دستیابی به نتایج برتر، هدف اصلی ورزشکاران نخبه جهان است. چرا دستیابی به نتایج برتر یا حداکثر بهرهوری را، هدف خود قرار نمیدهید؟
همه ستارههای ورزشی و ستارههای تجاری، در چیزی بیشتر از داشتن شانس یا استعداد طبیعی، مشترک هستند.
آنها از بهترین اسرار بهرهوری و عادات افراد فوقالعاده موفق، استفاده میکنند.
تکنیکهایی که توسط مربیگری بسیار مؤثر برای پردرآمدترین ورزشکاران جهان استفاده میشود، از بهترین تکنیکها است.
ستارگان تجاری از اسرار مشابهی، برای بهرهوری بیشتر استفاده میکنند.
استفاده از این روشها و استفاده از آنها در زندگی برای دستیابی به نتایج ، به شما کمک میکند تا اسرار موفقیت را کشف کنید.
دکتر Greg Wells درباره برترین نتایج گفته: "عملکرد برتر، در شرایط تجربهای برتر، مکان عملکرد و جریان مطلوب شناخته میشود.
این به لحظهای اطلاق میشود که فرد همه شرایط مطلوب را دارد، وقتی همهچیز عالی جریان دارد، زمانی است که به عملکرد استثنایی دست مییابد. "
ولز آن را خلاصه میکند و میافزاید: "نتایج برتر، نتیجه عملکرد فوقالعاده است."
من معتقدم که این عملکرد استثنایی، نهتنها در مورد ورزشکاران، بلکه در مورد کارآفرینان و هر انسانی با هدف تسریع در توسعه شخصی نیز، صدق میکند.
در مقاله تحقیقی خود در مورد نتایج برتر، دکتر گرگ ولز، برخی از رازهای مخفی مورداستفاده ستارههای ورزشی را موردبررسی قرارداد.
ولز خاطرنشان کرد: آنچه در ورزشکاران با عملکرد عالی مشترک است،
شامل "تمرینات باکیفیت، اهداف روزانه مشخص، استفاده روزانه از تصاویر ذهنی و آمادهسازی منظم ذهنی برای مسابقات" است.
تحقیقات او همچنین نشان داد که این ورزشکاران اغلب در مورد خود گویی مثبت صحبت میکنند، عزتنفس بالایی دارند و ترس کمی از شکست دارند.
بهعبارتدیگر، خودباوری کلید اصلی دستیابی به نتایج برتر است.
اما چیزی که ولز هنگام استفاده از تحقیقات Michali Chixentmihali، یکی از پیشگامان تحقیق در مورد شادی، کشف کرد
این است که عملکرد و جریان برتر در ورزشکاران، باید متمرکز و کنترلشده باشد.
ولز خلاصه میکند که این تمرکز اصلی "شامل توجه، غوطهور شدن کامل در فعالیت،
الزامات واضح برای عمل، بازخورد بدون ابهام، تلفیق عمل و آگاهی، احساس کنترل و پاداشهای ذاتی است."
به نظر شما یک کارآفرین موفق نباید برای رسیدن به اهداف تجاری خود، اینگونه اقدام کند؟
بیشتر بخوانید: ۴ کلمه کوچک قدرتمند که زندگی را ارزشمند میکند
رابطه بین عملکرد برتر و دوپامین
دوپامین انتقالدهنده عصبی احساس خوب مغز است. وقتی مغز دوپامین آزاد میکند، احساس شگفتانگیزی میکنیم.
اما آیا دستیابی به نتایج برتر و اوج عملکرد، همیشه منجر به انتشار قابلتوجهی دوپامین میشود؟ نه دقیقاً.
وقتی به اوج عملکرد فکر میکنم، شخصاً به رسیدن به یک هدف اصلی تجاری فکر میکنم.
اما آیا میدانید که برای بسیاری از مردم، رسیدن به این نوع اهداف درواقع اینقدر دوپامین ایجاد نمیکند؟
حقیقت تأسفبار این است که برای بسیاری از افراد، بین دستیابی به یک هدف تجاری و دریافت دوپامین، رابطه چندانی وجود ندارد.
شما فکر میکنید وجود خواهد داشت، اما بسیاری از کارآفرینان از انجام کارهایی که اصلاً به اهداف آنها مربوط نمیشود،
مانند خوردن غذاهای ناسالم یا بازیهای ویدئویی، دوپامین بیشتری دریافت میکنند.
