مربیگری عالی فراتر از توانایی پرسیدن سؤالات درست است. مربیان توانمند نهتنها شنوندگان خوبی هستند، بلکه استراتژیست های خوبی نیز هستند و افرادی با بینش هستند که از مهارتها و دانش خود برای کمک به مشتریان برای درک پتانسیل واقعی خود استفاده میکنند. علاوه بر این، ابزارها و تکنیکهای زیادی وجود دارد که مربیان برای کمک به مراجعان برای درک خود، تعریف اهداف، شناسایی موانع و یافتن راههایی برای غلبه بر آنها استفاده میکنند.
در این نوشته ابتدا کوچنگ را تعریف کرده و بعد سراغ لایف کوچینگ خواهیم رفت. کوچینگ به فرایندی گفته میشود که در آن یک نفر (کوچ) از فردی دیگر (کوچ شونده) پرسشهای عمیقی میپرسد. سپس با توجه فعال به پاسخهای او گوش میدهد. نقاط قوت و ضعف وی را پیداکرده و برای رسیدن به آنچه میخواهد برسد از او حمایت و پشتیبانی میکند.
برای درک اهمیت مهارتهای کوچینگ، ابتدا باید تفاوتهای بین آموزش، کوچینگ و منتورینگ را درک کنیم. معلمان، قرنهاست که به دانشپذیران کمک میکنند تا یاد بگیرند، چه در توضیح چگونگی حل یک معادله، کاوش در تفاوتهای جغرافیایی یا بررسی علل جنگ. تدریس، تسهیل فرآیند یادگیری است، با دانشپذیرانی که دانش خود را گسترش میدهند، درک خود را عمیقتر میکنند و در مهارتهای کلیدی مسلط میشوند. فرآیند تدریس بر توانایی دانشپذیر برای یادگیری متکی است.
آنچه در جلسات کوچ به جهت هدایت کوچی به سمت نقاط قوت و اهدافش بسیار پراهمیت ست شناخت او و داشتن درک کاملی از شخصیت او میباشد. با توجه به این اصل در علم شخصیت شناسی که شخصیت افراد ثابت میباشد داشتن دانش شخصیت شناسی به کوچ کمک میکند تا جلسات خود را بهتر مدیریت نماید.
تعریف کوچینگ: کلمهٔ کوچ در زبان لاتین به معنای کالسکه یا ارابه است و کالسکهچی یا Coacher به رانندهای اطلاق میشود. از گذشتههای دور همواره بشر در زندگی خود سعی میکرده در اموری مانند شکار یا صید از فردی که مهارت بیشتری دارد آموزش ببیند تا بهاصطلاح در کار خود خبره شود و فوتوفن کار و صید و شکار را بیاموزد. امروز با ورود به قرن جدید و برقرار شدن سیستم آموزش و آکادمیهای مختلف نیز از کوچ یا به اصلاح کوچینگ در مدارس و دانشگاهها استفاده بهروزتری میشود.کوچینگ کمک میکند تا افراد به اهداف هوشمند خود بهتر برسند. به زبان ساده، کوچینگ در مورد گفتگو است، ایجاد فرصتهایی برای یک مکالمه دوطرفه مثبت و متمرکز بر راهحلها. باور کوچینگ بر این است که افراد بهترین مسیر را خودشان میتوانند تشخیص دهند.و مربی یا کوچ به او در راه رسیدن به اهداف و حل مشکلات کمک میکند تا به بهبود عملکرد منجر شود.
آنچه در جلسات کوچ به جهت هدایت کوچی به سمت نقاط قوت و اهدافش بسیار پراهمیت ست شناخت خود و داشتن درک کاملی از شخصیت مراجع میباشد. یک کوچ در ابتدا باید شخصیت خود و سپس کوچی خود را کامل بشناسد، تا بتواند مطابق با ساختار ذهنی کوچی و نحوه دریافت اطلاعات او جلسات کوچ خود را مدیریت کند.
