یکی از بهترین راهها برای انتخاب شغل، تحقیق در مورد علایق خود است. بسیاری از مشاوران شغلی موافقاند که تحقیق درباره فعالیتهایی که در گذشته با آنها مرتبط بودهاید و از آنها تجربه ارزشمندی کسب کردهاید، میتواند تأثیر بسزایی در تصمیمات شغلی شما داشته باشد. تحقیقات، علاقههای شغلی را با رضایت شغلی بیشتر و موفقیت شغلی پیوند میدهد. بررسی علایق شغلی خود معمولاً اولین قدم برای شناختن خودتان است زیرا به شما در پیشرفت فردی کمک میکند. وقتی شما نمیدانید چه شغلی را میخواهید داشته باشید یا چه کسبوکاری را میخواهید راهاندازی کنید، تحقیق برای پیدا کردن علایق شغلی ضروری است. برای اکثر افراد، این اتفاق زمانی میافتد که آنها بخواهند شغلی را انتخاب کنند یا تغییر شغل دهند.
آیا میخواهید بدانید که چگونه میتوانید با کمتر از 2000 فالوور در اینستاگرام درآمد کسب کنید؟ آیا میخواهید یاد بگیرید که چگونه شروع به کسب درآمد در اینستاگرام کنید؟ تو در جای درستی هستی. بسیاری از افراد تأثیرگذار تازهکار در اینستاگرام مانند شما، بدون توجه به تعداد دنبال کنندگان، قطعاً میتوانند درآمد کسب کنند. چرا؟ تعداد دنبال کنندگان شما دیگر اهمیتی ندارد. داشتن فالوور زیاد مزایایی دارد، اما کسب درآمد در اینستاگرام بهعنوان یک تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی، ارتباط کمتری با تعداد فالوورها دارد و بیشتر به تعامل ربط دارد.
هر مشتری یک تیپ شخصیتی دارد. بنابراین فروشندگان با انواع تیپهای شخصیتی مواجه میشوند. برخی مشتریان ایدههای جالب را جذاب میدانند و برخی مشتریان نسبت به ایدههای جدید، گارد میگیرند. برخی مشتریان به دنبال کلیات موضوع هستند، درحالیکه دیگران ترجیح میدهند از کل جزئیات باخبر باشند. برخی با توجه به درک خودشان تصمیم میگیرند و بقیه به گزارشها و آمارها نیاز دارند. راز فروش بیشتر، شناختن شخصیت مشتریان احتمالی و منطبق کردن گفتوگوها با سبکفکر مخصوص آنها است.
اینکه فقط بخواهید پول زیادی به دست آورید، کافی نیست. شما باید یک دلیل داشته باشید که چرا میخواهید ثروتمند شوید؟ وقتی صحبت از ثروت میشود، اغلب از من میپرسند: "چگونه شروع کنم؟" من به این افراد میگویم که برای اینکه ثروتمند شوید باید از نبوغ مالیتان استفاده کنید. من معتقدم که هر یک از ما نبوغ مالی داریم که خواب است و فقط منتظر بیدار شدن است. نبوغ مالی ما خوابیده است زیرا فرهنگ ما، به ما آموزش داده است که چیزهای اشتباه درباره پول را باور کنیم. به ما آموختهاند که کارمند باشیم و برای پول کارکنیم تا اینکه کارآفرین و سرمایهگذار باشیم و پول برای ما کار کند.. به ما آموختهاند که نگران آینده مالی خود نباشیم، زیرا شرکت یا دولت ما این کار را برای ما انجام خواهد داد.