اما اگر اهداف عملکردی شما بتوانند باعث آزاد شدن دوپامین شوند، چه؟ آیا این امکانپذیر است؟
یا آیا همه ما بهجای تمرکز بر اهدافمان، به دنبال کیک شکلاتی و دیدن سریال و فیلم جدید برای آزاد شدن دوپامین هستیم؟
الکس بکر، کارآفرینی که به دلیل تأسیس بسیاری از شرکتهای هفتم و هشتم مشهور است،
در یک ویدیوی یوتیوب اشاره میکند، "هیچچیز برای بدن شما بهتر از دوپامین نیست" و در ادامه توضیح میدهد،
"اگر میدانید چگونه دوپامین را تحریک کرده و از آن برای دستیابی به نتایج برتر استفاده کنید، میتوانید به اهدافتان برسید. "
بکر توضیح میدهد که اگر مغز خود را آموزش ندهید، مغز شما بهسادگی به آزادسازی دوپامین ادامه میدهد که میداند احساس خوبی دارد.
چیزهایی که احساس خوبی دارند و دوپامین آزاد میکنند، اغلب هیچ ارتباطی با آنچه شما ازنظر منطقی میخواهید، ندارند.
پیشنهاد جذاب: چگونه شیوه زندگی ایدهآل خود را در ۴ مرحله طراحی کنیم
پاداشهای منطقی بیشتر افراد را برنمیانگیزاند، اما یک راهحل وجود دارد
بکر توضیح میدهد که دلیل منطقی شما، که میخواهید در کسبوکار موفق شوید، وزن کم کنید و انتخابهای سالم داشته باشید،
اغلب برنده نیست. چرا؟ زیرا مغز حیوانی شما به دنبال رضایت فوری است.
پاداشهای منطقی بیشتر افراد را برنمیانگیزد، زیرا به غرایز حیوانی آنها اجازه تسلط میدهد.
روشی که من قصد دارم توضیح دهم این است که برای بسیاری از شما، منطق زمانی به عقب میرود که،
مغز حیوانی شما بهعنوان یک مسیر مستقیم، بهعنوانمثال زمانی که بازی ویدئویی انجام میدهید یا تکه کیک میخورید، دوپامین آزاد میکند.
مغز حیوانی شما منطق را نادیده میگیرد و از دستیابی به حداکثر بهرهوری جلوگیری میکند زیرا به دنبال راه آسان برای آزاد کردن دوپامین است.
بکر خاطرنشان میکند که مغز حیوانی شما چیزی است که باعث میشود بازی ویدئویی را به مدت 12 ساعت راحتتر انجام دهید
و احساس خوبی نسبت به آن داشته باشید، اگرچه میتوانید از این 12 ساعت بهصورت مولد استفاده کرده و درآمد کسب کنید.
حتما بدانید: چگونه با تغییر نگرش ذهنی، زندگی خود را تغییر دهیم
بهندرت ارتباطی بین انگیزه و دستیابی به نتایج برتر وجود دارد
بهطورمعمول، هیچ ارتباطی بین انگیزه انسانها و آنچه واقعاً میخواهند به آن برسند، وجود ندارد.
اگر انگیزه ما از منطق باشد، همه ما در اوقات فراغت خود، ساعتها را در باشگاه میگذرانیم، بهجای اینکه ساعتها به تماشای تلویزیون یا بازی بپردازیم.
انگیزه یک احساس است. انگیزه ما از احساسات خوب است.
آیا میتوانید با مراجعه به مغازهای برای تهیه نوشابه یا غذای ناسالم دوپامین آزاد کنید؟
بله، شما میتوانید، و میتوانید این کار را بهجای رفتن به باشگاه ورزشی انجام دهید.
مهم نیست که چقدر انگیزه برای کاهش وزن دارید.
برای بسیاری از انسانها، ایده دریافت این دوپامین بهاندازه کافی قدرتمند است که باعث میشود اهداف واقعی و منطقی خود را نادیده بگیریم.
بکر توضیح میدهد که دوپامین آنقدر قوی است که اگر موشها دوپامین دریافت کنند، میتوانند دچار برقگرفتگی شوند.
موشهای صحرایی در مطالعهای که وی در مورد آن صحبت کرد،
انگیزه دریافت دوپامین را داشتند، به حدی که برای دریافت آن مایل بودند به خود آسیب و صدمه وارد کنند.
