یکی از ملزومات عصر حاضر، توجه به آموزش مدرن و یادگیری به سبکهای مختلف است. بهطور سنتی، معلمان مسئول آموزش افراد بخصوص کودکان و نوجوانان هستند درحالیکه در عصر فنآوری و دیجیتال، بر همهٔ افراد لازم است تا بتوانند آموزش مؤثر و در کنار آن یادگیریهای مفید داشته باشند. ازجمله افرادی که میتواند در یادگیری جامعه نقش بسزایی داشته باشد، کوچ میباشد و ازجمله شاخههای تأثیرگذار کوچینگ، کوچینگ رابطه است که مسئول آموزش افراد برای کسب تجارب مفید درزمینهٔ روابط مؤثر میباشد. یک کوچ رابطه میتواند بر اساس رویکردهای مختلف ازجمله رویکرد یادگیری تحولآفرین، مشغول انجاموظیفه باشد.
همه ما در چند سال اخیر بسیار شنیدهایم که برای آرامش ذهنی خود مدیتیشن کنید و خود را با مدیتیشن و مراقبه از این هیاهو بیرون بکشید. انسان برای آرامسازی جسم و روان خود یک سری فعالیتهای فیزیکی و ذهنی انجام میدهد که به مجموعه این فعالیتها مدیتیشن و مراقبه میگویند.
امروزه افراد زمان زیادی را صرف تحصیل و مطالعه دروس آموزشی میکنند، بنابراین برای اینکه زحمات آنها به هدر نرود باید از برنامهریزی دقیق، مدیریت زمان درست، هدفگذاری و تصمیمگیری برای آیندهٔ خود برخوردار باشند، اما این موارد را نمیتوان از خود فرد انتظار داشت و اگر به خود آنها واگذار کنیم، ممکن است نتیجهٔ خوبی نداشته باشد، بنابراین برای تحقق این امر باید از یک کوچ تحصیلی استفاده کرد؛ اما کوچ تحصیلی کیست و کوچینگ تحصیلی و آموزشی به چه کسی گفته میشود؟ هدف ما از تهیه این مطلب بررسی و یافتن جواب برای دو سؤال مطرح شده است.
همانطور که میدانید امروزه کسبوکارهای آنلاین رونق بسیاری دارند و خیلی از خانمها به دلیل مزایای بسیاری که کسبوکارهای آنلاین دارند علاقهمند به کسب درآمد از این حوزه شدهاند. ازاینرو این پژوهش سعی دارد نقش بیزنس کوچینگ را در کسبوکارهای آنلاین خانمها بررسی کند.
مربیگری آنلاین میتواند برای هرکسی که از کمک به مردم لذت میبرد، شغلی پربار باشد. توانایی ارائه خدمات مربیگری از طریق اینترنت، آن را به کسبوکاری تبدیل میکند که میتوانید با سرمایهگذاری پولی اندک آن را شروع کنید. سرمایهگذاری زمانی موردنیاز، داستان دیگری است.
همهٔ ما بهخوبی میدانیم که هر خانوادهای مشکلات خاص خود را دارد، حال فرقی ندارد که مشکل آنها یک مشکل ساده مثل نحوه تعامل با رفتار نوجوانان و یا مشکلی به پیچیدگی کنار آمدن با خیانت و یا جدایی باشد. حقیقت این است که زندگی کردن در کنار دیگران بدون چالش امکان ندارد، حتی اگر آن افراد برای ما بسیار عزیز باشند. مدیریت یک خانواده کار بسیار زمانبری است که تمرین و صبوری زیادی لازم دارد. اینکه بتوان تمامی اعضای خانواده را خوشحال نگه داشت هم، کار آسانی نیست بهخصوص وقتیکه همگی زیر یک سقف زندگی میکنند! اینجاست که کوچینگ خانواده وارد میشود.
