کوچینگ سازمانی چیست؟ قبل از صحبت در مورد گامهای اجرایی در کوچینگ سازمانی، ابتدا به تعریف و محدوده عملکرد این نوع از کوچینگ و همچنین همپوشانی آن با انواع دیگر کوچینگ میپردازیم. کوچینگ سازمانی تغییرات سیستمی را در یک شرکت، سازمان یا کسبوکار، هدف قرار میدهد. کوچینگ سازمانی (Organizational coaching) با کوچینگ اجرایی (Executive coaching) همپوشانی بسیاری دارد. در کوچینگ اجرایی تمرکز بر رشد فرد است اما در کوچینگ سازمانی ما با یک سازمان که شامل یک تیم یا تیمهای مختلف است سروکار داریم. بهطور مشابه، کوچینگ تیمی نیز با کوچینگ سازمانی همپوشانی بسیاری دارد. در کوچینگ تیم ما با یک مدیر و گزارشهای مستقیم او سروکار داریم.
همه ما در زندگی خود اهمالکاری یا تعلل را در انجام کارهای مهم تجربه کردهایم و همواره به دنبال راهکارهایی برای غلبه بر اهمالکاری خود بودهایم. این واضح است که اهمالکاری پیامدهایی را به دنبال دارد و مانع از رسیدن ما به اهدافمان میشود. به گفته دکتر آلبرت آلیس ۹۵ درصد مردم مبتلا به بیماری اهمالکاری هستند.
کوچینگ، حالا دیگر بهعنوان رویکردی علمی و عَمَلی برای ارتقای سطح زندگی انسان شناخته میشود. با توجه به اینکه ریشههای کوچینگ بر مبنای دادههای اثباتشده علمی بنا شده است، روش کار آن نیز مبتنی بر استانداردهایی است که از دل همین دادههای علمی و آزمایشگاهی است؛ دادههایی که عمدتاً ریشه در علوم روانشناسی دارند. یکی از این استانداردها مدل کوچینگ است. در این مقاله سعی شده است انواع مدلهای کوچینگ معرفی شود و به هرکدام جداگانه پرداخته شود.
کوچینگ / Coaching در فارسی به معنی "مربیگری" و یا "هدایت کردن" میباشد که ریشه آن از واژه Coach به معنی "مربی" گرفته شده است. در منابع مختلف در خصوص تاریخچه کوچینگ اینطور نقل شده که مردم ساکن در روستایی قدیمی به نام کُکس یا کاکس (Kocs) واقع در شمال غربی کشور مجارستان، چرخهایی را بهمنظور حمل کالا ساخته بودند و از آنها ارتزاق میکردند. در حدود قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی با اقتباس از آنها، کالسکههایی که آنها را "کوچ" مینامیدند و بهمنظور انجام سفرهای کوتاه درونشهری (جابجایی و حملونقل افراد بهصورت خصوصی (تک نفره استفاده میشدند، به وجود آمدند.
اکثر ما از این واژه در گفتارهای روزانه خود استفاده میکنیم و در مورد اعتمادبهنفس خود یا دیگران نظر میدهیم و گویی کاملاً از معنای آن اطلاع داریم.در دیکشنری وبستر این واژه بدین گونه ترجمه شده است: باور و اعتماد یک نفر به توان و توانمندیهای خودش. در مورد این واژه برداشتها و نظریات گوناگونی مطرح شده که نشان میدهد در جامعه علمی روانشناسی، زیاد از بهکارگیری این واژه به خاطر تعابیر مختلف از آن، استقبال نمیشود.
ذهن آگاهی نوعی مدیتیشن است که در آن بر آگاهی شدید ازآنچه در لحظه احساس میکنیم، بدون تفسیر یا قضاوت تمرکز میکنیم. تمرین تمرکز حواس شامل روشهای تنفس، تصویرسازی هدایتشده و سایر تمرینها برای آرام کردن بدن و کمک به کاهش استرس است. ذهن آگاهی یعنی انتخاب آگاهی از تجربه لحظه حال و درگیر شدن کامل با آن، هر چه که باشد، بدون اینکه بخواهیم آن را تغییر دهیم یا آرزو کنیم که متفاوت باشد.
