برخی از مردم بیشتر از سخنرانی در جمع می‌ترسند تا از مردن. من می‌دانم که به نظر افراطی می‌رسد، اما وقتی به آن فکر می‌کنید، منطقی است. اجداد ما برای زنده ماندن به یکدیگر نیاز داشتند. پذیرش یا طرد اجتماعی به معنای تفاوت بین زندگی و مرگ بود. و اگر یک موقعیت وجود داشته باشد که در آن خطر رد شدن دسته‌جمعی وجود داشته باشد، آن صحبت در جمع است.
به شما قول می‌دهم که وقتی این مقاله را به پایان برسانید چیزی را یاد خواهید گرفت که هیچ‌وقت در مدرسه نیاموخته باشید. اجازه بدهید با داستان خودم شروع کنم: من در یکی از سازمان‌های کشور مشغول فعالیت بودم که بیشتر به ارائه خدمات مالی و اعتباری به مردم جامعه فعالیت داشت، بارها پیش آمده بود که مشتریان سازمان من جهت انجام امور به من مراجعه می‌کردند و من امور آنها را با سرعت بالا و کمترین زمان ممکن انجام می‌دادم و تعدادی از آنها علی رقم اینکه کار آنها در کمترین زمان ممکن انجام شده بود از من ناراضی بودند.
اهمال‌کاری را کنار بگذارید و تمرکز خود را یک‌به‌یک با پومودورو بهبود بخشید. راز مدیریت مؤثر زمان این است که ساعت‌ها به گوجه‌فرنگی فکر کنید؟ ممکن است در ابتدا احمقانه به نظر برسد، اما میلیون‌ها نفر به قدرت تغییر زندگی تکنیک پومودورو سوگند یاد می‌کنند. (پومودورو به معنای گوجه‌فرنگی ایتالیایی است.)
تقریباً هر یک از ما به میزان قابل‌توجهی بیشتر ازآنچه می‌دانیم، وقت تلف می‌کنیم. شغل شما هر چه باشد، اکثریت افراد کارهایی را که احساس اضطرار را تسکین میدهد، بر وظایفی که واقعاً مهم‌تر هستند، اولویت می‌دهند. ما همچنین زمان قابل‌توجهی را صرف فکر کردن در مورد وظایف بزرگی که باید انجام دهیم، می‌گذرانیم، معمولاً آنها را کنار می‌زنیم تا زمانی که «زمان بیشتری» داشته باشیم.
وقتی صحبت از هوش مالی به میان می‌آید، درواقع دو نوع هوش مالی وجود دارد: IQ پول و EQ پول. بسیاری از ما فقط در مورد IQ پول یا حسابداری عملی پول درآوردن و سرمایه‌گذاری پول یاد گرفته‌ایم. حیف است که هرگز در مورد EQ پول یا هوش هیجانی پول آموزش داده نشده است.
باب پراکتور همیشه این سؤال را می‌پرسید. و در اینجا دلیل را با هم بررسی می‌کنیم… اول، شما می‌توانید هر چیزی را که واقعاً می‌خواهید باشید، انجام دهید یا داشته باشید. و دوم، اگر می‌خواهید زندگی خود را به‌طور قابل‌توجهی بهبود بخشید، به آرزویی نیاز دارید که آن‌قدر الهام‌بخش باشد که شمارا هر روز به جلو بکشاند. این مهم است زیرا، به‌جای اینکه فقط آرزو کنید یا بنشینید و احساس ترس کنید، با وجود هر مانعی، باید برای رسیدن به خواسته قلبی خود بر آن غلبه کنید، الهام بگیرید و مصمم روبه‌جلو حرکت کنید.
یادگیری اینکه چگونه به خود باور داشته باشید، فرصت‌های بی‌پایانی را در زندگی‌تان فراهم میکند.. گاهی اوقات ممکن است انجام این کار برای شما دشوار باشد. حقیقت این است که ما در طول زندگی شرطی شده‌ایم تا به خودمان شک کنیم. برای ایجاد عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس باید خود را بازآموزی کنیم تا از ترس و شک و تردید خود خلاص شویم.