من میخواهم شما بپذیرید که آنچه واقعاً در زندگی میخواهید، بهعنوانمثال، توسعه کسبوکار موفق خود، آرزوی مغز منطقی شماست.
مغز حیوانی شما به منطق علاقهای ندارد. او فقط با احساس خوب، انگیزه پیدا میکند.
و بهسادگی مسیرهای معمول دوپامین را که بهراحتی در دسترس هستند، دنبال میکند.
فکر میکنید چرا بسیاری از افراد در مورد تناسباندام یا کار بر روی یک پیشنهاد تجاری، بیانگیزه هستند؟
چون آنها ترجیح میدهند تلویزیون تماشا کنند و غذای ناسالم بخورند و لذت سریع و آزادسازی دوپامین را دریافت کنند.
بیایید در مورد این پدیده بیشتر بحث کنیم و برخی از مهمترین نکاتی را که بکر بیان کرده است، مرور کنیم.
مغز حیوانی شما چیست و چرا به اهداف شما اهمیت نمیدهد؟
همه ما دو طرز فکر داریم که اغلب در تضاد با یکدیگر هستند.
مغز منطقی در مقابل مغز حیوانی، مغز منطقی شما هوشمند است و به اهداف، ایده آلها و اولویتهای شما اهمیت میدهد.
بااینحال، مغز منطقی دارای قدرت اراده است که بهراحتی از بین میرود،
که میتواند مشکل بزرگی برای کسانی باشد که میخواهند به حداکثر عملکرد خود برسند.
مغز حیوانی ساده است و تنها هدف آن احساس خوب است.
مغز حیوانی شما به معنای واقعی کلمه فقط به دنبال آزادسازی سریع و آسان دوپامین است و اهمیتی نمیدهد که دوپامین از کجا میآید.
تصور کنید که من یک اسکناس 100 دلاری به شما بدهم، شما بلافاصله دوپامین دریافت خواهید کرد.
مغز حیوانی شما چنین چیزی را دوست دارد.
مغز منطقی شما نیز چنین چیزی را دوست دارد و به این فکر میکند که چگونه میتواند پول را بهتر خرج کند.
اما اکنون، تصور کنید که من به شما اجازه میدهم با تلفن من یک بازی انجام دهید و شما 100 دلار خیالی برنده شدید.
حدس بزن چه میشود؟ مغز حیوانی شما نیز به همان اندازه انگیزه دارد و آزادسازی دوپامین یکسان است.
مغز منطقی شما متوجه میشود که بردن 100 دلار خیالی، از طریق یک بازی احمقانه بیمعنی است.
بااینحال، ازآنجاکه مغز حیوانی شما دوست دارد در آن بازی برنده شود،
ممکن است وقتی به خانه رسیدید آن بازی را دانلود کنید و در وقت آزاد خود به بازی ادامه دهید،
بهجای اینکه کسبوکار خود را توسعه دهید یا کارهایی انجام دهید که میتواند برای شما پول واقعی به ارمغان بیاورد.
نکته این است که مغز حیوانی شما، بین روشهای سالم یا ناسالم برای دستیابی به احساس خوب و آزادسازی دوپامین، تفاوتی قائل نمیشود.
پیشنهاد ویژه: سبک زندگی مناسب شما کدام است
مغز حیوانی به دنبال سادهترین روش برای آزادسازی دوپامین است
به همین دلیل است که شما کیک میخورید، اگرچه مغز منطقی شما ترجیح میدهد چند کیلو وزن کم کنید.
به دلیل عملکرد مغز حیوانی، برخی از کارآفرینان بهجای کار، بازیهای ویدئویی انجام میدهند.
آنها ساعتها بازی میکنند، حتی اگر مشتریانی داشته باشند که برای انجام کار به آنها، پول میدهند.
مغز حیوانی هنگام کاهش چند کیلوگرم و احساس غرور، مسیر طولانیتر و چالشبرانگیزتری را برای دوپامین میبیند.
بنابراین مغز حیوانی راهی آسان برای آزادسازی دوپامین مانند خوردن یک تکه کیک پیدا میکند.
همیشه سادهترین راه را برای ایجاد احساس خوب انتخاب میکند.
