امروزه به لطف فناوری، رسانههای اجتماعی و اینترنت، بهراحتی حواسمان پرت میشود. و این حواسپرتی باعث هدر رفت ساعتهای طولانی میشود. ساعاتی که میتوان برای بهرهوری صرف کرد. اگرچه عصر دیجیتال پیشرفت زیادی را در نحوه برقراری ارتباط، یادگیری، کار و سرگرمی ایجاد کرده است، اما مهم است که زیاد مجذوب نشویم. هر فرد روزانه بهطور متوسط 10 ساعت و 24 دقیقه از رسانههای اجتماعی استفاده می کند. بنابراین برای استفاده موثر از زمان شانس کمی وجود دارد.
تصمیمگیری چیست؟ ما هرروز تصمیم میگیریم. گاهی درباره موارد کوچک و بهظاهر ناچیز تصمیمگیری میکنیم و گاهی باید تصمیمات بزرگ و اثرگذار بگیریم. بهعنوانمثال: برای صبحانه چه چیزی بخورم؟ چگونه زندگی خود را تغییر دهم؟ آیا باید بمانم و روی رابطه خود کارکنم یا جدا شوم؟ نحوه تصمیمگیری ممکن است در مورد مسائل کوچک، چندان مهم به نظر نرسد، اما وقتی صحبت از نحوه تصمیمگیری برای موارد بزرگ و مهم است، عواقب آن بسیار تأثیرگذارتر است.
راهاندازی کسبوکار آنلاین فواید بسیاری دارد. شما میتوانید از خانه کارکنید، ساعتهای کاری خود را تعیین کنید، روی فعالیتهایی که به آن علاقه دارید، تمرکز کنید و معمولاً از پرداخت هزینههای زیاد و قابلتوجه راهاندازی کسبوکارهای فیزیکی جلوگیری کنید. اگرچه راهاندازی یک کسبوکار آنلاین برای رشد و نگهداری مقرون بهصرفهتر است، اما شما باید روندی مشابه راهاندازی یک تجارت سنتی را دنبال کنید. برای کمک به شما جهت راهاندازی فعالیت تجاری آنلاین، در این مقاله فرایند پنج مرحلهای برای شروع یک تجارت آنلاین آورده شده است.
اولین و بیشترین برداشتهای ما از دیگران و برداشتهای دیگران از پیامهای ما، از طریق زبان بدن و ارتباطات غیرکلامی است که با اطرافیان خود برقرار میکنیم. اگر اضطراب اجتماعی دارید، زبان بدن میتواند اهمیت ویژهای داشته باشد. اگر با اختلال اضطراب اجتماعی (social anxiety disorder یا SAD) زندگی میکنید، ممکن است ناآگاهانه چندین نشانه مختلف غیرکلامی از اضطراب را بروز دهید. برخی از رفتارهای شما ممکن است باعث دلسرد شدن افراد دیگر شود. اگرچه ممکن است در ابتدا احساس ناخوشایندی داشته باشید، اما یادگیری نشانههای مختلف میتواند به شما کمک کند تا اعتمادبهنفس بیشتری داشته و صمیمیتر باشید.
همانطور که میدانید امروزه افراد زیادی بیکار هستند و نیاز دارند شغل مناسبی برای خود پیدا کنند. برخی افراد میخواهند شغل خود را تغییر دهند و شغل جدیدی پیدا کنند. برای یافتن شغل جدید شما به نیروی فکر، مهارت و ابزار مناسب نیاز دارید. توانایی شما برای به دست آوردن شغل مناسب، حقوق مناسب، انجام کارهای درست با افراد مناسب در یک شرکت مناسب، یکی از مهمترین مهارتهایی است که باید در طول زندگی خود آن را توسعه دهید. من در این مقاله نکات خوبی برای افراد جویای کار و افرادی که خواهان تغییر شغل هستند به اشتراک میگذارم. این نکات عالی، انقلابی در زندگی و آینده تجارت شما، ایجاد خواهد کرد.
