کوچینگ سازمانی چیست؟ قبل از صحبت در مورد گامهای اجرایی در کوچینگ سازمانی، ابتدا به تعریف و محدوده عملکرد این نوع از کوچینگ و همچنین همپوشانی آن با انواع دیگر کوچینگ میپردازیم. کوچینگ سازمانی تغییرات سیستمی را در یک شرکت، سازمان یا کسبوکار، هدف قرار میدهد. کوچینگ سازمانی (Organizational coaching) با کوچینگ اجرایی (Executive coaching) همپوشانی بسیاری دارد. در کوچینگ اجرایی تمرکز بر رشد فرد است اما در کوچینگ سازمانی ما با یک سازمان که شامل یک تیم یا تیمهای مختلف است سروکار داریم. بهطور مشابه، کوچینگ تیمی نیز با کوچینگ سازمانی همپوشانی بسیاری دارد. در کوچینگ تیم ما با یک مدیر و گزارشهای مستقیم او سروکار داریم.
همه ما در زندگی خود اهمالکاری یا تعلل را در انجام کارهای مهم تجربه کردهایم و همواره به دنبال راهکارهایی برای غلبه بر اهمالکاری خود بودهایم. این واضح است که اهمالکاری پیامدهایی را به دنبال دارد و مانع از رسیدن ما به اهدافمان میشود. به گفته دکتر آلبرت آلیس ۹۵ درصد مردم مبتلا به بیماری اهمالکاری هستند.
مطابق با نظریه 8 مرحلهای رشد روانی- اجتماعی اریک اریکسون، نوجوانی مرحلهٔ هویتیابی است. مساله مهم این دوره سنی که حدوداً از 12 تا 18 سالگی ادامه مییابد، «یافتن هویت» در برابر سردرگمی است. پرسشهای وجودی و مهم این دوره، پرسش «من چه کسی هستم؟»، «نقش من چیست؟» و «من چه کسی میتوانم باشم؟» است. یکی از مهمترین بحرانهای روانی – اجتماعی در دوره پرآشوب نوجوانی، «بحران هویت» است و این مقاله درصدد است تا نقش کوچینگ را در هویتیابی نوجوانان موردبررسی قرار دهد.
کوچینگ، حالا دیگر بهعنوان رویکردی علمی و عَمَلی برای ارتقای سطح زندگی انسان شناخته میشود. با توجه به اینکه ریشههای کوچینگ بر مبنای دادههای اثباتشده علمی بنا شده است، روش کار آن نیز مبتنی بر استانداردهایی است که از دل همین دادههای علمی و آزمایشگاهی است؛ دادههایی که عمدتاً ریشه در علوم روانشناسی دارند. یکی از این استانداردها مدل کوچینگ است. در این مقاله سعی شده است انواع مدلهای کوچینگ معرفی شود و به هرکدام جداگانه پرداخته شود.
بیقراریات از طلب قرار توست طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت (مولانا)
«رهبری» بهظاهر واژهای آشنا برای همگان است اما تنها زمانی که به دنبال تعریف آن باشیم پی میبریم که چه مفاهیم بزرگ و چالشبرانگیزی در آن نهفته است. تعاریفی که برای رهبری بیانشده برخی وجوه مشترک دارند و برخی موارد هم شاید در یک یا چند تعریف به چشم بیایند.
کوچینگ / Coaching در فارسی به معنی "مربیگری" و یا "هدایت کردن" میباشد که ریشه آن از واژه Coach به معنی "مربی" گرفته شده است. در منابع مختلف در خصوص تاریخچه کوچینگ اینطور نقل شده که مردم ساکن در روستایی قدیمی به نام کُکس یا کاکس (Kocs) واقع در شمال غربی کشور مجارستان، چرخهایی را بهمنظور حمل کالا ساخته بودند و از آنها ارتزاق میکردند. در حدود قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی با اقتباس از آنها، کالسکههایی که آنها را "کوچ" مینامیدند و بهمنظور انجام سفرهای کوتاه درونشهری (جابجایی و حملونقل افراد بهصورت خصوصی (تک نفره استفاده میشدند، به وجود آمدند.