مغز حیوانی اهمیتی نمیدهد که واقعاً به نقطه موفقیت برسد و اغلب وقتی به آنجا میرسیم، کاملاً بیاحساس میشود.
مغز حیوانی فقط میخواهد دوپامین را آزاد کند و از قدرت اراده بینهایت برخوردار است.
بیشتر: چرا باید بهطور مداوم آموزش ببینیم
مغز حیوانی شما در مقابل مغز منطقی شما
اگر تابهحال به این فکر کردهاید که چرا چندین ساعت در روز را صرف بازیهای ویدئویی، یا با تلفن خود یا تماشای تلویزیون میکنید،
درحالیکه این امر واقعاً به نفع زندگی شما نیست و شمارا به اهدافتان نزدیک نمیکند، شاید اکنون جواب آن را فهمیده باشید.
همه ما اهدافی داریم اما همیشه اولویت بخشیدن به آنها آسان نیست و این عمدتاً به این دلیل است که، ما تسلیم مغز حیوانی خود میشویم.
ازآنجاییکه مغز حیوانی به دنبال آزادسازی دوپامین در انجام کارهایی است که احساس خوبی ایجاد میکنند، اراده بینهایت دارد،
درنتیجه همه ما وقت خود را در رسانههای اجتماعی، تلویزیون و بازیهای ویدئویی تلف میکنیم.
وقتی صحبت از اولویتهای واقعی ما میشود، در کسبوکار، سلامتی یا زندگی شخصی، بسیاری از ما تمایل داریم کارها را به تعویق بیندازیم.
بسیاری از ما زمان و انرژی خود را صرف کارهای مهم نمیکنیم. با فاش کردن دلایلی که باعث میشود وقت خود را صرف چیزهای مهم نکنیم،
بهجای موارد مهم، اسرار رسیدن به حداکثر بهرهوری، فاش خواهد شد.
بکر توضیح میدهد که اگر در یک بازی ویدیویی، سطح خود را بالا ببرید، میتوانید دوپامین زیادی دریافت کنید،
اما باید مدت زیادی منتظر بمانید تا نتیجه دوپامین را از نتایج کسبوکار دریافت کنید.
استفاده از حالت حیوانی خود، بر روی چیزی مولد
حالت حیوانی (مود حیوانی) حالتی است که شما در آن زمانی که پرانرژی هستید، به مدت 12 ساعت بازیهای ویدئویی انجام میدهید.
آیا برای شما آشنا به نظر میرسد؟
همانطور که قبلاً بحث کردیم، مغز حیوانی شما میتواند با انجام یک بازی ویدیویی یا خوردن غذای ناسالم، دوپامین را سریع آزاد کند.
بنابراین چگونه میتوانید خود را، برای کار در جهت اهداف بلندمدت که در آن آزادسازی دوپامین به تأخیر میافتد، آموزش دهید؟
الکس بکر به معنای واقعی کلمه، PS4 خود را در استخر خود انداخت.
او آن را نابود کرد تا مغز حیوانیاش دیگر نتواند دوپامین را از بازیهای ویدئویی دریافت کند. او آن را نابود کرد، تا مغز حیوانی خود را به چیز دیگری وصل کند.
راههای دیگری برای از توقف آزادسازی دوپامین وجود دارد، بهعنوانمثال با نگهداشتن غذای ناسالم در خانه.
حداکثر بهرهوری را میتوان زمانی به دست آورد که از اراده نامحدود مغز حیوانی برای دستیابی به نتایج برتر استفاده کنید.
این امر بهطور طبیعی، تمایل شمارا برای اولویتبندی اهداف ارزشمند،
مانند یادگیری مهارتهای جدید با درآمد بالا، رفتن به باشگاه ورزشی و توسعه کسبوکارتان بیشتر میکند.
اگر یک محاسبه ساده ریاضی انجام دهید، روزی دو ساعت استفاده از تلفن همراه،
هنگام مرور رسانههای اجتماعی یعنی 730 ساعت در سال، که بیش از چهار ماه، کار تماموقت است.
تصور کنید اگر حتی نیمی از آن زمان را برای اهداف کسبوکارتان، اختصاص داده بودید. الآن چه جایگاهی داشتید؟
اگر به بازیهای ویدئویی معتاد هستید، احتمالاً بیش از دو ساعت در روز را صرف بازی میکنید.