نحوه برقراری ارتباط با دیگران چنان عادت معمول و عادی ماست که بندرت درباره ارتباطات خود با دیگران فکر میکنیم. این موضوع در حیطه ارتباطات تجاری نیز صادق است. بههرحال، سازمانها نهادهای بیهویت نیستند، بلکه گروههایی از افراد واقعی هستند. ارتباطات مؤثر بر فرآیندها، کارایی و هر لایه از شرکت تأثیر میگذارد. سازمانهایی که دارای ارتباطات تجاری مؤثر هستند تا 25٪ افزایش بهرهوری دارند. افزایش 25 درصدی بهرهوری چه تأثیری در موفقیت شرکت شما دارد؟ ارتباطات تجاری مؤثر سبب ارائه خدمات بهتر به مشتری میشود و نتیجه آن مشتریانی شادتر و سود بیشتر است.
شما عبارت قدیمی "رم یکشبه ساخته نشد" را میدانید؟ همین امر برای ساختن یک تیم بزرگ بازاریابی صدق میکند. برای یافتن افراد مناسب با مهارتهای مناسب که متناسب با فرهنگ شرکت شما و با یکدیگر باشند، زمان زیادی لازم است. حتی اگر بازاریابهای بسیار بااستعدادی استخدام کنید، یک ترکیب اشتباه میتواند منجر به نابودی کمپینهای شما شود. هنگامیکه این بازاریابان بااستعداد را استخدام کردید، باید آنها را راضی نگهدارید تا بهترین تلاش خود را بکنند و در اولین فرصت سازمان را ترک نکنند. بخشی از این موارد شامل فراهم آوردن فرصتی برای استفاده از مهارتهایی است که طی سالهای گذشته کسب کردهاند. همچنین باید ابزار لازم بازاریابان را برای کمک به آنها در انجام کار خود بهطور مؤثر، فراهم کنیم.
آموزش نهتنها برای هر شرکت و سازمانی مهم است، بلکه حیاتی است. آموزش یک فرصت عالی برای افزایش دانش همه کارمندان است، اما بسیاری از کارفرمایان در شرایط فعلی، فرصتهای آموزش و توسعه منابع انسانی را گران میدانند. آنها عنوان میکنند کارکنانی که در جلسات آموزشی شرکت میکنند، ساعات کاری را از دست میدهند که میتواند اتمام پروژه را به تأخیر بیندازد. باوجود این معایب بالقوه، آموزش و توسعه، مزایایی را برای فرد و سازمانها فراهم میکند که هزینهها و زمان را به یک سرمایهگذاری ارزشمند تبدیل میکند. بازگشت سرمایه حاصل از آموزش و توسعه کارکنان واقعاً مفید است. از طرفی باوجود اینهمه فرصت آموزشی از راه دور و بهصورت آنلاین، دیگر لازم نیست کارکنان از ساعات کاریشان کسر کنند.
موفقیت یک کلیشه نیست. موفقیت یک اتومبیل نیست. موفقیت یک خانه نیست. یک نقشه نیست. یک پولی در بانک نیست. اینها هیچکدام موفقیت نیستند! موفقیت باز کردن پیوسته طرح و نقشه زندگی و مدیریت آن است. این تعریف موفقیت است. موفق شدن در زندگی و در هر آنچه میخواهید انجام دهید برای شما و خانواده شما قابلدرک و منطقی است. بر عهده گرفتن مسئولیتها یا رد کردن آنها کاملاً به خود شما بستگی دارد. به ما قدرت انتخاب دادهشده است.
امروزه ده ها نظریه وجود دارد که چگونه مشتریان را بهتر جذب کنیم. یکی از روشهای معروف جذب مشتری، برند سازی حسی است. به بازاریابی حسی، تبلیغات حسی نیز میگویند. بازاریابی حسی روشی است که با استفاده از جذابیت حسی هر پنج حس مخاطب خود را درگیر میکند. بازاریابی حسی محتوایی را تولید میکند که از حواس بینایی، لامسه، صدا، بو و چشایی استفاده کند.
