مهمترین اشتباهات مدیران استارتاپ که شما نباید انجام دهید!

مهمترین اشتباهات مدیران استارتاپ که شما نباید انجام دهید!

مفهوم مدیریت توسط مدیران استارتاپ به چه معناست؟ آیا به مجموعه مهارت خاصی نیاز دارد؟

آیا می‌توان این مهارت‌ها را ارتقا داد؟

رهبر بودن، مستلزم داشتن چشم‌انداز مناسب برای کسب‌وکار، یافتن کارمندانی که با آن همسو باشند و حفظ و ارتقاء هماهنگی تیم کاری با گذشت زمان است.

مدیران کارآمد، شرکت‌های خود را به سمت رشد و توسعه هدایت نموده و درعین‌حال، چهارچوبی برای فرهنگ‌سازمانی متناسب تعیین می‌کنند.

آن‌ها همه این کارها و بسیاری کارهای جانبی دیگر را انجام داده و هم‌زمان، بر کارکرد خودشان هم نظارت کافی دارند.

به عهده گرفتن رهبری یک شرکت نوپا، کار دشواری است.

همه بنیان‌گذاران استارتاپی، تجربه رهبری موارد مشابه را نداشته و ازاین‌رو، جای تعجب نیست که اشتباهات مختلفی مرتکب می‌شوند.

پنج اشتباه رایج را که مدیران استارتاپ مرتکب می‌شوند

1- اولین اشتباه رهبران استارتاپ، ایجاد چالش‌های ناموجه برای کارکنان است

شاید شما خودتان را فردی قوی و آماده مواجهه با هر چالشی بدانید؛ اما آیا به این فکر کرده‌اید که کارکنانتان هم همین عقیده و روحیه را دارند؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از کارکنان استارتاپی، با این الگوی ذهنی قدیمی موافق نیستند.

مشاهده می‌شود که مدیران و مدیران شرکت‌های نوپا، چالش‌هایی خودخواسته را پیش روی استخدام‌شدگان جدید قرار می‌دهند،

به این امید که او از پس آن‌ها برآمده و درنتیجه، هر چالش جدید احتمالی برایش ساده‌تر می‌گردد.

با این کار، شما تأثیری را که اشتباهات اولیه در تازه‌واردین ایجاد می‌کند، نادیده می‌گیرید.

اجازه دهید زمان بگذرد تا دریابید که همه افراد مثل هم نیستند. هر فردی با سرعت خاص خود و به شیوه متفاوتی به‌پیش می‌رود.

بعضی از کارمندان، ممکن است در مرحله یادگیری کند عمل کنند، اما وقتی تجربه اجرای کاری را به دست آوردند، آن را بهتر از هر فرد دیگری تکرار می‌کنند.

برخی دیگر ممکن است سریع‌تر یاد بگیرند، اما لزوماً به‌عنوان یک فرد اجرایی کارآمد نباشند.

به‌عنوان یک رهبر، وظیفه شما تقویت اعتمادبه‌نفس افراد است، نه این‌که آن‌ها را به چالش کشیده و اعتمادبه‌نفسشان را نابود سازید.

اگر می‌خواهید به کارکنان باانگیزه و پویای خود کمک کنید، باید آن‌ها را درک کرده و آرام‌آرام، مسئولیت‌هایی را به آن‌ها واگذار کنید.

افراد می‌خواهند در نقش‌های خود رشد کنند و این به‌خودی‌خود، چالش بزرگی است.

اگر کارمندان خود را به‌خوبی نشناسید، ممکن است آنچه را که فکر می‌کنید چالشی ساده و قابل انجام است، پیش پای آن‌ها قرار داده و نتوانند از عهده آن برآیند.

وقتی این اتفاق می‌افتد، آن‌ها ناامید می‌شوند و اعتمادبه‌نفسشان ضربه می‌خورد.

  پیشنهاد عالی: چرا مدیران کسب‌وکار امروز، به خودرهبری نیاز دارند   2- دومین اشتباه رهبران استارتاپ، تمرکز بر اهداف فردی به‌جای اهداف تیمی است

2- دومین اشتباه مدیران استارتاپ، تمرکز بر اهداف فردی به‌جای اهداف تیمی است

یک رهبر نباید اهداف را برای افراد تعیین کند، بلکه باید اهداف کسب‌وکار را برای تیم‌های کاری تعیین کند.

به همین دلیل اگر فروشنده شما نمی‌داند که چشم‌انداز اصلی تیم چیست یا هدف بلندمدت کدام است،

چگونه می‌تواند به جلو حرکت کرده و فراتر ازآنچه از او انتظار می‌رود، کارایی داشته باشد؟ وقتی در دسترس نیستید چگونه می‌تواند تصمیم بگیرد.

با تعیین اهداف فردی، به اعضای تیم کاری خود کمک می‌کنید تا اهداف تیم را نادیده بگیرند.

