نودوچهار درصد شکست‌ها، به این دلیل نیست که مردم نمی‌خواهند کار خوبی انجام دهند. این به این دلیل است که سیستم مورداستفاده آن‌ها شکست‌خورده است. همه ما از روی تجربه می‌دانیم که تکیه‌بر مردم بسیار دشوار است، زیرا ما فقط یک انسان هستیم. به همین دلیل است که شما باید کسب‌وکار خود را سیستماتیک کنید تا بتوانید به سیستم‌های قابل‌اعتماد و سازگار تکیه کنید نه افراد. این سیستم‌ها توسط افراد شما مدیریت می‌شوند و نه‌تنها زندگی شما، بلکه زندگی دیگران را، که برای شما کار می‌کنند بسیار ساده‌تر می‌کند. سیستم‌ها به شما امکان می‌دهند: در وقت، انرژی و پول خودتان صرفه‌جویی کنید.
همه ما ایده‌هایی برای کسب‌وکار خودمان داریم و همیشه فکر می‌کنیم که‌ای کاش می‌توانستیم این ایده را عملی کنیم و بتوانیم با یک ایده عالی و ناب، درآمدزایی فوق‌العاده‌ای داشته باشیم. برای اینکه ما بتوانیم ایده‌های خود را عملی کنیم، باید ایده‌ها و نوآوری‌های خود را چندین بار بررسی کنیم و درستی و صحت آن‌ها را موردبررسی قرار دهیم، باید به تمام جزئیات ایده خودمان بپردازیم و درستی یا نادرستی این ایده را بسنجیم، ایده‌ها تا حدودی قابل‌سنجش هستند و ما می‌توانیم با روش‌های متفاوتی ایده‌های خودمان را بر روی کاغذ آورده و آن‌ها را بررسی کنیم.
با پیشرفت کسب‌وکارتان، مرور عملکرد شرکت تا به امروز و متعاقباً برنامه‌ریزی برای موفقیت در آینده، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در این مقاله بهترین روش‌ها را برای تجزیه‌وتحلیل فعالیت‌های تجاری‌تان و آماده‌سازی خودتان برای موفقیت، آورده‌ایم.
وقتی صحبت از هوش مصنوعی می‌شود تصویر ربات‌ها، به‌خصوص ربات‌های صنعتی و یا انسان‌نما، در ذهن ما شکل می‌گیرید. حال‌آنکه هوش مصنوعی هم‌اکنون در بسیاری از جنبه‌های زندگی ما در حال استفاده است. از تشخیص گفتار توسط گوشی‌های هوشمند تا پیدا کردن بهترین مسیر توسط سرویس‌هایی مثل اسنپ تا توصیه فیلم‌های جدید به بیننده در نماوا یا محصولات جدید به مشتری در فروشگاه‌های آنلاین، همه از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند. هوش مصنوعی را می‌توان به‌عنوان مدل‌سازی ریاضی، آماری و الگو ریتمیک برای تخمین زدن یا پیش‌بینی نتایج فرایندهای مربوط به زندگی انسانی، کسب‌وکار، صنعت و علوم تعریف کرد. ازاین‌جهت، هوش مصنوعی می‌تواند کمک شایانی به بهینه‌سازی در کسب‌وکار و صنعت کند. در زیر چند مورد ازاین‌گونه استفاده‌های هوش مصنوعی را بیان می‌کنیم.
کارآفرینی یک امر پیچیده است و این‌طور نیست که کارآفرینان همیشه در رأس بازی باشند، احتمال شکست بسیار زیاد است. تحقیقات نشان می‌دهد که بیش از 10 درصد همه مشاغل جدید، در سال دوم عمر خود وجود ندارند و کارآفرینان اغلب با شکست روبرو می‌شوند. این مقاله 5 دلیل اصلی شکست کارآفرینان را موردبررسی و بحث قرار می‌دهد و آن‌ها مربوط به بودجه، نیروی انسانی، امور مالی، دلایل عملیاتی و اوج‌گیری خیلی زود یا دیر است. همه این دلایل دارای موضوع مشترک عدم موفقیت در مدیریت سرمایه‌گذاری و تنبلی یا تنبلی درزمینهٔ مدیریت سرمایه‌گذاری هستند.
بخش بزرگی از راه‌اندازی یک کسب‌وکار داشتن یک برنامه و سپس داشتن نظم و انضباط برای انجام آن است. اینکه بخشی از استارتاپ باشید همیشه خوب نیست و اغلب باید خود را تسلیم فرآیند کنید. اریک رایز در کتاب خود با عنوان «استارتاپ ناب» بیان می‌کند: «من از موفقیت‌ها و شکست‌های خود و بقیه یاد گرفته‌ام که همیشه بخش‌های کسل‌کننده مهم‌ترین بخش است. موفقیت در راه‌اندازی یک کسب‌وکار نتیجه ژن خوب یا قرار گرفتن در مکان و در زمان مناسب نیست. موفقیت در راه‌اندازی کسب‌وکار را می‌توان با فرآیند مناسب مهندسی کرد و درواقع می‌توان آن را آموخت.» برداشتن گام‌هایی برای اجتناب از اشتباهات مکرر کارآفرینان تازه‌کار، بخشی از این فرایند است. در این مقاله به 9 اشتباه اشاره‌شده است که هنگام شروع یک کسب‌وکار جدید باید از آن‌ها اجتناب کنید.