همانطور که میدانیدکوچینگ توسعه فردی ممکن است با نامهای دیگری مثل کوچینگ تحول فردی و کوچینگ رشد فردی هم نامگذاری شود. تمرکز این شاخه از کوچینگ بر روی رشد و توسعه فردی بوده و به افراد مختلف کمک میکند که اهداف زندگی شخصی خود را پیدا کرده و برای رسیدن به آنها تلاش کنند. تفاوت کوچینگ توسعه فردی با متدهای دیگر کوچینگ در این است که کوچینگ توسعه فردی روی اهداف شخصی و درونی تمرکز داشته و کمتر به مسائل بیرونی و خارج از فضای شخصی توجه دارد.
با توجه به اینکه یکی از مشکلات موجود در سازمانها عدم شایستهسالاری و عدم انتصاب پرسنل بر اساس توانمندیهایشان میباشد و این مشکل منجر به نارضایتی و ترک محیط کار توسط نیروهای توانمند و یا ایجاد اعتمادبهنفس کاذب برای پرسنلی که توانمندیهای لازم را ندارند و فقط با روابطی که داشتهاند مشغول به کار شدهاند میشود و ازآنجاکه کوچینگ بهعنوان یک تکنیک در توسعه مدیریت مطرح شده است لذا ما بر آن شدیم که مقالهای با عنوان تأثیر کوچینگ بر رهبران در اجرای شایستهسالاری در سازمانها را به قلم تحریر درآوریم.
آگاهی از این هشت سؤال به شما کمک میکند جلسات کوچینگ شما با سرعت بیشتری به نتیجه دلخواه برسد. مهمترین مهارتی که شمارا در یک جلسه کوچینگ حرفهای نشان میدهد این است که سؤال مناسب را در وقت مناسب بپرسید. اکثر سؤالاتی که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت، بهخودیخود سؤالات درستی هستند و حتی ممکن است در خارج از فضای کوچینگ هم سؤالات قدرتمندی باشد، اما در یک جلسه کوچینگ اگر بهموقع پرسیده نشود آنها را به یک سؤال بیارزش تبدیل میکند و کمترین نتیجه منفی آنها اتلاف وقت است.
کوچینگ یک مهارت است. هدف ما این نیست که همه کوچ شوند، میخواهیم کوچینگ را درک کنند. میتوان گفت دانش کوچینگ فقط مخصوص قشر خاصی نیست و شامل حال همه خواهد شد. متأسفانه به نظر میرسد در کشور ما آنچنانکه باید به این موضوع مهم توجه نمیشود.
جوامع کنونی روزبهروز در حال توسعه و پیشرفتاند. در این حین مباحثی ظهور میکند که به این رشد و پیشرفت کمک میکند. برخی از این مباحث سالهاست که خودنمایی میکند؛ ولی برخی جدیدترند. ظهور واژه کوچینگ بهصورت کنونی، در دهه اخیر بوده است. دههای که بهواقع میتوان مفهوم کوچینگ را در زمینههای متفاوت درک نمود. و بدون شک جلوه این مفهوم در آینده بهصورت تصاعدی بیشتر میشود. کوچینگ از چندین بعد به سود کارکنان و سازمانها است. از طرفی کوچینگ به کارکنان در بهبود عملکرد در حین دستیابی به اهداف سازمانی کمک میکند و از طرفی دیگر به مدیران کمک میکند. بهطورکلی این بهبود در درون سازمان میتواند منجر به بهبود برندینگ داخلی سازمان شود.
شما انسان خوبی هستید و استحقاق یک زندگی عالی، سرشار از موفقیت، شادکامی، لذت و انگیزه را دارید. شما حق دارید روابط شاد، سلامتی عالی، کار هدفمند و استقلال مالی داشته باشید. اینها حق مسلم شماست و این چیزی است که به زندگی شما مفهوم میبخشد. شما برای موفقیت و داشتن سطح بالای اهداف و عزتنفس، اعتمادبهنفس و سرافرازی مشخصی ساخته شدهاید.