احتمالاً نمیخواهید که من در این زمینه محاسبه ریاضی انجام دهم یا به میزان زمان تلفشده، اشارهکنم.
چه چیزی هدر دادن زمان را، بهجای انجام کارهایی که واقعاً اهمیت دارند، انتخاب میکند؟ مغز حیوانی.
درک مغز حیوانی و تسلط بر قدرت آن، کلید بهرهوری و موفقیت است.
افزایش آزادسازی دوپامین مغز شما با افزایش ارزش درک شده شما
اثبات خود برای جامعه و افزایش ارزش درک شده، میتواند مسیر جدید آزادسازی دوپامین شما باشد.
بکر توضیح میدهد که یک راه برای افزایش ارزش، این است که پیشرفت کنید، در رشته خود مهارت بیشتری کسب کنید و خود را با استادان صنعت خود مقایسه کنید تا به خودتان انگیزه دهید.
بکر میگوید: "نیاز به اثبات خود، میتواند یک انگیزه بسیار قوی برای دستیابی به نتایج برتر باشد."
بکر توضیح میدهد، باید سعی کنید افرادی که شمارا در آن موقعیت بالاتر مشاهده میکنند، تصویرسازی کنید.
تصور اینکه دیگران بهطور ناگهانی شمارا دارای ارزش بالاتری میدانند، بسیار انگیزهبخش است، درست است؟
با برداشتن گامهای کوچک به سمت هدف، مسیر دوپامین را حفظ کنید، یعنی دستیابی به اهداف کوچک در این راه.
اینها نکات کوچکی برای آزادسازی دوپامین است و پیشرفتتان به شما کمک میکند تا به آن دوپامین برسید.
بکر توضیح میدهد: "شما هر کاری را که محرکهای دوپامین به آن متصل باشد، انجام میدهید."
چرا؟ زیرا دستیابی به این اهداف میتواند ارزش درک شده شمارا افزایش دهد.
دستیابی به نتایج برتر در کسبوکار که رتبه شمارا بالا میبرد، منجر به ترشح دوپامین میشود.
در این راه به خودتان غذاهای کوچک بدهید.
نوشتن لیست کارها کمک میکند. زیرا وقتی چیزی را خارج از لیست بررسی میکنید، احساس خوبی دارید.
شما پیشرفت کردهاید شما در اینجا از مغز حیوانی خود استفاده میکنید تا انگیزه خود را حفظ کنید.
راه دیگر این است که به خودتان هدیه دهید تا به اهداف خود پایبند باشید.
اگر هدف شما تغذیه سالم است، چیزی متناسب با هدف خود بخرید. این ممکن است یک استیک گوشت، چای فانتزی و غیره باشد.
اگر هدف شما راهاندازی وبسایت شخصیتان است، هر بار که روی آن کار میکنید، یک قهوه خوشمزه برای خود تهیه کنید.
مطمئن شوید که فضای کارتان کاملاً راحت و جذاب باشد. این موارد مغز حیوانی شمارا مشغول به کار میکند.
آیا برای دستیابی به نتایج برتر ، تشنه موفقیت هستید؟
بازیگران برتر افرادی هستند که واقعاً تشنه موفقیت هستند. من اغلب از شاگردانم میپرسم: "چقدر تشنه موفقیت هستید؟"
برخی افراد موفقیت میخواهند. آنها حتی ممکن است آرزوی موفقیت کنند. اما آنها تشنه آن نیستند.
کسانی که موفقیت میخواهند، باید تشنه آن باشند. کسانی که بیشتر تشنه موفقیت هستند به آن دست مییابند.
زیرا آنها کسانی هستند که مایل به فداکاری واقعی هستند.
آنها کسانی هستند که واقعاً به رؤیاهای خود پایبند خواهند بود. اگر تشنه ثروت و موفقیت نیستید، احتمالاً ثروتمند یا موفق نخواهید شد.
شما نمیتوانید راضی باشید، شما باید بیش از آنکه بخواهید بازیهای ویدئویی انجام دهید، تلویزیون تماشا کنید یا در خانه بنشینید و غذای ناسالم بخورید، موفقیت را بخواهید.
من موفق شدم چون تشنه آن بودم. این بدان معناست که، من حاضر بودم لذتهای امروز را فدای پاداشهای فردا کنم.
من معتقدم که شما میتوانید مغز خود را طوری تربیت کنید که گرسنه موفقیت باشد نه غذای ناخواسته.
