ممکن است برای مردم خوشایند به نظر نرسد. بالاخره چه اشکالی دارد که با مردم خوب باشیم و سعی کنیم به آنها کمک کنیم یا آنها را خوشحال کنیم؟ اما راضی کردن مردم معمولاً فراتر از مهربانی معمولی است. فرهنگ لغت او را اینگونه تعریف میکند: "کسی که نیاز عاطفی دارد که اغلب به بهای نیازها یا خواستههای خود دیگران را خشنود کند."
تفاوت بین ثروتمند و فقیر، وقتی صحبت از تفکر آنها در مورد زمان میشود. من همیشه از طرفداران سرسخت سلسلهمراتب نیازهای مازلو بودهام. به گفته مازلو، همه انسانها با نیازهای اولیه فیزیولوژیکی شروع میکنند. اینها "نیازهای" برای بقا هستند، مانند غذا، آب، لباس و سرپناه. ازآنجا همهچیز به ایمنی، عشق و تعلق، احترام و درنهایت خودشکوفایی میرسد.
نتایج ما فقط بهاندازه برنامه ما خوب است. مربی من ارل شواف به من آموخت که این اتفاقات روزمره ما نیست که بخش عمدهای از آینده مارا تعیین میکند، زیرا آنچه اتفاق میافتد برای همه ما اتفاق میافتد. در عوض، او به من یاد داد که نکته این است که ما در مورد آن، چه میکنیم. اگر روند تغییر را با تدوین یک برنامه شروع کنیم، سال آینده کاری متفاوت از سال قبل انجام دهیم، مهم نیست که این تلاشها چقدر کوچک شروع شود. در شرایط یکسان شروع به انجام کارهای مختلف کنید. آنهایی که همیشه داشتهایم و نمیتوانیم تغییر دهیم و ببینید چه معجزاتی رخ میدهد. اگر روند معجزه را شروع کنیم و خودمان را تغییر دهیم، همهچیز تغییر میکند. و جالب اینجاست: تفاوت بین شکست و موفقیت ظریف است.
یکی از مهمترین داراییهای کتاب شما، عنوان آن است. حقیقت این است که عنوان کتاب شما این قدرت را دارد که تعیین کند مردم واقعاً آن را بخرند و بخوانند یا خیر. بنابراین اگرچه مهم است که بدانید چگونه یک کتاب پرفروش بنویسید، عنوان کتاب. شما نباید فکر دوم شما باشد. نباید برایتان کمتر اهمیت داشته باشد. من به شما قول میدهم زمانی که برای نوشتن یک عنوان بهیادماندنی و جذاب سرمایهگذاری میکنید ارزش تلاش را قبل از انتشار کتابتان دارد.
آیا میخواهید سلامت مالی خود را بهبود بخشید؟ ممکن است در ناامیدی مالی نباشید، اما همچنان بیشتر ازآنچه دوست دارید نگران پول هستید. یا با سرعت کافی به اهداف پولی خود نمیرسید و از آزادی مالی دور هستید. یا شاید کسبوکار شما مشکلی نداشته باشد، اما به ساخت شرکتی که همیشه میخواستید یا زندگی کردن به سبکی که آرزویش را داشتید نزدیک نیستید.
چگونه شرکتها خلاقیت را انتخاب میکنند و قانونشکنان را ساکت میکنند؟ شما چهکاری باید در مورد آن انجام دهید؟ در جوانی میدانستم که مدرسه برای من نیست. نه اینکه دوست نداشتم درس بخوانم. دلیلش این بود که من دوست نداشتم به روشی که آنها در مدرسه درس میخواندند درس بخوانم. دانشی که در کتاب آموزش داده میشود، برای من خستهکننده بود. ترجیح دادم خودم کارها را انجام دهم و از اشتباهات و موفقیتهایم درس بگیرم.