این پیام جالبی برای موفقیت کسب‌وکار نخواهد بود. برای یک رهبر،

بسیار مهم است که یک تیم «ما» یعنی متمرکز بر اهداف تیمی بسازد و نه یک تیم «من» که بر اهداف فردی متمرکز است.

سعی کنید برای اعضای تیم خود، هدف تعیین نکنید.

به‌جای آن، به تیم هدف دهید و مسئولیت‌ها را به نحوی به آن‌ها بسپارید که بفهمند چگونه می‌توانند برای دستیابی به این اهداف، ایفای نقش کنند.

با این کار، نوعی سرپرستی قدرتمند را در بین تک‌تک اعضای تیم کاری ایجاد کرده و عملاً تیمی یادگیرنده و روبه‌جلو خواهید داشت که خودشان می‌توانند از پس کارها و چالش‌های پیش رو برآیند.

این استراتژی، برای هر استارتاپی جواب می‌دهد؛ شما «اهداف کارمند A»، «اهداف کارمند B» و ... ندارید، بلکه اهداف تیم بازاریابی، اهداف تیم فروش، اهداف تیم توسعه محصول و ... خواهید داشت.

  بیشتر بخوانید: ۱۰ ویژگی یک رهبر عالی استارتاپ‌  

3- سومین اشتباه رهبران استارتاپ، نادیده گرفتن آشکارانه رقابت است

بسیاری از بنیان‌گذاران جوان استارتاپ معتقدند: «اگر محصول من به‌اندازه کافی خوب باشد و بازاریابی هم کافی و دقیق انجام گیرد، حتماً موفق خواهم شد».

این جمله لزوماً درست نیست!

رقابت، عامل مهمی در موفقیت و شکست استارتاپ‌ها است.

شما نمی‌توانید خود و کارکنانتان را به زندگی در یک دنیای ایزوله و بدون رقابت عادت دهید، البته اگر می‌خواهید موفق شوید!

تجزیه‌وتحلیل فضای رقابتی، گام بسیار مهمی در تدوین استراتژی موفقیت استارتاپ شما است.

کارکرد مطلوب محصول و بازاریابی صرف بدون توجه به رقبا، نمی‌تواند ضامن موفقیت باشد.

تمامی این‌ها باید با توجه به محصولات رقیب و در یک فضای همزیستی متأثر از اقدامات و استراتژی‌های آن‌ها صورت گیرد.

اجازه دهید با یک مثال ادامه دهیم؛ یک شرکت موفق را نام ببرید که هیچ رقیبی نداشته باشد؟

احتمالاً نمی‌توانید! در چنین شرایطی، شگفت‌آور است که چگونه بسیاری از استارتاپ‌ها و بنیان‌گذاران بی‌تجربه،

ادعا می‌کنند که ایده‌ای منحصربه‌فرد داشته و هیچ رقیبی برای خود متصور نمی‌شوند.

مدیران کارآمد استارتاپ:

• تحلیل و یادگیری اشتباهات رقبا را در اولویت قرار می‌دهند.

• روی درک جنبه‌های موفق رقبا و مطابقت کسب‌وکار با این جنبه‌ها متمرکز می‌شوند.

• برای ایجاد تمایز در بازار تلاش می‌کنند.

  حتما مطالعه کنید: بازخورد صادقانه می‌تواند شما را به رهبر بهتری تبدیل کند   چهارمین اشتباه رهبران استارتاپ، توجیه شکست یا گفتن اشکالی ندارد

4- چهارمین اشتباه مدیران استارتاپ، توجیه شکست یا گفتن اشکالی ندارد

در زندگی شخصی، اشکالی ندارد که هر وقت کسی حرفش را می‌زند، بگویید «اشکالی ندارد».

اما، این تجارت است و شما در این معامله بی‌رحم، اغلب فقط یک گلوله خواهید داشت.

اگر همیشه مردم را به خاطر ناکامی‌های خود کنار بگذارید، کارمندان شما در مورد پاسخگویی و نحوه واکنش به اشتباه دچار سوءتفاهم می‌شوند.

«توجیه شکست»، این پیام را می‌دهد که عملکرد ضعیف هم قابل‌قبول است!

در اینجا چند نکته وجود دارد:

• انتظارات خود را به‌صورت شفاف و در همان روز اول بیان کنید.

• وقتی افرادتان شکست می‌خورند، نگویید «مشکلی نیست». البته، در صورت موفقیت هم آن‌ها را تشویق کنید.

• سعی کنید دلیل واقعی شکست یک فرد را درک نموده و تا زمانی که آن را برطرف نکرده‌اید، متوقف نشوید. شما می‌توانید از شکست‌ها به‌عنوان فرصتی برای هدایت افراد به سطح و عملکردی بالاتر از قبل استفاده کنید.