شهود دیدن ندیدنیهاست؛ شنیدن نشنیدنیهاست. در فرآیند کوچینگ بخصوص به روش کواکتیو، کوچ نیاز دارد به یک شناخت و درک عمیق از کوچی و از محیط کوچی یا سازمان و هر آنچه به کوچی و رابطه کوچینگ ربط دارد، برسد و این درک بهراحتی دیدنی و شنیدنی نیست.
در فرآیند کوچینگ، کوچ گاهی در شرایط چند مجهولی و مبهم قرار میگیرد که صرفاً نمیتوان با روشهای محاسباتی یا استدلالی عقلی تصمیم گرفت و نیاز هست کوچ با سرعت بالا اطلاعات را پردازش و تحلیل کند و در کمتر از چند ثانیه تصمیمی بگیرد یا سؤالی مطرح کند؛ در این شرایط, قوه درونی شهود میتواند نوری درونی و ابزاری کارآمد برای خود کوچ باشد و نوری باشد برای کوچی.
یکی از مهارتهای کوچینگ درزمینهٔ افزایش خودآگاهی مراجع, ارائه یک بازخورد مناسب و مؤثر است. این مهارت به مراجع، روحیه و انگیزه میدهد. بازخورد، ارائه اطلاعات مثبت و اصولی به روشی سازنده و مفید است تا فرد بتواند از این اطلاعات به نفع خود استفاده کند و رفتار و عملکردهای خود را بهبود ببخشد و در مورد خود و کارهایش احساس خوبی به دست بیاورد.
بهطورکلی یک محیط کاری سالم میتواند ارتباط نزدیکی با بهداشت روانی کارکنان خود داشته باشد. وقتی از سلامت کارکنان در محیط کار سخن گفته میشود، بیشتر عوامل جسمی و فیزیکی که در محیط کار بر سلامت کارکنان مؤثر است به ذهنمان متبادر میشود. عواملی همچون آلودگی داخلی محل کار، شرایط محیطی مانند نور محیط کار، گرمایش و سرمایش محیط کار و …، اما دسته دیگری از عوامل نیز وجود دارد که بر بهداشت روانی شاغلان تأثیر به سزایی دارد.
طی تحولات هرلحظه جهان که در حال تغییر و تحول است، آنچه همیشه وجود دارد این است که به فکر توسعه و تحول فردی خود باشیم تا تیرهای زمان به شما شلیک نکند و ما را به سمت مرگ نبرد.
ما خیلی میشنویم که باورها زندگی ما را میسازند باورهای ما چه بخواهیم و چه نخواهیم سرنوشتمان را تغییر میدهند انسانها با هر تفکر آینده خود را ایجاد میکنند. به قول آنتونی رابینز انسان ماشین اثبات باورهایش است.
این مقاله بیشتر یک دغدغه است که در سیستم آموزش در حوزههای مختلف وجود دارد. که با یک سؤال به آن پرداخته میشود: چرا در هر حوزهای که آموزش هم دخیل باید باشد، در کنار مهارت عملی که افراد بهصورت تجربی کسب میکنند، دانش تئوری و کلاً آموزش وجود ندارد؟
با رشد کسبوکارها و ظهور رویکردهای جدید در علوم منابع انسانی و تلفیق آن با روانشناسی در دهههای اخیر شاهد برپایی آموزش مهارتهایی در جهت کمک به رشد و ارتقاء نظامهای فردی و سازمانی بودهایم که دراینبین، آموزش و ارتقاء از طریق منتورینگ و یا کوچینگ که نقشی بسیار مؤثر در تقویت و رشد فردی و اجتماعی افراد دارند حائز اهمیت بوده که در این مقاله میخواهیم تفاوت بین منتورینگ و کوچینگ را مورد ارزیابی علمی قرار دهیم.
گاهی اوقات ما متوجه نیستیم که برخی فاکتورها چه تأثیر زیادی میتوانند روی کسبوکار ما بگذارند. برای مثال شاید کمتر کسی به این موضوع توجه کند که داشتن مربی در کسبوکار میتواند بسیاری از مسائل موجود در محیط کاری را حل کند یا اینکه باعث شود بسیاری از موقعیتهای مختلف تغییر کنند.
