سازمان:
سازمانها در حالت کلی به دو دستهٔ دولتی و خصوصی تقسیم میشوند که از دیدگاه چند نظریهپرداز به تعریف آن میپردازیم.
از دیدگاه کلک و کورن برگر: سازمانها هویت انسانها را در چهارچوبی از نقشها، گزارشها و رویهها میگنجانند.
از نظر اشتر و نورث کرفت: دو توانمندی اصلی سازمانها افزایش کارایی و اثربخشی است. سازمانها میتوانند با ترکیب استعداد و تلاش افراد بسیار، به هدفها و مأموریتهای مهمی دست پیدا کنند که دور از دسترس فرد قرار دارند.
از دیدگاه رابینز و جاج: سازمان یک واحد اجتماعی متشکل از دو نفر یا بیشتر است که بهصورت نسبتاً پیوسته برای دستیابی به یک یا چند هدف مشترک فعالیت میکنند.
تعریف کوچینگ به روش ICF:
همکاری و مشارکت بین کوچ و مراجع که در طی آن مراجع با استفاده از تفکر عمیق و خلاقیت خود تواناییهای شخصی و حرفهای خود را افزایش میدهد.
مدلهای کوچینگ:
روشها و ساختارهای از پیش تعیینشدهای هستند که کوچ، جلسهٔ کوچینگ خود را بر اساس آن با مراجع پیش میبرد.
1. مدل GROW 2. مدل OSCAR 3. مدل CLEAR 4. مدل ACHIEVE 5. مدل STEPPA و...
کوچینگ سازمانی
در کوچینگ سازمانی کل سازمان بهعنوان یک شخص در نظر گرفته میشود و هدف نهایی کوچینگ سازمانی این است که روی تمام ابعاد زندگی مدیران و کارکنان تأثیرگذار بوده و باعث بهبود زندگی فردی همهٔ منابع انسانی گردد.
چراکه اگر زندگی فردی مدیر، سرپرست گروه و یا تکتک پرسنل در حالت توازن نباشد و درگیر دغدغههای فکری و نابسامانی ذهنی باشند بر روی عملکرد افراد تحت سرپرستی خود نیز تأثیر منفی گذارده و این مسئله باعث کاهش میانگین عملکرد سازمان میگردد.
کوچ سازمانی بر روی مهارتهای افراد تمرکز کرده و با توجه به اهمیت مهارتهای تکتک اعضای سازمان سعی میکند که در مسیر کسب دانش و مهارت گام برداشته شود.
با توجه به اهمیت روابط بین سازمانی ارتباطات فرد با سازمان و اعضای سازمان با یکدیگر نیز موردتوجه قرارگرفته و جزء برنامهٔ آموزشی قرار میگیرد.
گرایشهای کوچینگ
وقتیکه کوچ بنا به درخواست مراجع بهصورت تخصصی به موضوعی میپردازد، آن موضوع گرایش نامیده میشود.
مانند: کوچینگ کسبوکار، کوچینگ عملکرد، کوچینگ اجرایی، کوچینگ رهبری، کوچینگ سلامت، کوچینگ رشد فردی و غیره.
کوچینگ عملکرد:
نتیجهٔ این نوع از کوچینگ افزایش میزان کارایی و موفقیت سازمان و افزایش سودآوری میباشد که از طریق رشد مهارتهای شغلی مدیران و کارکنان یک سازمان صورت میپذیرد که در این میان ارتقاء جایگاه شغلی آنان نیز حاصل میگردد.
آموزش کارکنان با تعامل خود آنان در حین انجام کار میباشد و درصورتیکه در فرهنگ سازمانی جایگاه تعریفشدهای به خود اختصاص دهد به رشد و ارتقاء کل سازمان منجر میگردد.
تفاوت تیم با گروه:
تیم دنبال هدف مشترک است درحالیکه در گروه هریک از اعضاء هدف خاص خود را دنبال میکند. کوچ سازمانی در تلاش است که گروه را به تیم تبدیل نماید.
تنها جلسهای که سوءتفاهم در آن پیش نمیآید جلسهٔ کوچینگ است چراکه کوچ صرفاً آیینهٔ مراجعین میباشد.
ابزارهایی که در جلسه کوچینگ مورداستفاده قرار میگیرد
یک کوچ حرفهای در جلسات کوچینگ باید مجهز به ابزارهایی چون شنیدن مؤثر، طرح سؤالهای قدرتمند، دادن بازخورد مؤثر و تشویق و قدردانی باشد تا بتواند به هدف نهایی که رشد و تعالی کوچی میباشد برسد.
جایی که صحبت از کوچینگ سازمانی به میان میآید این سؤال مطرح میگردد که آیا افراد تمایلی به تغییر دارند؟
معمولاً انسانها با توجه به قانون ایستایی، در مقابل تغییر مقاومت میکنند و این در سازمانهایی که بهصورت گروهی کار میکنند و علاقهٔ قلبی و تعلقخاطر به سازمان ندارند بیشتر به چشم میخورد.
خودآگاه سازمانی:
در سازمانها محیط، رفتار، لباسی که پرسنل بر تن دارند فعالیت آن سازمان را به نمایش میگذارد. سه مورد فوق خودآگاه سازمانی نامیده میشود.
ناخودآگاه سازمانی:
ناخودآگاه سازمانی، دستورالعملها، تعیین روند، روش اجرایی، ساختار سازمانی، ارزشها و باورهای حاکم بر سازمان و نیز خطمشی و هویت و رسالت سازمان میباشد.
بر اساس آموزههای یونگ و نظریات خانم پیرسون میتوان دریافت که روان سازمان ریشهایترین عامل تأثیرگذار در فرهنگ و درنهایت رفتارهای سازمانی است.
یک کوچ موفق علاوه بر زیر نظر گرفتن خودآگاه سازمان میبایست بر ناخودآگاه سازمان نیز اشراف داشته باشد تا بتواند بر اعضای سازمان تأثیرگذار باشد.
هنگام بازسازی سازمان، خلق فرهنگ جدید، رسیدن به نتایج خاص، رد شدن از بحران و اضافه نمودن فرآیند جدید، کوچینگ سازمانی نقش مهمی ایفا مینماید.
میزان اهمیت استخدام کارکنان توانمند
با توجه به اینکه کلیه عملیات اجرایی توسط کارکنان سازمانی انجام میپذیرد (فارغ از توانایی مدیر در سیاستگذاری و تعیین استراتژی و اهداف و ...) نحوه عملکرد کارکنان بسیار حائز اهمیت است چراکه یک مجری نالایق میتواند کل برنامهریزی و هدف مدیریت را از ارزش و اعتبار ساقط نموده و بیارزش جلوه دهد.
پیتر دراکر:
«هیچ سازمانی نمیتواند کاری بیش از توانایی کارکنانش انجام دهد»
پس از مرحلهٔ انتخاب و استخدام کارکنان بایستی به حفظ و نگهداری منابع انسانی پرداخت و یکی از عوامل مهم حفظ منابع انسانی در سازمانها درک رفتار آنهاست.
سایمون سینک دراینباره میگوید:
صد درصد مشتریان انسان هستند، صد درصد کارمندان نیز انسان هستند، اگر انسانها را درک نکنید، کسبوکارتان را درک نکردهاید.
وظیفهٔ یک کوچ سازمانی این است که بهدرستی به کوچی توجه کرده و سپس او را حمایت نماید.
مسترمایند:
یکی از مشکلاتی که این روزها انسانها به علت بمباران اطلاعاتی و دغدغههای فکری بیشمار در معرض آن قرار میگیرند، عدم تمرکز و گم کردن ارزشها، نداشتن قدرت و انرژی کافی برای رویارویی با چالشهای زندگی و ادامه دادن مسیر تحقق رؤیاهاست.
روانشناسان برای مقابله با این موضوع ابزارهای متفاوتی ارائه کردهاند که بهرهگیری از آنها میتواند به افزایش قدرت و نیروی تمرکز کمک کند.
ازجمله این ابزارها، مدیتیشن (مراقبه) و تشکیل گروههای مسترمایند میباشند.
گروههای مستر مایند گروهی از افراد هستند که برای دستیابی به نتایج بهتر و عملیتر با هدف مشترک که موفقیت کلیهٔ اعضای گروه میباشد تشکیل میگردد.
در این گروهها افراد دور هم جمع میشوند و در جلسات خود به صحبت کردن حول چالشهای هر فرد و حمایت فکری افراد از یکدیگر میپردازند.
شعار مسترمایند:
ما در کنار یکدیگر بیشتر میدانیم و میتوانیم انرژی بیشتری را در مقایسه با هر فرد تنها، متمرکز کنیم. در این گروهها انرژی بهصورت هدفمند بر روی تلاشهای فردی متمرکز میگردد.
یکی از کارهای ضروری که کوچ سازمانی ملزم به اجرای آن میباشد تشکیل گروههای مسترمایند است که در این گروهها سؤالات زیر مطرح میگردد:
- دیروز چهکار کردی؟ - امروز میخواهی چهکاری انجام دهی؟ - من چه کمکی میتوانم بکنم؟
یکی دیگر از کارهایی که کوچ سازمانی میبایست انجام دهد، شنیدن مشترک است.
