در طی زمان تعاریف و مفاهیم متعددی در مورد مربیگری بیان شده است. به گفته پارسلو و رأی (2000، ص 22)، هدف مربیگری کمک و حمایت از افراد برای مدیریت یادگیری خود بهمنظور به حداکثر رساندن پتانسیل، توسعه مهارتهای خود و بهبود عملکرد است که آنها را قادر میسازد تا به فردی که میخواهند تبدیل شوند.
در تعریف ویتمور (2002، ص 10)، مربیگری ایجاد پتانسیل افراد برای به حداکثر رساندن عملکردشان است که نوعی کمک به آنها برای یادگیری بهجای آموزش آنها است.
همانطور که افراد راه رفتن را یاد گرفتهاند بدون آنکه مادرشان به آنها دستور داده باشد.
آنچه نظریهپردازان بر آن باور دارند آن است که همه افراد یک قابلیت یادگیری طبیعی و درونی دارند که توسط فرایند آموزش مختل میشود (ویتمور، 2002، ص 10).
در دیدگاههایی دیگر، پوپر و لیپشیتز (1992)، مربیگری را به خودکارآمدی مرتبط میدانند و ادعا میکنند که خودکارآمدی یا تسلط برای مربیگری، هسته مرکزی مربیگری است و میتواند از طریق مربیگری در رهبری ارتقا یابد.
کوتو و کافمن (2009) مربیگری را با مشاوره و درمان مقایسه میکنند. مقاله آنها به این ایده اشاره میکند که مربیگری با این شیوهها همپوشانی دارد.
درنهایت، دو تویت (2007) توجه را به مربیگری و حسسازی جلب میکند.
درحالیکه پژوهشگران و متخصصان تعاریف متعددی از مربیگری ارائه کردهاند، این نتیجه حاصل میشود که مربیگری فرآیندی است که بر روی یک فرد یا افراد برای بهبود هدف اولیه یا به حداکثر رساندن عملکرد متمرکز است. درواقع، مربیگری عبارت است از مشارکت با مشتریان در یک فرآیند فکری و خلاقانه که آنها را برمیانگیزد.
از شروط لازم برای آشنایی با رشته مربیگری کسبوکار ، آن است که انواع مختلف زمینههای مربیگری کسبوکار موجود و اهداف آنها مشخص شوند.
چراکه این صنعت آنقدر رشد کرده است که تخصصهای متعددی در آن توسعه یافتهاند. بنابراین با دارا بودن تخصص در یک زمینه و استفاده از تمام توان، شانس بیشتری برای موفقیت بهعنوان مربی وجود خواهد داشت.
ممکن است گروههای مختلف به انواع تخصصها، نامهای متفاوتی بدهند؛ درحالیکه برخی از انواع مختلف مربیگری ممکن است همپوشانی هم داشته باشند.
کلید شناسایی جایگاه افراد در بررسی همه انواع رشتههای مربیگری کسبوکار موجود و انتخاب آنها، شناسایی گروه مشتریانی است که با مربی در ارتباطاند و با او تماس دارند.
بنابراین میتوان خدمات مربیگری را در آن زمینهها ارائه داد و بهتدریج دامنه آن را محدود کرد تا زمانی که تنها یک جایگاه منحصربهفرد برای مربی باقی بماند.
در ادامه برخی از انواع رایج مربیگری کسبوکار که بیشتر مورداستفاده قرار میگیرند، آورده شده است.
پیش از آنکه وارد رشتههای متفاوت مربیگری کسبوکار شویم، بهطورکلی میتوان مربیگری را به دوشاخه مربیگری کسبوکار و مربیگری زندگی تقسیمبندی کرد.
با توجه به اینکه تمرکز مقاله حاضر بر روی حوزه مربیگری کسبوکار است، در ادامه به هریک از رشتههای مربیگری کسبوکار بهتفصیل پرداخته خواهد شد.
مربیگری کسبوکار بهعنوان عامل مهمی در موفقیت کسبوکار شناخته میشود.
درحالیکه نیاز به مربیگری کسبوکار در افراد و سازمانها بسته به شرایط خاص و در دسترس بودن منابع متفاوت است، بهطور گسترده ادعا میشود که بسیاری از رهبران و شرکتهایی که در مسیر موفقیت قرار دارند یا مشاغل نسبتاً بالغی دارند، احتمالاً از حمایت مربیگری و کسبوکار بهرهمند شدهاند.
