
نیازی به گفتن نیست که این رویکرد بسیار هدایتگرانه است و غالباً سبک رهبری "قصهگویی" نامیده میشود.
مزایا: با تشریح وظایف و انتظارات توسط رهبر، سردرگمی و فرضیات از بین میروند.
معایب: با توجه به شرایط سخت و انتظارات، خلاقیت و نوآوری از بین میرود.
2- رهبری تحولآفرین
رهبرانی که از سبکهای رهبری تحولگرا استفاده میکنند، از صداقت و درستی برخوردارند و هوش هیجانی بالایی دارند.
آنها با ارائهٔ تصویر مشترکی از آینده به افراد انگیزه میدهند و بهخوبی با دیگران ارتباط برقرار میکنند.
همچنین دارای ویژگیهایی نظیر خودباوری ، اعتبار، همدلی و فروتنی هستند.
ازآنجاییکه بهترینها را از دیگران انتظار دارند، الهامبخش آنها میشوند و میتوان بر روی کارها و صحبتهایشان حساب کرد.
آنها اهداف تعیین شده و واضحی را تعیین میکنند و بهخوبی از مهارتهای رفع تعارض و کشمکش برخوردارند که منجر به تعهد و بهرهوری بالا میگردد.
تحت فرمان رهبران تحولآفرین، مردم دارای استقلال و تنفس کافی برای نوآوری و تفکر خارج از چارچوب هستند.
مزایا: رهبران قادرند سطح بالایی از اعتماد را در بین کارمندان ایجاد کرده و آنها را حول یک چشمانداز مشترک یا هدف نهایی متحد کنند.
معایب: در محیطهایی که فرآیندهای موجود ارزش زیادی دارند، این تمایل به تغییر اوضاع میتواند، افراد را تحریک و عصبانی کند.
3- رهبری خدمتگزار
یک رهبر خدمتگزار کسی است که فارغ از سطحی که در آن قرار دارد، برآورده کردن نیازهای تیم را هدف اصلی رهبری خود قرار دهد.
اصطلاح رهبر خدمتگزار گاهی حتی میتواند به کسی اطلاق شود که ازلحاظ رسمی و سازمانی بهعنوان رهبر به رسمیت شناختهنشده است.
این افراد معمولاً با الگو و نمونه بودن برای دیگران آنها را رهبری میکنند.
آنها از صداقت و درستی بالایی برخوردارند و با سخاوت و مروت دیگران را هدایت و رهبری میکنند.
این رویکرد میتواند یک فرهنگ مشارکتی مثبت را ایجاد کند و منجر به داشتن روحیهٔ بالا در میان اعضای تیم شود.
طرفداران مدل رهبریِ خدمتگزار بیان میکنند که این سبکهای رهبری راه خوبی برای پیشرفت درجایی است که ارزشها از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند
و رهبران خدمتگزار میتوانند قدرت خود را از طریق ارزشها، ایدهآلها و اخلاق خود به دست آورند.
بااینوجود برخی معتقدند که کسانی که از سبک رهبری خدمتگزار استفاده میکنند،
ممکن است زیر سایهٔ دیگر رهبران قرار بگیرند و بهویژه در موقعیتهای رقابتی، توسط آنها پشت سر گذاشته شوند.
بهکارگیری درست این سبک زمان زیادی نیز میگیرد.
استفاده از این سبک در موقعیتهایی که مجبورید فوراً تصمیمگیری کنید یا زمان بسیار کمی تا موعد تحویل کارها دارید، مناسب نیست.
مزایا: این روش باعث افزایش روحیه و اعتمادبهنفس بالا میشود، که منجر به عملکرد بهتر کارمندان و بهطورکلی فرهنگ مثبتتر شرکت میشود.
معایب: چالشبرانگیز است. دائماً نیازها و اولویتهای خود را در پسزمینه قرار دادن، چیزی نیست که ازنظر اکثر ما طبیعت دوم باشد.
4- رهبری دموکراتیک
در این سبک تصمیمات نهایی توسط رهبر گروه اتخاذ میگردند، اما اعضای تیم نیز در فرایند تصمیمگیری مشارکت داده میشوند.
در این سبک رهبران افراد را به نوآوری تشویق میکنند و آنها را در تصمیمگیریها و پروژهها مشارکت میدهند.
درنتیجه کارکنان از رضایت شغلی بالا و بهرهوری بالا برخوردار میشوند. این سبک همیشه مؤثر و کارآمد واقع نمیشود.
مثلاً در زمانهایی که نیاز به تصمیمگیری سریع و فوری باشد.
مزایا: خلاقیت و نوآوری مورد تشویق قرار میگیرد، که باعث بهبود رضایت شغلی کارمندان و اعضای گروه نیز میشود.
معایب: تلاشهای مستمر برای رسیدن بهاتفاق نظر بین گروه میتواند بینتیجه و در بعضی موارد هزینهبر باشد.