آیا میخواهید بلاگر شوید؟ شاید دوستانی دارید که بلاگر هستند یا بلاگرهایی را در اینستاگرام دنبال میکنند. در این مقاله درباره "بلاگری" صحبت میشود. ما قصد داریم در مورد معنای بلاگری، آنچه بلاگرها انجام میدهند و نحوه کار بلاگرها صحبت کنیم. طبق تعریف فعلی گوگل، بلاگر کسی است که بهطور منظم محتوا تولید میکند. بلاگری یک حرفه معتبر است. بلاگری چیزی بیشتر از تولید محتوا است و مسلماً شوخی نیست و کار هرکسی هم نیست. شما باید مهارتهای مختلفی داشته باشید و همینطور با افراد گوناگونی در ارتباط باشید تا به یک بلاگر موفق تبدیل شوید.
بیماری همهگیر COVID-19 چنان ضربه بزرگی به اقتصاد جهانی وارد کرده است که بسیاری هنوز در فکر این هستند که برای ادامه فعالیت خود چه باید بکنند. چنین حوادثی غیرمعمول نیستند، اما همیشه در مقیاس کوچکتر اتفاق افتادهاند. ازآنجاکه بسیاری از شرکتها در حال فروپاشی هستند، زیرا تحمل تغییر را ندارند، نگرانی صاحبان مشاغل بسیار زیاد است. بهطور همزمان، بیماری همهگیر ویروس کرونا میتواند منجر به تغییرات زیاد در نحوه خرج کردن پول مردم شود و این تغییرات میتواند دههها طول بکشد.
همه ما داستان خود را میگوییم. آنها احساسات ما را توضیح میدهند. آنها به زندگی ما معنی میدهند. آنها به ما میگویند که چگونه در شرایط خاص واکنش نشان دهیم و الگوهایی را به ما میدهند که وقتی مطمئن نیستیم چهکاری انجام دهیم، به آنها برگردیم. سؤال این است: آیا شما تمام داستان را میگویید؟ آیا داستانهای شما در خدمت شما هستند؟ آیا میتوانید با خود صادق باشید یا از داستانهای خود برای پنهان کردن احساسات واقعی خود استفاده میکنید؟
در دنیای بازاریابی و کسبوکار مفهوم رضایت مشتری و وفاداری مشتری یکسان نیست. درست است که رضایت مشتری ممکن است منجر به افزایش وفاداری مشتری شود، اما این دو، مفهوم متفاوتی دارند. باید به این نکته توجه کرد که یک مشتری راضی لزوماً یک مشتری وفادار نیست. مشتریان شما ممکن است از کیفیت خدمات و محصولات شما راضی باشند اما به خاطر عواملی مانند خدمات بهتر، احساس بهتر، قیمت بهتر و... به سمت کسبوکار دیگری بروند. برای ایجاد و افزایش وفاداری مشتریان راهکارهایی وجود دارد که چند نمونه از آنها را در این مقاله آوردهایم.
اگر شما معتاد اینستاگرام نباشید، ممکن است یک یا دو روز به حسابتان سر نزنید و زمانی که تازه فید اینستاگرام خودتان را چک میکنید، متوجه شوید که برخی از پستها چند دقیقه پیش به اشتراک گذاشتهشدهاند، درحالیکه ممکن است پستهای دیگر مربوط به چند روز گذشته باشند. فکر میکنید علت این موضوع چیست؟ در این مقاله نکاتی در مورد چگونگی به اشتراکگذاری جذابترین پستهای ممکن برای دریافت کامنت بیشتر اینستاگرام را مطرح میکنیم که به شما کمک میکند در فید اینستاگرام بالاتر رفته و فالوورها پست شمارا زودتر مشاهده کنند.