مزایای این نوع مربیگری عبارتاند از:
• انعکاس و بهبود چشمانداز کسبوکار و جهتگیری استراتژیک، • شناسایی و اجرای فرصتهای رشد موفق کسبوکار.
که درنهایت، هم برای افراد و هم برای گروههای درون یک سازمان کاربرد دارد.
این شاخه اصلی مربیگری بر کمک به صاحبان مشاغل و کارآفرینان برای مدیریت بهتر کسبوکار خود تمرکز دارد.
بهعنوانمثال، یک مربی کسبوکار میتواند به صاحب یک شرکت کمک کند تا چشمانداز، مأموریت و جهتگیری استراتژیک کسبوکار خود را منعکس کند و به آن دست یابد.
مربیان کسبوکار به مشتریان خود کمک میکنند تا تصمیم بگیرند که کدام سیستمهای مهم باید ایجاد شود تا اطمینان حاصل شود که سازمان به درستی مدیریت میشود.
همچنین، فرصتهای رشد کسبوکار را نیز میتوان با کمک مربیگری کسبوکار شناسایی و از آنها استفاده کرد.
ازآنجاکه مشتریان صاحبان اصلی کسبوکارها هستند، مربیان مدیریت کسبوکار که تجربه کافی در مدیریت کسبوکارهای مختلف و مشتریان آنها دارند، میبایست به مشاغل مختلفی مانند استارتاپ ها، شرکتهای بزرگ، شرکتهای متوسط یا حتی کوچک کمک کنند تا از طریق تنظیم برنامههای هدفگرا به اهداف کسبوکار خود برسند.
این مربیان میتوانند در زمینههایی مانند ارتباط با کارمندان و تأمینکنندگان، مدیریت زمان، مهارتهای سازمانی و بهبود اعتمادبهنفس بهعنوان یک صاحب کسبوکار به مشتریان کمک کنند.
این نوع مربیگری طیف وسیعی از کسبوکارها را پوشش میدهد و افرادی را در بر میگیرد که بهعنوان مدیران شرکتهای بزرگ، رهبران و صاحبان صنایع کار میکنند.
این افراد عمدتاً قادر به اداره کسبوکار خود هستند، اما برای سرعت بخشیدن به موفقیت خود مربیانی را استخدام میکنند.
مربیان کسبوکار اجرایی باید درک کاملی از موقعیت این افراد در سازمانها و صنایع خود داشته باشند.
این افراد معمولاً به دنبال راهحلی برای برطرف نمودن موانعی هستند که با آنها دستوپنجه نرم میکنند و همچنین به دنبال احساس رضایت بیشتر از کسبوکار خود هستند.
مربیان کسبوکار اجرایی میتوانند خدمات زیر را به مشتریان خود ارائه دهند:
• کمک به گروهها برای رسیدن به توافق و اقدام، • کمک به کارمندان در ایجاد طرز فکر مالک، • بهبود حس مسئولیتپذیری در کارکنان، • کمک به آنها در تصمیمگیری در مورد روشهای استخدام مدیران ارشد و حفظ آنها، • توانمندسازی آنها برای تنظیم برنامههای بازاریابی و کسبوکار، • ارتقای استقلال در بین کارگران و تصمیمگیری در مورد اولویتهای سازمانی خود.
مربیگری اجرایی همانند مربی کسبوکار، بر رشد کسبوکار تمرکز دارد.
این نوع مربیگری بر سطح محیط شرکت تمرکز دارد و ابزارها و استراتژیهای بینظیری را برای بهبود سریع به رهبران (مدیران) برتر در یک سازمان ارائه میکند.
از طریق کار با یک مربی اجرایی واجد شرایط، مدیران میتوانند یاد بگیرند که چگونه:
• تیم خود را بهتر مدیریت کنند، • ایدهها و دیدگاههای جدید ایجاد کنند، • عملکرد کسبوکار را افزایش دهند.
این نوع مربیگری برای رفع نیازهای خاص مدیران و رهبران ارشد یک سازمان طراحی شده است.
برای مثال، مربیگری اجرایی میتواند به سرپرستان کمک کند تا مهارتهایی را برای مدیریت بهتر تیمهای خود و دستیابی سریعتر به اهداف بخش به دست آورند.