برای موفقیت هیجانزده هستید یا برای رسیدن به سطح بعدی بازی ویدیویی خود هیجانزدهاید؟
حداکثر بهرهوری زمانی امکانپذیر است که، واقعاً گرسنه موفقیت هستید. زیرا گرسنگی موفقیت را هدایت میکند. گرسنگی آخرین مزیت رقابتی شماست.
مثبت اندیشی در دستیابی به نتایج برتر
باورهای خود محدودکننده، شانس شمارا برای رسیدن به حداکثر بهرهوری از بین میبرد.
بسیاری از ورزشکاران برتر جهان، عملکرد خود را به میزان اعتمادبهنفس خود نسبت میدهند. نمیتوانی از خودت دل بکنی!
شک به خودتان، باعث سقوط شما میشود. افکار منفی ممکن است موفقیت شمارا خراب کند.
به همین دلیل افرادی که از سندرم تقلب رنج میبرند و عزتنفس پایینی دارند، در عملکرد خود دچار مشکل میشوند.
در یادداشتهای خود جملات تأکیدی مثبت بنویسید و در صورت لزوم آنها را در سراسر آپارتمان خود بچسبانید.
برایم مهم نیست که چگونه این کار را میکنی، فقط باور نکن که نمیتوانی، باور کن که میتوانی.
نتیجه عالی نیاز به نگرش مثبت دارد. زیرا اگر فکر کنی که نمیتوانی اجرا کنی، احتمال اینکه بتوانی اجرا کنی، بسیار کمتر است.
تکنیکهای مدیریت زمان افراد با حداکثر بهرهوری
بسیاری از استراتژیهای مختلف مدیریت زمان وجود دارد، اما من چند مورد از موارد موردعلاقه خود را به شما میگویم.
من دوست دارم اهداف روزانه تعیین کنم. گاهی اوقات زمان خود را با برنامهریزی اهداف خاصی برای روز، حتی برای قسمتهای مختلف روز، مدیریت میکنم.
بهعنوانمثال، ممکن است کاری وجود داشته باشد که باید تا ظهر انجام شود. و پروژه دیگری که باید تا ساعت 5 بعدازظهر به پایان برسد و غیره
وقتی دستیابی به نتایج برتر برآورده میشود به خودم پاداش میدهم.
در آن زمان است که به خودم اجازه میدهم تلفن همراهم را بردارم و شبکههای اجتماعی خود را بررسی کنم یا استراحت کنم و قهوه بنوشم.
این اهداف روزانه که هر روز تعیین میشود بخشی از روال یک فرد مولد است.
اهداف هفتگی بسیار گسترده هستند و به شما این امکان را میدهند که انعطافپذیری زیادی برای به تعویق انداختن تا پایان هفته داشته باشید. کار نمیکند.
یکی دیگر از مواردی که همیشه کار نمیکند، انجام چند وظیفه همزمان است.
آیا بهتر است در یک زمان روی یک کار تمرکز کنیم؟ برای بسیاری از مردم، پاسخ مثبت است.
شاید بهتر باشد تمام تلاش خود را در یک زمان به یک کار اختصاص دهید.
من زمان خود را با اطمینان از تمرکزم مدیریت میکنم. من به موسیقی مغز گوش میدهم، آیا میدانید منظور من از این حرف چیست؟
موسیقی کلاسیک یا موسیقی سینمایی به تمرکز شما کمک میکند.
همچنین دارای تأثیر بر تقویت روحیه است که باعث میشود شما بخواهید عملکرد بهتری داشته باشید و کارآمد باشید.
چگونه اهداف خود را تعیین کنیم و به آنها پایبند باشیم
یک لحظه به سه هدف اصلی خود فکر کنید، سه هدف اصلی که برای شما مهمتر است.
بهعنوانمثال، سه هدف اصلی شما درزمینهٔ شغلی، سلامتی و رشد شخصی چیست؟
در زیر چند نمونه از اهدافی که ممکن است در هر دسته داشته باشید آورده شده است:
شغل: کسبوکار خودم را راهاندازی کنید
سلامت: 10 کیلو وزن کم کنید
رشد شخصی: اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید
اگر مانند اکثر مردم هستید، واقعاً به دستیابی به نتایج برتر خود علاقهمند هستید و اغلب در مورد آنها فکر میکنید.