اکثر ما از این واژه در گفتارهای روزانه خود استفاده میکنیم و در مورد اعتمادبهنفس خود یا دیگران نظر میدهیم و گویی کاملاً از معنای آن اطلاع داریم.در دیکشنری وبستر این واژه بدین گونه ترجمه شده است: باور و اعتماد یک نفر به توان و توانمندیهای خودش. در مورد این واژه برداشتها و نظریات گوناگونی مطرح شده که نشان میدهد در جامعه علمی روانشناسی، زیاد از بهکارگیری این واژه به خاطر تعابیر مختلف از آن، استقبال نمیشود.
ذهن آگاهی نوعی مدیتیشن است که در آن بر آگاهی شدید ازآنچه در لحظه احساس میکنیم، بدون تفسیر یا قضاوت تمرکز میکنیم. تمرین تمرکز حواس شامل روشهای تنفس، تصویرسازی هدایتشده و سایر تمرینها برای آرام کردن بدن و کمک به کاهش استرس است. ذهن آگاهی یعنی انتخاب آگاهی از تجربه لحظه حال و درگیر شدن کامل با آن، هر چه که باشد، بدون اینکه بخواهیم آن را تغییر دهیم یا آرزو کنیم که متفاوت باشد.
همانطور که میدانیدکوچینگ توسعه فردی ممکن است با نامهای دیگری مثل کوچینگ تحول فردی و کوچینگ رشد فردی هم نامگذاری شود. تمرکز این شاخه از کوچینگ بر روی رشد و توسعه فردی بوده و به افراد مختلف کمک میکند که اهداف زندگی شخصی خود را پیدا کرده و برای رسیدن به آنها تلاش کنند. تفاوت کوچینگ توسعه فردی با متدهای دیگر کوچینگ در این است که کوچینگ توسعه فردی روی اهداف شخصی و درونی تمرکز داشته و کمتر به مسائل بیرونی و خارج از فضای شخصی توجه دارد.
با توجه به اینکه یکی از مشکلات موجود در سازمانها عدم شایستهسالاری و عدم انتصاب پرسنل بر اساس توانمندیهایشان میباشد و این مشکل منجر به نارضایتی و ترک محیط کار توسط نیروهای توانمند و یا ایجاد اعتمادبهنفس کاذب برای پرسنلی که توانمندیهای لازم را ندارند و فقط با روابطی که داشتهاند مشغول به کار شدهاند میشود و ازآنجاکه کوچینگ بهعنوان یک تکنیک در توسعه مدیریت مطرح شده است لذا ما بر آن شدیم که مقالهای با عنوان تأثیر کوچینگ بر رهبران در اجرای شایستهسالاری در سازمانها را به قلم تحریر درآوریم.
امروزه یکی از دلایل پیشرفت کارآفرینان و صاحبان کسبوکار استفاده از ظرفیت بیزینس کوچینگ است. از بیزینس کوچینگ میتوان در کسبوکارهای مختلف استفاده کرد تا رشد بیشتری داشته باشد. بیزینس کوچینگ فرآیندی است که به کارآفرینان قعر هرم، برای رشد و موفقیت در مسیر خود کمک میکند. در این فرآیند ابتدا آینده کسبوکار را مشخص میکنند و فرآیند رشد را نیز در راستای همگامسازی اهداف و استراتژیهای ذهنی به کار میگیرند درواقع یک کوچ یا مربی به صاحب کسبوکار کمک میکند که هدف از رشد کسبوکار را برای خود مشخص کند و در قدم بعدی صاحب کسبوکار را تشویق میکند که ضمن کنترل ریسکها اقداماتی مؤثر در راستای پیشبرد اهداف خود انجام دهد و همچنین در مسیر برنامهریزی، راهکارهای جدید را ارائه و در اجرای آنها صاحبان کسبوکار را همراهی میکند.
سؤالات قدرتمند چیست؟ سؤالات قدرتمند، سؤالاتی هدفمند و با برنامه هستند که از سردرگمی جلوگیری میکنند. یک کوچ حرفهای سعی میکند تا با سؤالات قدرتمندی که میپرسد، راههای بهتری برای مراجعین خود نشان دهد.