قابل ذکر است مربیان اجرایی معمولاً از خارج از سازمان جذب میشوند.
منطق انجام این شیوه سرمایهگذاری آن است که سازمان پس از فرآیند مربیگری از عملکرد بهتر مدیران بهره خواهد برد.
چنانچه از این مربیگری بهعنوان راهی برای استخدام مدیران جدید استفاده شود، مربیگری اجرایی میتواند شکل مربیگری رهبری را نیز داشته باشد تا آنها بتوانند برای انجام نقشهای رهبری که بهتازگی به آنها محول شده است، آماده شوند.
مدیران اجرایی بازاریابی، مدیران بازاریابی، مشاوران بازاریابی و کارآفرینان از مشتریان این نوع مربیگری هستند.
بازاریابان معمولاً به دنبال این هستند که بتوانند در زمان مناسب پیام مناسب را به فرد مناسب برسانند.
یک مربی بازاریابی باید دانش زیادی در مورد بازاریابی محصول مرتبط با مشتری خود داشته باشد تا بتواند به آنها کمک کند تا زبان مناسب و روشهای مؤثر برای تأثیرگذاری بر مصرفکنندگان مرتبط را بهکارگیرند.
این مربیان میتوانند در زمینههای زیر به مشتریان کمک کنند:
• تحقیقات بازار اولیه و ثانویه، • درک رفتارها و نگرشهای مشتریان، • یافتن جایگاههای بازار، • ایجاد کانالهای ارتباطی جدید، • یافتن پیامهای مناسب برای انتقال، • هدف قرار دادن مشتریان مرتبط و • یادگیری بازاریابی آنلاین و دیجیتال
مدیران اجرایی فروش، مدیران فروش، مشاوران فروش، کارآفرینان و حتی مربیان، از مشتریان این نوع مربیگری هستند.
این مشتریان ممکن است در نگاه اول بسیار متفاوت به نظر برسند.
بااینحال، آنها شباهتهای زیادی باهم دارند. همه آنها به دنبال شرکای تجاری خود میگردند، قصد دارند فروش خود را افزایش دهند، میخواهند کسبوکار خود را تثبیت کنند و سود نهایی خود را افزایش دهند.
این مربیان باید تجربه در محیط فروش داشته باشند تا بتوانند به مشتریان خود در افزایش فروش، رسیدن به اهداف، تیم سازی و افزایش علاقه کمک کنند.
مخاطبان این نوع مربیگری بیشتر به دنبال افزایش تعداد مشتریان خود هستند، روشهایی را برای بستن معاملات بهطور قطعی، غلبه بر کمرویی، ترس و اعتمادبهنفس پایین، بهبود اعتمادبهنفس خود برای رویارویی با چالشها، یادگیری تکنیکهای فروش مؤثر، ایجاد یک سیستم پشتیبانی قوی، یاد میگیرند و هنر مذاکره را میآموزند.
مربیگری کارآفرینی :
مشتریان این نوع مربیگری دو نوع هستند: کارآفرینان جوان با تجربه کم و جاهطلبیهای بزرگ، و کارآفرینان باتجربه بیشتر که در برخی از جنبههای کسبوکار خود به کمک نیاز دارند.
این مشتریان همچنین ممکن است در شرف راهاندازی کسبوکار خود باشند یا حتی ممکن است با حفظ کسبوکار قدیمی خود دچار مشکل شده باشند.
شایان ذکر است که مربیگری کارآفرینی به معنای هدایت یک فرد با انگیزه در مسیر کسبوکار مورد نظر خود نیست، بلکه کمک به فرد برای غلبه بر مسائل عاطفی و تمرینهایی است که ممکن است در مسیر خود با آن مواجه شوند.
یک مربی کارآفرینی میتواند به مشتریان کمک کند تا مهارتهای مدیریت زمان خود را بهبود بخشند تا به آنچه شروع کردهاند پایبند بمانند، سبک رهبری خود را بهبود بخشند، گروه پشتیبانیکننده خود (خانواده، دوستان، مخاطبین و سرمایهگذاران) را شناسایی کنند، تکنیکهای بازاریابی و برندسازی شخصی را بیاموزند، ارتباطات کسبوکار را گسترش دهند.