تعریف کوچینگ: ریشه کوچینگ بهپیش از دهه 1960 بازمیگردد که بهمنظور بهبود عملکرد افراد در محل کار به وجود آمده است. باور کوچینگ بر این است که افراد بهترین مسیر را خودشان میتوانند تشخیص دهند و غالباً پاسخ مشکلات افراد، نزد خود آنها است. ازاینرو در پروسه کوچینگ، انتخابکننده و پیش برنده جلسه خود مراجعهکننده است و کوچ او فقط نقش یک تسهیل گر را بازی میکند.
یکی از مهمترین تغییرات در آموزش در سراسر جهان در دوران اخیر، تغییر توجه ازآنچه معلمان انجام میدهند به آنچه دانش آموزان انجام میدهند، و بهویژه نحوه یادگیری آنها، است. باوجوداین، نحوه یادگیری دانشآموزان بستگی زیادی به نحوه تدریس معلمان دارد و مطالعات فعلی همچنان بر معلم بهعنوان رابط اصلی در ارائه برنامة درسی و اجرای تغییرات آموزشی تمرکز میکند. با تأکید روی معرفی یک رویکرد مربیگری بهعنوان عامل مدیریت تغییر برنامة درسی، هدف این مقاله ارائه تحقیق حاضر و نظریههای مربوط به نحوهای است که معلمانْ نوآوری برنامة درسی در کلاسشان را مدیریت میکنند.
یکی از مهمترین وظایف یک کوچ و همچنین از حساسترین بخشهای فرآیند کوچینگ، ارائه و پرسش سؤالاتی است که بهوسیله آن بتواند ذهن مراجع یا کوچی را آنچنان هدایت نماید تا به مسیر نیل به بلندترین قلههای اهداف خود نزدیک شده و به آن دست یابد.
در دنیای امروز رفتهرفته بر اثرگذاری کوچ در زندگی، کار و ارتباطات افزوده میشود. انسان امروزی نیاز به داشتن یک مربی و همراه را برای حرکت در مسیر اهداف خود احساس میکند و با نگاه به کسانی که با داشتن یک کوچ یا مربی، به موفقیتهای چشمگیری رسیدند، در پی مطالعه پیرامون کوچینگ و بهکارگیری یک کوچ، متناسب با نیاز خود میباشد.
در سالهای اخیر و بهخصوص با توسعه کسبوکارهای الکترونیکی و تغییر و یا حتی حذف بسیاری از مشاغل قدیمی، تغییر شغل چه از روی اجبار و یا بهمنظور یافتن موقعیت شغلی موردعلاقه با درآمد دلخواه، تقریباً حداقل یک بار به ذهن هر فردی که مشغول به کار است خطور کرده است. همهگیری کووید-19 نیز تقریباً همه هنجارهای کاری را تغییر داد و باعث ایجاد لرزههای شدید در بازار کار شد. با گذشت حدود دو سال از این بحران همچنان اثرات آن در شغلها و بازارها و کارکنان دیده میشود. در هزاره جدید جستجوی کار و یا تغییر حرفه هنوز کار دشواری است.
دنیای جـدید یعنـی تکنـولوژی و ارتباطــات فـراگیر، و قسمت جداییناپذیر این دنیـا شبکههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی برتر این روزهـا مانند اینستاگرام، توییتر، فیسبوک و... محلی برای ارتباطات نوین بین همهٔ مردم دنیاست، هر جــا اینترنـت باشد دسـترسی بـه ایـن شبکهها امکانپذیر است.
در سالهای اخیر و پس از ورود به عصر دیجیتال شاهد این هستیم که تحولاتی عظیم در سبک زندگی مردم و همینطور کسبوکار و تجارت آنها ایجاد شده است. دنیا با سرعت رو به تغییر است و در این بازار رقابتی و پرتلاطم، سازمانها و کسبوکارها برای حفظ و بقای خود و ادامه مسیر در عرصه رشد و همینطور در راستای خلق ارزش برای مشتریان و بازار هدف، نیازمند این هستند که خود را با تحولات جدید همسو سازند.
یکی از صفاتی که برای خداوند در قرآن بیان شده است صفت «رب» است که به کلمهٔ کوچینگ نزدیک به نظر میرسد. «رب» و معادل فارسی آن «پروردگار» به معنای تربیت و سوق دادن چیزی بهسوی کمال است. هدف کوچینگ هم پرورش پیدا کردن و حرکت مراجع بهسوی کمال و بهترین حالت خود است.
