داستان نیوتن، افتادن سیب روی سر او و اتفاق جالب و تکاندهندهای را که بعدازآن افتاد را همهٔ ما شنیدهایم، درختی که باعث شد مسیر علم عوض شود و یکی از مهمترین اتفاقات علمی تاریخ رقم بخورد. داستان ازاینقرار بود: روزی ایزاک نیوتن در زیر درختی در باغ خانهاش نشسته بود که یکی از میوههای آن درخت ناگهان روی سر ایزاک افتاد و همین باعث ایجاد جرقهای عجیب در ذهن او شد، یک تئوری به نام جاذبه ایجاد شد که دنیای علم را تکان داد. امروزه در کسبوکار با سندرم این دانشمند بزرگ مواجه هستیم که بهشدت تأثیر منفی در شروع یک کسبوکار میگذارد.
در این مقاله میخواهیم در مورد جلسه کوچینگ الهی (قیامت) که بهزودی توسط پروردگار برگزار میشود و همینطور شباهت آن با ساختار جلسات کوچینگ متداول صحبت کنیم. همانطور که میدانیم جلسات کوچینگ، بسیار مؤثر و کارآمد است و فرد مراجع را به یک خودآگاهی و بهرهمندی و شناخت عمیقی از خود میرساند و از دو نفر مراجع (کوچی) و مربی (کوچ) تشکیل شده است و فرایند آن شامل سه بخش محتوایی بهصورت زیر میباشد:
تعداد زیادی کاربر فعال در استوری اینستاگرام وجود دارد، احتمالاً تعداد افرادی که از استوری استفاده نمیکنند کمتر است. اکنون استوری های اینستاگرام 400 میلیون بیننده دارند. (این رقم دو برابر تعداد بازدیدکنندههای اسنپ چت است). این موضوع باعث شده تا استوری ها یک انتخاب عالی برای برندها جهت تبلیغ محتوا باشد. اما در استوری های اینستاگرام چیزهای بیشتری بهجز جذب فالوور وجود دارد. وقتی استوری اینستاگرام را بهعنوان ابزاری برای بازاریابی و تبلیغات باز میکنید، میتوانید از استوری ها برای درگیر کردن بازار هدف خود و افزایش فروش خود بهصورت تصاعدی استفاده کنید. آنها را کنجکاو کنید، آنها را هیجانزده کنید، آنها را وادار به خرید کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک داستان خوب بگویید. چگونه؟
مشکلات اقتصادی، تورم، بیماریهای همهگیر، مسائل اجتماعی و ... افراد را بیشتر از هرزمانی مستأصل و دستبهگریبان مشاورین کسبوکار و همچنین رواندرمانگران کرده است.محلی که توصیههایی همسان به افراد داده میشود، جهت رفع مشکلات غیر همسان!
نسخههایی از روی کتاب برای افرادی که لزوماً ناتوان در حل مشکلات خود نیستند، بلکه سردرگم و گمراه نسبت به وضعیت موجود خود و غیر شفاف نسبت به ایده آلهای خود هستند.کوچینگ ابزار و مهارتی ناشناخته برای بسیاری از افراد جامعه است که از کارکرد و اثرات خارقالعاده آن بیخبر هستند.
بسیاری از مردم میپرسند، "چرا من ثروتمند نیستم؟ بدون اینکه متوجه شوند نگرشهای خود و باورهای خود محدودکننده ممکن است مقصر باشند. وقت آن است که خودت را تغییر دهی. کولون پاول، مشاور سابق امنیت ملی ایالاتمتحده، که اخیراً درگذشت، به بهترین وجه بیان کرد: «هیچ رازی برای موفقیت وجود ندارد. موفقیت نتیجه آمادگی، کار سخت و درس گرفتن از شکست است.»
کوچینگ تکنیکی نیست که برای شرایط از قبل معینشده به کار گرفته شود. کوچینگ یک شیوهٔ مدیریتی است، یک شیوهٔ رفتار با افراد، یک چشمانداز! هدف اصلی و همیشگی کوچینگ ایجاد اعتمادبهنفس در دیگران است. تفاوتی نمیکند که یک کارخانهدار هستید یا یک آتشنشان فداکار، کوچینگ محدودیتی ندارد. اگر افراد این نکته را به یاد داشته و با جدیت راهکارهای کوچ را انجام دهند، در روابط و عملکرد خود شاهد بهبود خواهند بود.