ازنظر روانشناسی اگر درک کنید که چه چیزی باعث تمایل مشتری به خرید میشود، میتوانید فروشتان را بیشتر کنید. اگر بتوانید انگیزانندههای خرید را به کار ببرید، میتوانید بهتر بازاریابی انجام دهید و شانس خود را برای افزایش نرخ تبدیل افزایش دهید. در این مقاله ما هفت انگیزاننده مهم خرید را ذکر کردهایم که میتوانید برای ترغیب مشتریان به خرید محصولات یا خدمات خود، استفاده کنید.
یک دقیقه وقت بگذارید و به نام تجاری خود فکر کنید، واقعاً این کار را انجام دهید: چشمان خود را ببندید، نفسی بکشید و به برند خود عمیق بیندیشید. اولین چیزی که به ذهنتان خطور میکند چیست؟ اگر مثل بیشتر مردم باشید، احتمالاً یک تصویر ذهنی بزرگ و درخشان از لوگو شرکتتان را مشاهده میکنید. لوگوها بخشی شگفتانگیز از استراتژی یک برند هستند. بعضی از آنها آنقدر محبوب هستند که مردم واقعاً مایلاند آنها را برای همیشه روی بدن خود خالکوبی کنند مثل اپل، مکدونالد... اما لوگو شما، برند شما نیست. لوگو شما قطعهای از برند شماست. برند شما شامل تمام نقاط مختلف تماس با مصرفکنندگان است. همه روشهایی که بر اساس آن مصرفکنندگان با شما تعامل دارند و نظراتشان را ابراز میکنند.
قبل از بیان اشتباهات مدیریتی و رهبری، بهتر است ابتدا رهبری را تعریف کنیم. رهبری یعنی الهام بخشیدن به دیگران، بهگونهای که چشمانداز شما برای شرکت را باور داشته باشند. رهبری یعنی بتوانید افراد را برای رسیدن به چشمانداز و اهداف شرکت گرد هم آورید. مدیریت کاری است که شما روزانه انجام میدهید تا مطمئن شوید اقدامات شما، در جهت رسیدن به هدف شما است. همچنین میتوان نشان داد که مدیریت هنر یا مهارت اداره کردن امور به نحوی است که باید انجام شود. بزرگترین اشتباهی که شخص میتواند مرتکب شود این است که از اشتباه کردن بترسد. اشتباهات فرصتهای زیادی برای یادگیری و همچنین تکرار نکردن اشتباهات گذشته، ایجاد میکنند.
یکی از بهترین راهها برای انتخاب شغل، تحقیق در مورد علایق خود است. بسیاری از مشاوران شغلی موافقاند که تحقیق درباره فعالیتهایی که در گذشته با آنها مرتبط بودهاید و از آنها تجربه ارزشمندی کسب کردهاید، میتواند تأثیر بسزایی در تصمیمات شغلی شما داشته باشد. تحقیقات، علاقههای شغلی را با رضایت شغلی بیشتر و موفقیت شغلی پیوند میدهد. بررسی علایق شغلی خود معمولاً اولین قدم برای شناختن خودتان است زیرا به شما در پیشرفت فردی کمک میکند. وقتی شما نمیدانید چه شغلی را میخواهید داشته باشید یا چه کسبوکاری را میخواهید راهاندازی کنید، تحقیق برای پیدا کردن علایق شغلی ضروری است. برای اکثر افراد، این اتفاق زمانی میافتد که آنها بخواهند شغلی را انتخاب کنند یا تغییر شغل دهند.
آیا میخواهید بدانید که چگونه میتوانید با کمتر از 2000 فالوور در اینستاگرام درآمد کسب کنید؟ آیا میخواهید یاد بگیرید که چگونه شروع به کسب درآمد در اینستاگرام کنید؟ تو در جای درستی هستی. بسیاری از افراد تأثیرگذار تازهکار در اینستاگرام مانند شما، بدون توجه به تعداد دنبال کنندگان، قطعاً میتوانند درآمد کسب کنند. چرا؟ تعداد دنبال کنندگان شما دیگر اهمیتی ندارد. داشتن فالوور زیاد مزایایی دارد، اما کسب درآمد در اینستاگرام بهعنوان یک تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی، ارتباط کمتری با تعداد فالوورها دارد و بیشتر به تعامل ربط دارد.