کار تیمی همیشه برای شرکت‌های موفق یک قابلیت اساسی بوده است، اما باوجود اختلال و دیجیتالی شدن سازمان‌های امروزی در اقتصاد "نوآوری یا مرگ"، اکنون بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد که کارکنان بتوانند به‌طور مؤثر در مکان‌های جغرافیایی، بین عملکردهای تجاری به‌طور فزاینده همکاری مؤثر داشته باشند. در این مقاله می‌خواهیم به تشریح 5 عنصر کلیدی برای تشکیل یک تیم خوب بپردازیم: تنوع، اعتماد، شایستگی، توانمندسازی و گفتگو. این پنج عنصر با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و هسته هرم تیم را تشکیل می‌دهند درحالی‌که دید مشترک و آگاهی شخصی اساس یادگیری در این زمان را تشکیل می‌دهد.
یک ایده استارتاپی به ذهن شما خطور می‌کند، شما فکر می‌کنید که عالی است، چگونه کسی قبلاً به آن فکر نکرده است؟ باید آن را اجرا کنم! اما همان‌طور که به ایده خود مطمئن هستید، شنیده‌اید که 90 درصد استارتاپ ها شکست می‌خورند و شما می‌خواهید جزء آن 10 درصد باشید. آیا قبلاً درباره MVP یا Minimum Viable Product (حداقل محصول پذیرفتنی) چیزی شنیده‌اید؟ MVP یکی از مهم‌ترین مفاهیم مطرح‌شده در حوزهٔ کارآفرینی است. در این مقاله، ما همه چیزهایی را که باید بدانید، از تعریف MVP تا فرآیند ساخت آن را توضیح می‌دهیم.
استراتژی تجاری، انتخاب شرکت شما برای کسب مزیت رقابتی است و به معنای تصمیم‌گیری شما به‌عنوان صاحب کسب‌وکار است: نحوه تخصیص منابع، ایجاد برنامه و پیش‌بینی آنچه در پیش است.
نوآوری در قلب کارآفرینی قرار دارد. همه صاحبان مشاغل بلندپرواز باید بدانند که نوآوری چیست، چرا مهم است و چگونه می‌توانند از آن در کسب‌وکار خود استفاده کنند. هوارد شولتز، رئیس و مدیرعامل استارباکس با سابقه بیش از 20 سال، نوآوری را این‌گونه توصیف می‌کند: "نوآوری باید مختل‌کننده، برهم زننده قوانین فعلی یا ایجاد جهش باشد. منظورم از ایجاد جهش این است که شما باید قوانین را بشکنید و زیر پا بگذارید و چیز جدیدی ایجاد کنید."
سیستم سازی یا «سیستم سازی کسب‌وکار» شامل تمام کارهایی است که برای خودکارسازی کسب‌وکار انجام می‌شود تا با کمترین نظارت و دخالت مدیر، اغلب کارها به‌خوبی پیش برود. علم سیستم سازی به مدیران کمک می‌کند وابستگی کسب‌وکار را به خودشان کاهش دهند و وقتی در محل کار نیستند تمامی کارها به‌خوبی پیش برود.
کلوپ سه کاما (three-comma club) متشکل از کسانی است که در صنعت، هنر و بازرگانی به یک ثروت فوق‌العاده، به ارزش خالص بیش از یک میلیارد دلار رسیده‌اند. از راکفلر گرفته تا گیتس، اعضای این باشگاه افرادی هستند که واقعاً جهان را تغییر داده‌اند. رسیدن به این سطح از موفقیت مستلزم سخت‌کوشی، فداکاری و کمی شانس است. این زنان و مردان موفق و میلیاردر خوشبختانه برخی از تکنیک‌هایی را که به آن‌ها کمک کرده است، با ما به اشتراک گذاشته‌اند. در این مقاله 7 مورد از این تکنیک‌ها را آورده‌ایم.
امسال (2021) برخی از ثروتمندترین افراد و کارآفرینان جهان درزمینهٔ ثروت به موفقیت‌های چشمگیری دست‌یافته‌اند، اما این سؤال مطرح می‌شود. چگونه چنین ثروت‌های نجومی ایجاد کرده‌اند و چگونه آن‌ها به رشد خود ادامه می‌دهند؟ همان‌طور که بسیاری از افراد در این لیست می‌گویند، ایجاد ثروت عظیم تا حدی شامل شانس زیاد است، اما یک روش منحصربه‌فرد از تفکر و مهارت هم نیاز دارد. در این مقاله می‌توانید جواب سؤالتان را بگیرید و می‌توانید از این کارآفرینان نابغه تقلید کنید.