من کلمه" بحران" را در 18 ماه گذشته بیشتر از 18 سال گذشته دیدهام. کل جهان هنوز با بحرانی با ابعاد عظیم و آثار طولانیمدت روبروست. ما میدانیم حداقل یکی از این موارد این است که، در آینده کار متفاوت به نظر میرسد. کارآمدی تیمها و رویکردهای تیمی در حل مشکلات، جزء مهمترین مسائل بهحساب میآیند. رهبری آینده مستلزم نگرشها و اقدامات بسیار متفاوتی از سبک رهبری تیمی است که در دهه گذشته به آن عادت کرده بودیم.
همینه که هست. این بزرگترین دروغی است که ما به خود میگوییم، اینکه اوضاع در حال حاضر به همان شکلی است که همیشه خواهد بود. اما فقط به این دلیل که زندگی شما امروز به شکلی خاص به نظر میرسد، به این معنی نیست که فردا هم همینطور خواهد بود. خبر خوب این است که شما مجبور نیستید قربانی درمانده تغییر باشید، و همیشه در تلاش باشید تا با هر چالش جدیدی که پیش میآید مقابله کنید. شما میتوانید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید و آن را به سمتی که میخواهید هدایت کنید، حتی زمانی که جهان پیرامون شما در حال تغییر است.
ابزار کوچینگ چیست؟ کوچینگ یک وسیله است و در مقاله قبلی عنوان شد که کلمه کوچ از درشکه و کالسکه آمده است، بنابراین میتواند انسانها را از نقطه A به نقطه B برساند. از اینجایی که هستند به آنجایی که میخواهند برسند .و این کالسکه برای انتقال و جابجایی از نقطه A به نقطه B نیاز به ابزار دارد، نیاز دارد که جایی برای نشستن داشته باشد، نیاز دارد سایبان داشته باشد، نیاز دارد چرخ داشته باشد، نیاز دارد یک متحرک داشته باشد که این کالسکه را به حرکت درآورد، و نیاز دارد که یک نفر ماهر این کالسکه را به مسیر درست هدایت کند تا بهسلامتی به مقصد برسد.
حل مؤثر مسئله شامل استفاده از فرآیند صحیح و پیروی از یک برنامه متناسب با مشکل خاص است. اذعان به اینکه تیم یا سازمان شما مشکلی دارد که برای ارائه راهبردهای مؤثر حل مشکل کافی نیست. برای درک یک مسئله واقعی و ایجاد راهحلهای مناسب، باید یک فرآیند محکم را دنبال کنید، مراحل حل مسئله لازم را دنبال کنید و تمام مهارتهای حل مسئله خود را بهکارگیرید.
باور، نتیجه ورودیهای ذهن ما اعم از شنیدهها، دیدهها و تجربیات ماست و به همین دلیل است که ما با باورهایمان زندگی میکنیم. در این مقاله میخواهیم بدانیم که آیا واقعاً ما با باورهایمان زندگی میکنیم یا باورها مارا به هرجایی که بخواهند میبرند؟ آیا میتوانیم کنترلی روی آن داشته باشیم یا خیر؟ آیا میتوانیم با این باورها کسبوکار خوبی داشته باشیم یا خیر؟ میخواهیم بدانیم چه کسی میتواند ما را یاری برساند تا شناخت باورهایمان برایمان انجامپذیر باشد؟ اگر شخصی با این مشخصات یافت شود به چه صورت میتواند به ما یاری برساند؟ آیا خودمان میتوانیم باورهای محدودکنندهٔ مان را بشناسیم؟
آیا خود را خلاق میدانید؟ امیدوارم چنین باشد زیرا همه ما در حال خلق این لحظه هستیم. چالش این است که ما بیاموزیم از تخیل خود، جایی که خلقت آغاز میشود، بهدرستی استفاده کنیم تا زندگی خود را آگاهانهتر ایجاد کنیم. تخیل ما افکار ما را ایجاد میکند. افکار ما احساسات ما را ایجاد میکند. احساسات ما اعمال ما را ایجاد میکند و اقدامات ما تجربیات ما (نتایج ما) را ایجاد میکند.
سیاری از انسانهای موفق که سرگذشت آنها را مطالعه میکنیم، در طول زندگی خود دچار بحرانهای شدید شدهاند مانند اخراج از مدرسه، دانشگاه، محل کار یا به پوچیهایی در زندگی رسیدهاند که عاملی برای سؤالاتی مانند چرا فقط برای من اتفاق میافتد؟ برای چهکاری ساختهشدهام؟ چهکاری در این دنیا به دست من انجام میشود؟ فلسفه وجودی من چیست؟ میشود که با پرسیدن این سؤالات نیاز به شناخت قوانین جهان هستی پیدا میشود.