5- رهبری خودکامه
رهبری خودکامه در طرف مقابل طیف رهبری دموکراتیک وجود دارد.
رهبران خودکامه خود را دارای قدرت مطلق میدانند و از طرف زیردستان خود تصمیم میگیرند.
آنها نهتنها آنچه باید انجام شود، بلکه نحوه انجام این وظایف را نیز تعیین میکنند.
در این سبک تصمیمات بدون مشورت اعضای تیم و توسط رهبر گروه گرفته میشود،
حتی اگر افراد دارای اطلاعات مفیدی باشند که میتواند تصمیمگیری را تحت تأثیر قرار دهد.
مزایا: تصمیمات اغلب سریع و استراتژیک گرفته میشود و درنتیجه تیمها در مسیر درست قرار میگیرند.
معایب: کارمندان میتوانند احساس کنند که نادیده گرفته میشوند، محدود هستند و در بدترین حالت حتی مورد آزار قرار میگیرند.
6- رهبری بوروکراتیک
رهبران بوروکراتیک قوانین را با دقت دنبال میکنند و مواظب هستند که افرادشان از دستورالعملها و رویهها دقیقاً پیروی کنند.
این سبک های رهبری مناسب کارهایی است که با خطرات ایمنی جدی (مثل کار کردن با ماشینآلات، مواد سمی و یا کار کردن در ارتفاعات خطرناک) یا با حجم بالایی از پول سروکار دارند.
رهبری بوروکراتیک برای مدیریت منابع انسانی که وظایف روتین و تکراری دارند نیز مناسب است.
این سبک در تیمها و سازمانهایی که با انعطافپذیری، خلاقیت و نوآوری سروکار دارند کارآمدی بسیار پایینی دارد.
مزایا: ثبات زیادی وجود دارد. ازآنجاکه این یک رویکرد سیستماتیک برای رهبری است، حتی با تغییر کارکنان و سایر شیفتها امور ثابت میمانند.
معایب: افتادن در دام "ما همیشه این کار را انجام دادهایم" وسوسهانگیز است.
این روش میتواند انعطافناپذیر باشد و نادیده گرفته شود و جایی برای خلاقیت یا ایدههای کارمندان باقی نگذارد.
7- رهبری آزادیخواهانه
رهبری آزادیخواهانه معمولاً میتواند گاهی مؤثر واقع شود. رهبری آزادیخواهانه، حداقل رهبری تحت نفوذ است که قدرت بسیار زیادی ندارد.
اصطلاح فرانسوی Laissez-Faire به معنای واقعی کلمه “اجازه دادن به بقیه” ترجمه میشود، در این روش رهبران تقریباً تمام قدرت خود را مابین کارمندان خود قسمت میکنند.
اگرچه سبک رهبری آزادیخواهانه میتواند کارمندان شمارا با اعتمادبهنفس بیشتری وادار به کار کردن کند و این احساس را به آنها بدهد که همه باهم دوست هستند و یا اینکه بتواند توانمندی آنها را در هنگام کار بیشتر کند.
اما درعینحال، میتواند توسعهٔ خود شمارا بهعنوان یک رهبر محدود کند و شاید هم بتواند فرصتهای مهم شرکت را برای رشد بیشتر نادیده بگیرد.
بنابراین به شما توصیه میکنیم اگر از سبکهای رهبری آزادیخواهانه استفاده میکنید سعی کنید همیشه این نوع سیستم رهبری خود را در حال کنترل نگهدارید.
مزایا: این سطح از اعتماد و استقلال برای تیمهای خلاق و دارای انگیزه شخصی توانمند است.
معایب: هرجومرج و آشفتگی میتواند بهسرعت ایجاد شود. بهخصوص اگر تیمی منظم یا خودگردان نباشد.
8- رهبری کاریزماتیک
رهبری دموکراتیک معمولاً بهعنوان یک روش مؤثر شناختهشده است. این نوع رهبری دقیقاً همان چیزی است که از نامش پیدا است.
یعنی اینکه این رهبر است که تصمیمات را بر اساس ورودی هر عضو و یا تیم جدید اتخاذ میکند.
هرچند که تصمیم نهایی را رهبر اتخاذ میکند اما باید بدانید که هر کارمند یک وظیفهٔ ثابت و مهم در برابر انجام هر پروژه دارد.
رهبری دموکراتیک یکی از مؤثرترین انواع سبکهای رهبری است،
زیر اجازه میدهد تا کارکنانی که سطح توانایی پایینی را هم دارند بتوانند در موقعیتهای خاص مورداستفاده شرکت قرار گیرند.
مزایا: رهبران کاریزماتیک در جذب کل گروه به یک هدف مشترک بسیار الهامبخش و مؤثر هستند.
معایب: به دلیل تمرکز شدید، برای این رهبران آسان است که "چشمانداز تونل" ایجاد کنند و از سایر مسائل مهم یا وظایف پیشآمده چشمپوشی کنند.