قدردانی کردن، توانایی یافتن برکات در هر تجربه و نشان دادن قدردانی خود برای آن، یکی از بزرگترین هدایایی است که میتوانیم بدهیم. وقتی به قدردانی فکر میکنیم، اغلب به قدردانی کردن از خود فکر میکنیم، خواه یادداشت روزانه داشته باشیم، تمرین آمادهسازی انجام دهیم یا مدیتیشن کنیم. اما قدردانی نیز یکی از بزرگترین هدایایی است که میتوانیم به دیگران بدهیم.
چرا کیفیت زندگی شما تا حدی بر اساس کیفیت سؤالاتی است که روزانه از خود میپرسید. پرسیدن سؤالات با کیفیت پایین احتمالاً منجر به زندگی بیکیفیت میشود. عاقلانهتر است که از خود سؤالات باکیفیت بپرسید تا خودشکوفایی بیشتری داشته باشید که آرزویش را دارید و سزاوار آن هستید.
قطارهای شهربازی شامل پیچهای تند، شیبها و فرودهای تند، تغییرات مستقیم و ناگهانی در سرعت و جهتهای مختلفی هستند. هنگامیکه سفر شروع میشود، هیچ توقف یا بازگشتی وجود ندارد و شما به کل سفر گرهخوردهاید. اینکه چگونه سفر را تجربه خواهید کرد کاملاً به شما بستگی دارد. دیدگاه و نگرش شما تعیین میکند که آیا این یک تجربه هیجانانگیز است یا ناخوشایند.
راز موفقیت این است که یاد بگیرید چگونه از درد و لذت بهجای زجر کشیدن استفاده کنید. اگر این کار را انجام دهید، کنترل زندگی خود را در دست دارید. اگر این کار را نکنید، زندگی شمارا کنترل میکند. ما هرروز تصمیماتی میگیریم و با هر تصمیمی که میگیریم، خوب یا بد، زندگی ما را تعیین میکند، زیرا تصمیمات درنهایت سرنوشت ما را رقم میزنند.
همه میخواهند کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. همه میخواهند کاملتر باشند. اما تقریباً همه ما گاهی در باورهای محدودکننده و الگوهای احساسی خود گیر میکنیم. زمانی که احساس ناامیدی، نگرانی، غمگینی یا افسردگی میکنیم، عادت ایجاد میکنیم. این احساسات و ناتوانی در به عهده گرفتن مسئولیت، شمارا از انجام کاری که واقعاً قادر به انجام آن هستید، بازمیدارد، حتی اگر فقط برای شاد بودن باشد.
آیا تابهحال گفتهاید، "من مطمئناً دوست دارم این کار را انجام دهم، اما فکر نمیکنم بتوانم؟" آیا رؤیاهایی وجود دارد که سالها آنها را دیدهاید اما به دلیل اینکه عملی به نظر نمیرسیدند، به آنها عملنکردهاید؟ آیا اجازه دادهاید که کمبود تجربه، بهانه شما برای شروع نکردن آن ایده تجاری باشد؟ آیا از رؤیایی که خیلی سخت به نظر میرسد دست کشیدهاید؟
همه میلیاردرهای زن خودساخته در این دنیا داستانهای خاص خود را از چگونگی دستیابی به موفقیت دارند. همه آنها مسیرهای خود را طی کردهاند و سفر منحصربهفرد خود را برای رسیدن به وضعیت میلیاردری فعلی خود طی کردهاند. شما کنجکاو هستید که بدانید ویژگیهای زنان میلیاردر جهان چیست؟ نمیدانید همه میلیاردرهای زن چه ویژگیهای ارزشمند مشترکی دارند؟
من و شما چیزی داریم که ما را از دیگر موجودات روی کره زمین جدا میکند. ببینید، موجودات دیگر کاملاً در محیط خود و در قلمرو خود هستند. بااینحال، برخلاف آفتابپرستها و سایر حیوانات که با محیط خود ترکیب میشوند، من و شما در محیط خود کاملاً سرگردان هستیم. حالا چرا اینطور است؟
به این دلیل است که خداوند به ما تواناییهای ذهنی داده تا محیط خود را بسازیم. استفاده کامل و مؤثر از آن قوای ذهنی یا توانایی ذهنی به ما این امکان را میدهد که هر زندگی و محیطی را که میخواهیم، ایجاد کنیم.