انگیزه یک موتور محرک است که شمارا به اهدافی که برای خودتان تعیین کردهاید، نزدیکتر میکند. گاهی حتی تحت بهترین شرایط هم حفظ انگیزه دشوار به نظر میرسد. یک روز را در نظر بگیرید که لیست کارهایی که باید انجام دهید، بسیار زیاد است، اتومبیل و ماشین لباسشویی همزمان از کار میافتند، فرزند شما مریض میشود، خودتان سردرد میگیرید و.... تمامروز فقط دور خودتان و زندگی میچرخید و کار مهمی ازنظر خودتان انجام نمیدهید. در چنین شرایطی چطور میتوان باانگیزه ماند؟
کیفیت ارائه فروش (پرزنتیشن فروش) شما اغلب تعیین میکند که آیا مشتری بالقوه از شما خرید میکند یا از یکی از رقبای شما خرید میکند. بااینحال، بیشتر پرزنتیشن ها فاقد هیجان لازم هستند و جذابیت لازم برای قانع کردن مشتریان را ندارند، درنتیجه نمیتوانند دیگران را برای تصمیمگیری در خرید ترغیب کنند. این هفت نکته به شما کمک میکند تا یک پرزنتیشن فروش قدرتمند تهیه کنید و بتوانید انگیزه خریداران را افزایش دهید.
محصولات در کارخانه ساخته میشوند، اما برندها در ذهنها ایجاد میشوند. ارزش فیزیکی محصولات شما میتواند آسان محاسبه شود، اما برداشت مصرفکنندگان از محصولات شما، ارزش واقعی برند و محصولات شمارا در بازار تعیین میکنند. بنابراین، توانایی شما در ایجاد ارزش برای برند خود و انتقال این ارزش به مشتریان از طریق بازاریابی، برای موفقیت طولانیمدت شرکت شما ضروری است.
آیا تابهحال فکر کردهاید که اشتیاق خود را به یک کسبوکار تبدیل کنید؟ بسیاری از کسبوکارها طیف گستردهای از محصولات یا خدمات را ارائه میدهند و در تلاشاند تا به رهبر بازار تبدیل شوند. راهحل رهایی از این معضل این است که، بهجای هدف قرار دادن مخاطبان به شکل گسترده و تلاش برای پوشش دادن تمام نیازهای آنان، گوشهای از بازار را بهعنوان مخاطب هدف و مشتری بالقوه خود انتخاب کنید. محدود کردن بازار هدف این فرصت را فراهم میکند تا در کاری که انجام میدهید، بهترین باشید.
وقتی آنچه را از زندگی میخواهید، نگیرید! مطابق ارزشها و احساسات خود عمل نمیکنید و احساس نارضایتی درواقع اولین احساس شماست. درخواست بیشتر از زندگی باعث میشود دستاوردهای بزرگتر و بهتری را دنبال کنید. و وقتی میدانید چه چیزی شمارا تحت تأثیر قرار میدهد، میتوانید هر آنچه را که میخواهید به دست بیاورید. هنگامیکه متعهد میشوید بهترین خودتان باشید، حتی میتوانید یاد بگیرید که چگونه افراد را به انجام آنچه میخواهید، وادار کنید، زیرا همه آنها با اهداف مشترک متحد میشوند. با یک رویکرد مناسب، میتوانید یاد بگیرید که چگونه در یک رابطه، شغل یا جنبههای دیگر زندگی به آنچه میخواهید، برسید.
نظرات مختلفی در مورد نرخ شکست محصولات جدید وجود دارد. به گفته برخی، برای مثال، میزان شکست محصولات جدیدی که در بخش مواد غذایی عرضه میشود، بین 70 تا 80 درصد در ایالاتمتحده است. برای شرکتهای کوچک غذایی ایالاتمتحده که محصولات جدیدی را روانه بازار میکنند، میزان موفقیت حتی کمتر از 11 درصد است. اینها سطح بالایی از شکست است، اما آیا این یک افسانه است یا یک واقعیت؟ شکست چگونه تعیین میشود؟ سازمان شما شکست محصولات را چگونه ارزیابی میکند؟ آیا واقعاً میخواهید در مورد آنها صحبت کنید؟