بسیاری از افراد، هنوز نمیدانند کوچینگ دقیقاً چه کاربردهایی دارد و فرق کوچینگ با مشاوره، روانشناسی دقیقاً چیست. به همین علت قصد دارم در این مقاله، یک بررسی مقایسهای در این مورد انجام بدهیم. فرض کنید هدف شما صعود به یک قله کوه است. میتوانید دو نقش مشاور، کوچ و را بهصورت استعاری زیر تصور کنید
آگاهی از این هشت سؤال به شما کمک میکند جلسات کوچینگ شما با سرعت بیشتری به نتیجه دلخواه برسد. مهمترین مهارتی که شمارا در یک جلسه کوچینگ حرفهای نشان میدهد این است که سؤال مناسب را در وقت مناسب بپرسید. اکثر سؤالاتی که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت، بهخودیخود سؤالات درستی هستند و حتی ممکن است در خارج از فضای کوچینگ هم سؤالات قدرتمندی باشد، اما در یک جلسه کوچینگ اگر بهموقع پرسیده نشود آنها را به یک سؤال بیارزش تبدیل میکند و کمترین نتیجه منفی آنها اتلاف وقت است.
کوچینگ یک مهارت است. هدف ما این نیست که همه کوچ شوند، میخواهیم کوچینگ را درک کنند. میتوان گفت دانش کوچینگ فقط مخصوص قشر خاصی نیست و شامل حال همه خواهد شد. متأسفانه به نظر میرسد در کشور ما آنچنانکه باید به این موضوع مهم توجه نمیشود.
جوامع کنونی روزبهروز در حال توسعه و پیشرفتاند. در این حین مباحثی ظهور میکند که به این رشد و پیشرفت کمک میکند. برخی از این مباحث سالهاست که خودنمایی میکند؛ ولی برخی جدیدترند. ظهور واژه کوچینگ بهصورت کنونی، در دهه اخیر بوده است. دههای که بهواقع میتوان مفهوم کوچینگ را در زمینههای متفاوت درک نمود. و بدون شک جلوه این مفهوم در آینده بهصورت تصاعدی بیشتر میشود. کوچینگ از چندین بعد به سود کارکنان و سازمانها است. از طرفی کوچینگ به کارکنان در بهبود عملکرد در حین دستیابی به اهداف سازمانی کمک میکند و از طرفی دیگر به مدیران کمک میکند. بهطورکلی این بهبود در درون سازمان میتواند منجر به بهبود برندینگ داخلی سازمان شود.
شما انسان خوبی هستید و استحقاق یک زندگی عالی، سرشار از موفقیت، شادکامی، لذت و انگیزه را دارید. شما حق دارید روابط شاد، سلامتی عالی، کار هدفمند و استقلال مالی داشته باشید. اینها حق مسلم شماست و این چیزی است که به زندگی شما مفهوم میبخشد. شما برای موفقیت و داشتن سطح بالای اهداف و عزتنفس، اعتمادبهنفس و سرافرازی مشخصی ساخته شدهاید.
به گفته راجر لوین، ما بیشتر از اینکه به کودکان مسئلهای برای حل کردن بدهیم، پاسخی برای به خاطر سپردن پیش رویشان میگذاریم. کوچینگ میتواند روشی قدرتمند برای کمک به فرزندانمان باشد که در عین درک افکار و احساسات و چگونگی تأثیر آنها بر انتخابهای رفتاری، خودآگاهتر شوند. همچنین میتواند به آنها تمرین ارزشمندی در حل مسئله و تصمیمگیری مسئولانه بدهد.
انتخاب رشته دانشگاه یکی از مهمترین انتخابهای دوره اول جوانی است و اگر از روی علایق و استعداد نباشد، صدمات قابلتوجهی به آینده دانشآموز وارد خواهد شد. در این پژوهش سعی داریم نقش کوچینگ در این برهه حساس جوانی را بررسی کنیم.
در نگاه اول، ممکن است بسیاری از ما احساس کنیم، امروز بیش از هر زمان دیگری میتوانیم حرفمان را به گوش هرکسی که میخواهیم برسانیم. ارسال یک ایمیل یا پیامک برای مدیر ارشد سازمان که زمانی دیدن او هم دشوار بود، بسیار ساده شده است.