  حتما مطالعه کنید: ۱۰ اشتباه رایج در مدیریت و رهبری  

5- پنجمین اشتباه رهبران استارتاپ، تفاوت قائل شدن بین افراد است

شما یک رهبر هستید، نه یک مشوق صرف!

رهبری که نسبت به یک یا دو نفر از کارکنان خود تعلق‌خاطر بیشتری داشته و دیگران را نادیده می‌گیرد، نمی‌تواند ادعای موفقیت در کار خود داشته باشد.

مهم نیست که دلیل این تفاوت نگاه و برخورد، تا چه حد موجه است.

مهم الگوی ضعیفی است که به دیگران منتقل کرده و پیام مغرض بودن شمارا می‌فرستد.

شما به‌عنوان یک رهبر، با تشویق و تمجید بیش‌ازحد برخی از افراد، تنها غرور آن‌ها را برانگیخته و تعاملات درون تیم کاری را با چالش مواجه می‌کنید.

همه مدیران، از همان ابتدای کار برای رهبری متولد نشده‌اند، اما همه می‌توانند در این امر موفق شوند.

گفتار و عملکرد شما، تأثیر بسیار زیادی روی کل تیم دارد، بنابراین از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است که بازخورد و شناخت کارمندان را به‌طور یکنواخت گسترش دهید.

اگر بین افرادتان تفاوت قائل شوید:

• همه شروع به تلاش برای بردن به‌صورت جداگانه (و نه تیمی) می‌کنند، زیرا بیشتر از این‌که بخواهند عضو یک تیم ستاره‌دار باشند، می‌خواهند یک ستاره در میان تیم شوند.

• افراد سعی می‌کنند تا به اشتراک‌گذاری اطلاعات در تیم کاری را متوقف کنند و در این حالت، همکاری تیمی با اختلال مواجه می‌شود.

• سایر افراد ممکن است احساس عدم قدردانی نموده و احترام و منزلت شما با تردید مواجه شود.

توصیه می‌شود که به‌طور متوسط، به مجریان خود پاداش دهید تا همه مطمئن شوند که یک تیم هستند.

 

سخن آخر

هدایت تیم برای همه مناسب نیست، به همین دلیل تعداد مربیان نسبت به تعداد بازیکنان، بسیار کم است.

همه مدیران برای رهبری متولد نشده‌اند، اما همه می‌توانند در این امر موفق شوند.

الهام بخشیدن به کارکنان و همکاری و نوآوری عالی از طرف کارمندان زمانی امکان‌پذیر است که شما دانسته اقدام کنید و همچنان یاد بگیرید و تلاش کنید هدایت و رهبری خوبی داشته باشید.

 

دوره مدیریت و رهبری استارتاپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان

دوره مدیریت و رهبری استارتاپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان

آیا تابه‌حال تجربه کارآفرینی و راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید را داشته‌اید؟ اگر پاسختان مثبت است، چه اشتباهاتی مرتکب شده‌اید؟ چه‌کارهایی به ذهنتان می‌آید که اگر به عقب بازگردید، حاضر به تکرار آن‌ها نخواهید بود؟

به‌عنوان یک رهبر و بنیان‌گذار استارتاپ، بزرگ‌ترین این اشتباهات برای شما کدام بوده‌اند؟

در تیم‌های استارتاپی، رهبری یکی از مشکلات اساسی است. این قبیل از تیم‌ها که معمولاً جوان هستند و از افراد فنی تشکیل می‌شوند در حوزه رهبری چندان موفق نیستند.

دلیل این موضوع هم این است که آن‌های به مهارت‌های نرم (Soft Skills) و رهبری تیمی به چشم یک مهارت اکتسابی نگاه نمی‌کنند.

در دوره مدیریت و رهبری استارتاپ ها و شرکت‌های دانش‌بنیان یاد می‌گیرید فرق یک مدیر با یک رهبر چیست؟ مدیریت شرکت‌های دانش‌بنیان و استارتاپ ها چگونه باید باشد؟ مدیران چه وظایفی دارند؟ چه کار انجام دهید که استارتاپ ها و شرکت‌هایتان پایدار باقی بماند.

درباره استراتژی‌های رشد توضیح داده می‌شود. تفویض اختیار چیست و چگونه انجام شود؟ چه کارهایی یک رهبر قوی انجام می‌دهد.

مطالب دوره مدیریت و رهبری استارتاپ ها و شرکت‌های دانش‌بنیان بسیار کاربردی و مفید است و اگر شما در حال حاضر کسب‌وکاری را رهبری یا مدیرت می‌کنید،

متوجه خواهید شد تک‌تک مطالب برایتان مفید است و به کارتان می‌آید و باعث تغییرات چشمگیر در رفتار و نتایج و رشد کسب‌وکارتان خواهد شد.

دیدگاه کاربران (0)