همچنین برای موفقیت بیشتر، از فناوری برای افزایش عملکرد و رشد و تنظیم یک برنامه عملیاتی در راستای چشمانداز، منابع، زمان و سیستم پشتیبانی استفاده کنند.
بسیاری از شرکتها مربیانی را استخدام میکنند تا به مدیران و رهبران آنها بیاموزند که چگونه مهارتهای مدیریتی را تقویت کنند و بهطور مؤثر ارتباط برقرار کنند (دایان ای. لوئیس). مربیگری رهبری و اجرایی اغلب بهجای یکدیگر استفاده میشوند.
پیشنهاد می کنم برای شناخت بیشتر این نوع مربیگری ، حتما مطلب رهبری به سبک کوچینگ را حتما مطالعه کنید.درواقع، مدیران و رهبران تیم، بخشی از سطح رهبری هستند. بااینحال، نقش یک مربی اجرایی عمدتاً این است که:
• حمایت کند، • ایجاد انگیزه کند و • عملکرد را حفظ کند.
اما رویکرد برنده یک مربی رهبری کمک به مدیران جهت:
• توسعه مهارتهای رهبری، • حل تعارضات بین فردی بین اعضای تیم (کارکنان)، • برطرف نمودن مشکلات رفتاری در سطح مدیریت است.
در میان انواع مختلف مربیگری، مربیگری عملکرد برای مدیران و کارمندان یک شرکت کاملاً مناسب است.
چراکه یک مربی عملکرد در افزایش اثربخشی و بهرهوری در کار، همچنین توسعه شخصی بر اساس اهداف عملی و غلبه بر موانع ذهنی برای به حداکثر رساندن قدرت فردی، میتواند کمک بسزایی کند.
مربیگری عملکرد شکاف نقاط کور را پر میکند، برنامهریزی استراتژیک برای دستیابی به اهداف ارائه میدهد و فراتر ازآنچه احساس میشود، مسئولیتپذیری بیشتری ارائه میدهد.
درواقع، مربیگری عملکرد به تعادل کاملی بین اهداف حرفهای و توسعه شخصی مدیران یا کارکنان دست مییابد. از نتایج کار با یک مربی عملکرد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• غلبه بر موانع ذهنی برای دستیابی به پتانسیل واقعی خود • تعیین اهداف عملی و قابلدستیابی • توسعه مهارتها و استراتژیهای جدید • حداکثر سازی نقاط قوت • افزایش تابآوری ذهنی • شناسایی نیازها، خواستهها و خواستههای واقعی • بهبود هوش هیجانی و ارتباط خود را با دیگران • سوق تیم خود را به سمت موفقیت • توجه و غلبه بر رفتار و الگوهای منفی • ایجاد عادتهای بهتر برای رسیدن به اهداف
این نوع مربیگری برای رهبران، کارمندان، ورزشکاران و هر گروه یا افراد بهطور یکسان مناسب است.
این در مورد کمک به مشتریان برای دستیابی به عملکرد بالا در هر جنبه موردنظر است. یک مربی حرفهای از مجموعهای از ابزارها برای کمک به موارد زیر استفاده میکند:
• بهبود عملکرد، • دستیابی به بهترین چیزی که یک فرد میتواند در اختیارش باشد، • چالش و پشتیبانی (بهطور همزمان).
این نوع مربیگری راهنمایی و ابزارهایی را در سطح سازمان مدیریت فراهم میکند. مربیان سازمانی به مشاغل در:
• ایجاد تحول مثبت، • و تحول سیستماتیک.
کمک میکنند. بنابراین در مربیگری کسبوکار، تمرکز بر رهبران یا مدیران درون یک سازمان است.
درحالیکه در مربیگری سازمانی، منافع بهجای سطح فردی، کل سیستم سازمان را هدف قرار میدهد.
در میان انواع مختلف مربیها، مربیان استراتژی برخی از فعالترین رویکردها را به کار میگیرند.
هدف اصلی در این روش آن است که مدیران قبل از بروز هرگونه مشکل احتمالی، یاد بگیرید که چه زمانی به یک تغییر سریع نیاز است.
این شیوه مربیگری معمولاً در سطح سازمان استفاده میشود. بااینحال، در سطح فردی نیز کاربرد دارد.