این روزها واژه " کوچینگ" بیش از هر زمان دیگری در فضاهای مختلف آموزشی و حرفهای کشور به گوش میخورد؛ وقتی بهیکباره تبوتاب یک موضوع یا پدیده در جامعه زیاد میشود، و به دلایل مختلف و اشکال متنوعی به آن توجه میگردد، آن پدیده بهصورت ویروسی در جامعه و بهویژه اکوسیستمهای مرتبط پخش میشود. شاید توجه و اقبالی که " کوچینگ" در چند سال اخیر در دنیا و کشورمان پیدا کرده است، از همین جنس باشد.
اگر واژه " کوچ " را به مردم یا حتی صاحبان کسبوکار و سازمانهای فارسیزبان نشان بدهیم، احتمالاً اکثریت افراد آن را با همان شکل و معنای مصطلح و رایج در زبان فارسی، یعنی " کوچ" به معنای مهاجرت تلفظ کرده و میفهمند. حال یک کوچ یا مربی را در نظر بگیرید که برای معرفی خود، این واژه را در کارت ویزیت یا ارائه اولیه خود به مخاطب یا مشتری هدف به کار میگیرد، و میبیند حتی از جهت خوانش لغوی هم واژه کُچ (در این مقاله برای تمایز و خوانش بهتر، کُچ در معنای مربی را به این شکل مینویسیم) با واژه " کوچ " متداول در زبان فارسی (به معنای مهاجرت) اشتباه گرفته میشود، چه برسد به مفهوم و تعریف آن برای یک فردی که بهکلی با این متد و روش جدید حمایتی و همیاری بیگانه است.
معمولاً هرگاه بخواهند پدیدهای را تعریف کنند، در ابتدا به تاریخچه آن اشاره میکنند؛ در این مقاله قصد داریم نهفقط به خاطر تکرار این رویه، بلکه واقعاً به شکلی هدفمند نگاهی عمیقتر به گذشته کوچینگ بیندازیم؛ تا از این منظر به درک و شناخت بهتری از واقعیت کنونی این دانش و مهارت نوظهور دستیابیم. پس اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که بهتازگی با این واژه و مفهوم آشنا شدهاید، و یا به دنبال درک عمیقتری از " کوچینگ" هستید، حتماً این مقاله را تا پایان مطالعه کنید.
انسان در رویکرد خود برای دست یافتن به تکامل، موفقیت، توفیق، کامیابی، کامروایی، دستیابی به آرزو یا انجام دادن کاری؛ در تلاش برای آموختن و تجربه کردن راههای گوناگون، همواره اموری را سرلوحه کارهای خویش قرار میدهد که بتواند در آنها این رویکرد را تأمین کند. از همین رو تلاش میکند با تقویت عزتنفس و نیروی اراده، مشورت با افراد موفق و... حتی استفاده از مربی و بهنوعی حضور در جلسات کوچینگ ضمن اینکه میل به موفقیت در خود را تقویت میکند، از طرفی دیگر موفقیت در فرآیندهای فردی و شغلی را تثبیت و پردوام مینماید.
فقط شما میتوانید پاسخ دهید که آیا بیزینس کوچینگ ارزش سرمایهگذاری در زمان، انرژی و پول شمارا دارد یا خیر. سادهترین راه برای فهمیدن این موضوع این است که سؤالات زیر را از خود بپرسید
یکی از بخشهای مهم و ارزشمند درکوچینگ که تحت عنوان رهبری دیگران و مربیگری مراجعان، خودنمایی میکند، میل مربی و مراجع برای درک این موضوع است که مربیگری درباره چه چیزی هست و درباره چه چیزی نیست؟ این تلاش برای درک چگونگی طرز فکر و نگرش در خصوص کوچینگ و آنچه با عنوان درک موقعیتها و چالشهای یک کوچ در خصوص کمک به دیگران برای ساختاربندی افکارشان و اینکه چگونه یک مربی میتواند به مراجعش کمک کند، راهی برای درک مهارتهای مربیگری است که میتواند به مربیان کمک کند.