تصور کنید در نقش یک کوچ آنقدر مراجعان متعدد و پرشماری دارید که دیگر زمان کافی برای جلسه با آنها ندارید. مراجعان مشتاق و علاقهمند که در حوزهای که حضور دارید میخواهند از کمکها و خدمات شما استفاده کنند. در این مقاله در کمتر از ۵ دقیقه نکاتی را میگویم که تقاضای مخاطبان هدفتان برای دریافت خدمات کوچینگ شما، چندین برابر افزایش پیدا کند.
پدر پولدار معتقد است: "موفقترین افراد در زندگی کسانی هستند که مدام سؤال میپرسند. آنها همیشه در حال یادگیری هستند. آنها همیشه رشد میکنند. آنها همیشه روبهجلو حرکت میکنند. برعکس بازندگان در زندگی فکر میکنند که همه پاسخها را در حال حاضر دارند. آنها نمیتوانند یاد بگیرند، زیرا بیشازحد مشغول هستند و آنچه را که میدانند به همه میگویند. آنها نمیتوانند رشد کنند زیرا بیشازحد مشغول هستند و به دیگران میگویند چهکار کنند. آنها نمیتوانند روبهجلو حرکت کنند، زیرا فکر میکنند قبلاً به همهچیز رسیدهاند. "
بخش بسیار مهمی از هر کسبوکار کوچک، بخش خدمات به مشتریان است. شرکتهایی که قادر به ارائه خدمات مناسب به مشتریان خود نیستند بهزودی مشتریان خود را از دست میدهند. چندین متغیر یا ویژگی کلیدی، خدمات عالی مشتریان را از خدمات متوسط مشتریان متمایز میکند. شرکتی که خدمترسانی به مشتریان را به بهترین نحو انجام دهد، مزیت متمایزی نسبت به رقبای خود خواهد داشت.
کارایی و فرهنگ، دو فاکتوری است که مشاغل به دنبال ارتقاء همزمان آنها با یکدیگر هستند. وقتی کارکنان از ورود به محل کار لذت میبرند، در انجام کار با کیفیت بیشتر، کارآمدتر و مصممتر خواهند بود. آیا میدانید چگونه میتوانید محیط کار خود را پربارتر کنید؟ در این مقاله هفت روش کاربردی برای بهبود کارایی در محل کارتان آورده شده است.
برای فروش، مشتری شما باید مطمئن شود که ارزش محصول بیشتر از ریسک خرید است. در این مقاله رایجترین اعتراضات مشتری و رایجترین راهحلها برای پشتیبانی از تیمهای فروش در هر زمینه وجود دارد. رسیدگی به اعتراضات مشتریان برای نمایندگان فروش میتواند مشکل باشد و بسیاری از متخصصان هنگام مواجهشدن با آن، عصبی میشوند. بااینحال، اعتراضات اطلاعات مهم و ارزشمندی را در مورد نگرانیها و نیازهای مشتریان ارائه میدهند. اکثر اعتراضات را میتوان بهطور مؤثر توسط یک تیم فروش آگاه و مجهز به یک استراتژی بازنگری ساده، که موضوع را از دیدگاه مشتری ببیند، حل کرد.
آیا تابهحال به این فکر کردهاید که چه چیزی انگیزه شمارا برای کار سخت بیشتر میکند؟ برای اکثر ما، پاسخ فراتر از پول یا سود مادی است. این سؤال که چه چیزی افراد را به کار ترغیب میکند، چه چیزی آنها را ترغیب میکند که هر روز حاضر شوند و واقعاً بهترین تلاش خود را انجام دهند، درنهایت یک سؤال عمیقتر ایجاد میکند: چه چیزی افراد را برای برنامه بزرگ زندگی ترغیب میکند؟ انسانها موجودات پیچیدهای هستند که رفتار آنها بر اساس ارزشها، باورها، احساسات و تجربیات آنها و همچنین نیازهای اساسی انسان مانند رشد و ارتباط شکل میگیرد.
بهعنوان یک رهبر، میخواهید افراد سازمان شما با دلیل موجه به شما اعتماد کنند. در مربیگری با رهبران، ما اغلب میبینیم که شاخص اصلی اعتماد این است که دیگران آنها را مثبت یا منفی ارزیابی میکنند. اما اعتمادسازی در خیلی مواقع، بخصوص بازگرداندن اعتماد ازدسترفته، کار سادهای نیست.