این نوع مربیگری هم شامل رهبر/رهبران یک سازمان و هم اعضای تیم میشود. از مزایای عمده این روش مربیگری:
• تعیین مأموریت و چشمانداز یک تیم، • افزایش اثربخشی و تعامل مناسب تیم، و • دستیابی به اهداف تیم است.
درحالیکه مربیگری اجرایی و مربیگری کسبوکار کمک به افراد در سطوح بالاتر یک سازمان برای دستیابی به پتانسیل کامل خود است، مربیگری کارکنان به نیازهای عملکردی کارکنان خط مقدم میپردازد.
مربی حرفهای که نقش مربی یک کارمند را انجام میدهد، میتواند از داخل یا خارج از شرکت باشد.
این فرد، افراد با عملکرد بالا را شناسایی کرده و توسعه میدهد تا بتوانند حتی به سطوح بالاتری از عملکرد خود برسند.
مربی کارکنان همچنین با کسانی کار میکند که عملکردشان کمتر از حد انتظار است.
این وظیفه اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا در برخی سازمانها، چنین مربیگری تنها یک قدم با برنامه رسمی بهبود عملکرد فاصله دارد.
همانطور که اشاره شد، مربیگری کسبوکار، تبادل دانش عملی برای آموزش به افراد درگیر در کسبوکار است که چگونه در این زمینه موفق شوند.
جهت تسهیل این فرایند، مربیان کسبوکار میتوانند با ایجاد بستر آنلاین در روند آموزش، از هر نقطه دنیا خدمات خود را ارائه دهند.
به زبان سادهتر، این شیوه مربیگری برای صاحبان کسبوکارهایی (نه برای مبتدیان در این زمینه) است که میخواهند کسبوکار خود را با ایده روشنی از پتانسیلهای بالقوه، چشمانداز بازار و چشماندازی روشن از تغییرات احتمالی رشد دهند.
این همکاری بین صاحب کسبوکار (مدیرعامل) و مربیان کسبوکار، باهدف توسعه استراتژیها و رشد کسبوکار است.
قابلذکر است هدف نهایی از این شیوه، تحقق اهداف کسبوکار است.
بدین معنی که شامل فرآیندی است که یک کسبوکار را از مرحله فعلی بهجایی میبرد که صاحب کسبوکار میخواهد آن را ببیند.
با توجه به اهمیت این شیوه مربیگری در دنیای کسبوکارهای امروزی، در مقاله بعدی بهتفصیل در مورد چگونگی راهاندازی کسبوکار مربیگری آنلاین پرداخته خواهد شد.
بنابراین همانطور که اشاره شد، انواع شیوههای مربیگری کسبوکار بهاندازه افراد متقاضی این رشته، متنوع است.
برای انتخاب تخصص و گرایش موردنظر در رشته مربیگری کسبوکار، میبایست به یک مربی باتجربه که سفری کامل در این رشته داشته است، مراجعه کرد.
یافتهها
با بررسی ادبیات پژوهش در رشته مربیگری کسبوکار، این نتیجه حاصل شد که مربیگری کسبوکار یک عملکرد جهانی در حال گسترش است.
بااینحال، در مورد تعریف مربیگری ابهاماتی وجود دارد.
مثلاً در مورد نقش مربیگری و سوابق لازم و سطوح تخصص موردنیاز برای قانونی تلقی شدن حرفه یک مربی، شفافیت وجود ندارد.
علاوه بر این، بحثهای قابلتوجهی در رابطه با ارزش مربیگری وجود دارد.
بیست سال پیش، بوردت (1998) پیشنهاد کرد که مانع اصلی موفقیت شرکتها، مجموعه مهارتهای لازم برای داشتن نیت و قصد درست است.
طبق پژوهشهای صورت گرفته و آنچه لینلی و هرینگتون (2005) بیان کردند، علم مربیگری میانرشتهای است و پایههای آن را هم در رشتههای کسبوکار و هم در رشته علوم اجتماعی میتوان یافت.
در مورد ماهیت مربیگری، کوتو و کافمن (2009) گزارش دادند که 76 درصد کمکمربیان به کسبوکارها و مدیران اجرایی بوده است و 3 درصد مربیگری درزمینهٔ مسائل فردی صورت گرفته است.
الینگر و بوستروم (1999) بر این ایده تأکید میکنند که مربیان کسبوکار از رهبران و مدیران میخواهند تا نقشهای متفاوتی ازجمله خود بهعنوان مربی را ایفا کنند.