به گفته راجر لوین، ما بیشتر از اینکه به کودکان مسئلهای برای حل کردن بدهیم، پاسخی برای به خاطر سپردن پیش رویشان میگذاریم. کوچینگ میتواند روشی قدرتمند برای کمک به فرزندانمان باشد که در عین درک افکار و احساسات و چگونگی تأثیر آنها بر انتخابهای رفتاری، خودآگاهتر شوند. همچنین میتواند به آنها تمرین ارزشمندی در حل مسئله و تصمیمگیری مسئولانه بدهد.
در نگاه اول، ممکن است بسیاری از ما احساس کنیم، امروز بیش از هر زمان دیگری میتوانیم حرفمان را به گوش هرکسی که میخواهیم برسانیم. ارسال یک ایمیل یا پیامک برای مدیر ارشد سازمان که زمانی دیدن او هم دشوار بود، بسیار ساده شده است.
صدالبته که ما در هر کار و رشتهٔ تخصّصی، همزمان نیازمند دانش و عمل هستیم، ولی پُرواضح است که اساس و بنیان هر کار تخصّصی، دانشِ لازم است، تا بتوان ابتدائاً بنیان محکم و مقاومی را برقرار کرد، و بدون یک پایهریزی و یک فونداسیون محکم، هرچقدر هم که بنا بلند و محکم ساخته شود، نهایتاً فرو خواهد ریخت. رشتهٔ کوچینگ، یک رشتهٔ دانشبنیان و نیازمند مطالعهٔ همیشگی و فراوان و مستمر است، البته شاید کتاب خواندن بهتنهایی نتواند ما را به سمتِ رشد هدایت کند، اما شانسِ ما را برای توسعه فردی افزایش میدهد. مهمترین هدفِ کوچینگ، توسعه فردی است و در این نوشته میخواهیم 20 کتاب از کتابهایِ برترِ کوچینگ و توسعه فردی که خواندن آنها برای کوچها و یادگیرندهها ضروری است را به شما معرفی کنیم.
عملکرد اصطلاح عامی برای آن دسته از فعالیتهای سازمانی است که با مدیریت امور و مسئولیتهای شغلی و رفتاری کارکنان سروکار دارد. عملکرد راهی برای تسهیل برقراری ارتباط و ایجاد تفاهم بین کارکنان و سرپرستان است و به پیدایش محیط مطلوبتر کاری و تعهد بیشتر نسبت به کیفیت خدمات منجر میشود. عملکرد را میتوان مجموعهای از اقدامات و اطلاعات تلقی کرد که بهمنظور افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع در جهت دستیابی به هدفها به شیوهای اقتصادی توأم با کارایی و اثربخشی صورت میگیرد.
همهٔ افراد در هر جایگاه و در هر سمتی دوست دارند که فردی بانفوذ و جذاب و گیرا باشند. زیرا زمانی که دارای نفوذ و قدرت جذب هستند، میتوانند ارتباط بیشتری ایجاد کنند و بیشتر افراد را درک کنند و بتوانند در آنها تأثیر مثبتی بگذارند.
آیا تابهحال با یک کوچ بازاریابی کار کردهاید؟ یا قصد دارید با یکی کار کنید؟ ما میدانیم که همیشه در بین صاحبان مشاغل شک و تردید وجود دارد. ما خود یک کوچ بازاریابی هستیم و به شنیدن باورهای غلط در مورد کاری که انجام میدهم عادت کردهایم.
به رویکردهای مختلف افزایش کارایی تیم فروش، کوچینگ فروش یا مربیگری فروش میگویند. در کوچینگ تیم فروش، رهبر تیم بهجای دستور دادن به تیم، بر آموزش و بهبود عملکرد اعضا تمرکز میکند. یعنی با استفاده از کوچینگ تیم فروش به فروشندگانتان کمک میکنید تا خودشان راه رسیدن به اهداف را پیدا کنند.
"همه علوم در جایی به وحدت میرسند" از همان ابتدا که این نظریه فلسفی را آموختم بهقدری علاقهمند و شیفته آن شدم که ناخودآگاه سعی میکردم بین قوانین، الگوها و مفاهیم حوزههای مختلف ارتباط ایجاد کنم. بعدها در دروس ریاضیات پیشرفته دانستم که قوانین ریاضی یکسانی در بخشهای مختلف علوم طبیعی حاکم است. از مکانیک، نور، صوت و الکتریسیته تا زیستشناسی و ژنتیک.