کوچ یا مربی خواستار ایجاد یک ارتباط مؤثر با فردی است که میخواهد با او کار کند (مراجع)؛ یعنی یک زیربنا یا یک پیای برای این رابطه ایجاد کند که بسیار مستحکم باشد. این زیربنا شامل رازداری، امنیت، احساس اعتماد و اطمینان است و این عوامل سبب میشوند تا فرد بتواند بهراحتی با کوچ خود ارتباط برقرار کند و تمام مشکلات و دغدغهاش را بدون هیچ واهمهای بیان کند و به خودش اجازه دهد حرفهایی را بزند که با بقیه مطرح نمیکند. ایجاد این فضا، خود یک مهارت است که این امنیت و اعتماد را به وجود میآورد.
مرزهای جهان ما مرزهای زبان ماست(ویتگنشتاین،۱۹۲۱). بی تردید شما نیز هم نظر هستید در اینکه امروزه ما انسانها سلاطین بی برو برگرد روی زمین هستیم ، به شهرها ، خودتان، پیشرفت ها ، تکنولوژی، علم ، اینترنت ، گوشی موبایل ، سفینه و... نگاه کنید ، همه اینها را ما ساخته ایم ؛ به راستی علیرغم آنکه انسان موجودی بسیار آسیب پذیر در میان سایر مخلوقات است چه چیزی او را حاکم جهان کرد؟ در پاسخ باید گفت خلاقیت زبان ورزی او، همه بازی را تغییر داد.
"با این چکلیست پرونده مهارت گوش کردن فعال را برای همیشه ببندید"
کوچینگ جعبهابزاری نیاز دارد که یکی از مهمترین ابزار آن گوش دادن فعـال است. میتوان گفت اولین و ســادهترین ابزاری که در ابتدای یادگیری یک فرایند کوچینگ میتواند برای هر کوچی بینهایت مفید باشد، گوش دادن فعال است. این مهارت بهقدری ساده به نظر میرسد که معمولاً برای اجرا و ارزیابی آن برنامهریزی نمیکنیم و همین بیبرنامگی سبب میشود که از تمام قابلیتهای این ابزار استفاده نشود.
چرا ما بهعنوان یک مدیر نیازمند یادگیری مهارتهای کوچینگ هستیم؟موضوع از یک دغدغه شروع شد، دغدغهای که من و اکثر افراد در این جایگاه را با چالشی جدی
مواجه کرده است!. یکی از مهمترین مشکلات کار در مجموعهها و سازمانهایی نظیر تیمهای فروش خطا و اشکال در عملکرد فردی هست. بعد از ظهور این دست مشکلات معمولاً مدیران و سرپرستان هر مجموعه با توجه به دانش و تجربهٔ خود ایراد را شناسایی و با فرد موردنظر جلسهای ترتیب میدهند و پس از شرح مشکل و گفتن تمام
ایرادات اجرای کار، راهکار و طریقه صحیح اجرای کار را به نیروی تحت نظر خود توضیح میدهند و از او میخواهند پسازاین، آنطور که صحیح است وظیفهٔ محول شده را اجرا کنند.
در این مقاله میخواهم یک مسیر میانبر در کوچینگ را به شما نشان دهم. میپرسید چطور؟ تا آخر این مقاله با من همراه باشید. در ابتدای ورود به حوزه کوچینگ سؤالات بسیاری در ذهنم ایجاد شده بود که واقعاً در کدام زیرشاخهٔ حوزه کوچینگ میتوانم فعالیت کنم؟ کدام حوزه برای من جذابیت بیشتری دارد و میتوانم در آن اثرگذاری بیشتری داشته باشم؟ بیزینس کوچینگ، لایف کوچینگ، کوچینگ انتخاب شغل و یا ...؟ تا اینکه کمی بیشتر با مطالب کوچینگ آشنا و متوجه شدم این حوزه یک پیشنیاز عمیق و بسیار مهم لازم دارد که من از آن غافل بودم.