یک کوچ سازمانی با بهکارگیری مهارتهای شنیدن مؤثر، سؤالات قدرتمند و بازخورد مؤثر میتواند گروه را به تیم تبدیل کند.
الف) احترام ب) کلیت یا تمامیت فرد ج) تعالی د) همکاری
الف) احترام: همانگونه که میدانید انسانها ارزش ویژهای برای احترام به خود قائل میباشند. بسیاری از افراد در سازمانی که حقوق و دستمزد بالایی دریافت میکنند اما شأن انسانی آنها نادیده گرفته میشود به همکاری ادامه نداده و بالعکس در سازمانی که درآمد کمتری برایشان ایجاد میگردد ولی شأن انسانی آنها محترم شمرده شده به همکاریهای طولانیمدت تری ادامه میدهند. درنتیجه یک کوچ حرفهای قبل از هرچیز میبایست احترام مراجع را حفظ نماید.
ب) کلیت یا تمامیت فرد: کوچ باید به مراجع بهعنوان یک انسان توجه نماید یعنی از نظر روحی، جسمی، عاطفی و سایر ابعاد وجودی توجه لازم را بنماید و صرفاً بر مشکل یا مسئلهٔ مراجع تمرکز نداشته باشد.
ج) تعالی: همواره رشد فردی و رشد در کسبوکار مراجع هدف اصلی کوچ بوده و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار ننماید.
د) همکاری: همکاری یکی از اصول مهم در کوچینگ و بالأخص کواکتیو کوچینگ میباشد. در این زمینه شعار کوچینگ این است. «تنها تو میدانی ولی تنها نمیتوانی»
جهت همکاری صمیمانهتر کوچ بهتر است از طوفان فکری بهره گرفته شود.
کوچ سازمانی یک آرمان مشترک برای تیم تعریف مینماید که این آرمانها در طول زمان ممکن است تغییر یابند.
محیط امن:
محیط امن با پذیرش، عدم قضاوت، عمیق و محترمانه گوش دادن، توجه و حمایت صادقانه و همچنین همدلی به وجود میآید.
مشکلاتی که ممکن است در سازمان به وقوع بپیوندد و راهحل آنها بهاختصار در زیر به نمایش درمیآید.
ایرادات | راهحلها |
ساختار سازمانی | تغییر چارت سازمانی |
فرهنگ (کارگروهی) | فرهنگ (کار تیمی) |
عدم وصول به نتایج موردنظر | هدفگذاری، برنامهریزی، اقدام |
بحران | سریعترین و بهترین تصمیم برای خروج از شرایط بحران |
همانگونه که مستحضرید در دورهٔ حاضر مشغلهٔ افراد جامعه که مدیران، کارکنان و والدین را نیز در بر میگیرد بهشدت افزایشیافته و این امر موجب به هم خوردن توازن در چرخ زندگی شده است که نتیجهٔ آن نارضایتی، افسردگی، بروز اختلافات خانوادگی، بالا رفتن آمار طلاق، افزایش بیماریها، ضعف در ارتباطات معنوی و عاطفی و غیره گردیده است.
مرتفع کردن این نیاز نیز همچون سایر موارد از کشورهای اروپایی، آمریکایی، آغاز شد و در سالهای اخیر صاحبان کسبوکار، مدیران اجرایی و سایر افراد پیشرو در جامعهٔ ایران نیز احساس نیاز به کوچ را در خود احساس کرده و این صنعت پا به عرصهٔ رشد گذاشته است.
کوچینگ سازمانی میتواند ارتباطات مدیران با کارمندان را تصحیح نماید. با وجود فشارهای زیادی که مدیران برروی کارمندان وارد میکنند کارایی کارمندان کاهش مییابد و آمار ترک کار در سازمانها افزایش مییابد.
کوچینگ سازمانی با ارتقاء سطح مدیریتی به مدیران یاد میدهد که چگونه با کارکنان خود برخورد نمایند تا کارمندان به کار خود علاقهمند شده و با رضایت کامل مسئولیت خود را انجام دهند.
با توجه به دستاوردهای کوچینگ سازمانی که در زیر عنوان میگردد اهمیت این امر بر هیچکس پوشیده نیست:
1. افزایش انگیزه کارکنان اعم از تیم، گروه و فرد 2. همسو کردن گروه یا تیم با اهداف سازمان 3. افزایش شفافیت در سازمان 4. افزایش سلامت کاری در سازمان 5. افزایش صمیمیت بین اعضای سازمان 6. افزایش سودآوری سازمان
نویسنده: سرکار خانم بیتا مهدویه از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسب و کار ویدان