معمولاً اگر بهاندازه کافی برای دستیابی به آنها اقدام نکردهاید، فکر کردن در مورد آنها، باعث افزایش احساس گناه میشود.
آیا میتوانید با احساس گناه از توجه به اینکه روزها یا هفتهها سپریشدهاند و هیچ اقدامی برای نزدیک شدن به اهداف خود انجام ندادهاید، صحبت کنید؟
به همین دلیل است که فهرست موارد اقدام بسیار مهم است.
اگر میخواهید به اهداف خود برسید، هر روز باید حداقل یک مورد اقدام در لیست کارهای خود داشته باشید.
حداقل یک عمل در روز که به آن دست مییابید. مجموعهای از اقدامات درنهایت منجر به رسیدن به هدف شما میشود.
نکته دیگری که باید بدانید این است که آیا هدف شما قابلدستیابی است یا خیر.
رویکردهایی را انتخاب کنید که برای شما مناسب است و برای شما واقعی است که به آنها پایبند باشید.
هنگام ایجاد فهرست خود، مواردی را یادداشت کنید که بتوانید آنها را دنبال کنید. مهمتر از همه، توجه خود را هر روز به هدف خود جلب کنید.
اهداف خود را بنویسید و آنها را در جایی قرار دهید که مایل باشید آنها را ببینید.
برخی افراد اهداف خود را یادداشت میکنند و با آهنربا به یخچال خود میچسبانند. دیگران اهداف خود را به تابلو اعلانات دفتر خود متصل میکنند.
فضای کار شما باید ظاهر و احساس خوبی داشته باشد
وقتی به این فکر میکنید کارتان را برای خود پربارتر کنید، چه تصوری دارید؟
احتمالاً به اهمیت داشتن یک فضای کاری تمیز، روشن و خوب فکر میکنید.
از نظر منطقی، احتمالاً میدانید که برای کار در آنجا به یک منطقه تمیز و خوب نیاز دارید.
شما نمیخواهید مغز شما در حین کار، بیشازحد درهموبرهم و آشفته شود.
فضای کاری من بسیار تمیز و منظم است. و توسط محرکهای ثروت احاطهشده است.
من دوست دارم چیزهایی را در قفسههایم قرار دهم که نمادی از رؤیاهای من هستند و مرا به یاد کارهایی میاندازند.
راز حداکثر بهرهوری: مهلت تعیین کنید
من میخواهم شما به یک هدف واقعبینانه و یک زمانبندی واقعی برای دستیابی به آن فکر کنید.
چه چیزی شمارا از دستیابی به آن بازمیدارد؟ از یکجهت، باید برای خود مهلت تعیین کنید.
بهعنوانمثال، اگر مهلت شما 6 هفته است، پس باید برای هر هفته منتهی به مهلت خود موارد اقدامی داشته باشید.
اگر عادتهای بدی دارید که مانع رسیدن به اهداف شما میشود، آگاهی از این عادتهای بد مفید است.
نمونههایی از عادات بد که مانع عملکرد شما میشوند شامل اهمالکاری و تمایلات کمالگرا است.
یک هدف فرعی باید کار بر روی تغییر این عادات باشد.
رفتارهایی را انتخاب کنید که بر توانایی شما در دستیابی به نتایج برتر تأثیر میگذارد و هر روز روی آن کارکنید.
اگر بازیهای ویدئویی یکی از رفتارهایی است که مانع بهرهوری شما میشود، مانند الکس بکر 4 PS خود را از بین ببرید یا آن را از خود دور کنید.
قدرت تعیین مهلت و اقدامات روزانه
چرا تعیین مهلت بسیار قوی است؟
بیایید کاهش وزن یا سلامت عمومی جسمانی را بهعنوانمثال در نظر بگیریم. بسیاری آرزو دارند بیشتر ورزش کنند.
بیایید آن را به یک هدف کوتاهمدت خاص تبدیل کنیم.
سعی کنید بنویسید: "از ماه آینده، من چهار بار در هفته ورزش خواهم کرد."
من میدانم که شما وسوسه خواهید شد بگویید هر روز، نه، چهار بار در هفته. بهتر است آن را واقعبینانه و دستیافتنی نگهدارید.
وقتی موفق شوید و به هدف خود برسید، انگیزه شما بیشتر میشود، بنابراین یک راز عالی حداکثر بهرهوری این است که از کار کوچک شروع کنید، تا دلسرد نشوید.