معمولاً گفته می‌شود که ارزش‌گذاری مشاغل بیشتر از آنکه یک علم باشد، یک هنر است. اگر این درست باشد، پس عملکرد ارزش‌گذاری یک استارتاپ کاملاً در حوزه تخصصی هنرمند است. بااین‌وجود، کارآفرینان برای جذب سرمایه نیاز به ارزش‌گذاری استارتاپ خود دارند و سرمایه‌گذاران برای تولید نقدینگی، باید سرمایه‌گذاری‌های خود را ارزیابی کنند. ازآنجاکه نه کارآفرینان و نه سرمایه‌گذاران به تفکر هنری راست مغز، مشهور نیستند، هدف این مقاله ارائه نکاتی برای متفکران چپ مغز است تا بتوانند ارزش‌گذاری اولیه را درک کنند.
طبق گفته مایکل جردن: «با هوش و استعدادتان در یک مسابقه برنده خواهید شد اما با کار گروهی قهرمان مسابقات می‌شوید.» پشت تمام کسب‌وکارهای موفق، یک تیم قوی و عالی قرار دارد. معمولاً پایه‌گذاران و مدیرعامل‌ها در معرض دید و توجه دوربین‌ها قرار می‌گیرند و شکوه و جلال به سمت آن‌ها می‌رود اما اگر دقیق‌تر بررسی کنیم همیشه یک تیم وجود دارد که تمام این موفقیت‌ها را ممکن کرده است.
مانند ازدواج، مشارکت تجاری غالباً با اشتیاق و انتظارات زیاد آغاز می شود اما ممکن است با یک چالش و دعوا پایان یابد. اگر بخواهید وضعیت تا پایان خوب بماند باید پیش از آغاز شراکت تجاری، تدابیر لازم را برای انتخاب یک شریک خوب بسنجید. مهم است که تا آنجا که ممکن است درباره وضعیت خانوادگی، تعهدات مالی و سایر شرایط شریک بالقوه خود اطلاعات کسب کنید. در این مقاله چند سوال وجود دارد که می تواند به شما در انتخاب یک شریک تجاری خوب بسیار کمک کند.
آیا می‌خواهید کارآفرین شوید و پول ندارید؟ مشکلی نیست اگر ایده تجاری نوآورانه یا محصولی دارید که مسئله‌ای را حل می‌کند، می‌توانید بدون پول کارآفرین شوید. شما 7 گام برای شروع کار را از ابتدا یاد خواهید گرفت. زیرا وقتی اطلاعات درستی داشته باشید می‌توانید از آن‌ها به نفع خود استفاده کنید. ایجاد هر شغلی در جهان به شهامت و سخت‌کوشی نیاز دارد. بااین‌حال، کار سخت نیز لازم است. بهتر است برای خودتان کار کنید تا اینکه برای یک شخص دیگر با حقوق محدود کار کنید.
با نگاهی به رقابت می‌توانید چیزهای زیادی در مورد مزیت رقابتی، فرصت‌های بازار و نحوه موقعیت‌یابی کسب‌وکار خود بیاموزید. دانستن اینکه رقبای شما چه کسانی هستند، چگونه کار می‌کنند ازجمله معیارهای لازم برای رسیدن به موفقیت در کارتان است. همچنین تحلیلی است که سرمایه‌گذاران دوست دارند در بیزینس پلن شما ببینند.
در این دنیای پر از تغییرات، فکر می‌کنیم همه رهبران کسب‌وکارها دوست دارند موفق باشند. تعاریف آن‌ها از موفقیت بسیار متفاوت است و وجه مشترک تعریف آن‌ها این است که آن‌ها می‌خواهند کسب‌وکارشان پیشرفت کند و سودآور باشد. اما همه ما می‌دانیم که برخی از کسب‌وکارها رشد می‌کنند و رونق می‌گیرند و برخی دیگر رشد نمی‌کنند. چرا این اتفاق می‌افتد؟ و راز موفقیت برخی کسب‌وکارها چیست؟
تیم‌های موفق شرکت‌های موفقی را ایجاد می‌کنند، اما تیم‌های موفق یک‌شبه تشکیل نمی‌شوند، ایجاد یک تیم مناسب برای هدایت استارتاپ شما به دقت، وقت و کار سخت نیاز دارد و اگر می‌خواهید شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانید، باید برای آن سرمایه‌گذاری کنید. ماهیت یک استارتاپ با کار گروهی و تیم سازی گره‌خورده است. یک استارتاپ مانند دیگ آشپزی است که مهارت‌ها، خلاقیت و روحیهٔ تمام اعضای یک تیم در درون آن با یکدیگر ترکیب می‌شوند و حاصل این ترکیب در خلق یک محصول بی‌نظیر به کار می‌رود.