در سال 1943 در مقاله‌ای با عنوان "نظریه انگیزش انسان"، روانشناس آمریکایی، آبراهام مازلو این نظریه را مطرح کرد که تصمیم‌گیری انسان تحت سلسله‌مراتبی از نیازهای روانی است. مازلو در مقاله اولیه خود و کتاب بعدی با عنوان انگیزه و شخصیت در سال 1954 پیشنهاد کرد که پنج نیاز اصلی اساس انگیزش رفتاری انسان را تشکیل می‌دهند.
هر شخص در زندگی استعدادها و مهارت‌های بسیاری دارد اما، تعداد کمی از ما با مهارت‌های ارتباطی آشنایی داریم، درحالی‌که این مهارت چه در زندگی شخصی و چه در شغلمان بدون شک یک کلید برای موفقیت است. البته اگر مایل به پیشرفت باشیم.
موفقیت اما در شرایطی جدید و عصر دیجیتال...ساده تر اما با نیازی شدید به آگاهی و برنامه ریزی برای فرونرفتن در مرداب بازنده هاست. فعالیت و رشد در عصر دیجیتال، امروزه اغلب به صورت مجازی و گاها به صورت حضوری و سپس مجازی کار خود را ادامه میدهد. شروع، رشد و موفقیت در یک کسب و کار به عوامل مختلفی بستگی دارد از جمله گسترش موقعیت و برند، وفادارسازی و جذب مشتریان جدید. بستر فضای مجازی بهترین شرایط را برای هزینه کمتر،رشد بیشتر و محبوبیب سریع برند فراهم میکند و فراگرفتن و استفاده هر کسب و کار و برندی از این موهبت میتواند به رشد و پیشرفت هرچه سریعتر برند کمک بسیار بکند.اما سوال این است...
آیا تابه‌حال خواسته‌اید یک گروه اتاق فکر راه‌اندازی کنید؟ متفکران، هیئت‌مدیره شخصی، هیئت‌های مشاوره، همگی به بخش کلیدی یک حرفهٔ مدرن تبدیل می‌شوند. آیا گروه‌های اتاق فکر واقعاً کار می‌کنند؟ این بستگی به نحوه تنظیم و ساختار اتاق فکر شما دارد. آیا می‌خواهید اتاق فکر یا گروه پاسخگویی خود را راه‌اندازی کنید؟ چرا برای ارتقای کسب‌وکار شما به سطح بعدی داشتن اتاق فکر بسیار مهم است؟ در این مقاله، من می‌خواهم جزئیات بیشتری را در مورد پیچ و مهره‌های ایجاد گروه اتاق فکر بررسی کنم، چگونه یک گروه را شروع کنیم، چه چیزی را در نظر بگیریم، و از چه تله‌هایی اجتناب کنیم.
ترس از شکست یکی از بزرگ‌ترین موانع موفقیت است. ترس از شکست حتی از خود شکست هم بدتر است، زیرا شمارا به زندگی با پتانسیل کشف نشده‌تان محکوم میکند. اگرچه تلاش برای اجتناب از شکست خوردن وسوسه‌انگیز است، افرادی که روی شکست نخوردن تمرکز می‌کنند بسیار بیشتر شکست می‌خورند تا آن‌هایی که خوش‌بینانه تمرکز خود را روی رسیدن به اهدافشان می‌گذارند.
سخنرانی هنری باستانی است که در تاروپود اذهان ما تنیده شده است. مکاشفاتی دیرینه که به صدها هزار سال پیش برمی‌گردند نشان داده‌اند که در آن زمان محل‌های بخصوصی برای برگزاری این قبیل جلسه‌ها وجود داشته است. در تمامی فرهنگ‌های دنیا افراد با رشد و گسترش زبان، آموختند که داستان‌ها، امیدها و رؤیاهای خود را باهم شریک بشوند.