یک هدف قابلدستیابی ایجاد کنید تا بتوانید مقدار کمی از دوپامین را دریافت کنید.
هدفتان را به هفتهها تقسیم کنید.
هدف هفته اول: یک تمرین انجام دهید. هفته 2: دو تمرین، هفته 3: سه تمرین، هفته 4: چهار تمرین و سپس آن را ادامه دهید.
در ابتدا چیزی را که قابلدستیابی است تنظیم کنید، بهطوریکه شتاب را افزایش دهید و آن دوپامین را دریافت کنید.
شما همچنین باید یک هدف روزانه داشته باشید.
بیایید دوباره از مثال کاهش وزن استفاده کنیم. شما باید هر روز کاری را انجام دهید که در راستای هدف شما و چهار بار ورزش در هفته باشد.
شاید یک روز شما بهسادگی در مورد کلاسهای تناسباندام گروهی در منطقه خود تحقیق کنید.
یک روز دیگر، با برداشتن تلفن و تماس برای رزرو مکان در یک کلاس تناسباندام، برنامهای را تنظیم میکنید.
هر روز، اقدامی را انتخاب کنید که بتوانید آن روز انجام دهید، تا به هدف خود برسید.
نکته اصلی در اینجا ثبت اقداماتتان است، تکنیکی که از ورزشکاران نخبه وام گرفتهشده است.
ثبت اسناد زمانی است، هر اقدامی را که انجام میدهید، یادداشت کنید.
آنچه ورزشکاران درجهیک میتوانند در مورد موفقیت و کارآفرینی به ما بیاموزند
ورزشکاران درجهیک مانند بروس لی، سرنا ویلیامز و مایکل جردن میتوانند چیزهای زیادی در مورد موفقیت و کارآفرینی به ما بیاموزند.
بروس لی به خاطر هزاران ساعتی که برای بهبود مهارتهای خود بهعنوان یک رزمیکار اختصاص داد، شناخته شد.
او به دلیل تعهد بیوقفه خود به آموزش و تمرین مداوم افسانهای بود.
بروس لی به اهمیت تمرین برای دستیابی به نتایج برتر و اوج عملکرد، اعتقاد داشت و او راز نتیجهگیری عالی را میدانست.
راز او محدود کردن تمرکزش بود. بروس لی تمرکز خود را بر روی یک حرکت رزمی خاص، در یک زمان، محدود کرد.
او آن مهارت خاص را بارها و بارها تمرین میکرد تا زمانی که بر آن مسلط شد.
سرنا ویلیامز بازیکن تنیس حرفهای به خاطر مهارت منحصربهفرد خود در نگهداشتن چشم در ردیابی توپ مشهور است.
او با تمرکز زیاد روی توپی که وارد منطقه میشود، فضا و زمان بیاهمیت میشود.
ویلیامز معتقد است که نگاه مداوم به توپ درست قبل و در حین ضربه، نوعی تمرکز است که همه تفاوتها را ایجاد میکند.
بسیاری از ورزشکاران درجهیک کارآفرین شدهاند، ازجمله سرنا ویلیامز و لبرون جیمز.
مهارتهای آنها در ورزش، تبدیل به مهارتشان در تجارت میشود.
سرنا ویلیامز طی چند سال گذشته در بیش از 30 استارتاپ سرمایهگذاری کرده است.
او در سال 2018 یک تولیدی لباس با نام S by Serena راهاندازی کرد. او و خواهرش ونوس ویلیامز صاحبان جزئی دلفینهای میامی و UFC هستند.
لبرون جیمز یکی از بنیانگذاران Uninterrupt است، یک پلت فرم رسانههای اجتماعی که ورزشکاران را با طرفداران ارتباط میدهد.
او همچنین بنیانگذار شرکت تولیدی SpringHill Entertainment و مالک جزئی Blaze Pizza است.
یکی از چشمگیرترین دستاوردهای تجاری لبرون جیمز این است که او قرارداد مادامالعمر با نایک امضا کرد. در سال 2018، او مدرسه خود را با نام I Promise راهاندازی کرد.
اگر میخواهید به حداکثر عملکرد و سطح مطلوب عملکرد برسید، خود را به دستیابی به اهداف تجاری و زندگی نزدیک میکنید.
نوشتهای از دن لاک