بسیاری از مردم میپرسند، "چرا من ثروتمند نیستم؟ بدون اینکه متوجه شوند نگرشهای خود و باورهای خود محدودکننده ممکن است مقصر باشند. وقت آن است که خودت را تغییر دهی. کولون پاول، مشاور سابق امنیت ملی ایالاتمتحده، که اخیراً درگذشت، به بهترین وجه بیان کرد: «هیچ رازی برای موفقیت وجود ندارد. موفقیت نتیجه آمادگی، کار سخت و درس گرفتن از شکست است.»
همینه که هست. این بزرگترین دروغی است که ما به خود میگوییم، اینکه اوضاع در حال حاضر به همان شکلی است که همیشه خواهد بود. اما فقط به این دلیل که زندگی شما امروز به شکلی خاص به نظر میرسد، به این معنی نیست که فردا هم همینطور خواهد بود. خبر خوب این است که شما مجبور نیستید قربانی درمانده تغییر باشید، و همیشه در تلاش باشید تا با هر چالش جدیدی که پیش میآید مقابله کنید. شما میتوانید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید و آن را به سمتی که میخواهید هدایت کنید، حتی زمانی که جهان پیرامون شما در حال تغییر است.
آیا خود را خلاق میدانید؟ امیدوارم چنین باشد زیرا همه ما در حال خلق این لحظه هستیم. چالش این است که ما بیاموزیم از تخیل خود، جایی که خلقت آغاز میشود، بهدرستی استفاده کنیم تا زندگی خود را آگاهانهتر ایجاد کنیم. تخیل ما افکار ما را ایجاد میکند. افکار ما احساسات ما را ایجاد میکند. احساسات ما اعمال ما را ایجاد میکند و اقدامات ما تجربیات ما (نتایج ما) را ایجاد میکند.
پدر پولدار معتقد است: "موفقترین افراد در زندگی کسانی هستند که مدام سؤال میپرسند. آنها همیشه در حال یادگیری هستند. آنها همیشه رشد میکنند. آنها همیشه روبهجلو حرکت میکنند. برعکس بازندگان در زندگی فکر میکنند که همه پاسخها را در حال حاضر دارند. آنها نمیتوانند یاد بگیرند، زیرا بیشازحد مشغول هستند و آنچه را که میدانند به همه میگویند. آنها نمیتوانند رشد کنند زیرا بیشازحد مشغول هستند و به دیگران میگویند چهکار کنند. آنها نمیتوانند روبهجلو حرکت کنند، زیرا فکر میکنند قبلاً به همهچیز رسیدهاند. "
آیا تابهحال فکر کردهاید که چرا برخی افراد میتوانند بهسرعت به اهداف خود برسند؟ چه چیزی آنها را از دیگران جدا میکند که تا ابد برای دستیابی به موفقیت تلاش میکنند؟ بهاحتمالزیاد اگر به هدف خود نرسیدهاید، افکار شما مانع موفقیت شما شدهاند. باورهای محدودکننده، افکار غلط و طرز فکر بیفایده، شمارا درگیر کرده است.
آیا تابهحال در مورد ویژگیهای افراد موفق فکر کردهاید؟ آیا از خود پرسیدهاید که مغز یک فرد موفق چگونه کار میکند و آنها چگونه فکر میکنند؟ در طول دوران حرفهای خود، این امتیاز را داشتم که با صدها نفر از افراد بسیار موفق مصاحبه کنم و خودم نیز بسیار موفق شدم. من یاد گرفتم افراد موفق دقیقاً چگونه فکر میکنند و چرا طرز فکر انسان مهم است.