هر مشتری یک تیپ شخصیتی دارد. بنابراین فروشندگان با انواع تیپهای شخصیتی مواجه میشوند. برخی مشتریان ایدههای جالب را جذاب میدانند و برخی مشتریان نسبت به ایدههای جدید، گارد میگیرند. برخی مشتریان به دنبال کلیات موضوع هستند، درحالیکه دیگران ترجیح میدهند از کل جزئیات باخبر باشند. برخی با توجه به درک خودشان تصمیم میگیرند و بقیه به گزارشها و آمارها نیاز دارند. راز فروش بیشتر، شناختن شخصیت مشتریان احتمالی و منطبق کردن گفتوگوها با سبکفکر مخصوص آنها است.
اینکه فقط بخواهید پول زیادی به دست آورید، کافی نیست. شما باید یک دلیل داشته باشید که چرا میخواهید ثروتمند شوید؟ وقتی صحبت از ثروت میشود، اغلب از من میپرسند: "چگونه شروع کنم؟" من به این افراد میگویم که برای اینکه ثروتمند شوید باید از نبوغ مالیتان استفاده کنید. من معتقدم که هر یک از ما نبوغ مالی داریم که خواب است و فقط منتظر بیدار شدن است. نبوغ مالی ما خوابیده است زیرا فرهنگ ما، به ما آموزش داده است که چیزهای اشتباه درباره پول را باور کنیم. به ما آموختهاند که کارمند باشیم و برای پول کارکنیم تا اینکه کارآفرین و سرمایهگذار باشیم و پول برای ما کار کند.. به ما آموختهاند که نگران آینده مالی خود نباشیم، زیرا شرکت یا دولت ما این کار را برای ما انجام خواهد داد.
نحوه برقراری ارتباط با دیگران چنان عادت معمول و عادی ماست که بندرت درباره ارتباطات خود با دیگران فکر میکنیم. این موضوع در حیطه ارتباطات تجاری نیز صادق است. بههرحال، سازمانها نهادهای بیهویت نیستند، بلکه گروههایی از افراد واقعی هستند. ارتباطات مؤثر بر فرآیندها، کارایی و هر لایه از شرکت تأثیر میگذارد. سازمانهایی که دارای ارتباطات تجاری مؤثر هستند تا 25٪ افزایش بهرهوری دارند. افزایش 25 درصدی بهرهوری چه تأثیری در موفقیت شرکت شما دارد؟ ارتباطات تجاری مؤثر سبب ارائه خدمات بهتر به مشتری میشود و نتیجه آن مشتریانی شادتر و سود بیشتر است.
شما عبارت قدیمی "رم یکشبه ساخته نشد" را میدانید؟ همین امر برای ساختن یک تیم بزرگ بازاریابی صدق میکند. برای یافتن افراد مناسب با مهارتهای مناسب که متناسب با فرهنگ شرکت شما و با یکدیگر باشند، زمان زیادی لازم است. حتی اگر بازاریابهای بسیار بااستعدادی استخدام کنید، یک ترکیب اشتباه میتواند منجر به نابودی کمپینهای شما شود. هنگامیکه این بازاریابان بااستعداد را استخدام کردید، باید آنها را راضی نگهدارید تا بهترین تلاش خود را بکنند و در اولین فرصت سازمان را ترک نکنند. بخشی از این موارد شامل فراهم آوردن فرصتی برای استفاده از مهارتهایی است که طی سالهای گذشته کسب کردهاند. همچنین باید ابزار لازم بازاریابان را برای کمک به آنها در انجام کار خود بهطور مؤثر، فراهم کنیم.