درواقع این نظریهپردازان تلاش کردهاند تا عواملی را که به مربیگری کسبوکار مؤثر کمک میکنند، شناسایی کنند.
علاوه بر ادعاهای مطرحشده در مورد اثربخشی مربیگری کسبوکار، ادعاهای متعددی نیز در مورد جزئیات یا ویژگیهای مربیگری وجود دارد که به این اثربخشی کمک میکند.
نویسندگان متداولترین ادعاهای مطرحشده در این زمینه را تحت عناوین ویژگیهای مربی، فردی که تحت تعلیم مربیگری قرار میگیرد یا کوچی، رابطه بین مربی و کوچی، زمینهسازمانی و فرآیند مربیگری خلاصه میکنند.
زمینه سازمانی شامل حمایت و همسویی اهداف است.
درنهایت، فرآیند مربیگری کسبوکار باید عناصری مانند تشویق به اقدام مناسب، اولویتها و جدول زمانی، ارتباط با اهداف، شناسایی نقاط کور و دیدگاه سازنده نسبت به مسائل دشوار را در نظر بگیرد (بلکمن و همکاران، 2016).
بحث و نتیجهگیری
اگر بدانیم از دنیای مربیگری کسبوکار به کجا میخواهیم برسیم، طی مسیر بسیار لذتبخش خواهد بود.
طبق گزارش موسسه مربیگری (2018)، مربیگری کسبوکار میتواند ویژگیهای شخصی مدیران را به منصه ظهور برساند و آنها را تقویت کند و باعث ایجاد ابعاد عملکردی بهبودیافته یا جدید سازمانها در یک بازار رقابتیتر شود.
در رویکرد مقابل نیز، در سطح اطمینان 99 درصد، مشتریان موردبررسی بهوضوح معتقدند که بهطور متوسط، فرآیند مربیگری کسبوکار نتایجی بالاتر از سرمایهگذاری انجامشده، به آنها ارائه کرده است و منجر به پیشرفت آنها و سازمانهایشان در طیف وسیعی از زمینهها شده است.
بر اساس نتایج نظرسنجیهای انجامشده، مهارتهای نرم، مانند اثربخشی رهبری، وضوح استراتژیک و مهارتهای تصمیمگیری، بیشترین تأثیر مثبت را از فرایند مربیگری کسبوکار به دست میآورند.
به همین ترتیب، دو حوزه دیگر که موردتوجه مربیان کسبوکار بوده و نتایج شفافتری را نشان داده است، بررسی فرایند رضایت مشتری و مشارکت کارکنان بوده است.
در این راستا، یکی از پیشنهادها بسیار مهم که مربیان کسبوکار باید بر روی آن تمرکز کنند نتایج مالی است و اینکه چگونه اقدامات انجامشده توسط مشتری در نتیجه فرایند مربیگری کسبوکار، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر نتایج مالی سازمان تأثیر میگذارد.
اگرچه نرخ بازگشت سرمایه در مربیگری کسبوکار بدون شک برای اکثر مشتریانش مثبت است، اما ممکن است برای اینکه تصمیم مشتری برای ادامه فرایند مربیگری راحتتر قابل توجیه باشد، بازده مالی ملموستر و قابلاندازهگیریتری لازم باشد.
این یک موضوع بسیار مهم برای پژوهشهای بیشتر در حوزه مربیگری کسبوکار است.
از طرف دیگر، لازم است بررسی شود مربیگری کسبوکار تا چه اندازه نتایج قابلتشخیصی را از دریچهٔ دید افراد متفاوت سازمانی (غیر از مدیران اجرایی تحت آموزش) ایجاد میکند.
جمعآوری چنین دادههایی دشوار است زیرا رهبران کسبوکار، مربی و زیردستان آنها دیدگاههای متفاوتی در مورد عملکرد و محیط کاری یک سازمان دارند.
درنهایت، با آنکه ادبیات پژوهش تاکنون به فرایند مربیگری کسبوکار اغلب بهعنوان یک نقش پیچیده و کاتالیزوری نگریسته است، پیشنهاد میشود پژوهشهای آتی در جهت رفع این نوع پیچیدگی اذهان صورت پذیرد.
نویسنده: سرکار خانم آسیه ناظمی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان