در زمانی که به دهه و عصر طلایی اقتصاد کارآفرینی و کسبوکارهای نوپا معروف است، چگونه میتوان با تبدیل ایده به محصول، به درآمدزایی و کسبوکار پایدار رسید. فارغ از اینکه هنوز هم برخی ژن کارآفرینی را عامل موفقیت کارآفرینان میدانند، دیدگاه صحیحتر بر آموزش، کسب مهارت، تسلط و شناخت بازار و مشتریان هدف، و یا استفاده از مشاور تأکید دارد. حال با توجه به رشد روزافزون فناوری، سرعت رقابت، کمبود زمان، استفاده بهینه از منابع و کمبود دانش تخصصی، کدام روش مناسبتر و سریعتر افراد را به نتایج دلخواه خود میرساند؟
آیا از کارآمدی افراد خود مطمئن هستید؟خوب جای درستی آمدهاید.
مدیر بودن شبیه مربی و کوچ بودن است: شما باید خروجی بگیرید و در این مورد نیز خروجی کارآمد داشته باشید. شرکتهایی که مدیران عالی با مهارتهای کوچینگ و مربیگری خوبی برای بهبود تجارت خود دارند، در درازمدت در مقایسه با همتایان خود موفقتر عمل میکنند.
در فرایند مربیگری روشهای مختلفی برای عملکرد مربی و خدمترسانی به مراجعان و بهرهمندی افراد از فرآیند کوچینگ وجود دارد. کوچ ابتدا ارتباط اولیه خوبی برقرار میکند و با ایجاد یک حس همدلی در مراجع (موکل) شروع به هدفگذاری جلسه و پیش روی بهصورت گامبهگام با وی را مینماید و با پرسشهای مؤثر و ارائه بازخوردهای مفید به شفافسازی گفتوگوهای مراجع کمک میکند و درنهایت سعی در ارائه ایدهای مینماید که از درون جلسه گفتوگو برمیخیزد و از همدلی و یکدلی با مراجع بهدستآمده است. در این زمان فرایندی به نام شهود اتفاق میافتد.
امروزه نقش یک مربی بهقدری میتواند حساس باشد که در تیمهای فوتبال برتر دنیا رقابت اصلی بر سر انتخاب مربی قدرتمند است و بعد بازیکنان تیم. همه ما بهخوبی میدانیم که این مربی است که میتواند هدفگذاری مناسبی را فراخور تیمش انجام دهد و درنهایت چیزی که قرار است حاصل شود پیروزی ست. برای اینکه مربی، تأثیرگذاری بیشتری روی افرادش داشته باشد، علاوه بر تکنیکهای ارتباط مؤثر باید بتواند قدرت خود را به دیگران نشان دهد و این نمایش قدرت راه او را برای مدیریت افراد زیرمجموعهاش فراهم میآورد. در این مقاله تکنیکهای بالا بردن سطح تأثیرگذاری یک مربی را بیان میکنیم.
حرفه مربیگری به شما در دستیابی به عملکرد بالاتر و رضایت شخصی بیشتر در محل کار کمک میکند. بااینحال باید بدانید که برای پیشرفت در حرفه مربیگری باید تغییراتی در رفتار و طرز تفکر خود ایجاد کنید. ایجاد این تغییرات مستلزم تلاش بسیار و صرف زمان است. توصیه میشود قبل از ایجاد هر تغییری در خودتان، این سؤال را از خود بپرسید که “آیا من آماده مربیگری هستم؟” در این نوشتار هفت ویژگی اصلی برای تبدیلشدن به یک مربی حرفهای مطرح میشود که میتواند به شما در پاسخ به این سؤال کلیدی کمک کند.
در این مقاله میخواهیم در مورد جلسه کوچینگ الهی (قیامت) که بهزودی توسط پروردگار برگزار میشود و همینطور شباهت آن با ساختار جلسات کوچینگ متداول صحبت کنیم. همانطور که میدانیم جلسات کوچینگ، بسیار مؤثر و کارآمد است و فرد مراجع را به یک خودآگاهی و بهرهمندی و شناخت عمیقی از خود میرساند و از دو نفر مراجع (کوچی) و مربی (کوچ) تشکیل شده است و فرایند آن شامل سه بخش محتوایی بهصورت زیر میباشد:
مشکلات اقتصادی، تورم، بیماریهای همهگیر، مسائل اجتماعی و ... افراد را بیشتر از هرزمانی مستأصل و دستبهگریبان مشاورین کسبوکار و همچنین رواندرمانگران کرده است.محلی که توصیههایی همسان به افراد داده میشود، جهت رفع مشکلات غیر همسان!
نسخههایی از روی کتاب برای افرادی که لزوماً ناتوان در حل مشکلات خود نیستند، بلکه سردرگم و گمراه نسبت به وضعیت موجود خود و غیر شفاف نسبت به ایده آلهای خود هستند.کوچینگ ابزار و مهارتی ناشناخته برای بسیاری از افراد جامعه است که از کارکرد و اثرات خارقالعاده آن بیخبر هستند.
کوچینگ تکنیکی نیست که برای شرایط از قبل معینشده به کار گرفته شود. کوچینگ یک شیوهٔ مدیریتی است، یک شیوهٔ رفتار با افراد، یک چشمانداز! هدف اصلی و همیشگی کوچینگ ایجاد اعتمادبهنفس در دیگران است. تفاوتی نمیکند که یک کارخانهدار هستید یا یک آتشنشان فداکار، کوچینگ محدودیتی ندارد. اگر افراد این نکته را به یاد داشته و با جدیت راهکارهای کوچ را انجام دهند، در روابط و عملکرد خود شاهد بهبود خواهند بود.
ابزار کوچینگ چیست؟ کوچینگ یک وسیله است و در مقاله قبلی عنوان شد که کلمه کوچ از درشکه و کالسکه آمده است، بنابراین میتواند انسانها را از نقطه A به نقطه B برساند. از اینجایی که هستند به آنجایی که میخواهند برسند .و این کالسکه برای انتقال و جابجایی از نقطه A به نقطه B نیاز به ابزار دارد، نیاز دارد که جایی برای نشستن داشته باشد، نیاز دارد سایبان داشته باشد، نیاز دارد چرخ داشته باشد، نیاز دارد یک متحرک داشته باشد که این کالسکه را به حرکت درآورد، و نیاز دارد که یک نفر ماهر این کالسکه را به مسیر درست هدایت کند تا بهسلامتی به مقصد برسد.
سیاری از انسانهای موفق که سرگذشت آنها را مطالعه میکنیم، در طول زندگی خود دچار بحرانهای شدید شدهاند مانند اخراج از مدرسه، دانشگاه، محل کار یا به پوچیهایی در زندگی رسیدهاند که عاملی برای سؤالاتی مانند چرا فقط برای من اتفاق میافتد؟ برای چهکاری ساختهشدهام؟ چهکاری در این دنیا به دست من انجام میشود؟ فلسفه وجودی من چیست؟ میشود که با پرسیدن این سؤالات نیاز به شناخت قوانین جهان هستی پیدا میشود.
تصور کنید در نقش یک کوچ آنقدر مراجعان متعدد و پرشماری دارید که دیگر زمان کافی برای جلسه با آنها ندارید. مراجعان مشتاق و علاقهمند که در حوزهای که حضور دارید میخواهند از کمکها و خدمات شما استفاده کنند. در این مقاله در کمتر از ۵ دقیقه نکاتی را میگویم که تقاضای مخاطبان هدفتان برای دریافت خدمات کوچینگ شما، چندین برابر افزایش پیدا کند.
جهان آفرینش همواره در حال تغییر و تحول است، از کوچکترین ذره تا کهکشانهای بزرگ دائماً در حال تغییر و تحول هستند بدون اینکه ما متوجه باشیم. این روند از روز ازل وجود داشته و تا روز ابد ادامه خواهد داشت.
از روز اول، مربیگری بر روی موکل/کوچی (کسی که از مربی بهرهمند میگردد) متمرکز بوده است. افراد به مربیگری روی میآورند زیرا آنان میخواهند چیزهایی که وجود دارد، متفاوت باشد. آنها به دنبال تغییر هستند و یا اهداف بزرگی برای دستیابی دارند. مردم به دلایل شخصی زیادی به مربیگری روی میآورند. آنان برای دستیابی به اهداف خاص، انگیزه دارند: برای نوشتن یک کتاب، راهاندازی یک کسبوکار و یا برای داشتن بدنی سالمتر.
اگر بخواهیم کوچینگ را به زبان ساده تعریف کنیم، باید بگوییم کوچینگ فرآیندی است که هدف آن بهبود بخشیدن به عملکرد افراد است و بیشتر بر روی زمان حال تأکید دارد تا زمان گذشته یا آینده.
کوچ یعنی درشکه، یعنی وسیلهای که ما را از مقصد A به مقصد B برساند. قدیم به این وسیله کوچ میگفتند. درواقع همان کالسکه خودمان. اکنون این بحث کوچ در تمام مراحل زندگی میتواند کاربرد داشته باشد. اینکه به کمک کسی که او را کوچ مینامیم، ما را از مقصد A به مقصد B برساند, و یا اینکه خودمان کوچ هستیم، حالا که خودمان سلف کوچینگ هستیم میتوانیم دیگران را از یک مقصد و جایگاه که دلخواه او نیست، به جایی برسانیم که مقصد و دلخواه او است. و نکته جالب اینجاست که کوچ امکانات این سفر و جابجایی را از خود کوچی میگیرد! بله چون کوچی به آن مسائل ناآگاه است، میداند، ولی نمیداند که میداند و باید او را آگاه نمایید که بداند تا به مقصدش برسد.
همهگیری ویروس کرونا با سرعت زیادی اختلالات پیشبینینشدهای را به وجود آورد و بر روی سلامت جسمی و روحی کارکنان تأثیر منفی بر جای گذاشت. در حال حاضر، مدیران در وضعیت وخیمتری قرار دارند. زیرا آنها باید علاوه بر مدیریت ابهامات، در تصمیمات استراتژیک و دیدگاههای خود نیز تجدیدنظر کنند. با توجه به نگرانی کارکنان در رابطه با محیط کار، مدیران باید برای رفع نگرانیها مجهزتر باشند! کوچینگ حرفهای برای کاهش فشارها و نا اطمینانیها یک راهحل بلندمدت را ارائه میدهد.
همواره کوچها و مربیان سؤالات مربیگری و کوچینگ عالی را جمعآوری میکنند. این سؤالات معمولاً بر افزایش ظرفیت مشتریان و مراجع مربیان متمرکز است. مربیان نیز به سؤالاتی نیازمندند که ظرفیت مربی را افزایش دهد. در ادامه این مقاله، لیست متنوعی از سؤالاتی ارائهشده است که میتواند آگاهی و اثربخشی کوچها و مربیان را در میسر مربیگری، عمیقتر کند.
با رشد مفاهیم کوچینک و آشکار شدن زوایای جدید این مهارت، افرادی که در این زمینه مشغول به فعالیت هستند نیاز است که بهصورت حرفهایتر و علمیتر در این زمینه فعالیت کنند. ازآنجاییکه ارتباط مستقیم بین کوچ و کوچی معمولاً بهصورت جلسات حضوری و یا تماس ویدیویی میباشد، لذا استفاده از تکنیکهای ارتباط مؤثر میتواند نتایج باکیفیتتری از این جلسات حاصل کند. ارتباط مؤثر جز یکی از سرفصلهای NLP (برنامهریزی عصبی و کلامی ضمیر ناخودآگاه) بوده و استفاده از آن برای جلسات کوچینگ بسیار مفید خواهد بود. مهارتهایی مثل خوب دیدن، خوب شنیدن و خوب بازخورد دادن. در این مقاله میخواهیم با این تکنیکها آشنا بشویم.
این روزها واژه کوچینگ یا مربیگری را زیاد میشنویم. قبلاً با شنیدن واژه کوچ یاد کوچهای ورزشی میافتادیم اما امروزه این لغت فراگیرتر شده است. ورزشکاران بینالمللی بدون داشتن یک کوچ در کنار خودشان، نمیتوانستند در رشته ورزشی موردعلاقهشان موفق شوند. بسیاری از مدیران عامل، کارآفرینان، رهبران کسبوکار، مدیران و متخصصان کسبوکار، بدون کوچ کسبوکار نمیتوانند به این اندازه، موفق باشند. اما نوع دیگری از کوچینگ وجود دارد که برای بسیاری از افراد بیگانه به نظر میرسد: لایف کوچینگ یا کوچینگ زندگی.
بدون شک، برای توسعه فردی و دستیابی به موفقیت، نیاز به برنامهریزی مدونی است. اما این برنامهریزی با کمک فردی که آشنا به توانمندیها و استعدادهای شما است، باید صورت پذیرد. چراکه وقت طلا است. زمان سرمایهای است گرانبها که اگر بهاشتباه صرف شود هرگز قابل جبران نیست. این فرد یاریرسان میتواند مربی و یا کوچ باشد.