آموزش نهتنها برای هر شرکت و سازمانی مهم است، بلکه حیاتی است. آموزش یک فرصت عالی برای افزایش دانش همه کارمندان است، اما بسیاری از کارفرمایان در شرایط فعلی، فرصتهای آموزش و توسعه منابع انسانی را گران میدانند. آنها عنوان میکنند کارکنانی که در جلسات آموزشی شرکت میکنند، ساعات کاری را از دست میدهند که میتواند اتمام پروژه را به تأخیر بیندازد. باوجود این معایب بالقوه، آموزش و توسعه، مزایایی را برای فرد و سازمانها فراهم میکند که هزینهها و زمان را به یک سرمایهگذاری ارزشمند تبدیل میکند. بازگشت سرمایه حاصل از آموزش و توسعه کارکنان واقعاً مفید است. از طرفی باوجود اینهمه فرصت آموزشی از راه دور و بهصورت آنلاین، دیگر لازم نیست کارکنان از ساعات کاریشان کسر کنند.
موفقیت یک کلیشه نیست. موفقیت یک اتومبیل نیست. موفقیت یک خانه نیست. یک نقشه نیست. یک پولی در بانک نیست. اینها هیچکدام موفقیت نیستند! موفقیت باز کردن پیوسته طرح و نقشه زندگی و مدیریت آن است. این تعریف موفقیت است. موفق شدن در زندگی و در هر آنچه میخواهید انجام دهید برای شما و خانواده شما قابلدرک و منطقی است. بر عهده گرفتن مسئولیتها یا رد کردن آنها کاملاً به خود شما بستگی دارد. به ما قدرت انتخاب دادهشده است.
امروزه ده ها نظریه وجود دارد که چگونه مشتریان را بهتر جذب کنیم. یکی از روشهای معروف جذب مشتری، برند سازی حسی است. به بازاریابی حسی، تبلیغات حسی نیز میگویند. بازاریابی حسی روشی است که با استفاده از جذابیت حسی هر پنج حس مخاطب خود را درگیر میکند. بازاریابی حسی محتوایی را تولید میکند که از حواس بینایی، لامسه، صدا، بو و چشایی استفاده کند.
آیا میخواهید بلاگر شوید؟ شاید دوستانی دارید که بلاگر هستند یا بلاگرهایی را در اینستاگرام دنبال میکنند. در این مقاله درباره "بلاگری" صحبت میشود. ما قصد داریم در مورد معنای بلاگری، آنچه بلاگرها انجام میدهند و نحوه کار بلاگرها صحبت کنیم. طبق تعریف فعلی گوگل، بلاگر کسی است که بهطور منظم محتوا تولید میکند. بلاگری یک حرفه معتبر است. بلاگری چیزی بیشتر از تولید محتوا است و مسلماً شوخی نیست و کار هرکسی هم نیست. شما باید مهارتهای مختلفی داشته باشید و همینطور با افراد گوناگونی در ارتباط باشید تا به یک بلاگر موفق تبدیل شوید.
بیماری همهگیر COVID-19 چنان ضربه بزرگی به اقتصاد جهانی وارد کرده است که بسیاری هنوز در فکر این هستند که برای ادامه فعالیت خود چه باید بکنند. چنین حوادثی غیرمعمول نیستند، اما همیشه در مقیاس کوچکتر اتفاق افتادهاند. ازآنجاکه بسیاری از شرکتها در حال فروپاشی هستند، زیرا تحمل تغییر را ندارند، نگرانی صاحبان مشاغل بسیار زیاد است. بهطور همزمان، بیماری همهگیر ویروس کرونا میتواند منجر به تغییرات زیاد در نحوه خرج کردن پول مردم شود و این تغییرات میتواند دههها طول بکشد.
همه ما داستان خود را میگوییم. آنها احساسات ما را توضیح میدهند. آنها به زندگی ما معنی میدهند. آنها به ما میگویند که چگونه در شرایط خاص واکنش نشان دهیم و الگوهایی را به ما میدهند که وقتی مطمئن نیستیم چهکاری انجام دهیم، به آنها برگردیم. سؤال این است: آیا شما تمام داستان را میگویید؟ آیا داستانهای شما در خدمت شما هستند؟ آیا میتوانید با خود صادق باشید یا از داستانهای خود برای پنهان کردن احساسات واقعی خود استفاده میکنید؟