پول ممکن است همه چیز نباشد اما چیزهایی که می‌توانید با آن به دست آورید، خیلی از کارها را ساده‌تر میکند. درحالی‌که با پول نمی‌توانید عشق واقعی، مهربانی، هوش و شور و اشتیاق به دست آورید اما بسیاری از فرآیندها با داشتن پول بسیار سریعتر خواهند شد و زندگی راحت‌تر و خوشایندتری خواهید داشت. بقولی پول خوشبختی نمی‌آورد ولی نبودنش بدبختی می‌آورد. یک میلیون دلار امروز در مقایسه با یک میلیون دلار سال‌ها قبل، از نظر ارزش بسیار متفاوت است. در زمان حال، اگر واقعاً بخواهید، خیلی محتمل خواهد بود که یک میلیون دلار به دست آورید. به‌خصوص اینکه در دنیای امروز راه‌های بسیار زیادی به شما پیشنهاد می‌شود که بتوانید اولین میلیون دلارتان را کسب کنید.
رسیدن به موفقیت، ازجمله هدف‌هایی است که انسان همواره تلاش کرده در زندگی به آن برسد. اما... نمی‌توانیم رسیدن به موفقیت را هدفی تعریف کنیم. رسیدن به موفقیت مشوقی است که باعث می‌شود شما در هر زمینه‌ای انگیزه کافی برای اراده پولادینِ رسیدن به آن هدف داشته باشید...
انتخاب ثروتمند شدن با تصمیماتی که امروز می‌گیرید شروع می‌شود. همه ما مشتاق آزادی انتخاب هستیم. به همین دلیل است که در طول تاریخ مردم برای راه آزادی مبارزه کرده‌اند و جان خود را در راه آزادی داده‌اند. به همین دلیل است که خانواده‌ها همه چیز را رها می‌کنند تا از کشوری ستمگر به کشوری آزاد مهاجرت کنند. به همین دلیل است که ما مردان بزرگی مانند مارتین لوتر کینگ جونیور و گاندی را گرامی می‌داریم.
من کسی را نمی‌شناسم که نخواهد سالم و شاد زندگی کند و به رؤیاهای خود نرسد. من هم آن چیزها را می‌خواهم. اما این چیزی است که اکثر مردم درک نمی‌کنند… بین تصویر ما از خود و اهدافی که تعیین می‌کنیم، رابطه مستقیمی وجود دارد.
در طول چند هفته گذشته، من و سندی (همسر باب پراکتور) در مورد سؤالاتی که اغلب در این زمان از سال می‌شنویم بسیار صحبت کرده‌ایم: چگونه به اهداف فکر کنیم، اهداف تعیین کنیم، بر اساس اهداف عمل کنیم و با موفقیت به آنها دست‌یابیم. بنابراین، امیدوارم تابه‌حال، هدفی را ایجاد کرده باشید که واقعاً شمارا به موفقیت برساند و در حال کار بر روی برنامه خود برای رسیدن به آن هستید.
شکست، بخشی از زندگی است که برای همه اتفاق میفتد، گاهی خودمان را شکست‌خورده احساس می‌کنیم و در کشمکشی میانِ فراموش کردن و برخاستن دوباره، یا تسلیم شدن و ناامیدی قرار می‌گیریم. در اغلب مواقع، این احساس ناشی از شکست خوردن واقعی در مسیر اهداف و زندگی، اتفاق؛ یا در خُلقِ پایین و نارضایتی کلی از زندگی ایجاد می‌شود.
چگونه یک زوج می‌توانند سالانه 10 میلیارد درآمد داشته باشند و همچنان احساس فقر کنند؟ این سؤالی است که مقاله‌ای در CNBC سعی کرد به آن پاسخ دهد. با نگاهی دقیق به بودجه یک زوج قدرتمند در نیویورک هر دو وکیل با حقوق بالایی هستند، می‌بینیم که اگرچه آنها پول زیادی به دست می‌آورند، اما در پایان سال بعد از تمام هزینه‌هایشان، تنها 100 میلیون تومان باقی می‌ماند.
